دامنه دارابکلا

اعتقاد، جهان را آباد می کند، انسان را آزاد ( توسط: ابراهیم طالبی دارابی دامنه )

دامنه دارابکلا

اعتقاد، جهان را آباد می کند، انسان را آزاد ( توسط: ابراهیم طالبی دارابی دامنه )

مطالب خرداد 1398 دامنه

شریعتی؛ معلم انقلاب

 

7199

 

روزنامه خراسان؛ نخستین تریبونِ دکتر شریعتی

 

متن نقلی: جواد نوائیان رودسری - روزنامه خراسان، به عنوان کهن سال‌ترین روزنامه محلی و همچنان فعال ایران، تاریخ پربار و مشحون از حضور بزرگانی دارد که هر کدام، وزنه‌ای سنگین و تأثیرگذار در عرصه‌های مختلف علمی، ادبی و فرهنگی بوده‌اند؛ از زنده‌یاد حسن عمید، نویسنده فرهنگ عمید و نخستین سردبیر دوره جدید روزنامه خراسان(از 1328 به بعد)، تا زنده‌یاد فخرالدین حجازی، استاد شفیعی کدکنی، استاد پرویز خرسند و زنده‌یاد دکتر علی شریعتی. برخی از این شخصیت‌ها، نخستین تکاپوهای روزنامه‌نگاری خود را در روزنامه خراسان آغاز کردند. در دهه 1330، روزنامه خراسان جای خود را در میان مردم این خطه باز کرده و رقبا را عقب رانده بود. رویکرد مردمی و مستقل این جریده ریشه‌دار، باعث می‌شد که هر اهل قلمی، برای ابراز وجود و انتشار آثارش، روزنامه خراسان را انتخاب کند. به مناسبت فرارسیدن چهل و دومین سالروز درگذشت زنده‌یاد دکتر علی شریعتی، نویافته‌هایی از فعالیت‌های روزنامه‌نگاری او را در خراسان، برای نخستین بار در معرض دید شما خوانندگان قدیمی و صمیمی قرار می‌دهیم.

 

شریعتی در دوران حضورش در مشهد


 

آغاز کار با معرفی شخصیت‌ها
یافته‌های ما در آرشیو روزنامه خراسان، تا پیش از این، نشان می‌داد که نخستین فعالیت‌های روزنامه‌نگاری دکتر علی شریعتی، در آذرماه سال 1333 و با نگارش مقاله دنباله‌دار «مکتب واسطه اسلام» آغاز شده است. این موضوع، چند سال قبل، در همین صفحه و با انتشار تصویر برخی از آثار چاپ شده زنده‌یاد دکتر علی شریعتی، به اطلاع خوانندگان روزنامه و علاقه‌مندان به دکتر شریعتی و آثارش، رسید. اما به تازگی، ضمن بررسی‌های بیشتر، به یادداشت‌های قدیمی‌تر وی دست یافتیم. این یادداشت‌ها، ظاهراً نخستین آثار قلمی شریعتی در عرصه روزنامه‌نگاری است که در خرداد ماه سال 1333، درست 65 سال قبل، در روزنامه خراسان به طبع رسیده است. شریعتی نخستین تجربه روزنامه‌نگاری خود را با معرفی شخصیت‌ها آغاز کرد؛ ملک‌الشعرای بهار، طه حسین و علامه دهخدا نخستین افرادی بودند که توسط شریعتی در روزنامه خراسان معرفی شدند. به نظر می‌رسد که در این زمان، شریعتی به عنوان یک نویسنده بیرون از مجموعه روزنامه، با آن همکاری می‌کرد؛ دلیل این موضوع، درج عبارت «مقالات وارده» در کنار عنوان یادداشت اوست.

 

نمونه یادداشتهای شریعتی در روزنامۀ خراسان پس از 65 سال


شریعتی جوان در روزنامه خراسان
دکتر شریعتی هنگام نگارش این مقالات و یادداشت‌ها، 21 سال داشت؛ او در سال 1331، دوره دانشسرای تربیت معلم را به پایان رسانده و به عنوان آموزگار، در اداره فرهنگ مشهد استخدام شده بود. احتمالاً، کمی قبل از آن‌که مقالات وی در روزنامه خراسان منتشر شود، او دیپلم کامل ادبی خود را دریافت کرده و ترجمه کتاب «نمونه‌های عالی اخلاقی در بحمدون» اثر کاشف‌الغطاء را به پایان رسانده بود. تردیدی نیست که فرزند استاد محمدتقی شریعتی بودن، نقش مؤثری در

بقیه ادامه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ خرداد ۹۸ ، ۰۸:۱۵
دامنه |

لیفِ روح

 

7198

 

آیت الله عبدالله جوادی آملی

 

آیت الله عبدالله جوادی آملی: «بسته شدن و واژگونی دل، ویژه کافران و منافقان نیست، بلکه به هر میزانی که دل آدمی به زنگار گناه آلوده گردد، واژگون و مختوم گشته، به همان اندازه از فهم آیات الهی محروم می گردد و این واژگونی دل از آلودگی به مَکروهات آغاز می شود و به گناهان صغیره و سپس به کبیره می رسد و از اکبر کبایر که کفر به خداست، سر بر می آورد. معیار سنجش بیماری قلب نیز مقدار بی توجهی انسان به فهم آیات الهی یا انزجار از آنهاست.» (تفسیر تسنیم؛ ج 2، ص 234) (منبع)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ خرداد ۹۸ ، ۰۷:۵۸
دامنه |

یادی از علی شریعتی

 

7197

 

به قلم دامنه. به نام خدا. سلام. هفت کولِ (۷۹). مرحوم علی شریعتی، معلم انقلاب _که امروز روزی، در ۲۹ خرداد ۵۶ درگذشت_ در صفحه‌ی ۱۹ کتاب انسانِ بی «خود»، انسان‌های خودباخته و غرب‌زده را «اِلینه» می‌نامد. از نظر او، آدمِ اِلینه‌شده حالتی پیدا می‌کند که در آن شخصیت واقعی‌اش زائل می‌شود و شخصیت بیگانه‌ای در آن حلول می‌کند.

 

دکتر علی شریعتی

دکتر علی شریعتی در بازداشتگاه ساواک

«کمیته‌ی ضد خراب‌کاری». که امروزه «موزه‌ی عبرت» شد. در ضلع جنوبی میدان توپخانه. من سال ۸۴ دوبار از آن بازدید کردم. ساختمانی مَخوف، و بازداشتگاهی با شکنجه‌های مَهیب _که آلمانی‌ها به درخواست رضاخان میرپنج_ ساختند. امروز ۲۹ خرداد، یاد «معلم انقلاب» علی شریعتی گرامی باد.

 

شریعتی برای جااندازی این مفهوم، این داستان را در پاورقی ۱۴ همان کتاب، مثال می‌زند:

 

«یکی، واردِ آبادی‌یی شد دید اهالی همه خودشان را دائم می‌خارَند... شروع کرد به تماشای آنان... یک‌باره عدّه‌ای مأمور آمدند او را گرفتند. به اینها (=به مأمورین) خبر دادند یک مریضی به آبادی ما آمده که اصلاً خودش را نمی‌خارد. مرَضِ «خارش‌نداشتن»! گرفته است.

  بقیه در ادامه

ادامه مطلب ...