دامنه دارابکلا

اعتقاد، جهان را آباد می کند، انسان را آزاد ( توسط: ابراهیم طالبی دارابی دامنه )

دامنه دارابکلا

اعتقاد، جهان را آباد می کند، انسان را آزاد ( توسط: ابراهیم طالبی دارابی دامنه )

مطالب دی 1397 دامنه


 
فاطمیۀ اول
 

 

7094

به قلم دامنه: به‌نام‌خدا. سلام. از حضرت فاطمه زهرا _سلام‌الله علیها_ روایت شده که رسول خدا (ص) فرمودند:

 

"امام همچون کعبه است که باید به سویش روند، نه آنکه (منتظر باشند تا) او به سوی آنها بیاید." (منبع)



حضرت فاطمه زهرا _سلام‌الله علیها_ فرمودند: «خداوند ایمان را براى پاکى از شرک... و عدل و داد را براى آرامش دل‏ ها واجب نمود.» (من لایحضره الفقیه، ج ۳، ص ۵۶۸) (منبع)



حضرت  فاطمه زهرا _سلام‌الله علیها_ از قول رسول خدا _صلّى ‌الله‌ علیه‌ و‌ آله و سلّم_ فرمودند:


«کسی که همسایه‌‏اش از بدی و رفتار ناگوار او در امان نباشد، مؤمن نیست. هر کس به خدا و روز قیامت ایمان داشته باشد، همسایه ‏اش را نمی ‏آزارد. مؤمن یا کلام خیر می‌گوید، یا سکوت اختیار می‌کند. خداوند افراد نیکوکار و بردبار و عفیف و باحَیا را دوست دارد و افراد ناسزاگو و بخیل و اصرارکننده را دشمن دارد. حیا از ایمان است و ایمان در بهشت.» (منبع)

 

 

حضرت فاطمه زهرا _سلام‌الله علیها_ درباره‌ی امام على مولای متّقیان _علیه السلام_ فرمودند:


"او پیشوایى الهى و ربّانى‌ست، تجسّم نور و روشنایى‌ست، مرکز توجّه تمامى موجودات و عارفان است، فرزندى پاک از خانواده پاکان مى‌باشد، گوینده‌اى حقّ‌گو و هدایت‌گر است، او مرکز و محور امامت و رهبریت است." (منبع)

 

 

حضرت فاطمه زهرا _سلام‌الله علیها_ خطاب به همسرش امیر مؤمنان علی _علیه‌السلام_ بیان داشتند:

 

فاطیمۀ اول تسلیت باد


"من از خداى خود شرم دارم که از تو چیزى را درخواست نمایم و تو توانِ تهیه‌ی آن‌را نداشته باشى." (منبع)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ دی ۹۷ ، ۰۸:۳۳
دامنه |
بقیه در ادامه
 

سرَک کشیدن به زندگی دیگران

آفتِ زشت تجسُّس


7095

به قلم دامنه: به‌نام‌خدا. سلام. بحث ۱۰۰ مدرسۀ فکرت: این پرسش جناب شیخ‌عسکر رمضانی دارابی‌ست که برای بحث‌ونظر در پیشخوان مدرسه، سنجاق می‌شود: «سرَک کشیدن به زندگی دیگران از نظر شما چیست و چه بدی‌ هایی دارد؟»


سرَک کشیدن


پاسخم به بحث ۱۰۰

قسمت اول. سلام. سپاس از جناب شیخ‌عسکر که این بحث را برای مباحثه به مدرسه‌ی فکرت آوردند. سرَک‌کشیدن، آفت بزرگ جوامع بوده و هست. در مجالس _خصوصاً در عزاداری‌ها_ اساساً اهل سکوت هستم، نه حرف و گپ با بغل‌دستی‌ها. شبی از شب‌ها، در تکیه‌ی بالا ،منتظر ماندیم تا دسته‌ها از مزار بازگردند. یکی، کنارم نشست و شروع کرد به گپ‌زدن از اختلافاتی که با یکی از فامیل‌هایش داشت... درجا با حالت کمی‌تند و نیمه‌خشم، گفتم:


"آقا... من اساساً اهل گوش‌کردنِ اخبار خانوادگی نیستم. نگید، گوش نمی‌دم."


بلی؛ یک راه مبارزه با سرَک‌کشیدن، مقابله با سرَک‌کِش است. رُک بگوییم: گوش نمی‌دم. ذهن، نباید تَلنبار اخبار خصوصی افراد و حرف‌های بی‌پایه و اساس شود. مگر کسی خود بخواهد ذهنش، مغازه‌ی سِمساری باشد!


قسمت دوم


سرَک‌کِش‌ها بیشتر از این‌گونه جست‌وجو‌گریی‌ها (=به زبان دارابکلایی‌ها چِک‌پِرسی‌ها) آغاز می‌کنند: چقدر حقوق می‌گیری؟ کجا کار می‌کنی؟ چه‌کار می‌کنی؟ آدرس محل‌کار شما کجاست؟ پس‌انداز هم برات می‌ماند؟ از کدام مغازه خرید می‌کنی؟ چک بانکی هم داری؟ کدام بانک؟ چندتا خونه داری؟ بچه‌هات چه‌کار می‌کنند؟ شنیدم باغ خریدی؟ شنیدی فلانی برای پسرش ماشین خرید؟ فهمیدم رفتی خواستگاری، ولی اَرِه (=بلی) ندادند؟ اصلاً دیار (=معلوم) نیستی، فکر کنم رفته بودی خارج. تِه‌ فشار روی چنده؟ بالا یا کم؟ قند هم داری؟ چرا دستت شُونِش می‌زند؟ آزمایش دادی؟ جواب چی بود؟ چربی داری؟ چی‌ شده اون روز جلوی بیمارستان بودی؟ بازار چی خرید کردی؟ راستی یک شام منو دعوت نمی‌کنی؟ دیشب خونه‌تون چندتا ماشین پارک بود؟ کی بودند؟ رفتند؟


قسمت سوم


اگر با سرَک‌کِش‌ها مواجه شدید این داستان واقعی‌ام را می‌نمایانم: نوجوان که بودم، تیم‌جار توتون را با آب‌پاش حلبی، آب می‌دادم تا نوج زنَد و برای نشاء آماده گردد. روزهای زیادی دیدم دو لِسک (=حلزون) شاخ‌به‌شاخِ هم، همآورد می‌طلبند. خوب و کنجکاوانه نگاه‌شان می‌کردم، بی‌آنکه چوب‌سیخ را بر تن‌شان فرو کنم، که همیشه توتون‌کاران از این‌کارها می‌کردند. می‌دیدم یکی از لسک‌ها _که زیرک‌تر و آینده‌اندیش‌تر بود_ راهش را زیرکانه کج می‌کرد، میان‌بُر می‌زد و به خود را با ولع به نوج بوته‌ی (=پی‌زا) توتون می‌رساند و شروع می‌کرد به جویدن و زندگی خود را استمرار بخشیدن، بدون جنگ و درآویختن و شاخ‌به‌شاخ شدن.


نکته آن است، سرَک‌کِش را اگر در دیدارها دیدید، راه‌تان را کج کنید و به چِک‌پِرسی‌های او اعتنایی نکنید. این‌گونه اگر کنید، راه نفوذ او را سدّ می‌کنید مگر آن‌که خود فرد هم از سرَک‌کشیدن دیگران خوش می‌شود.



قسمت چهارم


سرَک‌کِش‌ها به یک انقسام گویا دو دسته‌اند: ۱. عادت به این رفتار دارند. ۲. مأمور به این کارند. هر دو عیب و آفت است. حریم خصوصی افراد، مرز اخلاقی‌ست که نباید از طریق چِک‌پِرسی‌ها درنوردیده شود. این‌گونه آدم‌ها اغلب، با همین شیوه، یک‌کلاغ صدکلاغ هم می‌کنند. اگر اطلاعاتی که گرفته‌اند، هیجان نداشت، آن را با چسباندن شایعه‌ها و رنگ‌ولعاب دادن‌ها و حتی وَهم و خیالات و فرض‌های پوچ، شنیدنی‌تر می‌سازند تا در شنونده، اشتیاق و بلوای ذهنی بیافرینند. حتی اگر شده با اسکورت دروغ.



اساساً این تیپ افراد از اطلاعات نداشتن از دیگران، خود را بشدّت و حدّت در رنج و عذاب می‌بینند،

بقیه ادامه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ دی ۹۷ ، ۰۸:۳۵
دامنه |

نتیجه گیری

 

7093

 

به‌قلم حجةالاسلام محمدجواد غلامی دارابی. به نام خدا، حاصل سخن در مبحث هنر موسیقی آن است که غنا و موسیقی حرمت و قبح ذاتی ندارد و حرمت و قبح آن به خاطر عوارض خارجیه است؛ نظیر آن که به جهت برخورداری از کلام ناحق و ناروا همچون وصف زنان و دعوت به شهوترانی عناوین لهو و لغو بر آن منطبق گردد یا با امور حرامی؛ همچون اختلاط زن و مرد، آوازه خوانی زن برای مرد و شراب و شاهد همراه شود. یعنی اموری که بسیاری از فقیهان از آن ها به عنوان ملابسات مجالس لهو و لعب یاد کرده اند در غیر این موارد مذکور غنا قبح و حرمت نخواهد داشت.

 

در پایان دست دوستان ارجمند و فرهیخته ام (آقایان، ابراهیم طالبی، سید علی اصغر شفیعی،  محمد عبدی، امیر رمضانی، سید باقر شفیعی، دکتر عارف زاده،  شیخ مالک رجبی، محمد رحیمی، سید محمد موسوی محمد حسین آهنگر،  جعفر آهنگر  و...) که در مبحث هنر و موسیقی ، نظر، پرسش، نقد، ترغیب ، تشویق ، و تحسین کردند را می فشارم و از صمیم قلب سپاس می گویم.

 

منابع مبحث هنر موسیقی:

موسیقی در قرآن، مقدمه ابن خلدون، رسائل اخوان الصفا، برهان قاطع، لسان العرب، مجمع البحرین، المکاسب المحرمه، الصحاح، محاضرات فی الفقه، کتاب البیع، وسائل الشیعه،  جواهر الکلام ، مفتاح الکرامه، بحار الانوار، هنر و زیبا شناسی از منظر قرآن، تحریر الوسیله، التمهید فی علوم القرآن، اللمعه الدمشقیه و ...


مدرسۀفکرت

دی ۱۳۹۷.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ دی ۹۷ ، ۰۹:۰۱
دامنه |

تذکرات مراجع

 

7092

 

نظرات آیةالله العظمی شبیری زنجانی

 

متن نقلی : آیت الله شبیری زنجانی در دیدار دکتر بهرام سرمست استاندار جدید قم، با اشاره به برخی از روایات درباره برآوردن خواسته وحاجت مؤمن، خاطرنشان کرد: از حضرت امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمودند: «حتی در وسط طواف، وقتی برادر دینی تو با تو کاری دارد و از تو درخواستی می‌کند، باید طواف را قطع کنی و بروی و حاجت او را برآورده سازی».

 

این مرجع تقلید، قم را «مرکز مذهب تشیع» نامید و افزود: شهر قم از قرن دوم محل حضور محدثان و بزرگان شیعه بوده است. از همه مهمتر وجود حرم حضرت معصومه سلام الله علیها است که هم خودش باب الحوائج است و هم دختر باب الحوائج است. علمای بزرگی در این شهر پرورش یافته اند و حتما عنایات بی بی «علیهاالسلام» و اولیای الهی شامل حال خدمتگزاران این شهر است... باید جوابگوی خیلی از مسائل باشیم.

 

این مرجع تقلید از روند تحصیلی طلاب انتقاد کرد و گفت: طلبه نباید دنبال نمره آوردن باشد. وقتی طلبه درس را برای نمره آوردن حفظ می‌کند ملا نمی شود. الان با این روش درس خواندن افراد مجتهد شعاری می شوند نه مجتهد واقعی. مجتهد واقعی شدن با این روش درس خواندن در حوزه واقعا خیلی مشکل است... تدریس و تدرس نباید طوطی وار باشد. طلبه باید عمقی درس بخواند... در اوایل طلبگی با اینکه سن ما کم بود و ابتدای راه بودیم، مرحوم والد _با اینکه خودشان در سطح استاد درس خارج بودند_ برای بنده درس می‌گفتند. تاکید هم داشتند که تا درس هضم نشده از آن عبور نکنیم. (منبع)

 

دیدار جوادی آملی با  شبیری زنجانی (10 آیان 1397)

 

نظرات آیةالله جوادی آملی

 

آیت‌الله جوادی آملی در دیدار استاندار جدید قم: ما همواره به خصوص در شرایط کنونی به یک مدیریت کارآمد نیازمندیم؛ داشتن رهبر خوب اگر با همراهی و تدبیر کارگزاران همراه نباشد شکست قطعی است، ما به لطف الهی همه چیز در این مملکت داریم و همه منابع در اختیار ماست و از این حیث مشکلی نداریم، مشکل ما بی‌عرضگی و بی‌مدیریتی از یک سو و اختلاس، نجومی و احتکار ازسوی دیگر است.


ایشان با اشاره به روایتی از نهج البلاغه بیان داشتند: حضرت امیر علیه‌السلام، کمیل را مسئول منطقه‌ای نمود، سربازان اموی به این منطقه حمله بردند و آنجا را غارت کردند، حضرت نامه‌ای به کمیل نوشت که این نامه در نهج البلاغه آمده است، حضرت در آن نامه می‌فرماید برخی تنها به درد دعای کمیل می‌خورند و این توان را ندارند که مسئولیت‌های اجرایی داشته باشند. (منبع)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ دی ۹۷ ، ۰۸:۴۸
دامنه |

دامنه انقلاب

 

7090

 

متن نقلی:

قضیۀ بازنگری قانون اساسی سال 1368

 

سؤال: «در اصلاحات مربوط به اصول رهبری، نقش و نگاه آقای هاشمی چگونه بود؟ مشخصا در بحث مدت‌دار نشدن و همچنین شورایی نشدن رهبری؟

 

رهبری و موسوی خوئینی

 

پاسخ آیت الله سیدمحمد موسوی خوئینی: «در مسأله دائمی یا مدت‌دار شدن رهبری خود آقای خامنه‌ای، پیشنهاد 10 ساله دادند. این پیشنهاد هم زمانی بود که ایشان رهبر شده بودند و امام از دنیا رفته بود. تصویب هم شد. فردای آن روز، چند نفر از آن اعضای بازنگری که از قم می‌آمدند مثل آقای آذری‌قمی و آقای مؤمن آمدند _من اول جلسه نبودم_ گفتند دیروز در قم آن موضوع بحث شده و مطرح شده که مدت‌دار کردن رهبری خلاف شرع است. وقتی به کسی رأی دادند به عنوان رهبر این دیگر مادام‌العمر رهبر است، مگر آنکه فاقد شرایط بشود.

 

بعضی مثل آقای کروبی معترض می‌شوند و می‌گویند این دیروز تصویب شده و گذشته است؛ اما آقای هاشمی می‌گوید نه دیروز هم مثل اینکه این رأی شبهه داشته است.» (منبع)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ دی ۹۷ ، ۰۹:۱۷
دامنه |

راه ما، راه علی

 

7089

 

متن نقلی: مرحوم دکتر علی شریعتی در کتاب "کویر" از خطبۀ شقشقیۀ امام علی (ع) چنین می گوید:

 

«شقشقه چیزی است شبیه بادکنک که، هنگامیکه شتر عشق و شور، یا خشم و خروش می گیرد، در اوج غلیان، از دهانش بیرون می زند و ساعتی بعد فرو می نشیند.

 

روزی در یکی از خطابه های خود در کوفه، علی _که از شمشیرش مرگ می بارد و از زبانش شعر! بازویی از پولاد داشت و دلی از آتش_ ناگهان، در اثنای سخن، کلماتش آتش می گیرند و آنچه در آن بیست و پنج سال رنج، فرو خورده بود، با جرقه ی خاطره ای، یکباره در درونش منفجر می شوند و او را که هیچ گاه _جز در خلوت میان خدا و خویش_  ننالیده بود، بر می افروزند و چنان بی تاب می کنند که _بی آنکه بخواهد_ با خلق، از خویش سخن می گوید و از سرگذشت دردناک خویش و آن حق کُشی ها و نامردمی ها که از دوست دید و آن نقاب ها و نفاق ها و آن دستها! دست های اصحاب کبار مهاجر و انصار که به خون حقیقت آغشته بود و آن خنجر ها که از پشت زدند و آن شکنجه ها که بر جانش ریختند و آن خاطره ها! مرگ دردناک پیامبر، سرگذشت فاطمه، ابوذر تنها ... سقیفه و شورا و عثمان و معاویه و مروان! و ... سکوت بیست و پنج سال تمام، و صبر «خار در چشم و استخوان در حلقوم»!

 

جان گرفتن دردها و اشتعال خاطره ها، او را چنان بیتاب کرده بود که به خشم و خروش سخن می گفت و کلماتش دردناک و آتشین شده بود و گویی بر سر منبر کوفه، در پیش چشم های به اشک نشسته ی خلق، آتش گرفته و می سوزد!

 

خانه موزۀ دکتر علی شریعتی در تهران
 

ناگهان، یکی از آن آدمهای پَرت که هیچگاه تحت تاثیر هیچ احساسی قرار نمی گیرند و  جز همان که در حافظه شان راه یافته، هیچ جاذبه ای و حادثه ای تکان شان نمی دهد، و گویی هرگز معنایی یا احساسی بر آنها نمی گذرد و جنساً آمپر مآبل اند!_بی آنکه احساس کند که چه جوی در این جمع پدید آمده است و علی در چه حال و حالتی است_ با خاطر جمعی مطلق، یک سوال خیلی شرعی! مطرح می کند که مثلاً : «یا امیر المومنین! اگر در وسط یک بیابانی قرار گرفته باشیم چهار فرسخ در چهار فرسخ در چهار فرسخ در چهار فرسخ از مس! و از نظر زمانی هم فقط چهار رکعت داریم به غروب آفتاب، تکلیف نماز ما چیست؟ چون فرصت نیست، از طرفی هم زمین از مس است یعنی نه آب هست که وضو بگیریم و نه خاک که تیمم کنیم!»

 

و علی را ببین! که ناگهان از این آب سرد که مرد خنک بر جان آتش گرفته اش می ریزد، سرد می شود و بی درنگ، به حرمت مَرد، سوالش را به آرامی و ادب جواب می گوید.

 

مردم، که از این شیعه ی عوضی و سوال بی ربطش عصبانی شده بودند، با التهاب از علی خواستند که سخنش را دنبال کند و داستان غم انگیز و عبرت آموز زندگیش را ادامه دهد و باز هم از خودش و از رنجهایش بگوید.

 

و علی، که اکنون آرام گرفته بود و پس از لحظاتی که دردها در او زبانه کشیده بود، سبُک دردتر شده بود ، باز سرپوش نیرومند کظم و کتمان را بر سر انبوه رنج ها و ناگواری ها و حریق کلمات ملتهبی که برای گفتن بی قراری می کنند و نباید گفت و سوزش آن همه اسراری که روح را از درون به آتش می کشند و باید در درون دفن کرد... کشید و سکوت سنگینی را که از مرگ پیامبر تا حال، بر سینه ی پر از سخنش ، حمل کرده بود، دوباره برگرفت، تا مرگ خویش!

 

و مردم علی شناس باید بدانند که سکوت علی، همچون سخنش، جلوه ای از رسالت او است و این سکوت سی سال، پیام صامت  او،  نهج البلاغه ی سپید او!

 

و این است «حرفهایی که علی، برای نگفتن، دارد».

 

و این است که در پاسخ شیفتگانش، که تشنه ی نوشیدن جرعه هایی از کوثر رنج های او بودند، سکوت کرد و برای توجیه آن لحظات بی قراری که از چنگش گریختند و به فریادش آوردند، تعبیری دارد که در صمیمیت، سادگی، زیبایی و بلاغت درد، تعبیری از «احساس علی» است، که:

«هذه شقشقه هدرت»

این «شقشقه» ای بود که بیرون پرید،

«ثم قرت»

سپس فرو نشست. و همین خطبه است که آنرا «شقشقیه» نامیده اند»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ دی ۹۷ ، ۰۹:۴۴
دامنه |

دامنۀ ایران

 

7088

به قلم «یک دارابکلایی» : با سلام. بنده تخصصی در موضوعات مطرح شده توسط این دو بزرگوار [در پست: 7085] ندارم. فقط یادم هست که در جایی از روزنامه نگار معروف معاصر مصری - حسنین هیکل - خواندم که رو به یکی از ادیبان معاصر ایرانی در جلسه ای گفتند:

 

ما مصری ها اگر شاعری همچون فردوسی داشتیم آنگاه زبانمان اصلیمان را از دست نمی دادیم و امروزه به عربی صحبت نمی کردیم. شما زبان فارسی تان را مدیون فردوسی هستید. اگر شاهنامه نبود شما نیز امروز به فارسی تکلم نمی کردید. با سپاس.

 

پاسخ دامنه

 

به نام خدا. سلام جناب «یک دارابکلایی». 1- ممنونم از توجۀ شما به بحث ها و مطالب در دامنه. داشتن خوانندۀ خوش ذوق و دانایی چون شما، برای من یک ارزش و درس آموزی ست. 2- حکیم ابوالقاسم فردوسی هم بعد از اسلام است. نویسندۀ آن متن، صحبت از پیش از ظهور اسلام می کند.

 

3- من البته در پست هایی که در صدرش می نویسم «متن نقلی»، علاوه بر رعایت امانت نوشتار نویسندگان، به معنای پیش داور نبودنِ خودم در آن باره، نیز هست. بنابراین من هم مانند جناب عالی، در بارۀ اصل موضوع مطرح شده، اظهارنظری نکرده ام و حتی عنوان پست را با واژۀ پرسشیِ «آیا»، به صورت سؤالی درآورده ام؛ بدین صورت: «آیا ایرانی ها شعر را از عرب یاد گرفتند؟». ممنونم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ دی ۹۷ ، ۰۸:۵۸
دامنه |

جزاء در روز بعثت

 

پست 7087

 

قُلْ لَا یَعْلَمُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ الْغَیْبَ إِلَّا اللَّهُ وَمَا یَشْعُرُونَ أَیَّانَ یُبْعَثُون.

 

بگو: در آسمان ها و زمین هیچ کس جز خدا غیب نمی داند، و آنان آگاهی ندارند چه زمانی برانگیخته می شوند.

 

(سوره ۲۷: النمل - جزء ۲۰ - آیۀ 65. ترجمه انصاریان)

 

علامه طباطبایی و آیت‌الله سیدمحمدحسین حسینی طهرانی

 

نظر علامه‌ طباطبایی

 

در آیه قبلى _گفتیم_ بعد از آنکه الوهیت آلهه مشرکین را ابطال نمود و ثابت کرد که خلقت و تدبیر همه عالم از خداى تعالى به تنهایى است، به آن جناب دستور داد تا از مشرکین بخواهد تا بر خدایى آلهه خود اقامه برهان کنند و اینک در این آیه براى نوبت دوم دستورش مى دهد تا با برهان دیگرى بر بُطلان الوهیت آنان با ایشان روبرو شود، و آن برهان این است که خدایان آنان علمى به غیب و به قیامت ندارند، و نمى دانند که در چه زمانى مبعوث مى شوند، درست است که هیچ کس از موجودات زمینى و آسمانى علمى بدان ندارد ولى شان معبود این است که امر پرستندگان خود را تدبیر کند و یکى از امور خلق همانا مسأله جزاء در روز بعث است، که باید آن را نیز تدبیر کند و در نتیجه روز و تاریخ آن را بداند و حال آنکه آلهه ایشان چه ملائکه و چه جن و چه قدیسین از بشر، هیچ یک از روز بعث اطلاعى ندارند، پس إله و معبود نیستند.

 

با این بیان روشن مى شود که جمله (لَا یَعْلَمُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ الْغَیْبَ إِلَّا اللَّهُ) برهان مستقلى است بر ابطال الوهیت آلهه مشرکین، و اختصاص الوهیت به خداى تعالى به تنهایى و اینکه جمله (وَمَا یَشْعُرُونَ أَیَّانَ یُبْعَثُون)، از قبیل عطف روشنترین فرد غیب است بر آن، چون گفتیم مهمترین چیزى که معبود باید علم به آن داشته باشد و آن را تدبیر کند مسأله جزا در روز بعث است... المیزان.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ دی ۹۷ ، ۰۸:۴۸
دامنه |

فرهنگ لغت

 

7086

 

به قلم دامنه: به نام خدا. لغت 219 داراب کلا. خامبِه اصلاً دَنی بُووش دُووشی. مردم داراب کلا _خصوصاً قدیمی ترها_ در مقابل کسانی که نِق می زنند، یا تن به کار نمی دهند، یا مِنّت می گذارند، یا بدقول و بدقرارند، یا افراد تربیت شده ایی نیستند، یا کارشان را با سَمبل کاری (=سَرسَری، بدون دقت، رفع تکلیف!) نیمه تمام می گذارند، و یا اساساً آدم هایی بی مبالات و نامیزان اند، می گویند: «خامبِه اصلاً دَنی بُووش دُووشی». یعنی ای کاش! اصلاً زنده نبودی. کاشکی اصلاً وجود نداشتی. می خواستم که اصلاً دنیا نبودی.


نمایی هوایی داراب کلا

فرهنگ لغت دارابکلا: اینجا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ دی ۹۷ ، ۰۶:۴۹
دامنه |

دامنۀ ایران

 

7085

متن نقلی: "عبدالنبی قیم نویسنده و پژوهشگر با نگارش متنی به سخن منتشر شده از دکتر جواد طباطبایی واکنش نشان داد... و گفت: این بخش از صحبت های او [آقای جواد طباطبایی] است:

 

عبدالنبی قیم


"عرب ها جایی عنوان کرده اند که عرب نمی تواند شاهنامه داشته باشد. می بایست بیان کرد که شاهنامه نوشتن مستلزم ملت داشتن است و اگر ملّت به اُمت مبدل شود؛ آن زمان دیگر نمی شود؛ شاهنامه داشت.  طباطبایی با اشاره به این نکته که اعراب نه تنها نمی توانند شاهنامه داشته باشند، بلکه حافظ و سعدی هم نخواهند داشت، افزود: حافظ، بیان اسطوره ملی ما است. ما ملت غیبیم و حافظ لسان الغیب است چون لسان یک ملت است (خبرگزاری مهر، 12 مهر 1396).

 

دکتر سید جواد طباطبایی «Javad Tabatabai»
 


سؤال من از آقای طباطبایی این است که عرب ها کجا عنوان کرده اند که نمی توانند شاهنامه داشته باشند؟ لطفاً منبع این سخن را به ما نشان دهند. کجا و در چه کتابی یا در چه مقاله ای یا نوشته ای عرب ها چنین سخنی گفته اند؟ این عرب ها چه کسانی بوده اند؟ با عرض معذرت اگر آقای طباطبایی سند و مدرک نشان ندهد من ناگزیرم به همه اعلام کنم که ایشان دروغ گفته است. و به قول فرانسیس بیکن در عالم علم دروغ گفتن، جنایت است.
 


من مطمئن هستم که عرب ها چنین سخنی نگفته و نخواهند گفت. آقای طباطبایی با این سخن خود نشان داد که از شعر و ادبیات عرب بی اطلاع است. پانصد سال قبل از شاهنامه، عرب ها " معلقات سبع" را داشته اند که از نوادر شعر بوده و هست.
 


ایرانی ها شعر را از عرب یاد گرفتند. پیش از این شعری وجود نداشت، این هم از برکات اسلام بود. آقای طباطبایی به من بفرمایید اگر پیش از اسلام در ایران شعر بوده، ایرانیان باستان به آن چه می گفته اند؟ بروید کتاب های ادوارد براون و کارل بروکلمان را بخوانید تا با شعر عرب آشنا شوید.


باید گفت که آقای طباطبایی هم اطلاعات خود را رسانه ها یا فضای مجازی اخذ کرده اند ... از سایر سخنان غلط و از سر تعصب آقای طباطبایی می گذرم و در صورت لزوم در جای دیگر به آن می پردازم اما برای این که به ایشان و دیگر متعصبان نشان دهم که این ره که تو می روی به ترکستان می رود، سخنی از پروفسور ادوارد براون ایران شناس معروف ذکر می کنم:

 


شک نیست که شهرت فردوسی به شاعری به سبب شاهنامه اوست ، نقادان شرقی و غربی، تقریباً به اتفاق این منظومه بزرگ را دارای ارزش ادبی بسیار می دانند، اما من با شرمندگی فراوان اقرار می کنم که هرگز نتوانسته ام که با آنان در این ستایش پر شور و شوق همآواز باشم. به عقیده من، شاهنامه را نمی توان حتی برای یک لحظه با معلقات عربی برابر و هم سنگ دانست (تاریخ ادبیات ایران - از فردوسی تا سعدی، ص206) (منبع)

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ دی ۹۷ ، ۰۶:۴۲
دامنه |

دامنۀ جامعه


7084


 

به قلم حجةالاسلام محمدرضا احمدی: حیا و اِستحیا. مفهومی اصیل که هم تشکیل دهنده بخشی از شخصیت انسان است و نشان انسانیت و هم در محاورات روزانه با دو کلمه "با حیا" و "بی حیا" زیاد سر و کار داریم. از باب تُعرَفُ الاشیاءُ باَضدادِها، وقتی حیا را در مقابل وقاحت می گذاریم، تازه متوجه می شویم که با چه مفهوم با عظمتی مواجه هستیم.
 

علت طرح بحث، مرور آیه 53 سوره احزاب است که امروز در برنامه قرائت روزانه قرآن در محل کار انجام گرفت. در این آیه، رسول خدا(ص) به دلیل حیایی که دارد نمی تواند به مهمانانی که در منزل شان حضور پیدا کردند و شام شان را هم میل کردند بگوید متفرق شوند:


فَإِذا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا وَ لا مُسْتَأْنِسینَ لِحَدیثٍ إِنَّ ذلِکُمْ کانَ یُؤْذِی النَّبِیَّ فَیَسْتَحْیی‏ مِنْکُمْ  وقتی به منزل پیامبر رفتید، بعد از خوردن غذا متفرق شوید و سخنی گویید، این کار شما پیامبر را اذیت می کند و ایشان حیا می کند که شما را بیرون کند. با این که پیامبر از این رفتار مردم اذیت می شد، اما حیا می کرد که به آنها تذکر بدهد.
 

کسی که خدای متعال در سوره قلم او را با اِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عظیمٍ خطاب می کند، باید حیای عظیم هم داشته باشد تا خُلقش کامل گردد. این صفتِ نیکِ نفسانی می تواند منشأ بسیاری از خوبی ها و پاکدامنی ها و زیبایی ها باشد. از آنجایی که حیا یک امر نفسانی است، خلوت و جلوت برای انسان با حیا یکی است.


بر اساس سخن رسول خدا(ص)، حیاء سراسر خیر است و جز خیر نتیجه‌ای ندارد. و به گفته بعضی از بزرگان، حیاء انسان را، چه دیندار باشد چه غیردیندار، از پلیدی‌ها باز می‌دارد.
 

چند نکته:


1. حیاء باید آگاهانه، بجا و به ‌اندازه باشد.
2. زیاده‌روی در حیاء کردن از مصادیق اسراف است.
3. در تحصیل علم، کسب درآمد حلال و خدمت به مهمان حیا جایز نیست.

 

اما خیلی عجیبه که انسان نسبت به خودش هم حیا داشته باشد. یعنی آنقدر مقام انسان بما هو انسان با عظمت است که حتی خودش باید از خودش شرم داشته باشد. به این سخن زیبای امیر بیان(ع) توجه کنید: غایَهُ الحَیاءِ أن یَستَحیِىَ المَرءُ مِن نَفسِهِ؛ اوج حیا این است که آدمى از خودش حیا کند. بنا بر اختصار است، اما سخن در این موضوع زیاد و ذوجهات است و جای آن دارد به بحث گذاشته شود.

 

پاسخ دامنه


سلام جناب حجةالاسلام شیخ احمدی. عالی نوشتی. «اوج حیا» را نیز بسیاردقیق و به‌جا متذکر شدی. متبرّک کردی محیط مدرسۀفکرت را با این بحث دینی، قرآنی، روایی و اخلاقی. برقرار باشید و سالم و پرنشاط.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ دی ۹۷ ، ۰۶:۴۸
دامنه |

زینب؛ زینتِ عترت

 

7083

به قلم حاج سیدتقی شفیعی دارابی: سلام وصلوات به میلاد کوثر علی و زهرا علیه السلام بزرگ بانوی عشق زینت پدر و عقیله بنی هاشم وروز پرستار بر سفیدپوشان نجات بخش واحیا و مداواگر دردمندان تبریک. با میلاد نورانی سومین فرزند زهرا سلام الله قنداق مه پاره در بغل به طرف امیر مومنان برای نام گزاری تا در نبود پیامبر اقدام کند مولا فرموده باشد من از پیامر پیشی نمیگیرم. صبر پیشه نمودند تا رسول خوبیها از سفر برگشت این دو زوج الهی با شادی شعف خدمت اشرف مخلوقات عالم پس از سفر رسیدند نامی  مبارک برای نو رسیده بنهد.

 

پیامبر مهر ورحمت فرمود من از برادرم جبرییل پیشی نمیگیرم جبرییل هم گفت از خدا پیشی نخواهم گرفت و مامور شد از خدا ی حکیم کسب تکلیف کند در جواب خداوند فرمود نام این طفل زینت پدر زینب است. ان حضرت در مدینه منوره بدنیا امد. تا پنج سالگی با مهر مادر گرامی فاطمه زهرا عجین بود. تا سی پج سالگی همراه پدر در مدینه وکوفه  سپس ده سال پیروی از برادرش امام حسن ودر نهایت ده سال همراه وهمدم  رزم وبزم سالار شهیدان امام حسین علیه السلام در نهضت عاشورا و پرچمدار خون وانقلابش شد.

 

وشاعر چه خوب سرود:

سر نی در کربلا می ماند اگر زینب نبود

کربلا در کربلا میماند اگر زینب نبود

 

ان حضرت در سن پنجاه پنج سالگی با رحلت شهادت گونه بشام (سوریه) دعوت حق را لبیک گفت. ودر باغ شوهرش عبدالله بن جعفر  مدفون شد که امروز مامن وپناگاه هزاران عاشق  حریم حرم اهل بیت علیه السلام است. در جبهه حق وباطل حضرت زینب در مدینه وکوفه دارای کرسی درس و بحث بود. او در زمان خود عالمه ای بی یدیل بود. چنانکه حضرت امام سجاد (ع) پس از خطبه اتشین وکوبنده وافشا کننده اش در کوفه  فرمود الحمدلله تو دانشمند وعالمه ای بدون معلم خردمندی بدون استاد می باشید.

 

حرم حضرت زینب (س) در دمشق
 

ان حضرت در واقعه عاشورا حضور مسولانه داشت وباشهامت حسینی و باایستادگی در اعتلای حق برای پیروزی روحیه بخش و یار غمخوار وتهییج کننده و مداواگر یاران با وفا برادرش بود. حضرت زینب سلام الله علیه در بلاغت سخاوت  بردباری  استقامت فداکاری شجاعت فضیلت وزهد عبادت شبیه ترین فرد به پدرش مولا امیر مومنان (ع) بود.

 

انشاالله با نابودی تروریستهای تکفیری و اربابانشان جشن بزرگ پیروزی را با حضور همه عاشقان ومحبان و دامنه خوانان در زینبیه دمشق برگزار کنیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ دی ۹۷ ، ۰۶:۴۶
دامنه |

عین زهرا، زینب است

 

7082

 

 

فرخنده میلاد زینب کبری مبارک

در وصف حضرت زینب

 

بعد زهرا بهترین زن بین زنها زینب است
لاف نَبوَد گر بگویم عین زهرا زینب است

 

گر بپرسی کیست استاد دبیرستان عشق
خیل شاگردان همه گویند تنها زینب است

 

گر بسنجی در ترازوی عمل معیار صبر
صبر گوید قهرمان صبردنیا زینب است

 

گر مقام او بود از جمع معصومین جدا
آن که ازهر معصیت باشد مبرّا زینب است

 

در ریاضی گر حساب جمع از مِنها جداست
آن که از جمع شفاعت نیست مِنها زینب است

 

آن که با تیغ زبان، کار دوصد شمشیر کرد
کوه صبر و استقامت روح تقوا زینب است

 

آن که با ایراد نطقی کرد مانند علی
زاده مرجانه را محکوم و رسوا زینب است

 

آن که بهر ما جهاد فی سبیل الله را
با اسارت می کند تفسیر و معنا زینب است

 

با شهامت چون اسارت گشت توأم، عقل گفت
آن که در دنیا نظیرش نیست پیدا زینب است

 

شد رقم پرونده اسلام با خون حسین
آن که با خون سر خود کرد امضاء زینب است

 

شاعر ژولیده می گوید به آواز جَلی
بین زنها بهترین زن بعد زهرا زینب است

ژولیده نیشابوری

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ دی ۹۷ ، ۱۶:۵۴
دامنه |

خادم ملت، نه حاکم

7081

حجةالاسلام علی مظفّری

 

متن نقلی: «حجت الاسلام علی مظفری _رئیس کل دادگستری خراسان رضوی_ گفت: ما در نظام جمهوری اسلامی به نمایندگی از امام زمان (عج) و به نمایندگی از خدا در امور مردم دخالت می کنیم... اگر فردی در زمان طاغوت در زندان بود، حبسش از مجازات اخروی او کم نمی کرد اما امروز اگر این تحمل کیفر یا قصاص و شلاق و دیگر احکام توسط حکام اسلامی و شرعی انجام می شوند یکی از آثار اخروی آن برای محکومان این است که این مجازات در آخرت از آنها برداشته می شود... این موضوع دینی در اسناد اهل سنت و شیعه آمده است و تحمل کیفر برای خاطیان در حکومت اسلامی کار معنوی و ذخیره آخرت خواهد بود.» (منبع)

 

 

نکتۀ دامنه

 

به نام خدا. اگر جملۀ حجةالاسلام علی مظفری همانی‌ست که در متن نقلی آمده‌است، سخنی نادرست است. همۀ دست‌اندرکاران جمهوری اسلامی از سوی ملّت به آن مَنصب‌‌ها گذاشته شده‌اند. هیچ‌کس خود را بی‌جهت نمایندۀ خدا و امام زمان (عج) نداند. ولی نعمتانِ این نظام، مردم‌اند، مسئولان، تماماً خادم‌اند، نه مَخدوم و حاکم.

 

حتی رهبری در نظام جمهوری اسلامی _که از ناحیۀ مردم و قانون اساسی به قدرت می‌رسد_ اقتدار و نافذبودنِ حاکمیتش، ناشی از رأی باواسطه، رضایت و بیعت مردم است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ دی ۹۷ ، ۰۹:۵۸
دامنه |

مجالس زنانه

7080

 

به‌قلم حجةالاسلام محمدجواد غلامی دارابی. "هنر موسیقی"   قسمت ۱۶. " موارد استثناء در غنا". ۳- آوازه خوانی زنان در عروسی ها. به نام خدا، سومین مورد که از غنای حرام استثنا شده، آوازه خوانی زنان در عروسی است. بر اساس روایات مختلف، تغنی زنان در مراسم عروسی جایز است. ابوبصیر می گوید:

 

 

از امام صادق (ع) درباره حکم آوازه خوانی زنان پرسیدم، امام فرمود: آوازه خوانی آنان در صورتی که مردان نامحرم به ایشان وارد شوند، حرام است؛ اما اگر بدون این محذور در مجالس عروسی آوازه خوانی کنند، مانعی ندارد. در سخنی دیگر ابوبصیر از امام صادق (ع) چنین آورده است که حضرت فرمود: مزد زن آوازه خوانی که در مراسم عروسی ترانه می خواند، حلال است، به شرطی که مردان بر ایشان داخل نشوند.

 

دف


مرحوم شیخ اعظم شیخ مرتضی انصاری در کتاب وزین (المکاسب المحرمه) در این باره می نویسد: از موارد غنای حرام، آوازه خوانی زنان در عروسی است. به شرط آن که با مراسم دیگری، همچون سخن گفتن باطل، نواختن آلات لهو، اختلاط مردان با زنان، همراه نباشد.

بقیه در ادامه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ دی ۹۷ ، ۱۰:۲۹
دامنه |

عکسهای قم

 

7079

 

 

مصلّی قم

 

 

مسجد جمکران

 

بقیه در ادامه

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ دی ۹۷ ، ۱۵:۵۹
دامنه |

رفتارهای طاغوتی

 

7078

رهبری در دیدار مردم قم (19 دی 1397)

 

خطاب به مسئولان و دولتمردان: «قدر نعمت مسئولیت در نظام اسلامی را بدانید و به لوازم قدرشناسی از آن یعنی «مراقبت در حرف و رفتار، پرهیز از گرایش به اشرافی‌گری و اسراف و رفتارهای طاغوتی» پایبند باشید و تلاش کنید مسیر حرکت شما همواره به سمت الگوی رفتاری و مدیریتی امیرمؤمنان باشد.»

 

خطاب به جوانان: «جوانان با هوشمندی، فضای مجازی را به ابزاری برای زدن تو دهنی به دشمنان تبدیل کنند.»

 

خطاب به قم و بزرگان و جوانان قم : «قم را «شهر، مرکز و مادر انقلاب» خواندند و افزودند: البته انگیزه‌هایی برای تغییر فضای انقلابیِ قم و کمرنگ کردن روحیه انقلابی و دینی در آن وجود دارد و نباید از مکر دشمن و عوامل آن غفلت کرد.

 

ایشان با تأکید بر هوشیاری در مقابل این انگیزه‌ها، تأکید کردند: قم سرچشم اصلی و پشتوانه معنوی انقلابی است که دنیا را متحول کرد، بنابراین بزرگان و جوانان قم نباید اجازه دهند دست‌های خائن، قم را از مرکزیت انقلاب، خارج و این حرکت تحولی را در آن کمرنگ کنند.» (منبع)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ دی ۹۷ ، ۱۵:۴۹
دامنه |

فقه و کلام

 

7077

حجةالاسلام هادوی‌ تهرانی

 

متن نقلی: توضیح دامنه: این گفت و گو به دلیل اهمیت مسائل مطرح شده در آن، بدون آن که دربارۀ آن پیش داوری کنم، جهت اطلاع رسانی برای دامنه خوانان عیناً در زیر درج می شود:

 

متن کامل: «آیت الله دکتر مهدی هادوی‌ تهرانی» عضو شورای عالی مجمع جهانی اهل بیت(ع) از جمله چهره‌های شناخته‌شده‌ای است که در مباحث مختلف علوم دینی دارای تألیفات گوناگون است. یکی از مهمترین کتاب‌هایی که درباره ولایت‌فقیه و مباحث پیرامون آن نوشته شده است، کتاب "ولایت و دیانت" ایشان است؛ کتابی که در عین ایجاز به هیچ‌وجه از اتقان و استواری‌اش کم نشده و از جامعیت کاملی برخوردار است. پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب اسلامی (khamenei.ir) در گفت‌وگو با وی درباره نگاه حضرت امام(ره) به ولایت‌ فقیه مصاحبه کرده است. اینک به مناسبت "دهه بصیرت و میثاق با ولایت فقیه" اقدام به بازنشر این گفتگوی علمی کرده‌ایم:

 

 

آیةالله خوئی و امام خمینی

 

ـــ بحث را از جایی شروع کنیم که حضرت امام رحمت‌الله علیه آغاز کردند. ایشان در پاراگراف اول کتاب ولایت فقیه می‌گویند که مفهوم ولایت فقیه از آن دسته مفاهیمی است که تصور آن موجب تصدیق آن می‌شود. لطفا بفرمایید که نگرش حضرت امام به‌ ولایت فقیه چگونه است که صِرف تصور آن را، موجب تصدیقش  می‌دانند؟

 

ـــ ببینید مقصود امام این است که کسی که مفاهیم مربوط به بحث حکومت اسلامی و ولایت فقیه را بداند، نمی‌تواند غیر آن را تصور کند. اما باید توجه کرد که آن مفاهیم چیست؟ اولا، توجه به این نکته که اسلام اختصاص به‌مسائل شخصی و فردی ندارد و در امور اجتماعی سیاسی نیز وظایف و تکالیفی را تعیین کرده است. ثانیا، توجه به این نکته ضروری است که این مسئولیت‌های سیاسی اجتماعی نیازمند یک مصدر حکومتی است که آن احکام را انجام دهد. خب این مصدر حکومت در زمان نبی مکرم اسلام و حضرات معصومین خود ایشان بوده‌اند. حال نکته این است که در زمان غیبت کبری مصدر این حکومت چه کسی باید باشد.

بقیه در ادامه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ دی ۹۷ ، ۰۶:۲۶
دامنه |

تنش زُدایی

 

7076

 

به قلم دکتر فتح الله دهقان. کشورها با توجه به جایگاهی که در هرم قدرت جهانی دارند، به ایفای نقش می پردازند. بخشی از کشورها نقش مثبت و سازنده و برخی نقش مخرب و غیر سازنده دارند. سائول برنارد کوهن نظریه پرداز جهانی، کشورهای جهان را به پنج گروه دسته بندی کرده، که با توجه به سطح قدرتشان به ایفای نقش می پردازند. وی سطح دوم را شامل قدرتهای منطقه ای می داند که قدرت بردی فراتر از مناطق ژئوپلیتیکی خودشان داشته، در برخی مواقع به دیگر بخش های جهان نیز می رسد.

 

مذاکرۀ ایران با طالبان

 

در این راستا به طور سنتی سه کشور ایران، ترکیه و مصر مدعیان قدرت منطقه ای در خاورمیانه هستند. مصر با توجه به وضعیت بد اقتصادی، حاکمیت نظامیان و برخی پارامترهای دیگر فاقد مشروعیت و توان ایفای نقش به عنوان قدرت اول منطقه می باشد. ترکیه نیز با توجه به موقعیت و شرایط فاقد اهرم های ایفای نقش اول قدرت در خاورمیانه می باشد. در سالهای اخیر عربستان سعودی با هزینه های گزاف سعی نموده به عنوان قدرت منطقه ای ابراز وجود نماید. ولی فاقد مولفه های حقیقی و واقعی به عنوان یک قدرت منطقه ای می باشد.

بقیه در ادامه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ دی ۹۷ ، ۰۶:۲۲
دامنه |

دادگاه روحانیت

 

7075

به قلم دامنه: ستون روزانه. از هیأت حاکمه‌ی فیضیه تا تشکیل دادگاه‌ویژه روحانیت. به‌نام‌خدا. سلام. در دوره‌ی مرحوم آیةالله‌العظمی بروجردی، ایشان هیأت حاکمه‌ای مرکّب از پنج‌شش نفر درست کرده‌بودند مستقر در مدرسه‌ی‌فیضیه، که تخلُّفات روحانیون را رسیدگی کند. (رجوع شود به: جلوه‌های ماندگار، مرحوم منتظری، ص ۸۵)

 

حجةالاسلام سید ابراهیم رئیسی.

دادستان ویژه روحانیت. عکس: بازنشر دامنه.


در این پست خواستم گفته‌باشم تشکیل دادگاه‌ویژه روحانیت فلسفه‌اش امتیازطلبی نبود، بلکه مقابله با تخلُّفات احتمالی بود. زیرا ممکن بود دادگاه‌های عمومی آن جُربُزه‌ی قاطع را در برخورد با روحانیان خلاف‌کار نداشته‌باشند. و یا شأن روحانیان به‌عنوان مقام‌های دینی، معنوی و تبلیغی اقتضاء داشت در برخورد با تخلفات احتمالی آنان، انحصار ایجاد شود.


نکته‌ی تحلیلی: دادگاه ویژه روحانیت برای مقابله با آزادی، اندیشه، تفکرات و اجتهادات روحانیت، ابداع نشده، بلکه برای مقابله‌ی حقوق‌مندانه و قاطع، با تخلفات احتمالی آنان تعبیه شده‌است. حال اگر در طی‌ این‌مدت، چنین دادگاهی از اصل خود دور افتاده‌باشد _که من به این داوری ورود نمی‌کنم_ به معنای نقص و ایراد در تدبیر امام خمینی _رهبر کبیر انقلاب اسلامی_ نیست، بلکه مشکل در شیوه، سلایق، جناح‌بندی‌های سیاسی، صف‌بندی‌های فکری‌ و خدای‌ناکرده اعمال نفوذ به‌جای دلالت حقوق است. امید است این نهاد تحتِ نهاد رهبری توسط بازرسان عادل مورد تفحُّص و ارزیابی عادلانه قرار گیرد. البته خدا بهتر می‌داند.


یادآوری: چون پیشتر از این، برخی از هم‌کلاسی‌های محترم مدرسۀفکرت، سخن از دادگاه ویژۀ روحانیت به‌میان آورده‌ بودند، لازم دیدم پستی جداگانه در این‌باره بنویسم.


مدرسۀفکرت

دی ۱۳۹۷.
ابراهیم طالبی دارابی (دامنه)

 

حکم انتصاب رازینی و فلاحیان توسط امام خمینی

ادامۀمطلب

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ دی ۹۷ ، ۰۶:۳۱
دامنه |
عکس و سیاست

7074

انقلاب نان در سودان. (منبع) دی ماه 1397.

علل: افزایش قیمت ها و گرانی نان

 

عکس زیر:

صدام حسین در حرم امام رضا (ع) در زمان شاه

پس از قرارداد الجزایر و رابطۀ شاه با عراق

عکس از دامنه، از کتاب دائرةالمعارف

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ دی ۹۷ ، ۰۶:۰۹
دامنه |

احکام شرعی

بخش دوم

Mousa Shubairi Zanjani

فتوای آیت‌الله العظمی سید موسی شبیری زنجانی:

سؤال: می‌گویند پس از انجام تتو و هاشورِ اَبرو نباید به آن موضع آب رسانده شود. حال برای نماز چگونه باید وضو گرفت؟


 

پاسخ: «به طور کلی جایز نیست انسان کاری کند که نتواند طهارت اختیاری (وضو و غسل عادی) بگیرد و در صورت انجام آن، اگر مشقت شدید ندارد باید برطرف شود و با وضو یا غسل عادی نماز بخواند. البته در انتهای وقت که زمان برای وضو گرفتن تنگ باشد نه تیمم، اگرچه معصیت کرده ولی می‌تواند با تیمم نماز بخواند». (منبع)

 

بقیۀ فتواهای مراجع در ادامه

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ دی ۹۷ ، ۰۶:۱۸
دامنه |

همسنگران محل

 

7073

به قلم حاج سیدتقی شفیعی دارابی: سلام به روح پاک و منوّر مجاهدان و شهیدان اسلام وایران در هشت سال دفاع مقدس، که در مقابل پنجاه و چند کشور اما با سلاح ابتدایی و عشق و ایمانِ مثال زدنی، چنان حماسه ای ماندگار وتجربه ای فراموش نشدی برای اقتدار وامنیت ومصونیت کشور خلق کردند که در تاریخ ایران وجهان بی نظیر بوده هست. وامروز همه ما سرافراز ومدیون فداکاریهای آن مردان بی ادعا هستیم.

 

دست مریزاد جناب دامنه همسنگر انقلابیم که در (پست 7072: اینجا) یادی از جبهه رزم وجنگ ورزمندگان وهمحلیها بخصوص اخوی گرامم جانباز سید ابوالحسن شفیعی کردی. ضمناً به پاسداشت زحمات خالصانه برادر شایسته ام جانباز اقا سید اسحاق شفیعی اگر نبود، شهیدزنده حسین اقای جوادی نسب امروز جزو شهدا بود.

 

پاسخ دامنه

 

سلام جناب حاج سید تقی شفیعی رفیق دوران انقلاب، همسنگر عصر جنگ و دوست همیشگی و ارزشمند. از حُسن نظر شما ممنونم. بر آن پست 7072، حاشیه نویسی ارزشمندی کرده ای و یاد هم محلی ها و یاران درگذشته و جانبازی های ازخودگذشتگان را یاد کرده ای.

 

بلی؛ همین طور است که فرموده ای. حقیقتاً اگر نبود آن اخلاص، ایثار، اتحاد، انسجام، اقبال، اقتدای رزمندگان بر اصول انقلاب و پیروی از امام مستضعفان خمینی کبیر، امروز این ایران پُرگُهر ما، با آن هجوم وحشیانه و ظالمانۀ تمامی غرب و سران عرب مرتجع و عیّاش منطقه، معلوم نبود چه سرنوشتی داشت.

 

من نیز مانند شما بر این نظرم که ما با خون شهیدان آبیاری شده ایم. با ایثارگری جانبازان ملتی مقاومت گرا گردیده ایم. و با غیرت رزمندگان، پایدار مانده ایم. و با همّت زنان پاک دامن و مردان پاک ایمان و ارادت همۀ مؤمنان به اهل بیت _علیهم السّلام_ این راه را با عزت و حکمت استمرار می بخشیم.

 

یاد همۀ رزمندگان در آن پست خاطره، و نیز نام ناموران و رزمندگان محل، برادر جانبازت مرحوم سید ابوالحسن شفیعی، مرحوم سید ابراهیم حسینی، مرحوم حاج مرتضی آهنگر و رفیق مان روانشاد یوسف رزاقی و نیز برادرت مرحوم سید حجت (مهدی) شفیعی و نوزده شهید غیور داراب کلا به خیر و جاودان.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۷ ، ۱۰:۲۵
دامنه |

یاد ایام، یاد یاران

 

7072

به قلم دامنه: به‌نام‌خدا. بهمن ۱۳۶۴ بود. با رفقا در گردان ادوات لشکر ۲۵ کربلا بودیم؛ در عملیات والفجر ۸. یک روز مرحوم سید ابراهیم حسینی که راننده‌ی تویوتای گردان ما بود؛ من، یوسف رزاقی، سیدعلی‌اصغر، مرحوم سیدابوالحسن شفیعی را سوار کرد بُرد به سمت خدمات لشکر. پیاده‌مون کرد و گفت اینجا ایستگاه صلواتی آرایشگاه رزمندگان است. ما که مانند توابین سریال مختار باید غسل شهادت می‌کردیم، به پیشنهاد سید ابراهیم راضی شدیم هر پنج‌تا کلّه‌مون را تیغ کنیم.

 

دارابکلایی ها در هفت تپه. 1364. دامنه جنب یوسف. عکاس: سید علی اصغر

دارابکلایی ها در هفت تپه. 1364. دامنه جنب یوسف. عکاس: سید علی اصغر

 

اول سیدابوالحسن تیغ کرد، بعد سیدعلی‌اصغر، بعد من، که تیغ کال شده‌بود چندجای کله‌ام خون‌خون‌دار شد. بعد یوسف که تیغ کرد، سید ابراهیم پا به فرار گذاشت و ما چهارتایی کلّه‌تاس پیاده برگشتیم مقرّ. توراه که می‌آمدیم سرتَپ یَتّا یقِّران. یوسف بیشتر می‌زد. و حتی پنجه‌ی دستش را وسط سر من و سید می‌گذاشت مانند پیچ، چخ‌چخ می‌داد.

 

رسیدیم سنگر، دیدیم سید ابراهیم از بس خنده و غش کرد، افتاد. او راحت ما را گول زد و خودش تن به تیغ نداد. ما چهارتا کله‌تاس در کل گردان دیدنی شده‌بودیم.

 


عکس کلّه‌تاس را هم دارم که چهارتایی رفته‌بودیم زیگورات چغازنبیل. با همین کله‌تاس، سیدعلی اصغر هر صبح کل گردان را آموزش صبحگاهی می‌داد و چهره‌اش در حین حرکات نرمشی فک و گردن، دیدنی و خندیدنی بود. شبیه سامورائی‌ها شده‌بودیم. مجبور شدیم کلاه نظامی با پول شخصی‌مان بخریم و از سرتَپ (=کشیده) این و اون در امان بمانیم. یوسف که سرتَپ می‌زد شوخی و جدّی را باهم جمع می‌کرد، چنان محکم شتَلخ می‌زد که گاه تا چنددقیقه سَرتُو سَرتُو می‌رفتیم.

 

سیدابراهیم شوخ‌طبع، خندان و بسیارباروحیه و باسخاوت بود. درست است که با طبع شوخ‌اش ما را گول زده‌بود و تاس‌کلّه‌مون ساخته بود، ولی هر جا می‌رفت، غذا و خوراکی و نوشیدنی‌ها گیر می‌آورد هرگز تنها و خلوت‌خور نبود، می‌آورد داخل سنگر باهم می‌خوردیم. اینا بودیم آن سال:

 

جبهه. 1364. از راست : دامنه. رزمنده  همسنگر مان شهیدگنبدی. یوسف. عکاس: سیدعلی اصغر

جبهه. 1364. از راست: دامنه. همسنگرمان گنبدی. یوسف.

عکاس: سیدعلی اصغر

 

روانشاد یوسف رزاقی، مرحوم سید ابراهیم حسینی، مرحوم سید ابوالحسن شفیعی، مرحوم حاج مرتضی آهنگر، سیدعلی اصغر شفیعی، من، سید محمد اندیک مُرسمی، حسنعلی لاری، احمد بابویه، ابراهیم رمضانی (موسی یورمله) علی‌بابا حسنی (کبل‌ولی)، اکبر ابراهیمی، اسماعیل بابویه (محمدقلی)، و حسین جوادی‌نسب که هرچه اصرار کردیم به گردان ادوات بیاید، قبول نکرد و در گردان خط‌شکن رفت و شربت شهادت را نصفه‌کاله خورد و از دو چشم باسو، جانباز دفاع مقدس شد و اینک در مدرسه‌ی فکرت، ناظر است و نویسنده و رِند‌نویس و مُستشکل (= یعنی فرد اشکال‌گیرنده در درس حوزوی) و خواننده‌ی قاطع.

 

جبهه. هفت تپه. چغازنبیل. 1364. عکاس سیدعلی اصغر.

از راست : دامنه. مرحوم سیدابوالحسن شفیعی. روانشاد یوسف

 

روح همه‌ی شهیدان و درگذشتگان غریق رحمت خداوند باد. خاطرات زیاد است. بگذرم و فقط بگویم اگر در جبهه، شادی و شوخی نبود، همه‌ی ما گَر می‌گرفتیم و گُر. طبیعی، خودمونی، ساده و با صمیمت نوشتم. اگر وقت کسی را با این خاطره گرفته‌ام، عذر می‌خواهم.

دی 1397.

ابراهیم طالبی دارابی (دامنه)

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۷ ، ۰۶:۳۶
دامنه |

شرط بهشت

 

پست 7071

 

أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا ذَلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ.

 

خدا برای آنان بهشت هایی را آماده کرده است که از زیر [درختانِ] آن نهرها جاری است، در آنجا جاودانه اند، این است کامیابی بزرگ.

 

(سوره ۹: التوبة - جزء ۱۰, ۱۱ - آیۀ 89. ترجمه انصاریان)

 

علامه طباطبایی و نوه اش در دوران میانسالی

 

نظر علامه‌ طباطبایی

 

تفسیر: "کلمۀ اِعداد به معناى فراهم آوردن و تهیه دیدن است، و اگر اینطور تعبیر کرد و نفرمود «خدا وعده بهشت هائى به ایشان داده که...» براى این است که خاتمه امر ایشان معلوم نبود، یعنى معلوم نبود که همه مؤمنین در آخر و سرانجام با ایمان از دنیا مى روند یا نه، لذا متناسب نبود بفرماید: (خداوند وعده فلان و فلان داده) زیرا وعده امرى است حتمى و واجب - الوفا، بخلاف تهیه دیدن که منافات ندارد که خداوند تهیه ببیند ولى مؤمنین بر آن صفاى ایمان و صلاح اعمال باقى نمانند، و خداوند هم تخلف نکرده باشد، آرى، نه اصول قرآنى میسازد و نه فطرت سلیم راضى مى شود به اینکه خداى تعالى به خود نسبت دهد که یکى از بندگان را بخاطر عمل صالحى که کرده است مهر مغفرت و جنت بر دلش بزند، و آنگاه یکباره رهایش کند تا هر چه مى خواهد بکند.

 

و لذا مى بینیم خداى سبحان هر جا وعده اى داده آن را معلق و مشروط به عنوانى از عناوین عمومى از قبیل ایمان و عمل صالح نموده تا وجود و عدمش دائر مدار وجود و عدم آن شرط باشد.

 

و هیچ سابقه ندارد که در جائى از کلام خود وعده اى را به اشخاص و بخاطر خود آنان داده باشد نه بخاطر اینکه مصداق عنوانى عمومى هستند. آرى، در قرآن کریم چنین سابقه اى نیست و هیچ وقت اینطور وعده اى نداده است، چون اینطور وعده دادن و افرادى را ایمن از عذاب ساختن، با تکلیف سازگار نیست، و لذا خداى تعالى همه جا وعده هاى خود را روى صاحبان عنوان مى برد، نه روى اشخاص، مثلا مى فرماید:

 

(وعد الله المؤمنین و المؤمنات جنات خدا بهشت ها را به مردان و زنان با ایمان وعده داده است) و نیز مى فرماید: (محمد رسول الله و الذین معه اشداء على الکفار رحماء بینهم... وعد الله الذین آمنوا و عملوا الصالحات منهم مغفرة و اجرا عظیما)."

المیزان.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ دی ۹۷ ، ۰۹:۲۱
دامنه |

مبارزین جهان

 

7070

به قلم دامنه: به‌نام‌خدا. سلام. اساساً مبارزین جهان دوگونه‌ بوده‌اند: کسانی‌که در میدان‌، کارزار می‌کردند؛ و کسانی‌که در کناری، برگذار. اولی‌ها اهل خطر و جان‌فشانی‌ بوده‌اند، دومی‌ها اهل احتیاط، ترس و نظاره‌نشینی. اما وقت تقسیم ارث که فرا می‌رسید دومی‌ها ازهمه پیش‌تر و بیشتر بودند!


مثلاً به قول نویسنده‌ی کتاب "عوامل و علل جنگ"، به معارضین مبارز عراقی در طول حکومت صدام‌حسین، معارضین خنادق (=خندق‌ها) می‌گفتند و به معارضین مقیم اروپا و آمریکا، معارضین فنادق (=هُتل‌ها).

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ دی ۹۷ ، ۰۹:۱۹
دامنه |

هفت دستگاه

 

7069

به قلم یک دارابکلایی: با سلام. {در راستای پست: 7067} به گفته استاد قاری قرآنی، که بنده سالیان دور چند جلسه در کلاس‌های صوت و لحن او حضور داشتم، قرآن در هفت دستگاه قرائت می‌شود و قاری مجاز نیست که غیر از آنها از دستگاه دیگری استفاده کند. این هفت دستگاه که به اختصار صنع بسحر می‌باشد عبارتند از صبا، نهاوند، عجم، بیات، سه‌گاه، حجاز و رست یا راست. ایشان تأکید داشتند که حتی از دستگاه دشتی که نوای محزونی هم دارد نباید در خواندن قرآن استفاده کرد. البته دلیلش را نمی‌دانم و به یاد نمی‌آورم.

 


در مورد ربّنای شجریان هم با جستجویی که در اینترنت انجام دادم ایشان آن را در مقام‌های قرآنی خوانده‌اند؛ ربّنا از دستگاه رست شروع شده و به عجم خاتمه می‌یابد. قاعدتاً استاد شجریان که قاری قرآن بوده و به نواهای قرآنی تسلط داشته و حتی چند کاست قرآن به نام "به یاد پدر" دارند، به این موضوعات واقف بوده و از ایشان بعید بود که خارج از عرف بخوانند.

 

پاسخ دامنه

 

به نام خدا. سلام جناب «یک دارابکلایی». از توضیحات مناسب شما بهره بردم. دوست فاضل و ارجمند من جناب حجةالاسلام محمدجواد غلامی دارابی نیز در آن پست مورد اشارۀ بالا، در پاسخ به پرسشم نکاتی را برشمردند. حال شما با این اطلاعاتِ افزوده، مطلب را غنی تر و مستند ساخته ای.

 

راستی، آن شخص که به دعای ربّنای محمدرضا شجریان اشکال وارد کرد آقای محمدجواد لاریجانی بود که البته برای من مخالفت وی با آن آوا، کاملاً مبرهن و آشکار است چرا؟ بهتر است ورود نکنم و به همین شرح موجَز و مفید شما بسنده کنم. فقط جهت استنادسازی متن نامۀ آقای لاریجانی را در ادامۀ مطلب ضمیمه می کنم.

بقیه ادامۀ مطلب

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ دی ۹۷ ، ۰۶:۳۳
دامنه |

دامنۀ جامعه

 

7068

 

به قلم حجةالاسلام محمدرضا احمدی: با سلام. اگر در ابتدا بتوانیم خدمت را دسته بندی کنیم، هم با مفهوم گسترده و عمیق آن بیشتر آشنا می شویم و هم متوجه خواهیم شد که کدام یک از خدمات از اهمیت بیشتری برخوردار است.

بر این اساس انواع خدمت را در موارد زیر می توانیم برشماریم:


1. خدمات علمی، مانند: تدریس، مدیریت پروژه های علمی، سوادآموزی و ...
2. خدمات معنوی، مانند: احیاء دل و جان انسان.
3. خدمات مادی، مانند: وام، قرض الحسنه و کمک های بلاعوض.
4. خدمات روحی روانی، مانند: کمک به شخص مریض، کمک به معتاد جهت خلاصی از دام اعتیاد و ...
5. خدمات اعتقادی، مانند: جهت دهی افکار و باورها به سوی حقیقت.
6. خدمات اجتماعی، مانند: فعالیت های عمرانی، مسجد و مدرسه سازی، اداره بهداشت و....

 

مرحوم آیت الله العظمی فاضل لنکرانی:

به جای مستحبّات، تا می توانی به کار مردم برس


"خدمت" شاید یکی از مفاهیم عامی باشد که هم عقل و وجدان آدمی و هم  شرع الهی بر آن تاکید مضاعف دارند‌.
نکته بعدی، اولویت بندی خدمات است. کسی که بشدت نیازمند
یک لیوان آب هست، قطعاً برای او رفع تشنگی اهمیت فوق العاده ای دارد، حتی دادن اموال فراوان و توصیه های اخلاقی و ... هم جایگزبن آب نخواهد شد و او را از مرگ نجات نمی دهد.


ممکن است در وهله اول، خدمات عمرانی و مادی، بیشتر به ذهن بیاید، اما خدمات دیگر به لحاظ ماهیت و مفهوم کمتر از آن نیست. آیات و احادیث فراوانی در زمینه خدمت، آن هم با تمام اقسامش وجود دارد.


نکته آخر این که با نگاه مختصر به اطراف خود، شاهد انواع و اقسام خدمات از سوی اقشار مختلف هستیم، اما به راستی کدام یک برتری دارد و بزرگترین و مهمترین خادمان چه کسانی هستند؟ برای این که به این سوال جواب بدهیم، می پرسیم که بزرگترین مشکل انسان چیست که بتوان خدمت بزرگی به او کرد؟


شاید با بنده هم عقیده باشید که بزرگترین مشکل انسان که حتی موجب ضلالت و گمراهی اش می شود، "جهل" اوست. اگر چنین است، پس کسی که او را بتواند از جهالت و ضلالت برهاند و به سوی دانایی و هدایت رهنمون گردد، بزرگترین خدمت را به او کرده است.


راستی، آیا انبیا و امامان و در ادامه، علما و دانشمندان و اساتید و معلمان کاری غیر از این می کنند؟ هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولًا مِّنْهُمْ یَتْلُواْ عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَ یُزَکِّیِهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ إِن کَانُواْ مِن قَبْلُ لَفِی ضَلاَلٍ مُّبِینٍ. (سوره جمعه/ آیه 2.)

بحث ۹۰ مدرسۀفکرت

10 دی 1397.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ دی ۹۷ ، ۰۶:۱۶
دامنه |

تغنّی به قرآن

7067

 

به‌قلم حجةالاسلام محمدجواد غلامی دارابی. قسمت 15. "موارد استثنا  غنا" 2-  تغنی به قرآن. به نام خدا. دومین مورد که از غنای حرام استثنا شده، تغنی به قرآن است که در برخی از روایات به آن سفارش شده است. از پیامبر اسلام (ص) روایت شده که فرمود: (لیس منا من یتغن بالقران ...  آن که تغنی به قرآن نکند از ما نیست)

 

در روایت دیگر واژه "تغنوا" به صیغه امر آمده که تاکید بیشتری بر جواز تغنی دارد. مرحوم مجلسی در روایت دیگری چنین آورده است: عادت عرب بر آن بود که به هنگام سواری و هنگام نشست و بر خاست در نشست ها و در بیشتر حالات به " رکبانی" تغنی می کردند. هنگامی که قرآن آمد، پیامبر اکرم (ص) اعلام کرد که به جای تغنی به رکبانی، تغنی به قرآن را می پسندد.

 

قاریان مشهور جهان

 

زمخشری از علمای اهل سنت در شرح این روایت می گوید: ترانه عرب رکبانی بوده و رکبانی ترانه ای بود که آن را با آواز بلند و کشیده در حالات گوناگون می خواندند. پیامبر اکرم به جای آن تغنی به قرآن را ترجیح داد. زیرا مقصود حضرت از این که فرمود: (لیس منا من یتغن بالقران ) آن است که کسی که به جای آواز خوانی به رکبانی و سرخوشی و طرب به آن، قرآن را به جای آن به کار نبرد، از ما نیست.


در سخن دیگری از امام باقر علیه السلام نقل شده که فرمود: قرآن را با آوای آهنگین بخوان، چه، خداوند آوای زیبا را که به آهنگ کاملی ببخشند، دوست دارد.


این روایت گواه بر این مدعا است که آوای خوش آهنگین نه تنها مورد خشم خداوند نیست، بلکه بر اساس اصل " ان الله جمیل و بخل الجمال مطلوب حضرت حق می باشد. بی تردید، تلاوت قرآن با آوای خوش، افزون بر آن که به صورت سنت قولیه توصیه شده، در سنت فعلیه و سیره پیشوایان دین نیز مورد تاکید قرار گرفته است.

 

پاسخ دامنه

 

سلام جناب حجت‌الاسلام غلامی. قسمت ۱۵ را هم خواندم. تغنّی به قرآن که یعنی تلاوت با آوای خوش را با استناد مطرح کرده‌اید. دو مسأله اینحا مطرح می‌کنم:


۱. میزان و ملاک این آوای خوش چیست و چه کسی متعیِّن این امر است؟


۲. یکی از افراد درجه بالای نظام دلیل پخش نشدن ربّنای شجریان را به دلیل سبک آوا اعلام کرد و گفت قرآن را نباید این‌گونه خواند. با تشکر از بحث‌ تحقیق‌محور شما.

بقیه در ادامه

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ دی ۹۷ ، ۰۵:۵۸
دامنه |

دامنۀ خاورمیانه

 

7066

 

به قلم دکتر فتح الله دهقان. بحران خاورمیانه و سوریه پیچیده، چند وجهی و تعداد قابل توجهی از بازیگران منطقه ای و فرا منطقه ای در آن درگیر هستند. بر این اساس از زوایای مختلف قابل تحلیل، توضیح و تفسیر است. گروهی از نظریه پردازان و سیاست مداران معتقدند استراتژی امریکا در خاورمیانه شکست خورده و شرایط را به نفع ایران می دانند.

 

طیفی از آنها بر این باورند که بحران خاورمیانه دامی از طرف غربی ها برای کشاندن محور روسیه و ایران و ... به جنگ فرسایشی برای نابودی آنها می باشد.

 

نقشۀ خاورمیانه

 

عده ای اظهار می دارند که این بحران فروپاشی قدرت های بزرگ خاورمیانه را به دنبال خواهد داشت و زمینه و بستر به واقعیت پیوستن تئوری خاورمیانه بزرگ غربی ها را فراهم خواهد نمود.

 

گروهی دیگر بر این نظرند که روسیه نهایتا ایران را تنها خواهد گذاشت و با گرفتن امتیاز با غربی ها معامله خواهد کرد.

 

عده ای دیگر معتقدند بحران خاورمیانه در راستای تامین امنیت رژیم صهیونیستی بوده و برای به سازش کشاندن اعراب با این رژیم می باشد. ارتباطات اخیر رژیم صهیونیستی با کشورهای عربی را شاهد این مدعا می دانند.

 

طیف پر تعدادی از تحلیلگران سیاسی و بخش قابل توجهی از مردم این منطقه بر این باورند که خاورمیانه آرام و بدون تنش ایده آل قدرتهای بزرگ نیست و منافع آنها در خاورمیانه متشنج و متلاطم تامین می شود. البته آنها مواظب هستند که اوضاع از کنترل خارج نشود.  اخیرا آمریکا اعلام نموده که از سوریه خارج خواهد شد، در این خصوص گمانه زنی های زیادی صورت گرفته.

 

لازم است به این نکته اساسی و مهم توجه شود که رویدادهای سیاسی دارای ابعاد آشکار و پنهان می باشد که به نحوه ی توافق قدرت های بزرگ بر می گردد. در خصوص اعلام خروج آمریکا از سوریه لازم است مواردی را به عرض برسانم:


1- بحران خاورمیانه دارای ریشه های تاریخی بوده که بستر را برای درگیری و جنگ و ... در این منطقه فراهم نموده است. از سوی دیگر به گواه تاریخ قدرت های خارجی در این بحران نقش بی بدیلی داشته و همواره از آن منتفع شده اند.

بقیه در ادامه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ دی ۹۷ ، ۰۶:۰۱
دامنه |

بازتاب موسیقی

 

7065

به قلم یک دارابکلایی: با سلام. به نظر می‌رسد شیخ اجل سعدی شیرازی با دانستن بحث‌های مربوط به حرمت موسیقی، (پست 7061) آن را زیرکانه با استفاده از همین مورد حُدی خوانی مورد نقد قرار داده است. او اشاره دارد که شتر با آن حیوانیت خود با موسیقی به هیجان در می‌آید. حال انسانی که موسیقی را درک نکند خود چگونه حیوانی است!!؟


باید به یاد داشته باشیم که سعدی فقط شاعر نیست؛ به عنوان دانش‌آموخته نظامیه بغداد او را جزو علما و متفکران ایرانی و اسلامی نیز باید به حساب آورد.


اشتر به شعر عرب در حالت است و طرب
گر ذوق نیست ترا کژ طبع جانوری

(دیوان غزلیات سعدی، غزل 548، بیت دوم)

 

دامنه:

سلام و سپاس جناب یک دارابکلایی

افزودۀ خوبی بود. خداقوت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ دی ۹۷ ، ۰۶:۲۳
دامنه |

دورۀ زندگی

 

7064

به قلم دامنه: به‌نام‌خدا. آیا با این واژگان، مأنوس‌اید؟ اگر آری، پس می‌دانم با اینا، تا به کجا سیر می‌کنید. اگر نه، پس گویا خیلی گردش روزگار نگذرانده‌اید.

بُزغاله‌ و بُز

بُقچه‌ی‌ حموم

صفِ‌ جلو ببنید

الهی‌ آمین

خواندنِ‌ سی‌پاره‌ و عمّ‌جزء

کُرسی‌ و قصّه‌ی‌ پدربزرگ

جانماز و چادرِ مادربزرگ

دُب‌ّاکبر و دُبّ‌اصغر

قنات‌ و چاه‌ و خیک

تیمجار‌ و آفتاب‌گردان‌ْ سَرگیر

آغوز و تیل‌ و مِرغانه

مکتب‌خانه‌ و فلک‌ و تِلا

خدا چند تا؟ یکی، امام؟ ۱۲تا، معصوم؟ ۱۴تا

یاامام‌زاده‌هاشم! از این‌ بند و کاتی‌ در باشم

نظامیه‌ و مدرسه

طناب‌ و تور و توپ

 

بلند بگو: لااله‌ الّاالله؛ به‌ حق‌ِّ شرفِ‌ لااله‌ الّاالله

رحِمَ‌الله‌ مَن‌قَرا الفاتحة‌ مَع‌الصّلَوات

 

الصّلاة، الصّلاة

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، کَمَا صَلَّیْتَ عَلَی آلِ إِبْرَاهِیمَ، إِنَّکَ حَمِیدٌ مَجِیدٌ، اللَّهُمَّ بَارِکْ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، کَمَا بَارَکْتَ عَلَی آلِ إِبْرَاهِیمَ، إِنَّکَ حَمِیدٌ مَجِیدٌ.

 

خدا بیامرزه! خار آدم بیهه!

مدرسۀفکرت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ دی ۹۷ ، ۰۶:۲۱
دامنه |

دو پاسخ

 

7063

 

پاسخ اول

به قلم حجةالاسلام محمدرضا احمدی: با سلام. کلمه رؤیا هفت بار در قرآن به کار رفته است. از جمله رؤیای حضرت ابراهیم درباره ذبح حضرت اسماعیل. در آیاتی دیگر نیز رویای پیامبر(ص) به عنوان یک الهام الهی تأیید شده است. مستحضر هستید که بین خواب و بیداری پیامبران و امامان تفاوتی وجود ندارد. آیا آنچه در خواب می بینیم، ارتباطی با واقعیات خارجی دارد؟ آیا در خواب چیزی به ما ما گویند که در بیداری نمی توانیم آن را به دست آوریم؟


گرچه بعضی ها معتقد هستندکه خواب و رؤیا هیچ ارزشی ندارد، اما بنده معتقدم  که مسایل مختلفی در خواب به انسان تذکر داده می شود، اما با توجه به این که حجاب های مختلف اطراف ما را گرفته، ما نمی توانیم آن را درک کنیم، بعد از آن که اتفاقی در خارج از خواب رخ دهد، تازه متنبه می شویم و می گوییم: اِ من این جریان را در خواب دیده بودم. برای همه ما کم و بیش این اتفاق افتاده که خواب هایی دیدیم که تبدیل به واقعیت شد.


این جاست که با اصطلاحی با نام "رؤیای صادقه" مواجه می شویم، یعنی خوابی که با بیداری مطابق باشد که از آن با رؤیای حسنه و رؤیای صالحه و رؤیای الهی هم نام می برند. حتی بعضی ها این خواب را از مصادیق وحی و از اقسام نبوت می دانند.


سه قسم رؤیای صادقه داریم:

بقیه در ادامه

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ دی ۹۷ ، ۰۶:۱۸
دامنه |

جهان تشیُّع

 

7062

آیت‌الله‌العظمی سیدعلی سیستانی مرجع‌بزرگ شیعیان جهان و آیت‌الله شیخ‌عیسی قاسم رهبر معنوی شیعیان بحرین صبح جمعه (۷ دی ۱۳۹۷) در نجف اشرف با یکدیگر دیدار کردند. این تصویر تازه‌ترین چهره‌ی مرجع بزرگ آقای سیستانی ست.

(منبع)

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ دی ۹۷ ، ۰۶:۱۹
دامنه |

دامنۀ جهان

 


7062


متن نقلی: دکتر محمود سریع القلم، استاد علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی. «اکثریت مطلق مردم اروپا که 508 میلیون نفر جمعیت دارد زندگی بسیار معمولی دارند: یک آپارتمان معمولی، یک اتومبیل معمولی، یک شغل معمولی و یک درآمد معمولی اما بسیار راضی و خوشحال هستند چون امنیت روانی دارند و در جوامعی با ثبات زندگی می‌کنند. نرخ تورم حدود 2 درصد است و درآمد آن ها سالانه حدود 8 درصد افزایش پیدا می کند، بنابراین احساس ثبات می‌کنند.

 


کشور آلمان از نمای بالا

 

فضای رسانه‌ای ما عموما می‌گوید جهان در حال فروپاشی ‌است و اقتصاد دنیا دچار بحران‌های ساختاری شده‌ پس در چنین فضایی که مردم از اینکه یک شرکت هواپیمایی هندی در سال گذشته 205 ایرباس تحویل گرفته بی‌خبرند و روشن است وقتی دو تا ایرباس به ما داده شود خیلی خوشحال می‌شوند!!

 

برای تامین زندگی ایده‌آل برای ایرانیان باید اندیشه‌های حکمرانی اصلاح شود نه وزرای اقتصادی... . دولت آلمان، اقتصادی بالغ بر 4 تریلیون دلار تولید ناخالص داخلی را مدیریت میکند اما مسئولین آلمانی همه ساعت پنج بعدازظهر از محل کار رفته و زندگی عادی خود را می کنند. تعداد جلسات مدیران بسیار محدود است چون اصولا چیز محرمانه‌ای وجود ندارد که از مردم پنهان شود، مدیران آلمانی به سیستم و کشورشان وفادارند نه به ارادت به یک فرد... .» (منبع)

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ دی ۹۷ ، ۰۶:۱۶
دامنه |

استثناء غنا

 

7061


 

به‌قلم حجةالاسلام محمدجواد غلامی دارابی. قسمت 14 . "موارد استثناء از غنا" 1- حدا (به ضم حاء). به نام خدا. ابن خلدون ، دانشور و اندیشمند مشهور اسلامی می گوید: اعراب برای سرعت بخشیدن به سیر شُتر، آهنگی ویژه را به کار می گرفتند که جزء غنا بوده و به آن(حُدا) یا (رکبانی) اطلاق می شد. بسیاری از فقهاء حتی آنان که بر حرمت مطلق غنا پای می فشارند، به استناد روایات اهل بیت (علیهم السلام) حدا را از موارد حرمت غنا، استثنا می کنند.

 

مرحوم شیخ انصاری نیز درباره (حُدا) چنین آورده است: (حُدا) به ضم حاء بر وزن دعا، آوازی است که برای حرکت شتر به کار می رود و در کفایت آمده که مشهور قائل  به استثنای آن هستند. برخی دیگر از فقها به این استثنا تصریح کرده اند، همچون محقق در شرایع و علامه حلی در قوائد و...

 

شتر


بر فرض که ما (حُدا) را از جمله آوا های لهوی بدانیم چنان که فقیهان پیشین به رغم دخالت دادن طرب در مفهوم غنا استثنا کرده اند، می گوئیم با وجود روایات متواتر دال بر تحریم غنا، دلیلی بر استثنا نمی ماند، جز روایت نبوی که پیامبر ص(حدا) توسط عبدالله ابن رواحه را امضا و تقریر کرد.

 

نکات قابل استفاده از کلام شیخ انصاری: الف) بسیاری از فقیهان برجسته از جمله محقق، علامه و شهید و...  (حُدا) را از غنا استثنا کرده اند. ب) مرحوم شیخ دلیل ادعا شده مبنی بر استثنا (حُدا) را ناکافی می داند. روایت مورد اشاره مرحوم شیخ را صاحب جواهر و دیگران نقل کرده اند. محل شاهد استثنایی است که با وجود اذعان به غنا بودن (حُدا) از طرف بزرگان فقها اعلام شده است.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۹۷ ، ۰۶:۰۸
دامنه |

دامنۀ جهان

 

7060

به قلم دامنه: به‌نام‌خدا. سلام. چنان‌چه می‌دانید شعار انقلاب کبیر فرانسه (۱۷۹۹-۱۷۸۹) برابری، برادری، آزادی‌ بود. اما این شعار استراتژیک (=راهبُردی) مردم فرانسه، مانند ارثیه تقسیم شد و هر جناحی به یک بند از آن شعار تمرکز کرد و خود را مالک انحصاری‌اش حساب کرد:
لیبرال‌ها خود را وارث شعار آزادی جا زدند.
سوسیالیست‌ها به شعار برابری بند کردند.
کاتولیک‌های‌محافظه‌کار وارث شعار برادری شدند.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ دی ۹۷ ، ۰۶:۱۶
دامنه |

دامنه نویسان

 

7059

 

به قلم حاج سیدتقی شفیعی دارابی: حضرت عیسی (ع ) درخت کامل نمی شود مگر با میوه ای گوارا همچنین دین داری کامل نمی شود مگر با دوری از حرام ها. در اولین روز عید کریسمس که باید به هموطنان مسیحی تبریک تهنییت گفت دو اتفاق مهم بزرگ در کشور همه را متوجه و تحت تاثیر قرار داد.

 

عکس: بازنشر دامنه

 

1- ارتحال عالم عامل حضرت ایت الله هاشمی شاهرودی که در طول هفت دهه خدمات  و فعالیت های علمی و سیاسی متعدد ومختلفی داشتند از جمله عضویت در جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، شورای عالی سیاسیگزاری  حوزه مجمع تقریب مذاهب اسلامی ریاست موسسه دایر المعارف فقه اسلامی وریاست قوه قضاییه به مدت ده سال با حکم رهبر انقلاب. الحق در این سنگر مهم خوب در خشید وبعضی از کاستیها ونقصانها رابر طرف نمود عضو شورا محترم نگهبان قانون اساسی وعضو شورا حل اختلاف قوا  ریاست شورا تشخیص مصلحت نظام ...

 

درکشور عراق فعالیت ومبارزات مجاهدات بسیاری علیه حکومت فاسد وظالم و کودتایی صدام داشت واز همانجا به انقلاب اسلامی امام و گروه های مبارز اسلامی عراق لبنان به امام موس صدر وشهید والامقام چمران وحزب الله پیوستند ودر این را ه سه برادرشهیدش را در راه اهداف الهی و اسلامی تقدیم نمود (یعنی برادر سه شهید) رحمةالله علیه  ودر عراق بعنوان یکی از مراجع عظام تقلید وپیشتاز در مقاومت اسلامی شناخته می شد به همین منظور  سه روز عزای عمومی در ان کشور اعلام و این مرد بزرگ دعوت حق را دیشب لبیک و انشا الله  فردا در جوار مرقد فاطمه معصومه (ع) آرام خواهدگرفت روحش شاد.

 

واژگونی اتوبوس در دانشگاه علوم تحقیقات 4دی 1397.

 

2- خبر سانحه اتو بوس دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی تهران که در آن تعدادی از دانشجویان به لقا ءالله ودل همه جویندگان علم خصوصا جامعه علمی کشور را به عللی داغدار کردند قطعا این جوانان پاکباخته پیش خداوند ماجورند ونقل از رسول مکرم اسلام جویندگان و طالبان علم و معرفت الهی جزو شهدا هستند  به خانوادهای مصیبت دیده خصوصا حوزه های علمیه و (قم) دانشگاهای کشور و دامنه ودامنه خوانان گرامی تسلیت عرض می کنم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ دی ۹۷ ، ۱۶:۳۶
دامنه |

بررسی تطبیقی

 

7058

به قلم حجةالاسلام محمدرضا احمدی: قسمت اول: معنای مکر: با سلام حضور همراهان گرامی. عموما در کتب لغت به معنای منفی آن ترجمه شده است. در لغت نامه دهخدا، مکر به معنای فریب آمده است. مکر در فرهنگ فارسی معین هم به معنای فریب و حیله آمده است. در فرهنگ فارسی عمید هم به فریب، حیله و خدعه معنا شده است. اما در فرهنگ لغات عربی به معنای تدبیر آمده است، چه در کار بد باشد و چه در کار خوب.

 

 


در المفردات فی غریب القرآن و اقرب الموارد آمده است: "مکر آن است که شخص را با حیله‌ای از مقصودش منصرف کنی". در لسان العرب حیله‌گری در نهان آمده است. قاموس اللغة و صحاح جوهری مکر را حیله و خدعه معنا کرده‌اند که البته این دو کتاب لغت، معنای غالب را در نظر گرفته‌اند.


مکر، کید، خدعه
"کید" به معنای سعی و تلاش در ضرر رساندن به غیر به صورت حیله کردن معنا شده است. این ماده در بسیاری از موارد به معنای مکر بیان شده و ۳۵ مرتبه در قرآن به کار رفته؛ و تفاوتش با مکر اینست که شدیدتر از آن است. "خدعه" معنایی شبیه به معنای مکر دارد که در قرآن پنج بار به کار رفته. اما گستره معنایی آن محدودتر از مکر است، به نحوی که خدعه فقط شامل مخفی کردن مواردی می‌شود که از شأن آنها ظاهر بودن است؛ یعنی تنها تفاوتشان در صفت مخفی بودن گفته شده است.
 

 

بر اساس معنایی که برای مکر ذکر شده، مکر جنبه ابزاری دارد و می‌تواند ابزاری برای افعال خیر یا افعال شر قرار گیرد؛ از این رو مکر هم می‌تواند در افعال شر و هم در افعال خیر به کار رود؛ مانند: خوراندن داروی مفید به کودک مریض به وسیله مکر. البته استعمال لفظ مکر بیشتر در موارد مذموم است، به خصوص در زبان فارسی، لذا برخی مفسران تمام موارد مکر را در رابطه با افعال شر و مذموم دانسته‌اند.


قسمت دوم: مکر در قرآن

بقیه در ادامۀمطلب

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ دی ۹۷ ، ۰۶:۰۲
دامنه |

دامنۀکتاب

 

7057

به قلم دامنه: به نام خدا. طی دو ماه گذشته کتاب های زیر را از کتابخانۀ یادگار امام قم امانت گرفته و خوانده‌ام. ضمن تشکر از دست‌اندرکاران بزرگوار این کتابخانۀ غنی عمومی، خصوصاً جناب آقای یوسفی، چند نکته از این کتاب ها می نگارم:

 

1- در کتاب «درآمدی بر علم اصول» نوشتۀ عین.صاد (مرحوم حجت‌الاسلام شیخ علی صفایی) علم اصول به زبان تحلیلی و به سبک نوشتاری ویژۀ وی، مورد بررسی قرار گرفت.

 

2- در کتاب «قلندر و قلعه» نوشتۀ سید یحیی یثربی داستان زندگی شیخ اشراق حکیم شهاب الدین یحیی سُهروردی بررسی شد. در ص 235 این کتاب از زبان شیخ اشراق آمده است:

از صخره شدم بالا،

در هر گام، دنیایی تنهاتر، زیباتر!

و ندا آمد: بالاتر، بالاتر!

 

   

«درآمدی بر علم اصول»        «قلندر و قلعه»

 

3- در کتاب «میبدی» نوشتۀ مریم صفاری سرگذشت صاحب تفسیر کشف الاسرار شاگرد خواجه عبدالله انصاری پیر هرات بحث شده است. در آنجا یک حکایت آمده است که در زمان انوشیروان ساسانی، ریسمانی از خیابان به کاخ وصل بود که مردم اگر شکایت داشتند آن را می کشیدند. این ریسمان شکایت البته نمی دانم راست است یا فقط روایت؟

 

کتاب «حکیم میبدی»

 

4- در کتاب «دین و دولت در عهد ساسانی» نوشتۀ دکتر شیرین بیانی آمده است: «ساسانیان از طریق دین به حکومت رسیدند و در آخر کار نیز با حربۀ دین نابود شدند.»

 

5- در «گذرنامۀ روح من» نوشتۀ نقی سلیمانی شعری نقل کنم و بگذرم:

کمر کوه کم است از کمر مور اینجا

ناامید از درِ رحمت مَشو ای باده پرست

 

    گذرنامه ی روح من

«دین و دولت»     «گذرنامۀ روح من»

 

6- در کتاب «ایران؛ هویت، ملیت، قومیت» نوشتۀ دکتر حمید احمدی از قول دکتر حسین بشیریه آمده است که انواع ناسیونالیسم در عصر مدرن در پی برجسته سازی بخشی از هویت چندبخشی و چندپارۀ مردم برآمدند و خصلت موزائیک‌گونۀ هویت های اجتماعی را انکار کرده اند. خالص سازی هویت جزئی از پروژه های ایدئولوژیک بوده است.

 

7- در کتاب «علاءالدولۀ سمنانی» نوشتۀ کاظم احمدی وایقانی این نکته را می آورم: آدمی می تواند مخاطب پیام های غیبی باشد و با خداوند جهان آفرین می تواند رابطه برقرار کند. (ص 11)

 

   

«ایران؛ هویت، قومیت»    «علاءالدولۀ سمنانی»

 

8- در کتاب «در خدمت و خیانت روشنفکران» اثر مرحوم جلال آل احمد خوانده‌ام که او در ص 26 می گوید روشنفکر قادر به درک زودرَس از وقایع اجتماعی... است.

 

9- و در کتاب «دائرةالمعارف مصوّر تاریخ زندگی امام خمینی» نوشتۀ جعفر شیرعلی نیا این نکته در صفحۀ 138 حائز اهمیت است: در نجف «مصطفی به امام خمینی می گفت امشب در خانه زیارت نامه بخوانید. امام گفت: مصطفی این روح عوامانه را از من نگیر.»

 

    

«روشنفکران»   «دائرةالمعارف مصوّر»

 

10- در کتاب «تاریخ فلسفۀ اسلامی» اثر هانری کُربن ترجمۀ دکتر سید جواد طباطبایی، این نکته ی صفحۀ 11 توجه ام را زیاد جلب کرده بود که آمده است: اندیشمندان اسلامی جهان را نه در تحوّل در خط مستقم و عرضی بلکه در قوس صعود مورد توجه قرار می دهند. گذشته نه در پشتِ سرِ ما که بلکه «زیر پاهای ما» قرار دارد.

 

   

«تعالیم اسلام»      «تاریخ فلسفۀ اسلامی»

 

11- مرحوم آیت الله علامه طباطبایی در کتاب «تعالیم اسلام» که به کوشش حجت الاسلام سید هادی خسروشاهی تدوین شده است در ص 32 می گوید: «عقاید دینی مانند نیروی مخفی در دل انسان جای دارد و او را در همه حال همراهی می کند و وی را از رذایل اخلاقی بازداشته و به فضائل وادار می کند.» نیز در ص 39 می فرماید: «جامعه ای که به دین پایبند نباشد، واقع بینی و روشنفکری را از دست می دهد.»

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ دی ۹۷ ، ۰۶:۰۰
دامنه |

راه ما راه علی

 

7056

 

امام علی (ع): «پس از یاد خدا و درود همانا ملّت‏ هاى پیش از شما به هلاکت رسیدند، بدان جهت که حقِّ مردم را نپرداختند، پس دنیا را با رشوه دادن به دست آوردند، و مردم را به راه باطل بُردند و آنان اطاعت کردند.» (نامۀ امام _علیه السّلام_ به فرماندهان لشکر، پس از به دست گرفتن خلافت)

(ترجمه نامه 79 نهج البلاغه)

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ دی ۹۷ ، ۰۵:۵۷
دامنه |

مسائل داخلی

 

7055

متن نقلی: حجت الاسلام علی رازینی از مسئولان اسبق قوه قضائیه. (30 آذر 1397) برنامۀ دستخط امروز صداوسیما.

 

مجری: بحثی درباره اعدام‌های سال 67 پیش آمد. در این پرونده این ها ظاهراً سمتی نداشتید.

 

جواب رازینی: خیر، ولی دفاع کردیم؛ چون دیدیم دارد به امام ظلم می‌شد و مجبور به دفاع از ایشان بودیم.

 

مجری: ماجرا چه بود؟ واقعا تخلفاتی صورت گرفته بود؟ در همین برنامه آقای مجید انصاری می‌گفت تخلفاتی صورت گرفته بود!

 

جواب رازینی: می‌گفتند امام چرا این دستور را دادند و یا به آن قضاتی که اجرا کردند، ایراد می‌گرفتند که چرا با این افراد برخورد کردید و حرف و شبهه این بود که قبلا حکم درباره اینها صادر شده بود و وقتی حکم صادر شد، دوباره نمی‌توان مجازاتشان کرد. یعنی کسی که جرمی مرتکب شد برای آن جرم دو بار مجازات نمی‌شود. یک بار به حبس محکوم شد و تمام می‌شود؛ حرف این بود.

 

منبع عکس


در حالی که اینها اشتباه می‌کردند. اینها برای جرائم جدیدشان رسیدگی شدند و رسیدگی انجام شد؛ یعنی در واقع سه نفر قاضی جلسه و هیاتی گذاشتند و حرکات و فعالیت‌های آن فرد را بررسی می‌کردند و بعد نظر می‌دادند ولی دادگاه خیلی سریع بود و در فرصت کمی این کار انجام شد، چون زمانی بود که منافقین خیز جدیدی برداشته بودند و آن زمانی بود که عملیات مرصاد انجام شد و از عراق دوباره سازماندهی کردند و آمدند که کشور را فتح کنند و شهرهایی را بگیرند و حکومت ایجاد کنند.


در واقع آن زمان امام مصلحت دیدند با کادرهای اینها برخورد شود. کسانی که جرائم جدیدی در زندان داشتند با آن جرائم برخورد شود. سه نفر در هر استان مشخص شدند و یک قاضی محکمه...

 

مجری: جرائم جدید در زندان داشتند یعنی چه؟ من خودم نفهمیدم.

 

جواب رازینی: سازماندهی می‌کردند.

 

مجری: در زندان؟

 

جواب رازینی: بله. برای جذب نیروی جدید و برای فعالیت‌های جدید و الحاق به منافقین وقتی می‌خواهند بیایند.

 

مجری: فعالیتشان خیلی گسترده بود؟

 

جواب رازینی: در برخی استان‌ها گسترده بود.

 

مجری: یعنی آن زمان با دیدن این فعالیت‌ها فکر می‌کردید که بتوان جمعشان کرد؟

 

جواب رازینی: مانند بادکنکی که خیلی بزرگ است و باد کرده‌اند، سوزن می‌زدید باد این خالی می‌شود، خیلی‌ها تصور نمی‌کردند به این زودی جمع و جور شود، ولی قدری برخوردها که جدی و قاطع بود، هم خودشان فهمیدند که مسئله به این سادگی‌ها نیست هم خانواده‌ها فهمیدند؛ چون خانواده‌ها به دلیل جو انقلاب بچه‌ها را آزاد گذاشته بودند و کاری نداشتند با کدام گروه باشند.

 

مجری: یک خاطره‌ای از شما خواندم درباره آیت‌الله متتظری و نقلی که ... ظاهرا مخالفت‌هایی که با شهید لاجوردی داشتند و نقلی که برای حاج احد آقا می کنند برای فک‌های شکسته شده...

 

جواب رازینی: مرحوم منتظری یک روحیه دهان‌بینی داشت. افراد در گزارش‌ها بیان می‌کردند به تعبیر برخی راحت روی ایشان می‌شد اثرگذاری کرد و خیلی اصرار داشتند آقای لاجوردی عوض شوند.

 

مجری: که شما جای ایشان امدید.

 

جواب رازینی: بله. ایشان شاید نظر خاصی داشتند که فردی از طرف ایشان باشد. شورای عالی قضائی آن زمان تحت فشار ایشان آقای لاجوردی را برداشتند اما فرد دلخواه مدنظر ایشان را نگذاشتند. من آمدم و سعی کردم همان برخورد قاطع را در مورد منافقین ادامه دهم البته قدری ایراداتی که می‌توانستند خرده بگیرند را برطرف کردم. فرض کنید عده‌ای بودند که محاکمه آنها تمام شده بود و آزاد نشده بودند و کارهای اداری اینچنین بود و بر آقای لاجوردی خرده می‌گرفتند را برطرف کردیم.

 

 

افرادی از طرف ایشان مداخلاتی در امر زندانی‌ها انجام می‌دادند و من جلوی این مداخلات را گرفتم. آن افراد که جلوی مداخلاتشان گرفته شده بود، رفته بودند مسائل خلاف واقعی را تفهیم کرده بودند و خدمت آقای منتظری مطرح کردند و آقای منتظری مرحوم در جلسه‌ای که هیات عفو خدمت ایشان بودند، 4 نفر از بزرگان بودند که آیت‌الله گیلانی، آقای محفوظی و چند تن دیگر عضو هیات عفو بودند، اینها خدمت آقای منتظری رفته بودند و ایشان گفته بود زمان آقای رازینی خیلی از مشکلات بدتر شده و چندین نفر فک آنها شکسته شده، مرحوم حاج آقا احمد آقا گفته بودند ایشان اینجا است و بپرسیم جریان چیست. موقع نهار بود و گفتند جریان این فک‌ها چیست؟

 

منبع عکس


من گفتم اگر کسی فکش بشکند، درد شدیدی دارد و آرام ندارد. این بالاخره سروصدا کند بقیه زندانی‌ها متوجه می‌شوند و اگر این را در سلول انفرادی هم بگذارید، خانواده او متوجه می‌شوند وقتی به ملاقات می‌آیند. ملاقات را قطع کنید باز هم اعتراض می‌کنند که ملاقات قطع شده است. افرادی که اینطور شدند یکی به عنوان نمونه را فردی که گزارش داده، اثبات کند. بگوید زندانی فلان از فلان روز نیست شده است. (منبع)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۷ ، ۰۶:۱۱
دامنه |

دامنۀ روحانیت

 

7054

گزارش اجتماعی: طلاب گناباد به کمک پاکبانان شهرداری رفتند. ۶۰ نفر از طلاب چهارشنبه شب (28 آذر 1397) رُفت و روب سطح شهر گناباد را بر عهده گرفتند تا پاکبانان یک روز استراحت داشته باشند. حجت الاسلام حسین امامی مدیر حوزه علمیه امام رضا (ع) گناباد که خود در این طرح شرکت داشت در گناباد گفت: کار پاکبان‌ها دیده نمی‌شود ولی کار ما دیده می‌شود... این کار می‌تواند یک حرکت نمادین باشد تا سایر اقشار نیز در این طرح شرکت کنند و در هفته‌ یک شب را به پاکبانان استراحت دهند... کار ما تبلیغ است و برای این که بهتر بتوانیم تبلیغ کنیم و مردم را به تمیزی شهر توصیه کنیم تا درک بهتری داشته باشند در این طرح شرکت کرده‌ایم... ما کار را برای خدا انجام داده‌ایم ولی هر زباله‌ایی که می‌ریزیم کار این عزیزان چندین برابر می‌شود و باید ساعت بیشتری را از خانواده دور باشند.

 

شهر گناباد خراسان

 

مهران حسین زاده شهردار گناباد نیز که در ساعت یک بامداد همراه طلاب و روحانیون در این طرح بود در گناباد گفت: در این طرح طلاب و روحانیون به پیک‌های پاکی این شهر یک شب را استراحت هدیه کرده‌اند که این کار تاثیر زیادی بر روی فرهنگ شهرمان خواهد گذاشت.

 

نقشۀ استان خراسان رضوی و موقعیت گناباد

 

طلاب حوزه علمیۀامام رضا (ع) گناباد

 

شهیدان مهدی و حمید باکری

 

حرکت روحانیون گناباد ارتقای فرهنگ مشارکت را در گناباد و چه بسا در کشور شاهد خواهد بود و فرهنگ شهروندی را تحت تاثیر قرار خواهد داد. شاید در کشور تنها مسئولی که خودش اقدام به رفت و روب شهر کرد شهید باکری بود که در نیمه‌های شب همراه با پاکبانان کار می‌کرد و حالا بعد از سال‌ها طلاب و روحانیون گناباد دوباره نام و یاد شهید باکری را با این حرکت خود زنده کردند. (منبع)

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ دی ۹۷ ، ۰۷:۵۸
دامنه |
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد