پست 1879

به قلم حجت الاسلام سیدحسین شفیعی دارابی 104 : (دامنه : به نام خدا. این قسمت دوم متن جناب حجت الاسلام والمسلمین سیدحسین شفیعی دارابی در نقد آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی ست که ساعت 22 امشب شنبه 29 اسفند 1394، به تلگرام دامنه ارسال داشته اند. ضمن سلام و سپاس، عینا" منتشر می شود: )
"نقدی به سخنان تازة جناب هاشمی رفسنجانی (قسمت دوّم). بنام پروردگار بصیر و دوستدار اهل بصیرت. در فراز آغازین قسمت قبلی این نوشته اشاره شد: جناب هاشمی رفسنجانی، در روز شنبه 22 اسفند 1394 در سالن همایشهای کتابخانه ملی؛ در جمع شرکت کنندگان در «نشست هماندیشی برگزیدگان مرحله اول و نامزدهای مرحله دوم انتخابات مجلس دهم شورای اسلامی»، خطابه ای را ایراد نمود؛ که بخش کوچکی از آن، مورد توّجه اصحاب روزنامه های مدّعی اصلاحات، دولتی و غیره قرار گرفت؛ و به صورت تیتر صفحة اوّل غالب این روزنامه ها جلوه کرد؛ ایشان در این بخش کوچک از خطابه اش چنین فرموده است: «ریاضتهایی که در مورد زندگی امام خمینی (ره) میگویند درست نیست من از جوانی در خانه ایشان بودم. ایشان هرچه داشتند را نشان میدادند این طور نبود که جلوی خانه زیلو پهن کنند و در خانه قالی داشته باشند. بلکه از همان جلوی خانهشان قالی پهن میکردند تظاهر نمیکردند. خیلی از ریاضتکشیهای این روزها ریاکاری است. قرار نیست مردم با ریاضت زندگی کنند. آنهایی که ریاضتکشی مردم را میخواهند و مردم را به عُسرت تشویق میکنند خودشان طور دیگری زندگی میکنند»!!!. باور اینجانب همانند بسیاری از دلسوزان انقلاب اسلامی ایران؛ و مفتخر به مدال «رهروی از راه امام و رهبری معظّم انقلاب اسلامی ایران» اینست که بر زبان راندن اینگونه سخنان، نماد دیگری از حرکت با چراغ خاموشی است؛ که در جهت تحریف اندیشه، آرمان، مکتب، و سیرة معمار کبیر انقلاب اسلامی ایران طرّاحی شده است (البتّه این باور، آویختة با شواهدی است که در ادامه شاهد ذکرش خواهید بود). در قسمت پیشین، نکات چهارگانه ای را به عنوان مقدّمة نقد بر سخنان مذکور جناب هاشمی رفسنجانی به رشتة تحریر در آوردم؛ طبق وعده ای که در فراز پایانی آن داده ام، اکنون به بیان نکات دیگری در این راستا می پردازم:
نکتة پنجم: این نوشته را در ساعات پایانی آخرین روز و شب از سال 1394ش می نگارم؛ بعید نمیدانم که برخی از دوستان و خوانندگان ارجمند، نوشتن این جملات را در چنین زمانی، اقدامی نا مناسب تلقّی کنند؛ واقعیّت امر این است خود بنده هم دوست داشتم درزمان دیگری به نگارش این نقد روی آورم؛ امّا پس از تأمّلی مناسب به این نتیجه رسیدم که تأخیر این نقد، اگرچه با عاطفة لطیف ایرانی نزدیک تر و با فضای آغاز سال جدید ما ایرانیان سرفراز سازگار تر است؛ ولی چنین اقدامی موجب فاصله گرفتن از آموزه های مشروع و معقول اسلام عزیز خواهد شد؛ چه آنکه تأخیر در عرصة مقابلة با تحریف سیرة امام (ره)، خود نمادی از پیشه کردن سکوت در دفاع از حقّ محسوب می شود؛ در حالیکه امام صادق (علیه السلام) می فرماید: بقیه در ادامه ی مطلب
ادامۀ مطلب