کتاب سیرهی خضر نبی ع
نوشتهی حجتالاسلام سید کمالالدین عمادی
متن استاد حجتالاسلام سید کمالالدین عمادی:
سلام بر محققان و فرزانگان گروه مدرسه
فکرت. ضمن تشکر از برادر فرهیخته و ارجمندم جناب طالبی دامنه به پاس احترام
گروه و دعوت کریمانه ایشان سلسله مباحث از کتاب سیره خضر نبی ع تقدیم
میشود
در جستجوی خضر فرخ پی (۱)
پیشگفتار
با نام خدای کاشف اسرار
لوح است و قلم همیشه گوهربار
از علم بالقلم قلم در وجد
آمد که به روی لوح شد رهوار
عنقاست قلم که ما سوی الله را
با قدرت حق گرفته در منقار
از لوح و قلم نوشته شد قرآن -
هم عینی او به کتیبش بسیار
هر دم صلوات حضرت بیچون -
بر خاتم و بر ائمه اطهار
(دیوان علامه حسن زاده آملی)
انسان از روزی که خود را شناخت در
پیوسته در پی راز بوده و هست، هرچه بیشتر بدان دست یافت نادانی وی آشکارتر
و عطشش شدیدتر گردید و هر دو بالی بوده اند در میل به حیرت که آخرین
منزلگه علم است که وی را کرانه نمی باشد.
عشق تو نهال حیرت آمد
وصل تو کمال حیرت آمد
بس غرقه حال وصل کاخر
هم بر سر حال حیرت آمد
یک دل بنما که در ره او
بر چهره نه خال حیرت آمد
نه وصل بماند و نه واصل
آنجا که خیال حیرت آمد
از هر طرفی که گوش کردم
آواز سؤال حیرت آمد
شد منهزم از کمال عزت -
آن را که جلال حیرت آمد
(دیوان حافظ)
لکن انسان چون در این عالم تدریج و تدرج
مأموریت یافت توان دریافت جام شراب کلی حیرت را ندارد بلکه یار آهسته
آهسته پرده از دل برمی دارد و انسان را به تماشاگه راز به حضور می طلبد از
این رو آئین شریعت و طریقت و حقیقت پدید آمد. و صبر در این مسیر از اهمیت
حیاتی برخوردار است و قرآن در این باره فرمود: والو استقاموا علی الطریقه
لا سقیناهم ماء غدغا(۳). اگر سالکان بر این طریقت شکیبایی نمایند همانا
آنان را آبی گوارا می نوشانیم.
رباید دلبر از تو دل ولی آهسته آهسته
مراد تو شود حاصل ولی آهسته آهسته
سخن دارم ز استادم نخواهد رفت از یادم
که گفتا حل شود مشکل ولی آهسته آهسته
تحمل کن که سنگ بی بهایی در دل کوهی
شود لعل بسی قابل ولی آهسته آهسته
مزن از ناامیدی دم که آن طفل دبستانی
شود دانشور کامل ولی آهسته آهسته
همای عشق ما را برده با خود در بر دلبر
ازین منزل به آن منزل ولی آهسته آهسته
شراب عشق را بنگر که هر خلوت نشینی را
کند رسوای هر محفل ولی آهسته آهسته
(دیوان شعر علامه حسن زاده)
آنچه پیش روی خوانندگان گرامی قرار دارد حاصل تحقیق قرآنی مربوط به
آیات ۶۰ تا ۸۲ سوره کهف مربوط به دیدار حضرت موسی کلیم با خضر (علیه
السلام) است که ابتداء در ایام ماه مبارک رمضان ۱۴۲۳ ه (۱۳۸۱ ش) بطور
اختصار در جمع دانشجویان عزیز و اساتید گرانقدر دانشگاه بین المللی امام
خمینی (ره) در شهرستان قزوین بصورت سخنرانی عرضه گردید و مورد استقبال آنان
قرار گرفت، لذا مجددا در ماه مبارک رمضان ۱۴۲۵ ه (۱۳۸۳ ش) در یک محفل
نورانی جمعی از دانشجویان فرهیخته خوابگاه شاهمرادی تهران وابسته به
دانشگاه تربیت مدرس بعد از نماز جماعت صبحگاهی بطور گسترده تری ارائه
گردیده است توجه عمیق و پیگیری آنان نسبت به آن مرا تشویق نموده است هر چه
سریع تر جهت استفاده دیگر علاقمندان مباحث عرفانی قرآنی، به زیور طبع
آراسته گردد.
مباحثهی درگرفته دربارهی
این متن و این کتاب در «مدرسه فکرت» :
نظر ابراهیم طالبی دارابی دامنه:
گرامیاستاد مستطاب حجتالاسلام سید
کمالالدین عمادی. با عرض ادب و سلام و احترام. دعوت از شما، دعوت از یک
عالم دینی پارساست که وجودش در هر جایی برکت است. قدم و قلم شما را در
مدرسه فکرت شائقانه گرامی میدارم و بیتردید اعضای شریف این صحن از
نوشتههای عرفانی استاد پرهیزگار استقبال خواهند نمود. اما بعد؛ پلهی
نادانی را در پیشگفتار زیبا، بهدرستی جا انداختید و مهمتر اینکه در
عبارت پایانی نکتهایی بلیغ آوردهای که ذهنم را روشن و فکرم را بازتر کرد،
آنجا که مرقوم فرمودید حیرتزدایی، آهستهآهسته و گامبهگام رخ میدهد،
نه یکباره و یکپارچه. چه جالب، چه جالب، چون اغلب میبینم که همگان دوست
میدارند همهچیز فوری بر آنها آشکار شود چراکه حوصلهی تدریج و تدرُج و
مرحلهبهمرحله را ندارند و در حیرت هم، حیرت میکنند. مطلب بر من مزهی
علمی و عرفانی آفرید. فراوانآفرین.
دنبالهی نظرم:
عرض ادب و ارادت و سلام. خوشا به حال این صحن، که قرار است «نقش قرآن
در زندگی» در آن آذین شود. آیا سنگ بنده هم لعل بدخشان میشود؟! شتاب
ندارم، اما تمنای آهستهآهسته چرا. چونان آن «طفل دبستانی» که به تعبیر
مرحوم آیتالله حسن حسنزاده آملی میشود «دانشور کامل»، ولی آهستهآهسته.
به چه شعری هم مزین فرمودید پیشگفتار را، استاد. بهره بردم. منتظر میمانم
فردا و فرداها در رسد و قسمت و قسمهای دگر.
بیشتر بخوانید ↓