دامنه دارابکلا

اعتقاد، جهان را آباد می کند، انسان را آزاد ( توسط: ابراهیم طالبی دارابی دامنه )

دامنه دارابکلا

اعتقاد، جهان را آباد می کند، انسان را آزاد ( توسط: ابراهیم طالبی دارابی دامنه )

مطالب بهمن 1394 دامنه

پست 1748 : به نام خدا. اولین دعای نُدبه ی صبح جمعه ی هیات رزمندگان شهرستان میاندورود در مسجد جامع دارابکلا. جمعه 30 بهمن 1394. ارسالی جناب حمیدرضا طالبی دارابی به تلگرام دامنه.  اینجا



اولین مراسم قرائت دعای ندبه هیات رزمندگان شهرستان میاندورود در مسجد جامع دارابکلا. صبح جمعه 30 بهمن 1394. ارسالی حمیدرضا طالبی دارابی به تلگرام دامنه. بقیه اینجا

جمعه ۳٠ بهمن ۱۳٩٤ ، ٧:٤٤ ‎ق.ظ

پست 1747

به قلم دامنه : به نام خدا. با سه جمله ی تکان دهنده، پنج شنبه ی این هفته را به جمعه ای  دیگر می سپارم:


جمله ی اول: آزاری که محمد مصطفی صلوات الله دید، یک هزارم آن را کوه ها می دیدند، متلاشی می شدند.

جمله ی دوم: ولی همین محمد آزار دیده به دست جاهلیت عرب مکه و اَشراف شکم پرست مشرکان دیار امن و امان کعبه، این را فریاد زد: ای زن عرب، نترس حرفت را بزن. من فرزند آن زنی ( آمنه ) هستم که قدید می خورد ( گوشت پخته روی سنگ داغ )، من پادشاه نیستم...

و جمله ی سوم این است که هنوز پیامبر (ص) دفن نشده باز هم جاهلیت برمی گردد  و ابوبکر  در مسجد به سخن می آید و می گوید هر کس به خدا معتقد است، خدا زنده است و هر کس به محمد ایمان آورده، بداند محمد مُرده!!


ولی دامنه درود می فرستد بر محمد که بر قدید خوردن مادرش آمنه و پادشاه نبودنش فخر داشت و بر زن عرب بیابان و صحرا می آموخت حرفت را بزن. و درود نمی فرستد دامنه بر هر کس که دندان قدرت تیز کرده و حق را پایمال ساخته است و مردم را نه حرف زن و مطالبه خواه که به قول امام علی (ع) "غَرَضا یُرمی" خواسته است! یعنی مردمی که مورد هجوم ستمگرانند ولی مانند نشانِ تیرکمان از جای خود تکان نمی خورند و بی جان بسر می برند و راحت می گذارند به آنان تیر بزنند! چرا که به تعبیر دامنه اسلام ناب محمدی اسلامی ست با مردمی حرف زن نه مردمی لجام زده بر دهَن.


قبر آمنه بنت وهَب که توسط سعودهای جاهل ویران گشت. درود دامنه بر آمنه

بقیه ادامه

  

پنجشنبه ٢٩ بهمن ۱۳٩٤ ، ٩:٤٥ ‎ب.ظ

پست 1746


به قلم حجت الاسلام شیخ مالک رجبی دارابی 19 : " اعمال شب وروزجمعه. شب جمعه را اعمال بسیارى است که ما در اینجا تنها به ذکر چند عمل بسنده می ‏کنیم. اوّل:یکی از اعمال شب جمعه بسیار گفتن‏ «سبحان اللّه،و اللّه اکبر،و لا اله الاّ اللّه»و زیاد صلوات فرستادن در این شب است. روایت شده:جمعه،شبش تابناک و روزش بس روشن‏ است،پس ذکر«سبحان اللّه،و اللّه اکبر،و لا اله الاّ اللّه» بگوئید و بر محمّد و آل محمّد بسیار صلوات فرستید و در روایت دیگر در مورد اعمال شب جمعه آمده: که کمترین صلوات در شب جمعه، صد مرتبه است،

هرچه بیشتر باشد بهتر است و از امام صادق علیه السّلام روایت شده: صلوات بر محمّد و آل محمّد در شب جمعه با هزار کار نیک برابر است و هزار گناه را پاک می ‏کند و مقام انسان را هزار درجه بالا می ‏برد


ادامۀ مطلب
پنجشنبه ٢٩ بهمن ۱۳٩٤ ، ۸:٤٠ ‎ب.ظ

پست 1744 : به قلم دامنهآموختنی ها. قسمت 13به نام خدا. یک بحث بسیار مهم و مُبتلابه در جامعه است این بحث دامنه. دقیق خوانده شود شاید دلگشا اُفتد. به تعبیر یکی از اندیشمندان اخلاق ایران، دو نوع حُزن داریم: حُزن سبز و حُزن سیاه. یعنی هم اندوه میمون دل گشا داریم و هم اندوه شُومِ دل شکاف. تُرشرویی و تلخکامی و تندخویی از اندوه سیاه است. اما اندوه سبز به انسان جان می بخشد و دل را صیقل و صفا می زند. اندوه سیاه است که دل را می ساید و جان را می گزد و باید آن را علاج ساخت. نه آن که برای فرار از اندوه سیاه به سرگرمی ها و مُخدّرات و مُسکرات پناه ببرند. لذّت درون و بَهجت برون از حُزن سبز است که در دل عارفان لانه دارد که بسی مبارک و برکت است.

 غم سیاه غمی ست که از دنیاداری پدید می آید و آدمی را مبتلا به تفاخر و تکاثر و رکود و خفتگی دل و رِخوت ذهن و تنگناهای حسّ و خیال می کند.  اما کسی که از این زندان رهاست و وجود خود را باری سنگین فرض نمی کند، در هر زمانی جمالی نو و صورتی سرخ می بیند و از مَضایق هستی خود را رَسته می خواهد و حتی ساعتی در بیخودی و هرزگی نمی رود. غوطه خوردن در تکاثُر و تفاخر و فروماندن در نزاع های شُوم دنیاگرایانه و دوری کردن از قناعت و خرسندی و نیز پای فشردن در آتشکده ی طمع و تکبّر، هر روز غمی را به استقبال آدمی می فرستد و سراسر وجودش را غمکده و حُزن انگیر می سازد. ولی اندوه سبز، محرّک جان آدم قانع و عارف است.

پس دامنه به این سخن بسنده می کند که اندوه سبز، خرّمی دل است و اندوه سیاه حجابِ جان؛ بطوری که فرد را از شناخت خویش هم محروم می نماید. حزن سبز عین رحمت است و حزن سیاه محصول نزاع. میان غمناکی و فرَحناکی فاصله هاست. اندوه سبز در فرد فرَحناک است که دنیایش گشاد و رنگارنگ و نوپذیر است. اما اندوه سیاه در فرد غمناک است که در تنکناها و نزاع ها و غفلت ها و حرص و طمع ها غرق است و تا این حجاب را ندَرد این کهنه خواری پایان نپذیرد. سخن را مولوی راست گفت در مثنوی، دفتر اول، ابیات 1803 و 1804:

از غم و شادی نباشد جوش ما

با خیال وَهم نبوَد هوش ما

حالتی دیگر بوَد کآن نادر است

تو مَشو مُنکر که حق بَس قادر است

قُو اساسا" حکایت ها دارد سرشار از حُزن سبز و حُزن سیاه. قوها مظهر وفاداری  و عشق اند. افسانه است که 3حیوان از مرگ خود باخبرند: قو، فیل و شامپانزه. افسانه ی عشق و وفای قو و  آواز قو در ادامه ی مطلب


ادامۀ مطلب
پنجشنبه ٢٩ بهمن ۱۳٩٤ ، ٧:٠٢ ‎ق.ظ

پست 1743 : به نام خدا. تشییع مرحومه مرضیه آهنگر دارابی همسر آقای محمد جمالی. بر خویشاوندان نسبی و سببی اش تسلیت. خدا رحمت کند. ارسالی جناب یک دوست به تلگرام دامنه. بقیۀ تصاویر در ادامۀ مطلب

تشییع مرحومه مرضیه آهنگ دارابی. ارسالی جناب یک دوست به تلگرام دامنه


ادامۀ مطلب
پنجشنبه ٢٩ بهمن ۱۳٩٤ ، ٧:٠٠ ‎ق.ظ

پست 1742 : به نام خدا. لحظات پیش در ساعت 13 و 15 دقیقه امروز چهارشنبه 28 بهمن 1394 جناب یک دوست تصاویر تازه از برنامه ی بَوِرده کا در سرده روستای اوسا که توسط سیمای  تبرستان میان نوجوانان و بزرگسالان اوسا در حال برگزاری ست به تلگرام دامنه ارسال کرده است. با سلام و سپاس از جناب یک دوست. مشاهده در: اینجا

ارسالی یک دوست از بَوِرده کا در اوسا ساعت 13 و 15 دقیقه چهارشنبه 28 بهمن 1394. بقیه ی تصاویر در آلبوم 27 عکس دارابکلا  اینجا

چهارشنبه ٢۸ بهمن ۱۳٩٤ ، ۱:۳٥ ‎ب.ظ

پست 1741 : به تدوین دامنه : 22. این قسمت مربوط است به داستان بُت شکنی حضرت ابراهیم خلیل (ع) که وقتی از سوی سران بت پرستان مورد مواخذه و بازخواست قرار گرفت با آنان محاجّه کرد و سرانجام به آتش افکنده شد ولی خدا آتش را بَرد و سرد و سالم و گلستان ساخت بر او. که در آیات 51 تا 69 سوره ی انبیاء این داستان مهم توحیدی نقل شده است. شائقان قرآن باید اصل داستان را در آن آیات بخوانند. اما برای دامنه از همان دوره ی جوانی همواره سوال بود که چرا حضرت ابراهیم (ع) با آن که خود با تبر همه ی بت ها و معبودان بت پرستان را شکست  بجز بت بزرگ را ولی در آن محاکمه گفت بُت بزرگ بت ها را شکسته است!؟ : قَالَ بَلْ فَعَلَهُ کَبِیرُهُمْ هَذَا فَاسْأَلُوهُمْ إِن کَانُوا یَنطِقُونَ. (ابراهیم) گفت [نه] بلکه آن را این بزرگترشان کرده است اگر سخن مى‏ گویند از آنها بپرسید. ( آیه ی 63 سوره ی انبیاء). بعدها البته سوالم را پاسخ گرفتم و حالا در سلسله گفتار "قرآن در صحنه" این پرسش مهم را باز نیز به روی دامنه خوانان خصوصا" دامنه نویسان و بالاَخص بزرگواران روحانی از جمله حُجج اسلام استاد شفیعی مازندرانی و سیدحسین شفیعی دارابی می گشایم. اما  نظر تفسیری مرحوم علامه طباطبایی این است که معمولا دامنه المیزان را به طور خلاصه در قرآن در صحنه، می آورد:

تفسیر مرحوم علامه طباطبایی در المیزان: " ابراهیم (علیه السلام) به داعى اِلزام خصم و اِبطال الوهیت اَصنام، گفت : بزرگ ایشان این کار را کرده. همچنان که در جملات بعدى ( آیه ی 66 انبیاء) صریحا منظور خود را بیان نموده، مى فرماید: قَالَ أَفَتَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَا یَنفَعُکُمْ شَیْئًا وَلَا یَضُرُّکُمْ ( گفت آیا جز خدا چیزى را می پرستید که هیچ سود و زیانى به شما نمى ‏رساند ) نه اینکه (  آن حضرت ) بخواهد به طور جدى خبر دهد که بزرگِ آنها این کار را کرده. و اینگونه تعبیرات در مخاصمات و مناظرات بسیار است. در جمله ی فسئلوهم ان کانوا ینطقون دستور داده که حقیقت حال را از خود بت ها بپرسید، که آن کسى که این بلا را بر سرشان آورده که بود؟ تا اگر مى تواند حرف بزند پاسخشان را بدهد؟! پس جمله اِن کانوا ینطقون جمله شرطیه اى است که جزاى آن حذف شده، و جمله ی فسئلوهم بر آن دلالت دارد. پس حاصل کلام این شد که: آیه شریفه به ظاهرش و بدون اینکه چیزى در آن تقدیر بگیریم، و یا تقدیم و تاخیرى در آن مرتکب شویم، و یا دچار محذور نقیصه گردیم مضمون خود را با بیانى ایفاء کرده که نظایر آن در محاورات بسیار است، صدر آن شکستن بت ها را مستند به بُت بزرگ کرده، تا زمینه براى ذیل آن فراهم شود و بتوانند به ایشان بگوید: از بت ها بپرسید، تا اگر حرف مى زنند جوابتان را بدهند، و در نتیجه مردم اعتراف کنند به اینکه بُت حرف نمى زند."

ابراهیم باخروج بت‌ پرستان ازشهر جهت جشن سالانه، سراغ بُت ها رفت بجز بُت بزرگ، همه را درهم شکست

بُت پرستی مدرن!! مثلا" صوفیانه!!!

سه‌شنبه ٢٧ بهمن ۱۳٩٤ ، ۱:۳٦ ‎ب.ظ

پست 1740 : به قلم دامنه : قسمت 123. به نام خدا. دو عاشقِ شیفته و شیدای هم، چه در دوره ی عشقِ پاک شان و چه در زمان وصلت و اتّصال ناب شان، به تعبیر خاصّ دامنه، عین زنگوله ایاند به گردن هم؛ که صدای آن در هر جا و هر زمان در گوش شان پژواکی ست بر دو قلب برای یک  زیست. یک زیست. یک زیست. یک زیست. یک زیست. یک زیست. یک زیست. یک زیست. یک زیست. یک زیست. یک زیست...

22 بهمن 1394. جنگل دارابکلا. ارسالی یک دوست. این گُل پامچال هدیه دامنه به عاشق های پاک زیست

سه‌شنبه ٢٧ بهمن ۱۳٩٤ ، ٧:۱٥ ‎ق.ظ

پست 1739 : به قلم دامنه : کلاس اول. به نام خدا. از این پس سلسله متون جدیدی با عنوان " کلاس درس علم سیاست " در دامنه گشوده می شود. دامنه بر اساس آنچه در دانشگاه و مطالعات سیاسی اش آموخته، مبانی علم سیاست را برای دامنه خوانان مشتاق، به قلم خویش می نویسد. منابع این سلسله کلاس، از کتاب ها و مقالات رایج این رشته است که در دانشکده های علوم سیاسی ایران و جهان تدریس می شود. امروز سه شنبه 27 بهمن 1394 اولین مباحث این پست را ارائه می کنم؛ باشد که شاید مورد استقبال اُفتد.

در این سلسله کلاس درس علم سیاست، با مفاهیم، اصول و مبانی علم سیاست آشناتر می شویم. مفاهیمی چون قدرت، اقتدار، نفوذ، نوسازی، دولت، دموکراسی، احزاب، حاکمیت، حکومت، پارلمان، انتخابات، اپوزیسیون، افکار عمومی و مواردی از این دست.

علم سیاست را به دلیل همپیوندی اش با همه ی علوم و تمام جنبه های زندگی، ارباب علومنامیده اند. تا پیش از پیدایش دموکراسی در 1000 و اندی سال پیش، این علم با عنوان "سیاست" در انحصار پادشاهان و حقوقدانان و خواص بود. اما رشد فزاینده ی آگاهی مردم موجب شد، آنان هر روز بیشتر از دیروز به امور و جریان های جامعه شرکت داشته باشند. همین موجب شد تا همه ی اقتدار سیاسی به مردم تعلّق گیرد و قدرت سیاسی با رای مردم هم راستا شود. به لحاظ آکادمیک و به تعبیری رایج تر، از نظر نظریه پردازان علوم سیاسی، منظور از "سیاست" جنبه ی عملی قدرت است و منظور از "علم سیاست" جنبه ی نظری و تئوریک آن. بطور کلی؛ علم سیاست علاوه بر بررسی اصول و مبانی سازمان های سیاسی، به رفتار سیاسی گروه ها و نهادهای گوناگون که در تلاشِ کسب، افزایش و یا حفظ قدرت و نفوذ خود هستند، می پردازد.

سیاست به گفته ی رابرت دال دانشمند علم سیاست، یکی از حقایق غیرقابل اجتناب زندگی بشر است و انسان ها در هر لحظه از زمان با مسائل سیاسی درگیر می باشند. تا حدی که پریکلس یونان قدیم در یک مرثیه ای گفته بود: " آدمی که به کار سیاست نپردازد شایسته صفت شهروند بی آزار نیست، بلکه باید او را شهروندی بی خاصیت بدانیم."

پس در کلاس اول آموختیم که علم سیاست آنچنان گسترده است و با سایر علوم دیگر درهم تنیده می باشد، که همه ی علوم اجتماعی را می توان به قول اندیشمندان فرانسوی، علوم سیاسی دانست. به تعبیر دامنه هیچ چیزی را نمی توان نشان داد که از سیاست به کنار باشد. زیرا سیاست به همه چیز ربط می یابد. نا کلاس دوم خدا نگهدار.

سه‌شنبه ٢٧ بهمن ۱۳٩٤ ، ٧:٠٥ ‎ق.ظ

پست 1738

به قلم حجت الاسلام شیخ مالک رجبی دارابی 18 : "چرا میلاد حضرت زینب کبری سلام الله علیها  روز پرستار است؟ بانوی قهرمان کربلا، پرچم دار نهضت پس از شهادت حسین علیه السلام، حضرت زینب کبری سلام الله علیها است. این روز را روز پرستار می نامند و علت نام گذاری این روز به نام «روز پرستار» این است که حضرت زینب پرستاری امام زمانش حضرت زین العابدین علیه السلام و دیگر بیماران و مصیبت زدگان اهل بیت را برعهده داشت، و ضمن این که رسالت مهم نگهداری و تبلیغ از نهضت حسینی را به خوبی انجام داد، از پرستاری بیمار کربلا نیز با تحمل آن همه سختی ها و ناملایمات، آنی فروگذار نبود و تا آخرین رمق، دین خود را به مکتب و رهبرش ادا کرد. درود بی پایان خداوند بر این بزرگ بانوی اسلام باد. این روز بر همه پرستاران و گروه پرستاری خدمتگزار بیماران و جامعه و دست اندرکاران سلامت مبارک باد. بقیه در ادامه ی مطلب


ادامۀ مطلب
سه‌شنبه ٢٧ بهمن ۱۳٩٤ ، ٧:٠٢ ‎ق.ظ

پست 1736 : به قلم دامنه : به نام خدا. در این پست می خواهم جناب آقاخلیل شاه علی را معرفی کنم. فرزند آقا پرویز شاه علی، به عبارتی نوه ی مرحوم عبدالله شاه علی یکی از مغازه داران خوش برخورد و بافرهنگ دارابکلا که به دلیل اخلاق خوش و مَشرب مردمی اش مشتریان زیادی داشت. از دید دامنه، خلیل فردی بااخلاق و باوقار است. از مهمترین ویژگی های او این است در راه نشر فرهنگ عاشورا با ایجاد یک هیئت منسجم و بابرنامه با نام هیات سیدالشّهداء به مدد دوستان مذهبی و انقلابی اش، تلاش خستگی ناپذیری دارد. خود نیز ذاکر اباعبدالله الحسین ( ع) است و از لحنی گرم و گیرا برخوردار است. نام پسرش را به عشق امام حسین (ع)، حسین نهاده است تا یاد خالق عاشورا از نهادش نرود. وی جوانی ست خوش مرام و مردمی. دامنه شخصا" از وی نیکی دیده و وجاهت اخلاقی. برای او و خانواده اش سلامتی و زندگی در سایه ی الطاف خدای باری، آرزو می کنیم. این عکس پسرش حسین است که خیلی بامزه و پاپرستیژ هنری افتاده. عکس های جناب آقاخلیل و دوستش سیدمیثم و فرزندش را در ادامه ی مطلب ببینید.

حسین شاه علی پسر آقا خلیل شاه علی. 26 بهمن 1394. ارسالی خلیل به تلگرام دامنه


ادامۀ مطلب
دوشنبه ٢٦ بهمن ۱۳٩٤ ، ٩:٠٥ ‎ب.ظ

به قلم جناب  فضل الله فضلی

پست 1735 : ( دامنه: به نام خدا. جناب فضل الله فضلی پدر ملیحه ی فضلی با ارسال دو متن جداگانه به دامنه از دامنه خوانان محترم و کامنت گذاران ارجمند و نیز از حجت الاسلام والمسلمین استاد شفیعی مازندرانی تشکر و قدردانی کردند. دامنه از این جانباز انقلاب و وکیل دادگستری در ساری که داماد ارزشمند خاندان ما می باشند تشکر می کند که ادب و احترام کردند به کامنت گذاران گرامی و استاد شفیعی مازندرانی: )

"بسمه تعالی. افتخار کسب قهرمانی دخترم سر کار خانم  ملیحه فضلی در رشته های ووشو  و کشتی آلیش بانوان و عضویت فعلی وی در تیم ملی کشتی جهت شرکت در مسابقات آسیایی و جهانی  و کسب عناوین متعدد جهانی و بین المللی و دیگر عناوین با ارزش ورزشی و اجتماعی مربوط به همه ملت شهر و استان ما و بالاخص وطن عزیزم ایران است  من و خانواده ام صرفا امانت دار خداوند هستیم و هر چه بدست آورد  از دعای خیر مردم عزیز  و لطف بیکران پروردگار بزرگ است. از جناب حجت الاسلام و المسلمین حاج آقای شفیعی مازندرانی تقدیر و  سپاسگزاری میکنم که لایق دانستند شعری بسیار پر معنا به دخترم هدیه فرمودند.( پست 1733 ) از لطف پر مهرشان ممنونم. انشاءاله همیشه سالم و تندرست باشند. ارادتمند: فضل الله فضلی.

سلام به برادر عزیزم جناب آقا ابراهیم‌طالبی و همه دامنه خوانان بزرگوار و گرامی. از اینکه با قهرمانی دختر عزیزم ملیحه فضلی موجی از شور و شادی و ابراز لطف و مهربانی  بوجود آمد و همه دوستان نسبت به این موضوع ابراز خوشحالی و دعا کردند و تبریک گفتند بسیار تقدیر و سپاسگزاری میکنم. پیروزی و بهروزی و تندرستی برای هموطنان عزیزم و همچنین شما بزرگواران دامنه خوان و کامنت گذاران شریف و ارجمند در زیر پست قهرمان جهان ملیحه فضلی ( 1727 ) به نام های محترم : اس، تکواندوکا/رمضامی، نگاه، حجت الاسلام آقای مالک، دوست، همراه اول، سید و خصوصا" دوست گرانقدرم آسیدعلی اصغر و همچنین نویسنده محترم پست 1732 جناب تنسر آرزوی قلبی من است. ارادتمند همه شما: فضل الله فضلی."

یکشنبه ٢٥ بهمن ۱۳٩٤ ، ٥:٠٦ ‎ب.ظ

پست 1734 : به قلم دامنه : به نام خدا. با آغاز 22 بهمن 1394 پایگاه دوم مقاومت دارابکلا افتتاح شد. این خبر خوشآیند را دیروز شنبه 24 بهمن 1394 در وبلاگ قله بصیرت دارابکلا دیدم و خواندم و کامنتی نیز در آن پست نگاشتم با این متن:

«سلام دامنه به جناب قله. به نام خدا. این افتتاحیه را تبریک می گویم. امید است به گشایش امنیت و حراست و مقاومت کمک شایانی کند. به دست اندرکاران آن تبریک ویژه می گویم. جمله ی سردر، در عکس هم بسیار عالی و با حکمت است. بسیج از نظر دامنه عصاره ی خوبی هاست و خلاصه ی نیکی ها و اخلاص ها. مفتخرم بسیجی بودم در ایام دفاع مقدس. و بسیجی هستم و می مانم تا زنده ام. موید باشید. به بزرگواران روحانی در تصویر خاصّه امام جماعت مسجد جامع دارابکلا و آقا شیخ جواد آفاقی فامیل با فضل دامنه، و نیز جناب حاج علی کارگر رزمنده ی بزرگ محل، نیز شادباش می گویم. مردم و پایگاه مقاومت یعنی اعتماد به امنیت و جاری بودن ایثار و اخلاص.» اینجا .

حال در این پست سه کلمه گپ به آن متن می افزایم:

گپ اول: از نظر رهبر معظم انقلاب هر کس این نظام را که به اعتقاد دامنه امانت حکومت امام زمان (عج) و حاصل خون گرانقیمت شهداست، قبول دارد او یک عضو بسیج است. پس در یادها و ذهن بماند دایره ی مقاومت را تنگ نکنید.

گپ دوم: پایگاه مقاومت اول دارابکلا نماد اول محل است و از بدو شکل گیری و تاسیس و تثبیت تا به حال، خدمات فراوانی برای محل و منطقه و نظام و دفاع مقدس صورت داده است و 19 شهید مانند ستاره ی پُرحراره بر سردرِ آن می درخشد؛ پس سعی کنید گستره ی نعَمات گسترده ی  این پایگاه و پایگاه دوم محل را با تفکر بسیجی به روی همه ی مردم باز نگه دارید و محک و مقیاس تان فقط و فقط آرمان شهداء و امام خمینی و رهبر معظم انقلاب باشد نه فلان جناح و یا فلان نهاد. بسیج فراتر از سپاه است. این سپاه است که باید از بسیج خط بگیرد نه آن که بسیج از سپاه خط و خطوط بیاموزد.

گپ سوم: گلایه ی دامنه نیست سخن حقی ست که برای تصحیح تان شفاف می شود. به خیل بسیجیان دارابکلا فعلا" کاری ندارم که هر کدام برای خود ممکن است سخن و توقّعی داشته باشند، دامنه خود این توقّع را داشت و دارد. نزدیک 955 روز در جبهه های جنگ از سال سخت 1360 گرفته تا خود روز قبولی قطعنامه ی صلح 598 به طور متناوب حضور داشتم و در دو مرحله مجروح شدم و اگر خدا قبول کند بر اساس نظام ایثارگران جانباز جنگی هم هستم اما در پایگاه مقاومت دارابکلا حتی نام و نشانی ندارم و حتی یک بار به جلسه ای فراخوانده نشدم. جز در دوره ی مسئولیت فرهنگی برادر گرامی آقای سیداحمد هاشمی دارابی برای یک اردوی جنگل دعوت شدم و اتفاقا" شرکت هم جستم. همین.

این سه گپ از روی حسرت نیست برای عبرت است. چه دامنه را در پایگاه راه دهید و چه راه ندهید، بدانید اگر دامنه ندایی شنید از نای ولایت فقیه، در کمترین آن، برای نبرد با دشمن مهاجم و ستیز با آمریکای جنایتکار و اذنابش مهیّا می گردد و با پست بسیجی ساده ی بی کبکبه در جهاد فی الله به نبرد با دشمن تجهیز می شود.

پس مبارک است پایگاه دوم مقاومت دارابکلا که کارش اساسا" امنیت و حراست و مقاومت است. بسم الله.

روبان تنِ در که در افتتاح، قیچی می شود و درِ آن به روی همه ی مردم دارابکلا باید گشوده نه اشخاص معدود و خاص. عکس از وبلاگ جناب قله

یکشنبه ٢٥ بهمن ۱۳٩٤ ، ٧:٥٩ ‎ق.ظ

پست 1733 : به سُرایش حجت الاسلام شفیعی مازندرانی 37 دامنه : به نام خدا. دیشب پنج متن از سوی نویسندگان بزرگوار دامنه، به باشگاه آزاداندیشی دامنه خوانان واصل شد، که چهار متن آن مربوط به خجسته زادروز حضرت زینب پیام رسان حماسه ی عاشورا بوده است. ضمن تشکر وافر از همه ی این بزرگان روحانی و نیز قدردانی از نویسندگان دیگر که رونق بخش فضای دامنه اند. این سُروده ی تازه ی استاد شفیعی مازندرانی در باره ی حضرت زینب سلام الله علیها نیز که صبح امروز به تلگرام دامنه ارسال داشتند، هدیه می شود به همه ی دوستداران عترت آل رسول صلوات الله. استاد شفیعی مازندرانی این شعر را هدیه کردند به خواهرزاده ام ملیحه فضلی که در پست 1727 خبر قهرمانی اش را منتشر کردم. از استاد بسی ممنونم بابت این سُروده و اهداییه ی معنوی شان به ملیحه ی قهرمان. خود استاد چنین نوشتند: "سلام علیکم: اشعار مربوط به اسوه زنان را به خواهر زاده ات، خانم قهرمان ملیحه فضلی تقدیم می دارم. سلام حضرت معصومه و این جانب را  به  ایشان و خانواده محترم شان ابلاغ بفرمائید. متشکرم شفیعی مازندرانی"

زینب  اسوه زنان

بر جمع زنان، اسوه و الگوی گران کیست

مجلای محمد (ص) علی (ع)، عرش کیان کیست

علم و هنر و همت و اسطوره  تقواست

وان چادرِ  او عفّت اسلام جهان کیست 

زینب گلی از گلشن آفاق ولایت

از هیبت او شور و حماسه فوران کیست

 اسلام مجسّم بود اندر صف کردار

 زهرای مصمّم همه پیدا و نهان کیست

خوشبخت  بوَد هر که مرید رهِ پاکش

بر دامن او دست زنَد در همه آن کیست

25 بهمن 1394: شفیعی مازندرانی

یکشنبه ٢٥ بهمن ۱۳٩٤ ، ٧:٥٥ ‎ق.ظ

پست 1732

به قلم تنسر 89 : "بنام حضرت حق،خداوند یکتا. بادرود وسلام جناب دامنه و دامنه خوانان گرامی.تبریک به جناب دامنه  و همه دارابکلایی ها و جامعه زنان ،که بار دیگر یکی از فرزندان این خطه،سکوی ترقی را پیموده و سرافرازی وسربلندی خلق نموده، باید باور داشته باشیم که افتخار آفریدن به جنسیت یا موقعیت مکانی نیست،شاید جنسیت یا موقعیت مکانی(مثلا روستا زاده بودن) وهچنین فرصت هایی که تبدیل به محدویت نموده ایم،می تواند همانها باعث انگیزش و ترقی باشد. به این بانو قهرمان ملیحه فضلی که از طرف مادری به دارابکلاست و از طرف پدری یک روستازاده و جانباز دفاع مقدس می باشد تبریک گفته وامیدواریم سکوی ترقی بلندی دیگری  بیافریند. شروع بار دیگر حماسه ای در این سرزمین مهربانی رقم خواهد خورد .حضور مردم در سرنوشت سیاسی و اجتماعی خویش، (انتخابات) .ولیکن این روزها کاروان تبلیغاتی با شور هیجان وصف نشدنی باهزینه های سنگین، شروع خویش را استارد زده وبرای خرید رای و نظر مردم با انواع راهکاری اجتماعی، ابداعاتی خلق می نمایند.عده ای از لیدرهای بقیه ی متن وپاسخ دامنه در ادامه ی مطلب


ادامۀ مطلب
یکشنبه ٢٥ بهمن ۱۳٩٤ ، ٧:٤٥ ‎ق.ظ

پست 1731 : به قلم و سُرایش حجت الاسلام شفیعی مازندرانی 36 : "ضرورت انتخاب اصلح. قال  علی (ع): من کمال السعاده السعی فی صلاح الجمهور؛ امیر مومنان (ع) فرمود: کمال خوشبختی آدمی در آن است  که در راستای  تکامل و پیشرفت  جامعه گام بردارد. آلبرت انیشتین می گوید: زندگی هنگامی ارزشمند است که صرف خدمت به دیگران شود. آری؛ اصلح را دیدن و صالح را برگزیدن خیانت به کشور است.

انتخابات است چشمان باز کن  
با بصیرت، طایرا پرواز کن
بر هواها و تعصّب دل مَنِه
کار خود با یاد حق آغاز کن 
آسمان سرّ نهانت، شاهد است 
عرش را بنگر سپس اعجاز کن
خط ناب نایب المهدی (عج) نگر 
رأی خود را اندرین سو ساز کن
صالحان، چشم انتظاران دَراند  
بهر اصلح، دیده را دمساز کن    
رأی دادن، راه او بگزیدن است 
رأی خود مفروش، خود اعزاز کن  
هان مبادا شرمسار، آیی به حشر  
زامر ایزد چشمهایت باز کن 
هر که کارآمدتر و مومن تر است   
وان تخصص پیشه را ممتاز کن  
هر که را مهر و تواضع بیشتر     
عدل با اخلاص را سرباز کن 
ای شفیعی رأی دادن واجب است
لیک با وسواس عقلی  راز کن   
(شفیعی مازندرانی  24 / 11 / 94)
یکشنبه ٢٥ بهمن ۱۳٩٤ ، ٧:٢٥ ‎ق.ظ

پست 1730 : به قلم حجت الاسلام سیدحسین شفیعی دارابی 77 : "قم/ حوزة علمیّه/ سیّد حسین شفیعی دارابی/ ساعت 11 شب یکشنبه 25/ 11/ 94ش = 5 جمادی الأوّل 1437ق. نمودهائی از «بصیرت» حضرت زینب (سلام الله علیها) از نگاه مقام معظّم رهبری. بنام پروردگار بصیر و دوستدار اهل بصیرت. طبق نقل سیّد نورالدّین جزائری (محدّث، ادیب و لغوی  شیعی در قرن 12و صاحب کتاب «الخصایص الزّینبیّه») و جمعی دیگر از محدّثان و مورّخان، پنجم جمادی الأوّل مصادف است با ولادت عقیلة بنی هاشم حضرت زینب کبری (سلام الله علیها)؛ اینجانب ضمن تبریک فرارسیدن زاد شب آن بزرگوار به همة محبّان این بانوی نمونه در تاریخ اسلام، فرصت را غنیمت شمرده؛ و به صورت فشرده، به بیان نمودهائی از یکی از والا ترین ابعاد وجودی آن حضرت (؛ یعنی «بصیرت») از نگاه مقام معظّم رهبری می پردازم؛ امّید وارم ذکر این نمودها سودمند واقع شود: بقیه در ادامه ی مطلب


ادامۀ مطلب
یکشنبه ٢٥ بهمن ۱۳٩٤ ، ٧:۱٥ ‎ق.ظ

پست 1729

به قلم حجت الاسلام شیخ مالک رجبی دارابی 17 : "بسم الله الرحمن الرحیم. با سلا م خد مت دامنه خوانا ن امروز ولاد ت حضرت زینب (ع) میباشد برای انکه اراد ت خود ما ن رابه ان شیر زن کربلا زیا د کنیم مطالبی را درمحضر شما خوبا ن تقد یم میکنم  موفق باشید. سلا م مخصوص بجناب طالبی.

تولد زینب (س) و گریه پیامبر بر مصایب آن : زینب  کبرى (س) روز پنجم جمادى الاول سال 5 یا 6 هجرت در مدینه چشم به جهان گشود. خبر تولد نوزاد عزیز، به گوش رسول خدا (ص) رسید. رسول خدا (ص) براى دیدار او به منزل دخترش ‍ حضرت فاطمه زهرا (س) آمد و به دختر خود فاطمه (س) فرمود: "دخترم ، فاطمه جان ، نوزادت را برایم بیاور تا او را ببینم".  فاطمه (س) نوزاد کوچکش را به سینه فشرد، بر گونه هاى دوست داشتنى او بوسه زد، و آن گاه به پدر بزرگوارش داد. پیامبر (ص) فرزند دلبند زهراى عزیزش را در آغوش کشیده صورت خود را به صورت او گذاشت و شروع به اشک ریختن کرد. فاطمه (س) ناگهان متوجه این صحنه شد و در حالى که شدیدا ناراحت بود از پدر پرسید: پدرم ، چرا گریه مى کنى ؟ رسول خدا (ص) فرمود: "گریه ام به این علت است که پس از مرگ من و تو، این دختر دوست داشتنى من سرنوشت غمبارى خواهد داشت، در نظرم مجسم گشت که او با چه مشکلاتى دردناکى رو به رو مى شود و چه مصیبتهاى بزرگى را به خاطر رضاى خداوند با آغوش باز استقبال مى کند". در آن دقایقى بقیه در ادامه ی مطلب

ادامۀ مطلب
یکشنبه ٢٥ بهمن ۱۳٩٤ ، ٧:٠٥ ‎ق.ظ

پست 1728

به قلم نگاه 34 : " به نام خدا عرض سلام و ادب و  احترام خدمت جناب دکتر شفیعی. از سلام و تبریکی که بر (نگاه) دادی بسیار خرسندم. جناب دکتر شفیعی خطیب ارزشمند و توانا استاد محترم حوزه و دانشگاه از اینکه اینجانب بر شما نفدی در بعضی از موارد یا اختلافات عقیدتی و نگرش سیاسی که به نظرم خوب نیز می باشد و به عبارتی راه گشاست دلیل بر این نیست  که از منظر ادب و شخصیتی و اجتماعی شما را قبول نداشته باشم  نه چنین نیست . این را به جد و با فلب و تمام وجودم می گویم  که هرگاه به چهره و سیمای و شخصیت حضرت عالی تان می نگرم احساس  عجیبی به نگاه دست می دهد و وقتی به آداب و معاشرت و خشوع و خضوعت می رسم به کمال و آخر  تواضع می رسم  و آنگاه که به سخنانت گوش فرا می دهم سر و پا به وجد می آیم و از احساس مسئولیت پذیری تان در خود گم می گردم و به خود می بالم که از دیار خودمی و هم محلی نیز . اما این دلیل بر این نیست تا تمامی سخنان و دید گاهی را که بر لسان شیرین و قلمت  روان می سازی بنده موافقش باشم و همیشه نیز تاییدش نمایم . همیشه این را از طرف نگاه به یاد داشته باش که همیشه دوستت داشتم و دارم و نیز خواهم داشت اما در بعضی از موارد منتفد سرسختم.درودوبدرود."

شنبه ٢٤ بهمن ۱۳٩٤ ، ٧:٥٠ ‎ب.ظ

پست 1727 : به قلم فضل الله فضلی : "از خداوند تبارک و‌تعالی سپاسگزارم که یکبار دیگر‌ الطافش شامل خانواده حقیر شده است. با کمال افتخار اعلام میکنم دختر عزیزم سر کار خانم‌ ملیحه فضلی پس از کسب دو مدال طلای مسابقات جهانی ووشو در سال 2009 کانادا و 2011 ترکیه که برای اولین بار در تاریخ ایران یک دختر ایرانی توانست دو بار پی در پی قهرمان جهان شود و اولین دختر ایرانی در تاریخ ایران که توانست عنوان قهرمان قهرمانان را بدست آورد و سالها کاپیتان تیم ملی ووشو و ورزشکار برتر سال کشور و استان مازندران و مربی برتر استان‌ مازندران‌ و ۱۳ سال قهرمان کشور و عضو ثابت تیم ملی ووشوی بانوان ایران از بدو تاسیس فدراسیون ووشو ؛؛؛

و حالا به لطف خدا افنخاری دیگر بدست آورد امروز مسابقات کشتی آلیش بانوان ایران جهت  انتخابی اعضاء تیم ملی برگزار شد وی در اولین حضورش با شکست کلیه رقیبان خود مقام قهرمانی کشور را جهت عضویت در تیم ملی بدست آورد و عضو ثابت تیم ملی کشتی آلیش بانوان ایران شد. خدایا شکرت.‌"

پاسخ دامنه : به نام خدا. سلام به جناب فضلی جانباز بزرگ انقلاب. درود به خواهرزاده ی خوب و  قهرمانم ملحیه که همیشه به دائی ابراهیم مهربان و خندان و خوشرو بوده و می باشد. این پله ی جدید ترّقی ات را به خواهر بسیار حکیمم طیّبه که آفتاب منزل مرحوم پدر و مادرمان بوده و هستند، و به جناب فضلی که شرافت و ورع دارند و به خواهرزادگان خیلی خوبم محمد و احمد و امین و امینه و همه ی خویشاوندان نسَبی و سببی و در راس همه به مرحوم پدر و مادر عزیزم تبریک و خجسته بادا می گویم. و نیز به دارابکلا و دارابکلایی های محترم و ورزش دوست شادباش می گویم؛ زیرا به هر حال ملیحه از ناحیه ی مادر یک دارابکلایی ست و دارابکلا را هم دوست می دارد. ضمنا" اینجا مصاحبه ی ملیحه در سال 91 با شیکه ایران و اینجا هم گزارش خبرگزای فارس از ملیحه در همان سال. مندرج در وبلاگ جناب فضلی با عنوان بشر در جستجوی راه سوم.

خواهرزاده ی دامنه، ملیحه فضلی قهرمان ووشوی جهان

قهرمانی ات بر اجداد مادری و پدری ات و نیز بر همگان و ایران تبریک باد ملیحه خانم. درود به پوشش اسلامی ات در میادین ورزشی و سلام به چادر مشکی ات در میان اجتماع. دلشاده دائی دامنه ات به این حالاتت ای خواهرزاده ی من ملیحه قهرمان جهان و ایران. عکس ارسالی جناب فضلی به تلگرام دامنه

ملیحه فضلی با رعایت حجاب اسلامی در عرصه ورزش رزمی دفاعی. عکس ارسالی جناب فضلی

شنبه ٢٤ بهمن ۱۳٩٤ ، ٧:۳٥ ‎ق.ظ

پست 1725

به قلم حجت الاسلام سیدحسین شفیعی دارابی 76 : "سیّد حسین شفیعی دارابی/ قم/ حوزة علمیّه: ساعت 30/ 1 بامداد 24/ 11/ 1394ش = چهارم جمادی الأوّل 1437ق/. تبریک و سلامی مجدّد به جناب «نگاه». بنام پروردگار بصیر و دوستدار اهل بصیرت. جناب نگاه، ضمن عرض سلام مجدّد و نثار تبریک به جهت طلوع سی و هشتمین فجر انقلاب اسلامی ایران، و عرض خسته نباشید و آرزوی فرجامی خوش و بهره مندی از توفیق الهی در عرصة مجازی وحقیقی برای جنابعالی، و نیز ضمن استقبال از گفتمان منطقیت با سایر دوستان فعّال در عرصة مجازی به ویژه با جناب «سیروس»؛ ذکر سه نکته را خالی از فایده نمیدانم:

1- به نظر چنین میآید که جنابعالی در پاسخ مقبول یا غیر مقبول خود به جناب «سیروس»، با نقل عبارت خطابی اینجانب به آقا ابراهیم؛ آنجا که نوشتم: " خدا و خلق او میدانند که بنده دست تنهایم؛ و دوستانی را هم ندارم که به کمکم بیایند تا توفیق داشته باشیم که در فاصلة زمانی کمتر از نصف روز، نوشته هائی منسجم، متّحد مضمونی، و برخوردار از ریتم ادبی، اعتقادی، و سیاسی مشترکی را بنگاریم." خواستی به خوانندگان چنین وانمود کنی که بنده نیز همانند برخی دیگر معتقدم که نویسندة تمام و یا غالب نوشته هائیکه با نام «نگاه»، «تنسر»، و... در دامنه بارگذاری می شود، شخص جناب دامنه می باشد؛ در حالیکه اگر  کسی با تأمّلی مناسب در این عبارت بنده بنگرد، به هیچوجه دچار چنین تحریف (و یا بهتر: دچار چنین برداشت سوء) نمی شود؛ مقصودم از عبار ت مذکور، فقط این بود که اعلام کنم: بنده در مقام گفتمان با دوستان و یا پاسخ دهی به دیگران، دست تنهایم؛ به ندرت دیده شده است که نوشته ای توسّط  فرد یا افراد ناشناسی در جهت تأیید دیدگاهم بارگذاری شود؛ البتّه در همان نوشته نگاشتم که اینجانب نه از این دست تنهائی خویش، احساس غربت می کنم، و نه خوفی به خود راه میدهم، و نه بدین جهت، عزم بر ترک صحنه می گیرم؛ و نه هیچگاه بر همراهی و همنوائی دیگران با جناب دامنه معترض می باشم؛
2- جناب «نگاه»، در فرازی از پاسخ خود به جناب «سیروس »، به تبیین علّت استفاده برخی از نویسندگان دامنه از نام مستعار پرداختی، و در این راستا اینگونه نگاشتی: «آنها افرادی مستقل دیگری هستند که به دلیل عدم فضای آزاد و آگاهی عمومی که به آسانی با بر چسب ضد دین و دیانت و اسلام آمریکایی و همچین القابی که شما جناب سیروس خان از آن آگاهی با نام مستعار در وبلاگ ها حضور می یابند»؛ یادم نمی رود که برخی از دوستان فعّال در عرصة مجازی، در اوّلین روزهای حضورم در این عرصه که از نام مستعار «محسن دارابی» استفاده می نمودم، چه تعابیر و جملات ناخوشایندی را نثارم نمودند؛ بنده در همان زمان به این عزیزان گفتم: «به صورت مطلق نمی توان استفادة از نام مستعار را دلیل بر ضعف و خوف و... دانست؛
3- ضمنا در فراز کوتاهی از مجموعة دو کامنت انتقادی، اعتراضی، تذکّری، و پرسشی متین جناب «سیروس»، شاهد طرح نقد مشترکی از سوی ایشان نسبت به نوشته های بنده و آقا ابراهیم هستیم؛ که دفاع آقا ابراهیم از کارکرد خویش و پاسخ وی به جناب «سیروس» را در قالب پست 1723 در دامنه مشاهده نمودیم؛ طبیعتا جناب «سیروس» از بنده نیز انتظار دارد به  دفاع از خود پردازم، و احیانا اگر پاسخی از نقد وی در اختیار دارم و یا توضیحی در این راستا برایم مطرح است را به رشتة تحریر در آورم؛ امّید وارم در آینده ای نه چندان دور، با دوین و  نشر نگاشته ای، به این انتظار به حقّ جناب «سیروس»، پاسخ مثبت دهم. ان شاء الله."
شنبه ٢٤ بهمن ۱۳٩٤ ، ٧:۱٤ ‎ق.ظ

پست 1724 : به قلم نگاه 33 : " عرض سلام خدمت جناب دامنه و همچنین جناب آقا سیروس رجبی. خیلی با خود کلنجار رفتم بدلیل اینکه می توانم در بحث تان ورود داشته باشم یا خیر؟ (دامنه: اشاره ی جناب نگاه به پست 1723 است به قلم دامنهاینجا ) و با توجه به شناخت قبلیم از  شخصیت جناب سیروس رجبی که فردی ست تلاشگر و کوشا در فضای مجازی و نیز فرد همیشه حاضر در اکثر محافل سیاسی اجتماعی و فرهنگی و نیز ورزشی که در آن دستی بر آتش دارد و خود کارشناس و تحلیگر نیز می باشد و نگاه بر خود افتخار دارد از شخص ساعی و پرتلاش و نیز آنچنانکه خود نیز فرمودند به احزاب یا گروهی وابسته نیستند و فردی هستند مستقل و با افکاری آزاد و روحیه ای منتقدانه  پس بدان جهت در بحث تان ورود کرده و چنین می نگارم:

اول : بر نوشته ات جناب آقا سیروس ایرادی نمی گیرم و در آن ورود نمیکنم  هر چند معتقدم  اندکی بی انصافی و شک و شبهه در آن هویداست. بارها و بارها جناب دامنه فرمودند که وام دار و وابسته به هیچ جناح و حزبی نبوده و نیست و فردی ست فراجناح و با افکار مستقل. هنوز برایم جای سوال است که چرا هنوز که هنوزه بعضی ها هی اصرار میدارند به اینکه افکار و روش جناب دامنه را حتما می بایست بر جناحی بچسبانند که این نیز خود مشخص است  و اگر به غیر این بود می بایست بر آن تردید داشت.

دوم : در بسیاری از مواقع شاهد قسم و سوگند از قلم جناب دامنه بودیم که فقط می خواستند بر افرادی بفبولانند که نگاه و چند دامنه نویس محترم دیگر... خود جناب دامنه نیست و آنها افرادی مستقل دیگری هستند که به دلیل عدم فضای آزاد و آگاهی عمومی که به آسانی با بر چسب ضد دین و دیانت و اسلام آمریکایی و همچین القابی که شما جناب سیروس خان از آن آگاهی با نام مستعار در وبلا گ ها حضور می یابند. مانند نمونه همین سخنان اخیر جناب دکتر شفیعی که  به جناب دامنه خطاب فرمودند: " خدا و خلق او میدانند که بنده دست تنهایم؛ و دوستانی را هم ندارم که به کمکم بیایند تا توفیق داشته باشیم که در فاصلة زمانی کمتر از نصف روز، نوشته هائی منسجم، متّحد مضمونی، و برخوردار از ریتم ادبی، اعتقادی، و سیاسی مشترکی را بنگاریم." یا در چند موضوع دیگری شاهد آن بودیم  که دامنه را به دست داشتن با کامنت گذاران و نویسندگان آن دخیل دانسته تا به نوعی بتوانند تخریبی بر اصل وبلاگ دامنه داشته باشند که متاسفانه باید گفت؛ رد این مسیر هم به ناکجا آباد رفته و آنچانکه خود شما جناب سیروس فرمودی انگار فکر می کنند فکر جوانانمان عینهو ... اما از جمله ای که فرمودی سیاست زدگی؛ به شما توصیه می کنم جناب آقاسیروس این را به خوانندگانش بسُپاری نه اینکه خود برای دیگران به اشتباه نسخه ی اشتباه بپیچی. با بعضی از دیدگاهت موافقم اینکه فرمودی صحبت های برخی از دوستان بوی بازی های سیاسی  میده  که جز ضرر برا جوان ها چیز  دیگری به ارمغان نمیاورد موافقم اما کدام سیاسی بازی ؟ اگر نوع نگرش در شخصی را سیاسی بازی می خوانی باید بگویم اشتباه است . به دلیل عدم وقت کافی برای کاری از محضر دوستان عذر می طلبم و درود و بس بدرود ."

پاسخ دامنه : به نام خدا. سلام جناب نگاه. بسی ممنونم از بیان و گواهی شما. نیز خرسندم از  ورود خیلی آگاهانه و منصفانه ی شما. سیروس را دامنه هم می شناسد شاید هم نزدیک به حدّ شناخت شما. اما چه کنه دامنه که به قول محکم و دقیق شما اینان فراجناحی و سرناسپُردگی دامنه به این جناح و آن جناح را نمی پذیرند از ما. چون دوست دارند هی دایم یا متناوب بدَمند علیه ی دامنه در سُرنا. اما دامنه به لطف خدا هست و می باشد بُرنا. بارها و بارها برخی ها رفتند کامنت گذاشتد یا در وبلاگ جناب قله و یا در جایی دیگه، که دامنه همان تنسر است و همان نگاه. بگذرم جناب نگاه با درد و آه که زیاد پیش آمده دروغ پراکنی و تهمتِ بیّن و ظنِّ حتمی و اِثم و گناه علیه ی دامنه با انواع حیَل و سازماندهی و افتراء ها. همه چیز ولی شفاف می ماند نزد خدای باری تعالی. فراوان ابتهاج و فرحمندی و نیز فرهمندی از بیان نگاه، ای شما؛ ای آشنای ناآشنا.

جمعه ٢۳ بهمن ۱۳٩٤ ، ۱٢:٠٥ ‎ب.ظ

پست 1723 : به قلم دامنه : به نام خدا. اخیرا" جناب سیروس رجبی دارابی در پست تبلیغ " منصورعلی زارعی" ( احتمالا کاندیدای آن منطقه که دامنه از این بحث بی خبره ) در وبلاگ قله ی بصیرت دارابکلا در چهارشنبه 21 بهمن 1394، یعنی اینجا دو کامنت مفصّل گذاشت و به دامنه  هم طعنه ی زد و رفت. ( البته رفت نه آن که در رفت چون از دست دامنه نمی توانه در بره! ). اینک دامنه به سیروس پاسخ می دهد؛ باشد تا روشن شود و عنان سخن را از کف ندهد. اشارات طعنه ای سیروس در آن دو کامنت این دو عبارت بوده است:

"... اما خوشحال میشم که شما و مدیر محترم دامنه از این سیاست زدگی که ( منظورم رنگ رخسار و فلان) خیلی نمایانه ،فاصله بگیرید البته این یه نظره تاریخ نشون داده اگه خود را درگیر حذب گروه بازی کنیم ، راه و بی راهه رو نمیشه تشخیص داد مثل پیکاریها و خلق و غیره و غیره... ولی تبلیغ شما ( قله ی بصیرت ) و همچنین سخنان آقای دکتر ابراهیم طالبی و آقای حجت الاسلام دکترسید حسین شفیعی هم بوی این بازی های سیاسی داره که چیزی جز ضرر نداره مخصوصا ضرر برای ما جوونا من این احتمال رو میدم که یه عده دارن با این بازی های سیاسی دنبال یار جمع کنی هستن ولی خیلی وقته جوونا عاقل شدن چپ و راست همشون یکی هستن"

اما پاسخ دامنه : به نام خدا. اول این که برای دامنه اهمیت و خرسندی دارد که فامیلیت موجب  نمی گردد که جناب سیروس علیه ی دامنه از حروف الفبای فارسی لغاتی قرض نگیره و در فضای آزاد وبلاگ جناب قله، غَرس نکنه. دوم آن که هر چند این انتساب سببی آنقدر می تواند مهم باشد که می توانیم به اندرون خانه ی هم نیز روانه شویم اما سبب نمی شود سیروس زیاده روی کند و زیاده گوید و حتی در پاره ای از بارها ناسزا بار کند به دامنه و گویا به وَهم و خیالش در رفته؛ نه، دامنه ردّ تو را دایم و قایم داره. سوم آن که دامنه هنوز نمی داند مرز سیاست ورزی و سیاست زدگی کجاست؟ و اساسا" سیاست زدگی چیست؟ و چرا هر بار که دامنه در صدد پاسخی برآمده به سیاست زدگی بَرچسب خورده و متّهم به چیزهایی شده که از اساس از دل و جان و فکر و آرمان دامنه تُهی و خارجه. چهارم این که طوفان فکری و به تعبیر جناب حجت الاسلام والمسلمین سیدحسین شفیعی دارابی، بارش فکری که در دامنه شکل گرفته، نه بازیه و نه حتی اسباب بازیه و نیز نه برای یار جمع کنیه . این تلّقی و بهتر است صاف بگویم وَهن و نسبت ناروا به دامنه است و نیز اهانت به کسانی که با همه ی احترام و اعتبار علمی و حیثیات بالای اجتماعی و عقیدتی، در آن ورودی عامدانه و عالمانه دارند. دامنه کی از کسی خواسته به او بپیونده؟ دامنه از نگه داشتن آن همه دوستان پرسابقه ی قدیمیِ نجیبِ بی غَشّ و بی کینه عاجزه؛ چه رسد به یارگیرهایی تازه و نورسیده. اگر حلقه ی تکیه هم سه سال پیش شکل گرفته و سیروس هم در آن حیّ و مهیّا بوده، کاملا خودجوش بوده و دامنه نه مُفسّر و مدبّرش که فقط مُبصرش بوده. و خود دیدی چگونه و چرا فروپاشیده!! و پنجم این که صاف بگویم که دامنه نه چپه و نه راسته. نه اصول گرا و نه اصلاح طلبه. دامنه فقط یک انقلابیه. از صد و چند سال به این سو که مشروطیت به جمهوریت اسلامی رسیده صدها حزب و گروه نموّ کرده و نُضج گرفته و مَحو شده، دامنه به همه ی این احزاب جوراجور تاریخ معاصر ایران آشناهه و حتی جریان شناشی آن را تدریس هم نموده، ولی برو حداقل از آسید علی اصغر شفیعی دارابی یارِ غار دامنه بپرس که الحق و الانصاف شده یک روزی از روزها که دامنه از حزبی حمایت نموده باشه ؟و یا سر به آنها ساییده و سپُرده باشه؟ دامنه دردش اینه هویت مستقلانه و فراگرایی اش بر باور خام! و بی جام امثال سیروس رجبی دارابی جای نمی گیره. اینه درد بی انتها و تمام نشدنی دامنه که البته خود یک درکه و حتی بالاتر، یک ادراکه. امیده سیروس در رشد و سلامت باشه همواره، گرچه سیروس فیلم می بینه همیشه ولی دامنه را فلیم نبینه همآره. و دامنه بازم خواهانه که سیروس در گپ و گفت ها بازم باشه ولی به حد و به اندازه و در قد و قواره.

 سیروس رجبی دارابی اینه که هست فامیل دامنه. عید 1394 منزل شان. عکاس هم: دامنه

جمعه ٢۳ بهمن ۱۳٩٤ ، ٧:٥٥ ‎ق.ظ

پست 1722 : به قلم حجت الاسلام سیدحسین شفیعی دارابی 75 : "قم، حوزة علمیه، سیّد حسین شفیعی دارابی (ساعت 15/ 1 شب جمعه، 23/ بهمن 1394ش-سوّم جمادی الأولی 1437ق). موضوع: در پرتو آغاز سی و هشتمین طلوع فجر پیروزی انقلاب اسلامی ایران. بنام پروردگار بصیر و دوستدار اهل بصیرت. پروردگارا تو را شاکر و سپاسگزاریم که توفیقمان دادی تا شاهد طلوع سی و هشتمین فجر پیروزی انقلاب اسلامی ایران عزیز باشیم، و در کنار اقشار مختلف در سراسر ایران اسلامی در راهپیمائی با شکوه روز 22 بهمن ماه حضور یا بیم، و با مشت گره کرده و با سردادن شعارهائی  آمیخته با عشق و شوری وصف نا شدنی، و آراستة با منطق و استدلال، و همراه با عزمی راسخ و روحیه ای شاداب و سرزنده، به تکریم از این روز بزرگ و حماسه ای جاوید به پردازیم. در پر تو حضور چشمگیر مردم بزرگوار ایران اسلامی در سراسر مملکت عزیز مان در این راهپیمائی، گفتنیهای فراوانی وجود دارد؛ امّا اینجانب به صورت گلچینی، به ذکر چهار نکته بسنده می نمایم: بقیه در ادامه ی مطلب


ادامۀ مطلب
جمعه ٢۳ بهمن ۱۳٩٤ ، ٧:۱٠ ‎ق.ظ

پست 1721

به قلم حجت الاسلام شیخ مالک رجبی دارابی 16 :" سلا م علیکم :جناب اقای طا لبی مسا ئلی را  که تقدیم  شما  وعموم مرد م وخوانندگان میکنم مورد سؤال اکثرمردم وعموم جوانا ن است واز طرفی هم فردا جمعه هست از این جهت د ر نشر ان تسر یع فرما.

 آیا شرکت در نماز جمعه واجب هست؟ نماز جمعه عبادتی است همچون نمازهای دیگر که در ظهر روز جمعه با شرایطی خاص انجام میشود و در فضیلت این نماز همین بس که سوره ای در قرآن به این نام آمده و درآنجا صریحاً مؤمنان را به حضور در نماز جمعه دعوت فرموده است و درآن آیه آمده است: هنگامی که صدای مؤذن بلند شد و دعوت به نماز شدی معامله و تجارت را رها ساز و برای انجام فریضه الهی حاضر شو، که از همه چیز برای شما بهتر است، (مراد از ذکر در ایه، به اتفاق مفسران نماز جمعه است) و نیز در روایت آمده که: بقیه در ادامه ی مطلب


ادامۀ مطلب
جمعه ٢۳ بهمن ۱۳٩٤ ، ٧:٠٥ ‎ق.ظ

پست 1720

به نوشته ی " یه دوست " : ( دامنه: به نام خدا. این متنی ست واصله به دامنه خطاب به جناب تنسر در باره ی پست شماره ی 1705 با عنوان " زنان دارابکلا در تلاش معاش" بعنی اینجا .  ضمن سلام به فرستنده ی این متن که نام مستعاری خود را " یه دوست " گذاشت، با هم می خوانیم: )

"سلام. خیلی خیلی ممنون از متن بسیار تأثیر گذار  شما دوست گرامی. این حقیقت زندگی زن روستایی ست. ولی نوع برخورد استثمارگونه به دلیل جبر زندگی بسیار دردآورو بجا بود. هیچ کاری نمی شود کرد جز بالابردن آگاهی خودشان. با یکی از همین زنان که یکی از مادران و خواهران ما بود صحبت می کردم سر دستمرد. میگفت:۱۶هزار تومان مزد می دهند! (البته اول ۱۸هزار تومان می دادند!)  ۲هزار تومان حق سرکارگری می گیرند.  گفتم:خب... چقدر کرایه می گیرند؟ گفت:۶هزارتومان! گفتم:غذا بهتون میدن؟ گفت:نه، خودمون از خونه می بریم!! گفتم: به نظرتون روزانه کمترین هزینه ی غذایی که برای صبحونه و ناهارتون میشه از ۴هزار تومان کمتر میشه؟ گفت: بیشتر میشه، کمتر نمیشه! گفتم:خب... فکر کنید دارین چیکار می کنید؟برای کی دارید چیکار می کنید؟مانده کاری که انجام میدهد چقدر میشه؟ کی این وسط سود میبره؟ آیا نوع برخوردی که با شما میشه ارزش رو داره که برای این چندرغاز بجنگی؟ آیا ارزش کاری که در طول روز انجام میدی شاید هم بیشتر از حد کاری که هر شهروند باید انجام بده، همینه؟ روی یکی از اصلی ترین موضوعاتی از جامعه دست گذاشتین که خیلی ها بی تفاوت از کنارش رد شده اند و هنوز هم هیچ ارزشی براش قائل نیستند. باز هم تأکید میکنم: فقط خودشون باید بیدار بشن، بلند بشن، و برای حقشون بجنگند و بگیرند."

پنجشنبه ٢٢ بهمن ۱۳٩٤ ، ٩:۳۳ ‎ب.ظ

پست 1717

به قلم تنسر 88 : "به نام حضرت حق،خداوند یکتا. درود و سلام جناب دامنه و دامنه خوانان گرامی. ضمن تبریک به ملت غیور ایرانیان به مناسبت ایام طلوع فجروپیروزی مردم برای یک حکومت دموکراسی اسلامی. تبریک به مردمی که تحول جهانی خلق نموده اند و توانستند با دست خالی اما با سلاح ایمان و وحدت ،قدرت ژاندارمی منطقه را خانه نشین نمایند،  ممنون و سپاسگزاریم از جناب دامنه که در 8 بند از خواسته هایی که می خواستیم و ناخواسته هایی که اصلا نمی خواستیم را، با قلم و قلبش، به زیبایی به تصویر کشیدند.( دامنه: به نام خدا. منظور جناب تنسر پست 1716 با عنوان "چه می خواستیم چه نمی خواستیم" دامنه است؛ یعنیاینجا ) اما چند تا از خواسته هایی که وارونه به مردم تحمیل شده را میگویم:

1- خواستیم دروغ و دروغگوی نداشته باشیم ولی متاسفانه راستگویی هم جایش را با دروغ عوض نموده ودیکر راستگویی که مظهر انسانی و دینی است، برای برخی بی مفهوم شده است. بقیه در ادامه مطلب


ادامۀ مطلب
پنجشنبه ٢٢ بهمن ۱۳٩٤ ، ٧:٥٥ ‎ق.ظ

پست 1716

به قلم دامنه : به نام خدا. فردا 22 بهمن 1394 است. چه می خواستیم و چه نمی خواستیم؟  خیلی چیزها می خواستیم و خیلی چیزها هم نمی خواستیم. دامنه در این عنوان چند چیز را بر اساس یافته های اعتقادی و سیاسی اش برمی شمارد:

می خواستیم شاه و فساد و ستم هر سه از ایران از بین برود. و نمی خواستیم ایران و ایرانی تحت این مثلث شُوم، در پس افتادگی و بردگی طیِ طریق کند.

می خواستیم مردم اگر خواستند آزادانه بتوانند هم بر حاکمان سوال برَند و هم از حاکمان، به مشق و مشیء علوی حقّ خویش بستانند. و نمی خواستیم رژیم شاه بر ما به شیوه ی ارباب و رعیتی حکمرانی کند تا مَجد و عظمت مردم ایران را لگدکوب هوس ها و بلندپروازی های خود کند.

می خواستیم اسلام به سیره ی نبوی و علوی بر جان ما جاری شود. و نمی خواستیم اسلام بزَک کرده و متحجّر شده به دست ظاهرگرایانِ دین به دنیا فروش، بر ما مُستولی گردد و نمی گردد.

می خواستیم هر کشوری اگر بر ما زور گفت، زورش را با مقاومت و نهی و نفی درهم بکوبیم. و نمی خواستیم مثل شاه شعار ژاندارمی منطقه ای دهیم ولی با ظلمِ ظالمین منطقه ای و جهانی همدست و همداستان شویم.

می خواستیم روحانیت مبارز آگاه که جلودار نهضت اسلامی مردمی مان بودند پس از نبرد با طاغوت، همواره پیشتاز و پشقراول بمانند. و نمی خواستیم در روحانیت آنچنان شقاقی بیفتد که زودتر از مردم عادی دچار چنددستگی گردند و آفات هشداری شهید مطهری در آنان نمودِ خطرناکی پیدا بکند و بقای انقلاب و جامعه را خدای ناکرده فشل کند.

می خواستیم هیچ کس از نام انقلاب نان نخورد و میراثخوار نشود. و نمی خواستیم حکومت فقط نام عوض کند ولی برخی از کسان و ایل و تبارشان مثل دوره ی شاه شبکه ی هزارفامیلی از نوع پست مدرن پدید آورند.

می خواستیم شاهزاده و شاهزاده ها بر ملّت مانور فخر و نیابت سلطنت ندهند و امتیازات قدرت و اقتصاد را تاراج نکنند. و نمی خواستیم معادل آن آقازاده های بدتر از شاهزاده ها بر گُرده ی ملت و انقلاب سوار شوند و مُفت و رها شده، سواری بخورند.

می خواستیم سیاست و دیانت را با هم به پیش ببریم و در مقابل تفکر خطرناک انجمن حجتیه، مبارزات را تا پیروزی بر شاه با نثار خون شهدای ایثارگر ادامه دهیم و نظام را به امامت امام زمان (عج) بسپُاریم و تا زمان ظهورش دل و جان را آزادانه به ولایت فقیه عادل و آگاه و شجاع بدهیم تا  عِماد در سیاست و مدیریت کشور و نگاهبان حقوق مردم از دستبُرد متجاوزان در دو بُعد داخلی و خارجی باشد. و نمی خواستیم سیاست زده و سباست گریز باشیم؛ زیرا ما پیرو فرهنگ محرّم و قیام عاشورا و مقاومت کربلا و رونده ی راه امام حسین (ع) بوده و هستیم و تن به ذلّت و خفّت و خُفتگی و خفقان نمی دهیم.

شاه، مظهر فرعونیت و تباهی و یکه تازی

امام خمینی رهبر کبیر و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران

پنجشنبه ٢٢ بهمن ۱۳٩٤ ، ٧:٠٥ ‎ق.ظ

پست 1715 : به قلم حجت الاسلام سیدحسین شفیعی دارابی 74 : "قم، حوزة علمیه، سیّد حسین شفیعی دارابی (ساعت 1 بامداد شب پنجشنبه، 22/ بهمن 1394ش = 29 ربیع الثّانی 1437ق). در پرتو طلوع سی و هفتمین دهة مبارکة فجر انقلاب اسلامی ایران (10). بازخوانی نمودهائی از «شکر نعمت 22 بهمن 57» در کلام امام (ره)بنام پروردگار بصیر و دوستدار اهل بصیرت. قبل از هرسخنی، فرارسیدن  شب و روز 22 بهمن سال جاری که یاد آور نزول مائدة آسمانی پیروزی بر ملّت شریف ایران اسلامی و نوید بخش طلوع سی و هشتمین بهار آزادی است را به همة اقشار جامعه؛ به ویژه به هم محلّیهای عزیز دارابکلائیم؛ و به طور أخصّ به خوانندگان ارجمند این سلسله از نوشته هایم، تهنیت عرض می کنم؛ بقیه در ادامه مطلب


ادامۀ مطلب
پنجشنبه ٢٢ بهمن ۱۳٩٤ ، ٦:٠٥ ‎ق.ظ

پست 1713

به قلم حجت الاسلام شیخ مالک رجبی دارابی 15 : "بمناسبت دهه فجر و22بهمن تفسیر سوره مبارکه ای فجروپیامدهای انقلاب. برگرفته شده ازبیانات استاد ارجمندحضرت حجة الاسلام حاج محسن قرائتی.بسم اللّه الّرحمن الّرحیم. انسان باید همواره به یاد نعمت‌های خدا باشد. فراموش نکنیم که ما از غارت به ایثار رسیدیم. نفت و بیت المال ما غارت می‌شد. حالا مردم ما دارند ایثار می‌کنند. از غارت، به خاطرانقلاب، به ایثار رسیدیم. از تفرقه به وحدت رسیدیم و یکی شدیم. از جهل به علم رسیدیم. کتاب‌های دانشگاه را ببینید، پربارتر شده است. بعد از انقلاب تیراژ انتشارات خیلی بیش‌تر شده است. از تکیه بر نژاد به تکیه بر تقوی رسیدیم. ایران چهار راه توریست‌ها بود، آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها به اصفهان و شیراز و تهران برای گردش می‌آمدند ولی الآن مهمان‌های دهه‌ی فجر چه کسانی هستند و چه می‌گویند؟ یکی از علمای بزرگ در دهه فجر به این جا آمده و در سخنرانی خود گفته است، ایران چهار راه انقلابیون کره‌ی زمین شده است. عیاش‌ها به این جا می‌آمدند و عیاشی می‌کردند. الآن انقلابیون به این جا می‌آیند و خط می‌گیرند. درخدمت آقای رئیس جمهور که به خارج رفتیم، امام جمعه‌ی تانزانیا جمله‌ای گفت. من از این جمله خیلی لذت بردم و این جمله را نوشتم. می‌گفت: بقیه در ادامه ی مطلب

 

ادامۀ مطلب
چهارشنبه ٢۱ بهمن ۱۳٩٤ ، ٧:٠۱ ‎ب.ظ

پست 1712 : به قلم حجت الاسلام سیدحسین شفیعی دارابی 73 : ( دامنه : به نام خدا. دوست فاضل، ارجمند و گرانقدرم استاد محترم حوزه و دانشگاه جناب حجت الاسلام والمسلمین سیدحسین شفیعی دارابی سلام علیکم. متن کامل شما مطابق رسم و نظم و دقّت همیشگی تان در بامداد چهارشنبه 21 بهمن 1394 به تلگرام دامنه واصل شد و صبح علی الطّلوع آن را باز نمودم و در ذیل همان صفحه ی تلگرام تان پاسخی کوتاه به جناب عالی نوشتم و به جایی بیرون از منزل رهسپار شدم و اینک در ساعت 11 و نیم صبح همین روز پس از مراجعت به منزل، به انتشار آن مشغول شدم. خواستم گفته باشم دامنه این متن شما را با سانسور منعکس می کند زیرا دامنه همچنان طی عهد اخلاقی خویش، مثل همیشه اش، نمی خواهد مسائل غیرمرتیط با دامنه را از جمله مخاطبَین مذکور متن تان را در فضای دامنه ورود دهد. دامنه خوانان هم اگر چنانچه متن غیرسانسور شده ی شما را می خواهند تعقیب کنند، حتما به وبلاگ جناب قلّه که نزد دامنه بسیار گرامی و ارزشمندند و در کار خود خیلی هم شوق و عقاید راسخ دارند، رجوع می کنند. در اینجا . با اعتذار جناب بزرگوار. )

"قم، حوزة علمیه، سیّد حسین شفیعی دارابی (ساعت 45/ 1 بامداد چهارشنبه، 21/ بهمن 1394ش = اوّل جمادی الأولی 1437ق). ( سانسور شده توسط دامنه ). بنام پروردگار بصیر و دوستدار اهل بصیرت. همة دوستان عزیز مؤمن به انقلاب و رهروان صدیق راه امام و رهبری؛ به ویژه ( سانسور شده توسط دامنه  ) سلام علیکم؛ امّیدوارم همگان صحیح و سالم و تندرست باشیم؛ تا از توفیق حضور در راهپیمائی 22 بهمنی که در پیش رویمان قرار دارد محروم نمانیم. طلوع اوّلین شب از ماه پرفضیلت جمادی الأولی بر همة شما خوبان مبارک باد. خوانندگان ارجمند، جهت کسب آمادگی لازم برای داوری پایان نامه ای با عنوان «خلود در سرای آخرت از دیدگاه قرآن» در جلسة دفاعیّة روز چهارشنبه 21/ 11/ 1394ش، عصر امروز (سه شنبه 20/ 11/ 94ش) از رفتن به دانشگاه مجازی المصطفی (صلوات الله علیه و آله) چشم پوشیدم، و ناچارا در منزل ماندم، و به مطالعة دقیق محتوای آن پرداختم؛ آرزویم این است که لحظه لحظة زندگیمان درجهت کسب عوامل مؤثّر در خلود در بهشت و دور شدن از عوامل مؤثّر در خلود در جهنّم سپری گردد. ان شاء الله. حدود ساعت 30/ 9 شب  بود که مطالعه و ثبت نقاط ضعف و مثبت موجود در این پایان نامه به پایان رسید؛ به رسم همیشگی، ابتداء به وبلاگ «دامنه» و سپس به وبلاگ «دارابکلا قلّة بصیرت» سر زدم؛ در مراجعة به وبلاگ دوّم، با نوشتة ( سانسور شده توسط دامنه ) در قالب کامنتی نسبتا مفصّل مواجه شدم؛ با مطالعة آن، هم آگاهیم نسبت به کیش شخصیّیتی جناب ایشان و هم نسبت به بخشی دیگر از نوشتة ایشان که آقا ابراهیم بر اساس سیاست اعلام شده اش از نشر آن ها در «دامنه» امتناع ورزیده بود افزوده گشت؛ چون دیدم جناب ایشان، در قالب تقاضا (یا توصیه و یا پیشنهاد و یا هر قالبی که خود می پسندد) نوشت : «متن کامل مطالب بنده در (  سانسور شده ی مفصّل توسط دامنه ) در ادامه لازم میدانم سخنی نه از سر نقد، بلکه در راستای عمل به فراز کوتاه قرآنی «وَتَواصَوْا بِالْحَقِّ» با ( سانسور شده توسط دامنه ) در میان بگذارم: بقیه در ادامه ی مطلب


ادامۀ مطلب
چهارشنبه ٢۱ بهمن ۱۳٩٤ ، ۱۱:٤۱ ‎ق.ظ

پست 1711 : به سُرایش حجت الاسلام شفیعی مازندرانی 35 : "روز امتحان بزرگ. عید پیروز بیست دو بهمن مبارک باد. 21/11/94

بیست و دو بهمن عیار انقلاب است
یوم الله پیروز یار انقلاب است
از خانه بیرون شو در این روز بهاور
بنگر گل افشان، برگ و بار انقلاب است
همواره این عید گران را پاس می دار
تکبیر گو، وین پاسدار انقلاب است
یاد امام پیر ما سر زنده تر باد
او ناظر ما از مدار انقلاب است
بشنو ز من این گفته دل آشنا را
دلدار غایب شهریار انقلاب است
هر کوی و برزن بین که امت پشت در پشت
پروانه دل بیقرار انقلاب است
هر لحظه ای بهرت عبادت می نویسند
آری عبادت از تبار انقلاب است
سه‌شنبه ٢٠ بهمن ۱۳٩٤ ، ۱٠:٢٢ ‎ب.ظ

پست 1710

به قلم حجت الاسلام شیخ مالک رجبی دارابی 14 : "آداب سلام کردن در اسلام. سلام، اولین کلمه احترام‌آمیز در برخوردهای اجتماعی است که هیچ زحمت و دردسری برای گوینده آن ندارد، ولی آثار ارزشمند فراوانی دارد. چه بسیار دوستی‌های ارزنده و گران‌بهایی که در پرتو سلام آغاز شده است و چه بسیار دشمنی‌هایی که با سلام گفتن از بین رفته است. در آداب اسلامی، سلام به اندازه‌ای اهمیت دارد که رسول خدا صلی الله علیه و آله می‌فرماید: "مَنْ بدأ بالکلامِ قَبْلَ السّلامِ فَلاتُجیبُوهُ؛ به کسی که بدون ادای سلام، لب به سخن گشود، جواب ندهید". با این حال، سلام کردن آدابی دارد که رعایت آن، آثارش را بیشتر می‌کند. بقیه در ادامه ی مطلب


ادامۀ مطلب
سه‌شنبه ٢٠ بهمن ۱۳٩٤ ، ۱٠:۱٧ ‎ب.ظ

پست 1708

به نوشته ی جناب اعلا : ( دامنه : به نام خدا. این متن دیشب به دامنه واصل شده است از طرف شخصی به اسم مستعار " اعلا " در جواب مدعیّات جناب " نخلها ایستاده میمیرند" در باره ی قتل و قاتل مندرج در پست 1702 که دامنه نیز پاسخ وی را در آن پست در چهار بند داده است. با هم می خوانیم مطلب جناب اعلا را : )

"سلام جناب دامنه. جناب نخل ایستاده...، ظاهرا" از عمق فاجعه که توسط دوستانش رقم خورده به کلی بی خبره یا به لی خبری می زند ،دست درازی به ناموس مردم و  غارت اموال شخصی و کشتن این بانو محترمه و انهم به طرز حیوان صفتانه و رها کردن جنازه در جنگل به مدت 15 روز و یتیم کردن فرزند دوماهه وداغدار کردن پدر و مادر زحمتکش و همچنین ناامنی در جامعه و غیره..... درمورد قاتل بودن یا نبودن شخص معدوم شده بایستی به استحضار برسانم این شخص در بازجویی های اولیه و همچنین در بازجویی تخصصی و همچنین بازسازی صحنه جرم که به صورت انفرادی انجام شده کلیه مطالب ارائه شده از قاتل و معاونش یکی بود، بقیه در ادامه ی مطلب


ادامۀ مطلب
سه‌شنبه ٢٠ بهمن ۱۳٩٤ ، ۱٠:۳٩ ‎ق.ظ

پست 1707 : به قلم حجت الاسلام سیدحسین شفیعی دارابی 72 : " قم، حوزة علمیه، سیّد حسین شفیعی دارابی (ساعت 3 بامداد سه شنبه، 20/ بهمن 1394ش = 29 ربیع الثّانی 1437ق). در پرتو طلوع سی و هفتمین دهة مبارکة فجر انقلاب اسلامی ایران (99). واکاوی راز و رمز مؤفقیّت  نهضت امام خمینی (قسمت سوّم). بنام پروردگار بصیر و دوستدار اهل بصیرت. دوستان عزیز و خوانندگان ارجمند سلام علیکم. در بخش سوّم از مجموعة «در پرتو طلوع سی و هفتمین دهة مبارکة فجر انقلاب اسلامی ایران»، به صورت فشرده از ضرورت «واکاوی راز و رمز مؤفقیّت نهضت امام خمینی» (ره) سخن گفتم؛ در بخش چهارم از همین مجموعة، از مسئلة «صبغة الهی نهضت» به عنوان یکی از مهمترین راز و رمز های مؤثّر در پیروزی حماسة جاوید معمار کبیر انقلاب اسلامی یاد نمودم؛ اکنون در پرتو این نوشته، به تبیین دوّمین عامل صاحب تأثیر در حوزة مورد بحث؛ تحت عنوان «عنایت خاصّة امام زمان علیه السّلام» می پردازم. بقیه در ادامه ی مطلب


ادامۀ مطلب
سه‌شنبه ٢٠ بهمن ۱۳٩٤ ، ۱٠:۳۳ ‎ق.ظ

پست 1706 : به قلم دامنه : به نام خدا. این متنی دردمندانه از دامنه است که ( با خواندن پست خیلی دردناک و بجا و قابل تقدیر و تحسین برانگیز جناب تنسر در شماره ی 1705 ) دلش به درد آمده و آه از نهادش برخاسته. حالا با آن آه و سوته می نویسم تا دردهای خفته را کمی التیام بخشم.

نمی دانم چرا برخی ها اینطوری شده اند: تا بلده به زن هی فرته فرته فرمان می ده. حتی حال نداره یک لیوان آب را خودش برداره و قورتش بده و کوفت شکمش کنه. قونجولوک می زنه مثل ارباب های عهد فتحعلی شاه قاجار دایم زن را فله و کُلفت و فرمون شوی خود می کنه. کی گفته زن نوکره!؟ ها؟ زن آسایش ساز آسایشگاه منزله. زن رامشگر آرامگاه خونه زندگیه. زن سرسرای زینت داخلیه. زن کانون ماوای دله. زن مخزن اسرار فلبه و زن اصرار ادامه ی حیاته.

حالا او را کنیز گیر آوردی و مثل عصر بردگی رِم می کشی!؟ از جوراب و مسواک و رخت چرک و زیرپوش لاش و لوش شده ی به گند آمده گرفته تا هیمه ی بخاری و کپسول گاز و لوه لاقولی خونه را هی باید برایت تر و تازه و آماده و لقمه به دهن کنه!؟ مگه زبان دامنه لال بشه، او را چولاغ گیر آوردی و زبان بسته و لالمونی که هی دم به دم بارش می کنی و چخچخ گیر کارهایت می سازی!؟

موقع عشق و عاشقی که بوده هی براش رُمان هیجان ساز می ساختی و قومپوز در می کردی و باد و بروت می نمودی. گروه خون که رفتی جان و قلب و پی و ریه و هر چه وجودت بوده و در جیبت جرینگ مرینگ می کرده، هدیه ی ناز و کرشمه اش می کردی، حالا که می خوایی زندگی کنی، زن را به مُردگی و بردگی می کشی!؟ و حتی یک بار کسرته آستین پیرهنته خودت اتو بکشی و شونه ی موهاته خودت لیز و روب کنی؟

اینه رسم و رسوم مردانگی؟ زن را، اگر زن بخواهی، در کهکشان قلب مهربانش می چرخی؛ نه این که او را تا جون و نفس داره به صدها کار ریز و درشت بکشی و هلاک مونده اش سازی و رمق از تن و روحش بکَنی و شب و روزش را با امر و نهی های پی در پی، پر از تشویش و ترکُنش کنی و جای جای جسمش را از فرط کار و بیغار گیز گیز بیاری و خون از رگش بپّرانی. اگه بشه می گه بازم دامنه در ادامه.

زن که به قول شهیدمطهری جلوه ی نازه و مرد اسیر نیاز؛ اینگونه باید تقلّا کنه!؟

دوشنبه ۱٩ بهمن ۱۳٩٤ ، ۸:۳٤ ‎ب.ظ

پست 1705 : به قلم تنسر 87 : "به نام حضرت حق،خداوند یکتا. با درود و سلام جناب دامنه و دامنه خوانان گرامی. در باشگاه اندیشه ورزی دامنه امروزه تنوری از جنس حق و ناحقی و بصیرت و بصیرت اندیشی ست،گرمایی برای خود دارد. از جنس ترور، آنهم از جنس ترورشخصیت، ناسپاسی، آنهم از جنس مردانیکه پایه گذار این انقلاب بودند و گرد وخاک خورده ناملایمات طاغوت.در این نوع مقولات داخل نمی شوم، چونکه کسانی به ناحق حرف می زنند، حقایق را می دانند ولی به خود وانمود مکنند که کتمان حقایق کنند و یا اینکه این نوع بینش سرچشمه جایی است که قرارگاه چنین اندیشه ای در درون طیف خویش می باشد و دیگر دلیل تنسر اصلا سیاسی و میاسی و حتی پیاسی نمی باشد.و در این اینجا از یک درد جامعه خود، یعنی دارابکلا،با قلم خویش بنگارم که بعد 37 سال، عدالتی که یکی از مبرم ترین ها برای انقلاب شدن بود،محقق نگشته. بقیه در ادامه ی مطلب

یک زن مازندرانی با پوشش عالی و چکمه به پا در حال کار پرمشقّت


ادامۀ مطلب
دوشنبه ۱٩ بهمن ۱۳٩٤ ، ٢:۱٥ ‎ب.ظ

پست 1703

به قلم حجت الاسلام سیدحسین شفیعی دارابی 71 : "نمادی از همدلی و همزبانی در عرصة نقد و نظر. بنام پروردگار بصیر و دوستدار اهل بصیرت. خوانندگان عزیز و ارجمند نوشته هایم چه در «دامنه» و چه در «دارابکلا قلّة بصیرت» سلام علیکم. خدارا شاکرم که با تداوم اعطاء نعمت والای «حیات»، توفیق داد تا همچون شما بزرگواران و همة مؤمنان به امام و رهبری، وارد هشتمین شب از سی و هفتمین شب از دهه مبارکة فجر انقلاب اسلامی شوم، و به تداوم فعّالیت های نوشتاریم روی آرم؛ امّا قبل از آغاز این تلاش، توفیق داشتم تا در راه بازگشت از دانشگاه مجازی، و در معیّت برادر فرهیخته و بزرگوارم، استاد شفیعی مازندرانی؛ و دو فاضل ارجمند، حجج اسلام، آقایان: نجفی و مهاجری، در منزل روحانی فاضل و ستودنی دارابکلائی مقیم قم؛ یعنی حجه الإسلام والمسلمین جناب آقای حاج سیّد جواد شفیعی دارابی حضور یابم، و از آن بزرگوار (که سمت استادی بر اینجانب دارد؛ چه آنکه فراگیری بخشی از کتاب فقهی مشهور شیعی شرح لمعه را از محضر وی بهره بردم) عیادت نمائیم، و برای بهبود وضعیّت جسمی ایشان و رفع نقاهت پس از جرّاحی سخت، دعا نمائیم؛ پس از آن به منزل بازگشته، و همچون شبهای پیشین و قبل از هر اقدام نوشتاری، ابتدا به سراغ وبلاگ ارجمند «دامنه» و سپس به سراغ «دارابکلا قلّة بصیرت» رفتم؛ دیدم خوشبختانه حجم مطالب بارگذاری شده در صفحات این دو وبلاگ، به مراتب بیش از بقیّة شبها (؛ دست کم نسبت به نوشته های اینجانب) بوده است؛ ابتداء سعی کردم با دقّت، همة آن ها را مطالعه نمایم و بهرة لازم بگیرم؛ از همة این عزیزان  بقیه ی متن و پاسخ دامنه در ادامه ی مطلب


ادامۀ مطلب
دوشنبه ۱٩ بهمن ۱۳٩٤ ، ۸:٤٦ ‎ق.ظ

پست 1702 : به نوشته یک کامنت گذار : ( دامنه : به نام خدا. متن زیر نوشته ی یک کامنت گذار محترمی ست به اسم مستعار "نخل ها ایستاده میمیرند" که در 8 بهمن 1394 در زیر پست 1600 با عنوان "عذاب آخرت قاتل" نوشته ی حجت الاسلام والمسلمین سیدحسین شفیعی. اینجا . اینک پس از صدور آن اطلاعیه ی 8 بهمن دامنه اینجا به لحاظاتی فقط بخشی از متن این کامنت گذار و پاسخ دامنه در ادامه می آید: ) بقیه در ادامه ی مطلب


ادامۀ مطلب
دوشنبه ۱٩ بهمن ۱۳٩٤ ، ۸:٤٠ ‎ق.ظ

پست 1701

به قلم حجت الاسلام شیخ مالک رجبی دارابی 14 : "چگونه برای نماز صبح بیدار شویم؟ سؤال:  چه کار کنیم که قبل از نماز صبح و یا صبح زود بیدار شویم و خواب نمانیم؟ جواب:  برای سحرخیزی راههای مختلفی ذکر شده است که به بعضی از آنها اشاره می شود: وضو گرفتن در موقع خواب اگرچه بهتر است انسان همیشه با وضو باشد همانطوری که رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود:«کسی که در حال وضو بمیرد پاداش شهید را دارد.» «وسایل: ج 1, ص 269 و به روایات بقیه در ادامه ی مطلب


ادامۀ مطلب
دوشنبه ۱٩ بهمن ۱۳٩٤ ، ۸:۳٧ ‎ق.ظ

پست 1700 : به قلم دامنه : به نام خدا. وبلاگ بسیار فعال و دوست داشتنی و دیدنی و قابل تحسین قله ی بصیرت دارابکلا امروز تا این ساعت، چهار پست مجزّا و قابل تامّل گذاشت برای دامنه. با عناوین "استفهام انکاری": اینجا . "طوفان یا سونامی دامنه": اینجا . "تلنگری برای جناب دامنه": اینجا . "پاسخ دامنه به جناب حجت الاسلام سیدحسین شفیعی": اینجا . دامنه ضمن  سلام و سپاس بی حد و خوشحالی مساعد از این همه حضور فعالانه ی قله ی بصیرت در طوفان فکری دامنه و دامنه خوانان؛ به هر چهار پست پاسخی موجَز می دهد:

1- جناب قله در پست "پاسخ دامنه..." بر دامنه عیب متعجَّب بُرده که چرا هاشمی رفسنجانی را تنزیه می کند. دامنه جواب می دهد نه چنین نیست جناب قله. سخن دامنه این بوده چرا جناب  حجت الاسلام سیدحسین شفیعی دارابی، به خاطر یک اظهار نظر آزادانه و البته تکان دهنده ی آیت الله هاشمی رفسنجانی، آن گونه نوشته. و الّا هیچ سیاستمداری مستحق تنزیه نیست چرا که کارکردهای آنها برگه هایی از تاریخ است چه خوب و چه بد. تنزیه سازی شایسته ی کسانی ست که افراد را مقدس و نهادها را مقدس تر و فراتر و باکرامت تر از بشر می سازند.

2- در همان پست در کامنتی آمده است: "دامنه فردی با گرایش چپ تندرو که وانمود کننده به اعندال است. البته برخی مواقع خود کنترلی دارد که هنر فکری و آموزشی اوست." و جناب قله به آن کامنت گذار محترم و گرامی پاسخ نوشته: "ولی من یه فکر دیگه ای دارم. شاید این رفتارها از روی ناراحتی و عدم تایید صلاحیت یکی از دوستان ایشان که چندی پیش در دامنه تبلیغات اوشونو میکردند، باشد..." دامنه جواب می دهد نه بازم این طور نیست. یک چپ افراطی آیا با طیب خاطر با دهن روزه می رود بیت رهبر معظم انقلاب، نماز ظهر و عصر را به اقتداء می خواند؟ دامنه به یقین این نیست که جناب کامنت گذار بزرگوار می گوید. نیز آن هم نیست که جناب قله در پاسخ، تحلیل ذهنش ساخته است. مهم برای دامنه گرامی داشتِ روح حرّیتِ فکری و گرایش عقلانی و وحیانی به همه ی پدیده هاست. نقد دامنه به چپ بسی بیش از نقدش به راست است.

3- جناب قله در پست "تلنگری به دامنه..." بحث انتساب به خاندان امام خمینی را طرح کرده و به نقل از مرکز اسناد انقلاب اسلامی (وابسته به حجت الاسلام روح الله حسینیان) به دامنه تلنگری انداخته که به این قضیه فریفته شده. دامنه جواب می دهد نه این هم به دامنه نمی  چسبد چرا که دایم گفته است مشکل مخالفان آیت الله سیدحسن خمینی، نه بحث اجتهاد و آزمون و انتساب به نسل امام روح الله خمینی ست، بلکه فقط ترس و واهمه از گرایش مستقلانه ی سیاسی و دینی اوست و ارتقای جایگاه های رسمی او.

4- جناب قله در پست "طوفان و سونامی..." هم به نقد متن یک دامنه خوان پرداخته که دامنه جواب می دهد به حکم اصول 155 گانه ی باشگاه آزاداندیشی دامنه، آن را منعکس ساخته.  طوفان دامنه هم از نوع فکری و اندیشه ای ست که نه فقط دامنه که خیلی ها در آن حیّ و حاضرند از جمله خود جناب قلّه. پس سونامی بر دامنه صدق نمی کند که موجی ست مرتفع و برخاسته از زلزله ای پُر ریشتر و ویرانگر از سطح دریا به ساحل و کرانه، آری جناب قله.

5- اما جواب دامنه به جناب قله در پست استفهام انکاری که یا خود نوشته و یا انتشارش داده،  اینه که جناب قله یا قله نویس خوش ذوق و زبَردست، به همه ی مفهوم استفهام انکاری و نیز استفهام تاکیدی نپرداخته زیرا در استفهام انکاری علاوه بر تکذیب و نفی، این چند تا هم بروز دارد و یا مستتر است در آن: توبیخ، تنبیه، خلق شگفتی و سُخره گیری. کمی هم علم معانی بیان هم بخواند جناب قله خوبه. از درس های مقدماتی حوزه است آری قله و نیز قله نویس!

در پایان تاکید کند دامنه که محبت ورزی و گرامی خواهی دامنه بر قله ی بصیرت نه از سر صورت که از ورای سیرت و هویت است و شادمانی دارد به وجود چنین قله و قله نویسان زیرک و بابصیرت. آفتابی نیست قله، ولی دامنه ماورای قله را به عینه می بیند. پوزش و سپاس و مُلتمس دعا. قله از تَرس و نه از جُبن! عکسش! را نمی ذاره در قله. ولی دامنه ابایی نداره و جدید و قدیمش را می ذاره. اینم امروزه روز دامنه:

شال کلاهی شدیم ولی ولی؛ نه به دماغ زکام شدیم؛ نه در دماغ زوال. بهمن 1394

یکشنبه ۱۸ بهمن ۱۳٩٤ ، ٥:۳٢ ‎ب.ظ

پست 1699

به قلم آسید علی اصغر شفیعی 30 : "سلام. بحث در مورد موضوع هاشمی و سید حسن  خمینی بحث استقرایی و جانبی است. موضوعی که درآن مجادله نیست. روندی است که به باور واعتقاد من نسبت ندارد. بکارگیری کلماتی که تنش ایجاد می کند وبه شعور دیگران توجه ای نمی شود را قبول ندارم. به دکتر شفیعی احترام بسیار زیادی می کنم وباورش دارم. پاکی وصداقت، آزادگی ومروت ،ظرفیت وتحمل وصبر وتوانایی بالای علمی ایشان را باوردارم. وقدرت پاک زیستنش برایم خیلی قابل قبول است. همواره درمقایسه دیگران حتی هاشمی وسید حسن که اندرخلوت شان را نمی دانم من، دکترشفیعی را بیشتر اعتماد دارم وبرتر از آنان می دانم . همه دوستان من هم همین باور را دارند. روحانیون محترم دارابکلا همواره برای من دارای ارج وقدرت وپاکی بودند وهستند . چنانچه کلماتی بکار بردم که موجب ناراحتی دکتر را موجب شدم تقاضا دارم مرا ببخشند.حتی اگر نقد هم بکنم مخاطبم را قبول دارم."

پاسخ دامنه : به نام خدا. سلام. دامنه شاید بیش از همه، از قابلیت های علمی حجت الاسلام  والمسلمین سیدحسین شفیعی دارابی باخبر است. خطیبی ست مشهور که در جای جای ایران به منبر وعظ و خطابه برخاستند. همواره هم مورد ارادت و احترام مان بوده اند؛ فقط توقّعات مان از ایشان همیشه این بوده و هست و خواهد بود که این توانایی و ظرفیت های زیاد خویش را به وجه فراجناحی و مستقلانه صرف نشر دین و دینداری کنند و جان تشنه کامان را با معارف حوزوی سیراب سازند. اگر نقدی بر نقدهایش شده است، همگی با علم به این بوده که ایشان را پیشتاز این راه که طوفان فکری و بارش آزاداندیشی ست، دانسته اند. دو متن پیشین شان حاوی نکاتی بود که پاسخ می طلبید تا جایی که خود نیز خشنود شدند و رضامندانه تشکر هم نمودند. نکات ایضاحی اکنونت جناب آسید، کمک می کند به درک متقابل. من هم مانند تو آسید بزرگوار، از بکارگیری آن کلمات شان تعجب عحیبی کردم. ولی مهم همان ظرفیت بالایی ست که ایشان در طوفان فکری از خودشان بروز داده اند و یک درسی به همگان آموزاندند که فضای دامنه فضای گفت و شنودی ست. همه ی ما هم ممنونیم. در بحث و نقدهای جدی این تقابل ها و بگو و مگو ها امری محتوم و پذیرفته است. اصل آن است پس از بحث همه به هم محبت را از سرگیریم که دایم هم می گیریم و گرفته ایم. مثل مباحثه ی فضای صمیمانه ی طلبگی ست که سرانجامش صرف چایی و تبسّم و تفکر و آگاهی و آزادی و رضامندی.

یکشنبه ۱۸ بهمن ۱۳٩٤ ، ۱:۱٧ ‎ب.ظ

پست 1698

به قلم تنسر 86 : "سلام جناب دامنه. از دفاع جانانه از آیت الله هاشمی رفسنجانی و سیدحسن خمینی لذت بردم ،با توجه به گفته های افراطی و یک جانبه نگری جناب دکتر شفیعی، رخوت ذهنی گرفتم. انتظار بیشتر از این همه نبایستی از ایشان داشت چون جناب دکتر و همفکرانشان ،نیروی متحرک مکتب مصباح می باشند. اگر چه کهولت سن مطرح باشد، ضرورت پیدا می کند که یک سازمانی به نام سازمان سالمندان سیاسی افتتاح گردد. چونکه خیلی ها هستند که از سن حضرت نوح(ع) رکورد را شکستند. بنده در نوشته های قبلی که در دامنه اتنشار داده بودم، از جناب سید حسن خمینی و خود جناب آیت الله هاشمی رفسنجانی گفتنی ها را بیان داشتم. درود بدرود."

یکشنبه ۱۸ بهمن ۱۳٩٤ ، ٧:٠٥ ‎ق.ظ

پست 1697 : به قلم حجت الاسلام سیدحسین شفیعی دارابی 70 : " قم، حوزة علمیه، سیّد حسین شفیعی دارابی (ساعت 30/ 3 بامداد یکشنبه، 18/ بهمن 1394ش = 27 ربیع الثّانی 1437ق). در پرتو طلوع سی و هفتمین دهة مبارکة فجر انقلاب اسلامی ایران (7). جناب هاشمی رفسنجانی؛ ای کاش از قرآن و امام نیز می آموختی که «تمام ارزش، به نسَب نیست» (قسمت سوّم). بنام پروردگار بصیر و دوستدار اهل بصیرت. همة دوستان عزیز و مؤمن به نظام مقدّس جمهوری اسلامی ایران، و رهرو راه امام راحل و مقام معظّم رهبری (؛ به ویژه سه دوست دیر آشنا و منتقدان نوشته های اخیرم؛ آقا سیّد، آقا ابراهیم، و جناب نگاه)؛ سلام علیکم؛ بقیه ی متن و پاسخ دامنه در ادامه ی مطلب


ادامۀ مطلب
یکشنبه ۱۸ بهمن ۱۳٩٤ ، ٧:٠٢ ‎ق.ظ

پست 1696

به قلم جناب قله 2 : ( دامنه : به نام خدا. وبلاگ محترم و پرجنب و جوش قله بصیرت دارابکلا، ضمن انعکاس و انتشار متن کامل جوابیه ی دامنه به جناب حجت الاسلام والمسلمین سیدحسین شفیعی دارابی یعنی پست شماره ی 1693، به آن واکنشی این گونه نشان داد که با هم می خوانیم. دامنه ضمن سلام و سپاس از قله ی بصیرت به بندهای آن پاسخ خواهد داد. ان شاء الله تعالی : )

پاسخ دامنه به جناب حجت الاسلام دکتر سید حسین شفیعی. جناب دامنه در پست شماره ۱۶۹۳ مطلبی تحت عنوان جوابیه دامنه به آق سید حسین شفیعی به درخواست یار غار خود جناب سید علی اصغر شفیعی منتشر ساخته است. این پست حاوی نکاتی است که تقدیم حضور می گردد:

۱.ایشان چنان از مطالب علیه حاج آقا برآشفتند که عنان اختیار از کف دادند حتی حاضر نشدند احترام معمول برای روحانی محل خود را هم نگه دارند و عنوان پست خود را چنین انتخاب کردند:جوابیه دامنه به آق سید حسین شفیعی!
۲.پاسخ ها به حدی عجولانه انتخاب شد که روال منطقی آن دارای خدشه است که بهتر آن است پاسخ جناب دکتر را در صورت صلاحدید در آن موارد بخوانیم
۳. با اینکه دامنه ادعا می کند در برابر جناح ها خنثی عمل می کند اما در این پست هر خواننده ای متوجه می شود که دامنه چه خط و ربطی دارد
۴. دامنه در ابتدای پاسخش می خواهد تلویحا به خواننده تلقین کند که طرف پاسخ دامنه همان سیدی است که همیشه به وعظ و خطابه او اشکال می کند در حالی که جناب دکتر سید حسین شفیعی دارابی ثابت کرده اند در این یک سال و اند گذشته دائما در حال گفت و شنود است. پس نیازی نبود دامنه بگوید اینجا وعظ و خطابه نیست
۵. بر آشفتگی دامنه چنان بوده که جناب دکتر شفیعی را با عبارت و نیز، همطراز افراطیون و حسودان و مخالفین امام خمینی قرار دادند خوب است به شما گفته شود چرا شمای دامنه و نیز افراطیون چپی و نیز حسودان رهبری این طور چشم بسته از حاج آقا دفاع میکنید؟
۶. نمی دانیم چه اصراری دارید که این گپ سیاسی حاج آقا را تنزیه کنید حال آنکه هم حزبی های شما به این گپ پوپولیستی حاج آقا انتقاد دارند
به هر حال این عصبانیت شما در پاسخ، ما را به یاد دو سال پیش شما می اندازد. پس آرام پاسخ دهید و آرام جواب بشنوید." متن کامل پست قله ی بصیرت: اینجا
شنبه ۱٧ بهمن ۱۳٩٤ ، ٧:۳۳ ‎ب.ظ

پست 1695

به قلم یک دامنه خوان : "سلام بر دامنه وآسید حسین وهمه  دامنه خوانان. چند نکته درباره پست 1691 و 1686 جناب استاد ارجمند آسید حسین شفیعی. با این اوصاف که بنده نه اصول گرا و نه اصلاح طلبم بلکه دستوراتی را که خداوند در قران قرار داده را با تمام وجودم سعی می کنم انجام دهم.اینکه در این راه از نکیر و منکر نمره قبولی دریافت می کنم یا نه الله  اعلم،اگر هم قبول نشدم امید دارم به  بخشش خداوند منان و شفاعت چهارده معصومش و لا غیر. 1- جناب استاد شفیعی آورده اید که روزنامه های زنجیره ایی اصلاح طلب و مدافعان دولت مدعی اعتدال،و معدود روزنامه های منتقد دولت. نکته اول:جناب شفیعی این ملت همان ملت با هوش 40 سال قبل می باشند که به قول شما ها شاه دزد و ظالم و جنایتکار و مفسد را با هوشمندی در زباله دان تاریخ انداختند،بنابر این سعی نکنید که دیگران را در خواب ببینید و خود را باهوش. گویا فراموش کردید که دوران اعلامیه گذشته و الان این تکنولوژی و نانو تکنولوژیست که گویای همه امورات قرار دارد.نیت شما و امثال شما اینه که  اصلاح طلبی و اصلاحات را از بین ببرید تا چه رسد به روزنامه های بقول شما زنجیره ایی اصلاحات و ......هرچند در این راه موفق نبوده و نخواهید شد.نمونه با ( دامنه : مطلب ناقص واصل شد )

3- جناب استاد شفیعی:فقهای شورای نگهبان مگر در گروه معصومین قرار دارند که نتوان بر آنان انتقاد روا داشت؟ موقع انتقاد از این شورا هم اکنون می باشد و الا آنان تا 2 یا4 سال دیگر تا انتخاباتی دیگر... مگر همین شورا نبود که دکتر معین را رد صلاحیت کرد و با تشر رهبری مواجه شد؟؟ کهولتی که  شما از آن نام بردید برای این شورا هم صدق می کند... 4- جناب استاد شفیعی:مگر قرار گذاشتیم که در روز 12 بهمن حرف حقیقت زده نشود؟یا به جای حق و حقیقت به دروغ و تهمت روی آوریم؟جناب هاشمی چه در شب و چه در روزو چه نصفه های شب سخنرانی کند فرقی ندارد چرا که هستند امثال جنابتان و غربی ها و شرقی ها بر وی و خانواده ایشان بتازند واو"( دامنه : مطلب ناقص واصل شد )

شنبه ۱٧ بهمن ۱۳٩٤ ، ٧:۱۳ ‎ب.ظ

پست 1694

به قلم نگاه 31 : " سلام دامنه جان. خیلی وقته که منتظر عکس العمل تان نسبت به سخنان یک سویه و بی رویه و افراط گرایانه ی جناب حجت االاسلام دکتر سیدحسین شفیعی  بودم  و جواب دندان شکنت را  مایه مباهات و فخر می دانم و به نوعی باید بگویم * ترکوندی *. در نظام و حکومتی اسلامی همچون ایران که داعیه دار دموکراسی و بیداری و آزادی بیان و قلم و افکار و عقیده ها است اینگونه بر فردی همچون هاشمی رفسنجانی تاختن و تهمت و به استهزا بستن و ایشان را به کهولت سن و کاهش حافظه روا دادن و نسبت دادن ایشان به نقشه های نامرئی دست های پنهان و مشاوران نفوذی همه و همه ی اینها از افراطی گریی هاست. جناب دامنه با منطق و استدلال و همانطوری که بارها فرمودند بدون حمایت از حزبی بی پروا به دفاع از آزادمردان می پردازد. جناب دکتر شفیعی، درست نیست و بی انصافی ست که چون در موقع کنونی همه ی ابزارها در اختیار شماست اینگونه بر کسی به ناروا بتازی و ایشان را به سُخره بگیری. آیا به مزاج تان خوش می آید من در مورد شورای نگهبان و افراد آنان و مجتهدین و علمایی که شما  هم خط و نظر آنانی، حتی و باز تاکید می کنم حتی و حتی به درستی بر آنها بتازم و یا به سخره بگیرم و بر آنان ببندم. جناب آقای دکتر شفیعی  استاد محترم حوزه و دانشگاه، ببخش  نگاه  را که بسی گنه کار و پیش خدای خویش خجل و شرمسار نیز همی.  اما بر شما پند و نصیحت دارم البته اگر پذیرا باشی. هیچ انسان و حتی کافری را اینگونه تحقیر مکن و اینگونه بر آن نتاز و به اسهتزاء نیز همی نگیر. تو خود باید خوب بدانی حال که جناب هاشمی  از افراد انقلابی ست و هم  مورد تایید امام خمینی و هم مورد تایید مقام معظم رهبری و هم مورد تایید شورای نگهبان و اینهمه افرادی که به ایشان عشق می ورزند بوده و هست. سال ها در پای منبرت نشستم و گوش کردم و آموختم انسان بودن را. اما چه شد نمی دانم!!!!؟؟؟؟ درود و بسی بدرود"

پاسخ دامنه : به نام خدا. سلام جناب نگاه. بسی ممنونم. دامنه به آنچه بدان واقف است در  بیان آن درنگی ندارد. مشکل اصلی جناب ایشان حداقل در این دو متن این است بر خلاف توصیه ی امام علی (ع) حق را با اشخاص خاص! می سنجد نه اشخاص را با حقّ ناب. و این کم انحرافی نیست. در ضمن، واژه ی "دندان شکن" در متن شما باب طبع دامنه نیست. باسپاس.

شنبه ۱٧ بهمن ۱۳٩٤ ، ٦:٥٩ ‎ب.ظ

پست 1693 : به قلم دامنه : به نام خدا. جوابیه ی دامنه به دو متن حجت الاسلام والمسلمین سید حسین شفیعی دارابی در باره ی آیت الله هاشمی رفسنجانی و آیت الله سیدحسن خمینی؛ مندرج در دو پست 1686 و 1691 در دامنه. اینجا و اینجا . ابتدا به رسم قرآنی و اُخوت  دایمی سلام دارم به جناب حجت الاسلام سیدحسین شفیعی دارابی. سپس به اختصار به جوابش روی می آورم برای زدودن مسائل اتّهامی. روشن است که دامنه هیچ گونه تعلّقی ندارد به هاشمی رفسنجانی و نه هیچ سرسپردگی به سید حسن خمینی. زیرا رسم دامنه است بر آزادی و آزادگی و نیز آزاداندیشی و دینداری. حال چون که تلّقی یقینی ام اینه فضای دامنه فضایی به مانند منبر نیست که کسی وعظی کند و خطابه ای سردهد و از محضر و دیدگان مخاطب غایب شود و حرف متقابل نشنود، پاسخی تعبیه ساختم تا رسم حرّیت و تفکر در محیط دامنه، ترسیم یافته و جاری، باقی بماند و این خود نعمت بزرگی ست برای همگی.

اما بعد جناب حجت الاسلام سیدحسین شفیعی در پست 1686 آورده اند: "بعید میدانم جناب ایشان، با ضرب المثل یاد شده آشنا نباشد و یا دو دانش یاد شده ( یلاغت و فصاحت ) را فرا نگرفته باشد؛ خوب اگر این است؛ پس چرا خلاف خود عمل نموده است؟" جوابیه ی دامنه در این  هجمه فقط اینه؛ اگر فرض شما را مثلا" به حتم بگیریم آن گاه این تشکیک از نهادِ دل آگاهان برمی خیزد پس چرا با وجود این عیب عجیب ابتدایی طلبگی وی را رئیس تشخیص مصلحت نظام منصوب نمودند. شخصی که بلاغت را یعنی مطابق با مقتضای حال سخن راندن را نداند و نیز فصاحت را یعنی سخنش از بسیاری از عیوب لفظی و معنوی به دور باشد را نفهمد او چگونه است که شده رئیس مجمع تشخیص مصحلت نظام!؟ آیا شما با زیرکی هایی که دارید خیال نمی برید ذکاوت های ما هم گل می کند و وَهن و هجمه های شما را علیه ی وی می کاود و می درّد؟

در پست1691 نیز آورده اند: "واقعا هنوز نمیدانم: ایراد اینگونه سخنان از شخصیتی همانند ایشان، معلول چیست؟؛ به نظر میآید که خوشبینانه ترین تحلیل این است که مشغلة کاری و کهولت سنّ و کاهش حافظه، علّت آن است؛ امّا تحلیل های دیگری هم مطرح است؛ از جمله: نقشة نامرئی دست های پنهان و با چند واسطة دشمن، و تلقینات افراد نفوذی راه یافته در حلقة مشاوران؛ احتمال دیگر اینکه: علاقه مندی، اعتماد و خوشبینی بالای جناب ایشان به آقازاده هائی همانند جناب «م- ه» و سرکارخانم هائی همچون «فائزه» و...؛ به نظر میآید که ضریب این احتمال، از قوّت بیشتری برخوردار باشد؛" جوابیه ی دامنه اینه اگر باز نیز این فرض  شما را مقرون به درستی و صحّت بگیریم باز نیز پرسش امثال دامنه نمود بیشتری می یابد که خیلی ها در ساختار نظام جمهوری اسلامی دچار عارضه ی خطیر کِبَر سنّ و کهولت و نیز کاستگی حافظه و ذهن و شاید برخی هم ضعف قوه ی عقلی اند. آن گاه آیا شما حاضری شجاعانه بپذیری جوانان ایران اسیر انحصار قدرتِ کهولت و مُسنّان اند!؟ که حاضر نیستند میز آسان قدرت را به تئوری مدرن و مناسب گردش آزاد نخبگان معاوضه ی داوطلبانه کنند. زیرا اگر اخلاق سیاسی هم در میدان سیاست ایران برکنار و منعزل باشد، طبق قانون ترمودینامیک هم که شده، کهولت موجب تغییر و جابجایی هاست.

جناب حجت الاسلام سیدحسین شفیعی، در مقام نقد ایرادهایی را باب نکنید که دامان ریز و درشت را درمی نوردد. من یقین دارم اگر همین هاشمی رفسنجانی در جرگه ی آن باند فکری افراطیی بود که شما خیلی با آنان آمد و شد فکری دارید، به یقین هر موضعی که می گرفت می گفتید با آن که سنّی از او گذشته ولی هرگز مصداق آیه ی 5 "... وَ مِنکُم مَّن یُتَوَفَّى وَ مِنکُم مَّن یُرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِکَیْلَا یَعْلَمَ مِن بَعْدِ عِلْمٍ شَیْئًا..." سوره ی مبارکه ی حج نیست! که نیست. برای مزید دانایی دامنه خوانان آیه این را می گوید: و برخى از شما (زودرس) مى‏ میرد و برخى از شما به غایت پیرى مى ‏رسد به گونه‏ اى که پس از دانستنِ (بسى چیزها) چیزى نمى‏ داند.

واقعا از سبک استدلال هجومی شما علیه ی هاشمی رفسنجانی سبکبال نشدم که هیچ؛ مقدار زیادی احساس نمودم خسته ای و دچار داوری های عجولانه ی سیاسی شده ای که میدان را همیشه بی رقیب و حریف می خواهند و سخت از مخالف فکری خود فراری اند. تعجب دارم وقتی آن یکی مخالفان را یک مشت بزغاله خواند شما به خروش نیامدی، ولی وقتی هاشمی رفسنجانی بر حسب تشخیص خویش گپی سیاسی و رُک تولید کرد آن هم در دفاع از آیت الله سیدحسن خمینی، روحیه ی شما خراب شد و به تخریب گراییدی. شما مگر قسم یارب می خوری شورای نگهبان در تمام امورش صحیح العمل و درست گفتارند!؟ اگر باور این باشد دامنه کدهای فراواتی برای نقض باورهایت دارد. در دفاع از این و آن، هیچ کس و نهادی را معصوم زاده و مقدس نکن لطفا" بگذار عقل همه فوران کند. زیرا رژیم شاهی دود شد و به فنا رفت.

دامنه بسیار ساده و صاف فاش سازد که مشکل شما جناب حجت الاسلام سیدحسین شفیعی و نیز بخشی از افراطیون جناح راست و نیز پاره ای از حسودان و مخالفان امام خمینی، با آیت الله سیدحسن خمینی این نبوده و نیست که وی مجتهد!! نشده است، مشکل فقط و فقط خط و ربط اوست که هرگز تن به قبول خفّت و خواری و زبونی و بله قربان گویی های سیاسی و جناحی نمی دهد. او چون فردی با اقتدار ذاتی و کاریزمای نسَبی ست، رشک و اشک برخی ها را درآورده. و مطمئن باش شورای نگهبان در رد صلاحیت سید حسن خمینی راه صوابی نپیموده. خطر خمینی زُدایی را مانند گاندی زُدایی هندوستان جدی تلقی کنید که پای انگلیس از این نفوذ! خالی نیست. راه، راه رای مردم است و بس؛ زیرا به فرموده ی امام خمینی میزان است و از نظر علم سیاست موزن و توازن. بقیه سخن شما جوابی جز سکوت ندارد. با پوزش و سپاس.

دفاع آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی از آیت الله سیدحسن خمینی در مرداد 1394

شنبه ۱٧ بهمن ۱۳٩٤ ، ٧:٥٥ ‎ق.ظ

پست 1692 : به قلم آسید علی اصغر شفیعی 29 : "سلام. آقاابراهیم چرا سکوت کردی؟ انتقاد از همه اگر به نقطه آغاز انتقاد برسیم شرط انسانیت است. موضوع عدم تایید حسن آقا خمینی است. نه این که چرا هاشمی اینجوری حرف زد! شورای نگهبان باید از رویکردش دفاع کند وپاسخگو باشد. توهم توطئه، استراتژی فرار ازپاسخگویی است. دشمنان اسلام و....خوشحال می شوند و...مانع انتقاد از عملکرد شورای نگهبان نیست.

انتقاد از شورای نگهبان، یعنی تایید این واحد حساس نظام و انتظار از رویکرد فقهی، فقها ی شورا (دامنه: سلام. سکوت نکردم. اتفاقا در صدد بودم پاسخ بدهم به جناب ایشان. چون نکته ی دوم در قسمت اول نیامده بود، صبر کردم. حال که بامداد امروز قسمت دوم را به تلگرامم ارسال کردند و صبح منتشرش ساختم، بزودی پاسخ ایشان را می دهم. مطمئن باش. از نکاتی که آوردی ممنونم.)

در مورد شخصیت وچهره کارساز وموثرهاشمی رفسنجانی من نظر خاصی دارم که اینجا فرصت بیانش نیست عملکرد ایشان درپیشبرد نظام را هیچکس ندارند. تذکراتش حکمت آمیز است نه از سر کهولت سن و بی حافظگی! حافظه ای که قرار است داستان تعریف کند، بدرد لالایی مادر پیر می خورد. اما حافظه ای که قراره هوشمند باشه ونگاه مهندسی داشته باشه قابل طرح است. مثال پسر نوح و برداشت مصداقی حقانیت پیامبر وضوح منطقی و مساعدت عقلی نمی باشد. انفصال بی رخدادی است که از متن خارج شده است. برای اینکه نه امام خمینی (ره) پیامبراست و نه آقا سید حسن پسر پیامبر!!! اینکه نسَب همه ارزش نیست قابل قبول !اما گفتنش هم دراین مقطع ضرورتی ندارد آنهم برای مظلومی مانند آقا سید حسن.

چرا در پروژه تخریب و انهدام آقا سید حسن و بیت  شان در دوره دولت احمدی نژاد از ایشان دفاع ننمودید؟ دفاع فعلی شما هم تعریف از یک روحانی عادی با احتمال نزدیک به یقین  انحراف از سید حسن بوده است. فرصت برای ارائه سخنان امام (ره) نیست که فرمودند: دشمنان من دست از سر خاندان من برنمی دارند (مضمونا) من هنوز به منصفانه بودن تحلیل شما جناب حجت الاسلام دکتر سیدحسین شفیعی شک دارم. دفاع همه جانبه از یک جریان فکری اسقلال یک نویسنده را خدشه دار می کند که از شما دکترآزاده بعیده.(دامنه: مطلب ناقص واصل شد)

آسید و دامنه. 1384

شنبه ۱٧ بهمن ۱۳٩٤ ، ٧:۳٧ ‎ق.ظ

پست 1691 : به قلم حجت الاسلام سیدحسین شفیعی دارابی 69 : " قم، حوزة علمیه، سیّد حسین شفیعی دارابی (ساعت 2 بامداد شنبه، 17/ بهمن 1394ش = 26 ربیع الثّانی 1437ق). در پرتو طلوع سی و هفتمین دهة مبارکة فجر انقلاب اسلامی ایران (6). جناب هاشمی رفسنجانی؛ ای کاش از قرآن و امام نیز می آموختی که «تمام ارزش، به نسب نیست» (قسمت دوّم. بنام پروردگار بصیر و دوستدار اهل بصیرت. خوانندگان ارجمند و همة دوستان خوب و مؤمن به انقلاب اسلامی ایران و ارادتنمندان به امام و رهبری، سلام علیکم. در فراز میانی نوشتة پیشینم به این نکته اشاره داشتم: جناب هاشمی رفسنجانی (رئیس محترم شورای مصلحت نظام)، پس از شنیدن و مشاهدة بخشی از انتقادها نسبت به سخنان روز دوشنبه 12 بهمن 1394 خود در مراسم سال روز ورود امام (ره) به ایران در ترمینال شماره 1 فرودگاه مهرآباد، از دیدار با جمعی از فعالان رسانه‌ای در روز پنجشنبه 15 بهمن بهره جست، و در خلال گفتارش در این جمع، به نوعی می توان گفت: به دفاع از سخنان خویش در زمان و مکان یادشده پرداخت؛ در بخشی از این سخنرانیش، اعلام داشت: «از قرآن کریم و از امام عزیز که آن همه توهین‌ها و تخریب‌ها را دید و چشید، آموختم که در راه دفاع از اسلام و همچنین افکاری که به آن اعتقاد و ایمان داریم، باید صبور بود»؛ نشر این جملات در عرصه های مجازی موجب گردید تا اینجانب به نوشته ای تحت عنوان «جناب هاشمی رفسنجانی؛ ای کاش از قرآن و امام نیز می آموختی که تمام ارزش، به نسب نیست» روی آورم؛ بقیه در ادامه ی مطلب


ادامۀ مطلب
شنبه ۱٧ بهمن ۱۳٩٤ ، ٧:٠٥ ‎ق.ظ

پست 1690

به قلم حجت الاسلام شیخ مالک رجبی دارابی 13 : "1- نماز صبح مشهود ملائکه است. قرآن مجید:نماز فجر(نماز صبح) مشهود ملائکه است(بنی اسرائیل/آیه۷۷)گر چه تمام نمازها مشهود ملائکه است ولی نماز صبح در این وادی از ویژگی خاصی بهره مند است. در روایات اسلامی آمده که : نماز صبح از میان نمازها این امتیاز دارد که ملائکه شب و ملائکه روز آن را مشاهده می کنند.زیرا نماز صبح اگر در اول وقت خود انجام شود دقیقاً در لحظه ای انجام شده است که ملائکه شب جای خود را به ملائکه روز می دهند. و هر دو گروه از فرشتگان شاهد اقامه آن خواهند بود.بنابراین نماز صبح که در اول وقت خوانده شود در دو پرونده ثبت می شود. (وسایل شیعه/ج۳/ص۱۵۶/بحار/ج۸/ص۷۳) بقیه در ادامه ی مطلب


ادامۀ مطلب
شنبه ۱٧ بهمن ۱۳٩٤ ، ٧:٠۳ ‎ق.ظ

پست 1689

به ذوق دامنه : قسمت 43. به نام خدا. به مناسبت در راه رسیدن 22 بهمن 1394 این متن  توصیفی برای هوشیاری تقدیم دامنه خوانان فرهیخته می شود. از دکتر محمدرضا شفیعی کَدکنی:

... در آن شب ( سیاه ظُلمانی شاه )

برگ از باد

باد از بید

و بید از خویش می ترسید...

دکتر محمد رضا شفیعی کدکنی شاعر و نویسنده بزرگ ایران

جمعه ۱٦ بهمن ۱۳٩٤ ، ۱:٠۳ ‎ب.ظ

پست 1688 : به قلم و سُرایش حجت الاسلام شفیعی مازندرانی 34 "بسمه تعالی. تفسیر انتظار. پاسخ به یک شبهه. این روزها شبهات مختلفی علیه امام زمان عجل الله تعالی فرجه توسط برخی از شبهه افکنان در میان منتظران آنحضرت سر زبان ها است که در واقع جهت کمرنگ کردن مسأله انتظار انجام می پذیرد و از آنجمله است که می گویند« امام زمان، امام مهربانی ها نیست بلکه امام آدم کشی ها است». در پاسخ به این شبهه باید گفت که در باب کشتاری که در روزگار امام زمان رخ می دهد افراط و تفریط هایی در اقوال دیده می شود که بسیاری از احادیثی که از خون ریزی های آنچنانی حکایت دارند اعتباری ندارند؛ زیرا امام زمان شبیه به پیامبر اسلام است و خود آنحضرت در جنگ ها کسی را نکشته است و در مجموع افراد بسیار کمی در جنگ های پیامبر کشته شده اند بلکه آنحضرت با رعب و وحشتی که در دلهای دشمنان ایجاد می شده است به پیروزی دست می یافتند. مثلا در فتح مکه، سران کفر تسلیم شدند و دل سپاه کفر لرزید در حالی که شعار پیامبر این بود که «الیوم یوم المرحمه»(شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج17، ص272) و امام زمان نیز چون او است. بر این اساس زمانی که به امام باقر علیه السلام گفته شد که می گویند توسط آن حضرت، به قدر خون یک حجامت کننده ای، خون مردم به زمین ریخته نمی شود (ولا یهریق محجمه دم( بحار الانوار، ج 52، 358)) و به آسانی و بدون هیچگونه زحمتی دنیا توسط امام زمان فتح می شود و حکومت جهانی او استوار می گردد امام باقر در برابر این دیدگاه فقط مسأله بدون زحمت بودن برقراری حکومت عدل امام زمان را مورد اعتراض قرار داد و فرمود بقیه در ادامه ی مطلب

استاد شفیعی مازندرانی. مهر ماه 1394. قم. عکاس: دامنه


ادامۀ مطلب
جمعه ۱٦ بهمن ۱۳٩٤ ، ۱٢:٤٩ ‎ب.ظ

پست 1686 : به قلم حجت الاسلام سیدحسین شفیعی دارابی 68 : " قم، حوزة علمیه، سیّد حسین شفیعی دارابی (ساعت 30/ 1 بامداد جمعه، 16/ بهمن 1394ش = 25 ربیع الثّانی 1437ق). در پرتو طلوع سی و هفتمین دهة مبارکة فجر انقلاب اسلامی ایران (5). جناب هاشمی رفسنجانی؛ ای کاش از قرآن و امام نیز می آموختی که «تمام ارزش، به نسب نیست» (قسمت اوّل). بنام پروردگار بصیر و دوستدار اهل بصیرت. خوانندگان ارجمند سلام علیکم. اینجانب نیز همانند بسیاری از شما عزیزان، از طریق روزنامه های زنجیره ای اصلاح طلب و مدافعان کارکردهای دولت محترم مدّعی اعتدال، و نیز معدود روز نامه های محتاط منتقد دولت، مطّلع شدم که جناب هاشمی رفسنجانی ( رئیس محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام) روز دوشنبه 12 بهمن 1394 و اوّلین روز از طلوع فجر انقلاب اسلامی ایران، به ایراد سخنرانی در مراسم سال روز ورود امام (ره) به ایران در ترمینال شماره 1 فرودگاه مهرآباد پرداخت؛بقیه در ادامه ی مطلب


ادامۀ مطلب
جمعه ۱٦ بهمن ۱۳٩٤ ، ٧:۱٥ ‎ق.ظ

پست 1685 : به قلم جناب قله 1 : "سلام بر دامنه عزیز. ممنون از تعریفتان با ذکر صفات خوب، شفاف و فعال نسبت به قله بصیرت. ما خواهان رد صلاحیت حاج آقا ( هاشمی رفسنجانی ) نیستیم. نه صراحتا نه تلویحا. ما فقط این زاویه را بیان کردیم. وگرنه تشخیص شورای نگهبان برای ما حجت است. اما حال چرا دامنه با اینکه در پاره ای موارد منتقد سرسخت حاج آقا ( هاشمی رفسنجانی ) هستند اما در این چند سال در این زمینه نه از ایشان و نه از دیگرانی چون خاتمی و موسوی و کروبی و از این طیف با دامنه خوانان صحبت نکردند. ولی، الی ماشاالله از مصباح و جنتی و ... گفتند و نقل کردند و نشر دادند. به قضاوت دامنه خوانان واگذار می کنیم. عزت عالی مستدام."

پاسخ دامنه : به نام خدا. ابتدا سلام صمیمانه ی دامنه هم به قله ی بصیرت دارابکلا. آنگاه خیلی  ممنون و بسی سپاس از حُسن استقبال شما. سپس فرصت پاسخ است به آن دیدگاه. این عین متن وبلاگ قله ی بصیرت دارابکلا: " اظهارات دیروز هاشمی ( رفسنجانی نسبت به شورای نگهبان در ردّ صلاحیت سید حسن خمنی ) برای رد صلاحیتش در مجلس خبرگان، کفایت خواهد کرد." و در انتها هم بحث دامنه در باره ی خاتمی و میرحسین و کروبی و جنتی و مصباح: بقیه در ادامه ی مطلب


ادامۀ مطلب
پنجشنبه ۱٥ بهمن ۱۳٩٤ ، ۱۱:٤٠ ‎ق.ظ

پست 1684 : به قلم دامنه : به نام خدا. وبلاگ خوب و فعّال و شفاف قله ی بصیرت دارابکلا در پست روز چهارشنبه 14 بهمن 1394 بر اساس حق آزاداندیشی و دفاع از شورای نگهبان به صورت صریح خواهان ردّ صلاحیت آیت الله هاشمی رفسنجانی شد. اینجا . دامنه به این متن قله ی بصیرت پاسخ صریح می دهد:

از اینکه نهاد شورای نگهبان یک نهاد قانونی ست و مورد توجه ی امام خمینی بوده است شکی در آن نیست. و هیچ کس هم به لحاظ اخلاقی و هم به سبب قانونی حق اهانت به آن را ندارد. اما توهین و اهانت و تضعیف نکردن در مکتب سیاسی دینی امام خمینی به این معنا نیست که کسی جرات نکند به آنان انتقادی داشته باشد. خیلی حُمق می خواهد اگر کسی تصوّر کند در جمهوری اسلامی نمی توان به کسی یا نهادی و سازمانی نقد داشت و ایرادی وارد ساخت. پس همان طوری که قله ی بصیرت دارابکلا به حکم عقل و منطق آزاداندیشی چنین نگاشت، دامنه هم از همین حق برخوردار است که سوی دیگر آزاداندیشی را روشن سازد. بقیه در ادامه ی مطلب

دامنه. 1384. مرسم دارابکلا


ادامۀ مطلب
پنجشنبه ۱٥ بهمن ۱۳٩٤ ، ۸:٠٧ ‎ق.ظ

پست 1683 : به قلم نگاه 30 : "سلام بر جناب دامنه و آسید دوست داشتنی . جناب دامنه نوای دلنشینی که برآمده از قلب صاف و بی آلایش آسید بر فضای مجازی جاری گشت را چه زیرکانه فهمیدی و جستی و بر آن استمرار داری تا سلسله نوشتاری  با عنوان زیبای در مکتب انتظار را به نمایش بگذاری. (دامنه: اشاره ی جناب نگاه به پست 1679 با عنو.ان سلسله نوشتار جدید "در مکتب انتظار" است. اینجا)

نگاه نیز استقبال می کند از این سلسله نوشتار تازه . فقط از شما جناب دامنه انتظار می رود تا در ابتدا به شُبهاتی که در اذهان عموم مردم  در مورد مسجد جمکران و وجود احداث چاهی که در آن نامه می اندازند و شبهاتی دیگر که شما بیشتر از آن آگاهی؛ پرداخته شود. رک و بی پرده سخن گویم که اغلب افرادی که به مسجد جمکران رفتند و دیدند یا شنیدند برای شان قابل درک نبود . از آنجایی که بنده برای چند بار توفیق داشتم تا به آنجا رفته تا به فهم و استدلال برسم اما بی پرده بگویم که هنوز هم برایم گنگ است. می گویند شخصی خواب می بیند و....

به این سلسله نوشتار شما بی حد و اندازه توجه خواهم نمود. زیرا از شناختی که از دامنه دارم می دانم گمراهم نخواهد نمود و در آرزوی روشن شدن ام. بدرود."

پاسخ دامنه : به نام خدا. سلام جناب نگاه. از لطف و مرحمتت ممنونم. آری؛ چنانچه آمد دامنه  کامنت آسید را در آن پست معرفی شده دید درجا جرقه ای جهید که این سلسله نوشتار جایش در دامنه بدجوری خالی ست. همین شد برای دامنه که خود یه آن واقف و حالی ست. و آنچه هم شما جناب نگاه از دامنه طلبیدی هم به چشم و هم حتما" متعالی ست.

قم. سر در قدیمی مسجد تاریخی جمکران

عکسهای دیدنی مسجد جمکران در روز نیمه شعبان

نمایی جدید مسجد جمکران قم. روز نیمه شعبان سال 1388 شمسی 13 تصویر دیدنی دیگر در ادامه ی مطلب 

 


ادامۀ مطلب
پنجشنبه ۱٥ بهمن ۱۳٩٤ ، ٧:٤٤ ‎ق.ظ

پست 1682 : به قلم حجت الاسلام سیدحسین شفیعی دارابی 67 : " قم، حوزة علمیه، سیّد حسین شفیعی دارابی (ساعت 30/ بامداد پنجشنبه، 15/ بهمن 1394ش = 24 ربیع الثّانی 1437ق). در پرتو طلوع سی و هفتمین دهة مبارکة فجر انقلاب اسلامی ایران (4). واکاوی راز و رمز مؤفقیّت نهضت امام خمینی (قمست دوّم). بنام پروردگار بصیر و دوستدار اهل بصیرت. خوانندگان ارجمند و همة دوستداران انقلاب اسلامی ایران، سلام علیکم. در خلال نوشتة پیشین، از ضرورت و نیز از بازدهی «واکاوی راز و رمز مؤفقیّت نهضت امام خمینی» سخن به میان آوردیم؛ بقیه در ادامه ی مطلب


ادامۀ مطلب
پنجشنبه ۱٥ بهمن ۱۳٩٤ ، ٧:٢٧ ‎ق.ظ

پست 1681

به قلم حجت الاسلام شیخ مالک رجبی دارابی 12 : " "پاسخ به نگاه. باعرض سلا م  ودرود خد مت شما. در جامعه روحانیت عناوینی چون ثقة الاسلام ، حجت الاسلام ، آیت الله و... از چه زمانی رواج یافته و بر چه اساسی استفاده می‌شود؟ ابتداءِ لازم است بدانیم واژه‌های «ثقة الاسلام و حجت الاسلام و آیت الله» به چه معنایی آمده و بار معنایی آن ها چیست و چرا علمای اسلام به این عناوین ملقب می‌شوند؟ بقیه در ادامه ی مطلب


ادامۀ مطلب
پنجشنبه ۱٥ بهمن ۱۳٩٤ ، ٧:٠٠ ‎ق.ظ

پست 1679 : به قلم دامنه : به نام خدا. چندی پیش در 10 بهمن 1394 آسید در پست "سلام امام مهربانم" وبلاگ اوج هستی داراب منتشر شده در 8 بهمن 1394 : اینجا ، کامنتی به شرح عینی زیر نوشت و دامنه آن را اخیرا" دید و تکان خورد و بر آن شد تا از این پس سلسله نوشتاری در باره ی امام زمان (عج)، با عنوان در مکتب انتظار به روی دامنه خوانان مشتاق بگشاید. متن کامنت تکان دهنده ی آسید در آن وبلاگ این بود:

"سلام.

من درک امام زمان را لازمه وصال می دانم.

هر زمان هم منتظرشم.

حسرت برپایی حکومتش را دارم.

بُغض دیدارش کی می ترکد؟

عاشق امام زمانم؛ اما معرفتم به ایشان خیلی کم است."

دامنه روز بعد از خواندن این کامنت به جمکران رفت و به نیابت از دامنه خوانان محترم و نزدیکان کرام، به مسجد و محضر نامرئی آن امام غائب همیشه حاضر و ولیّ معصوم امت اسلام، سلامی جانانه داد و عکسی انداخت و قولی داد و حالا آمد و بگوید به این جمله ی خیلی مسئولیت زای سید علی اصغر شفیعی دارابی که آگاهانه و صمیمانه فاش ساخت " معرفتم به ایشان ( امام زمان ) خیلی کم است" وفا کند. در پست بعدی خواهم نوشت و دامنه خوانان محترم و خوش نفس نیز چنانچه در این سلسله متن جدید در باره حضرت ولی عصر (عج) امید اُمّت متنی به دامنه و دامنه خوانان هدیه کنند هم به شوق و ذوق می آیم و هم شیدانه  منتشرش می کنم. چرا که روایت شده است انتظار فرج، از بالاترین عبادات است. و معرفت، شرط این انتظاره.

قم. بلوار انتظار به سوی مسجد تاریخی جمکران. 11 بهمن 1394. عکاس: دامنه

چهارشنبه ۱٤ بهمن ۱۳٩٤ ، ٧:٠۸ ‎ق.ظ

پست 1678 : به قلم حجت الاسلام سیدحسین شفیعی دارابی 66 : "در پرتو طلوع سی و هفتمین دهة مبارکة فجر انقلاب اسلامی ایران (3). قم، حوزة علمیه، سیّد حسین شفیعی دارابی (ساعت 2 بامداد چهارشنبه، 14 بهمن 1394ش = 23 ربیع الثّانی 1437ق). واکاوی راز و رمز مؤفقیّت نهضت امام خمینی (قسمت اوّل). بنام پروردگار بصیر و دوستدار اهل بصیرت. یادمان نرفت که تحلیل گران داخلی و خارجی، از رژیم تا دندان مسلّح پهلوی، به عنوان «ژاندارم آمریکا در منطقه» و «بزرگترین خریدار و واردکننده سلاح های آمریکایی در جهان»، یاد می نمودند؛ «ریچارد نیکسون» به عنوان رییس جمهور وقت آمریکا، در سال 1972(1351)، در راه بازگشت از ملاقات سران در مسکو، که از تهران دیدن کرده بود؛ طی ملاقات هایی که با شاه خائن به عمل آورده بود، قول های بی سابقه ای به وی داد؛ مبنی بر اینکه: «هرگونه سلاح غیرهسته ای را که بخواهد، می تواند از آمریکا خریداری نماید»؛ «برژینسکی» در مورد دلیل این امر می گوید: بقیه در ادامه ی مطلب

حجة الاسلام والمسلمین  سیدحسین شفیعی دارابی. مکه. 25 شهریور 1394


ادامۀ مطلب
چهارشنبه ۱٤ بهمن ۱۳٩٤ ، ٧:٠٧ ‎ق.ظ

پست 1677 : به قلم و سُرایش حجت الاسلام شفیعی مازندرانی 33 : ( دامنه : به نام خدا. متن و اَبیات سُروده ی زیر امروز از سوی استاد شفیعی مازندرانی به دامنه تلگرام شد. با سلام و احترام به استاد بزرگوار و مهربان که روز ورود امام خمینی به بهشت زهرا، خود در آنجا به استقبال امام رفته بودند، عینا" به دامنه خوانان ارائه می شود: )

«بسمه تعالی. دهه مبارک فجر : والفجر ولیال عشر. طلوع حیاتبخش دهه فجر بر همه مسلمانان و بر همه دوستداران نظام جمهوری اسلامی بویژه به مردم دارابکلا بالاَخص به هیئت امنای مسجد جامع و مسجد امام حسن مجتبی علیه السلام و اعضای محترم شورای محل و دهیاری محترم مبارک باد.

سلام ما به تجلای کوثر والفجر

به یار حاضر غایب، پیمبر والفجر

خمینی، خامنه ای، امت وفا آئین

درود ما به همه یار و یاور والفجر

بقیه در ادامه ی مطلب

1358. رفقا در کنار حجة الاسلام والمسلمین شفیعی مازندرانی. ایستاده از راست: دامنه.شفیعی مازندرانی. سید علی اصغر شفیعی دارابی. حسن آهنگر دارابی. روانشاد یوسف رزاقی. جعفر رجبی دارابی


ادامۀ مطلب
سه‌شنبه ۱۳ بهمن ۱۳٩٤ ، ۸:۳٠ ‎ق.ظ

پست 1676

به انتخاب دامنه : قسمت 122. به نام خدا. بر این لیف روح بسی دقت لازم است و وسیع  ظرافت. برخی گفته اند زندگی دو نیمه است: نیمه ی اوّلش در آرزوی نیمه ی دوّم می گذرد و نیمه ی دوّمش در حسرت نیمه ی اوّل. این شعر کلیم کاشانی را در پسش می آورم تا تبصره بیآفریند کنارش هم:

افسانه ی حیات دو روزی نبود بیش

و آن هم کلیم، با تو بگویم چه سان گذشت:

یک روز صَرف بستنِ دل شد به این و آن

روزِ دگر به کندن دل ز این و آن گذشت

در نیامده. مورچه داره می بره! و می بره. چون کلّه اش عشقه و تنه اش تماما" زور

سه‌شنبه ۱۳ بهمن ۱۳٩٤ ، ۸:٢٩ ‎ق.ظ

پست 1675 : به نشر دامنه : به نام خدا. آیة الله هاشمی رفسنجانی در باره ی ردّ صلاحیت آیة الله حاج سید حسن خمینی موضعی صریح گرفت. متن برگزیده از جریده ی جهان صنعت چاپ سه شنیه 13 بهمن 1394 به شرح زیر:

«رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه هر آنچه داریم از امام(ره) داریم، گفت: همه باید خود را به امام(ره) و بیت امام(ره) بدهکار بدانیم اما متاسفانه بدهکارها هدیه خوبی به بیت امام(ره) در مقدمه انتخابات ندادند. به گزارش ایرنا، آیت‌الله اکبر‌هاشمی‌رفسنجانی در مراسم گرامیداشت سالروز ورود امام خمینی(ره) به میهن که دیروز دوشنبه در فرودگاه مهرآباد برگزار شد، افزود:

صلاحیت شخصیتی که شبیه به جدش امام (ره) است را تایید نکردند.وی ادامه داد: شما صلاحیت خود را از کجا آوردید؟ چه کسی به شما اجازه داده قضاوت کنید؟ چه کسی تریبون نماز جمعه و صداوسیما را به شما داده است؟ اگر امام، نهضت امام و اراده عمومی مردم نبود هیچ کدام این‌ها نیز نبودند. هدیه بدی به بیت امام(ره) در زمانی که باید همه به هم تبریک بگوییم دادند که ان‌شاءالله خداوند از شما بگذرد و شما را ببخشد. رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: (برچسب: هاشمی رفسنجانی)

روزنامۀ جهان اقتصاد، سه شنبه 13 بهمن 1394


ادامۀ مطلب
سه‌شنبه ۱۳ بهمن ۱۳٩٤ ، ۸:٠٠ ‎ق.ظ

پست 1674

به قلم نگاه 30 : "سلام بر حجت الاسلام شیخ مالک رجبی اگر اشتباه نکنم تقریبا نزدیک به یک  ماهی می شود که در دامنه حضور پر رنگ داری و برای ترویج فرهنگ و آداب نماز و نمازگذار مسجد و مسجدی  نقش امام جماعت و مستمع و اینبار هم در مورد امام و  رهبر و ولی امر مسلمین مطالبی به فرا خور موضوعات نگاشتی . بسی سپاس و قدردانی از شما . اینک سوالی  از طرف  ( نگاه )  که بسیار سوال ها در ذهن دارد  اما به یکی از آنان اشاره می دارم : کلمه ی  حجت الاسلام  و آیت الله  که در پیشوند روحانیان و علما  نام گذاری می شود دلیلش چیست ؟ اگر قرار باشد هر شخصی حجت  و  آیت و نشانه ی  اسلام و خدا بر  روی زمین باشد  پس چرا این نام را بر دیگران قائل نیستید ؟ آیا فقط روحانیون هستند که حجت اسلام  و  نشانه ی خدا بر  روی زمینند ؟ آنان این نشانه و درجه را از چه کسی دریافت می نمایند ؟ آیا این یک مسئله ی تشخیصی ست یا به عبارتی دیگر سلیقه ایست؟ پس من که لباس شخصی هستم این نام برای من هم قابل اعمال است ؟ وقتی شما حجت اسلام هستید اگر من هم فردا در  مردم ادعای چنین موضوعی را داشته باشم حکمم چیست؟ از شما متشکر می شوم اگر به ابهامات بنده پاسخ صریح و منطقی  و  به دور از موازنه کاری  اعلام بدارید از شما بسی سپاسگذارم . در امان خدا محفوظ باشید."

سه‌شنبه ۱۳ بهمن ۱۳٩٤ ، ٧:٥٦ ‎ق.ظ

پست 1673 : به قلم حجت الاسلام سیدحسین شفیعی دارابی 65 در پرتو طلوع سی و هفتمین دهة مبارکة فجر انقلاب اسلامی ایران (2). دو خاطره رهبر معظم انقلاب از اولین روزهای بازگشت امام  خمینی (ره) به ایران. بنام پروردگار بصیر و دوستدار اهل بصیرت. بی هیچ تردیدی، یکی از شیرین ترین و ماندگارترین حادثة در میان مجموعة حوادث تلخ و شیرین انقلاب اسلامی ایران، بازگشت عزّت مندانة امام راحل (ره) به ایران اسلامی است؛ این بازگشت، تحقّق وعده ای بود که آن عبد صالح پروردگار کریم به امّت مسلمان و انقلابی ایران داده بود؛ چه آنکه در روز شمار انقلاب اسلامی می خوانیم: پس از خروج شاه خائن در 26 دی 1357، امام در پیامی کوتاه خطاب به خبرگزاری های جهان اعلام کرد : «خروج‏ شاه‏ از ایران اولین مرحله پایان یافتن سلطه جنایت بار پنجاه ساله رژیم پهلوى مى‏باشد، که به دنبال مبارزات قهرمانانه ملت ایران صورت گرفته است. من این پیروزى مرحله ‏اى را به ملت تبریک مى‏گویم و بیانیه‏اى خطاب به ملت صادر خواهم کرد...؛ بازگشت من به ایران در اولین فرصت مناسب انجام خواهد شد» (صحیفه امام، ج‏5، ص481)؛ ابتداء قرار بود این بازگشت تاریخی در روز پنجشنبه پنجم بهمن 1357 انجام گیرد اما بختیار،با بستن فرودگاه ها مانع از انجام این امر شد. تحصن روحانیون در مسجد دانشگاه تهران در اعتراض به بستن فرودگاه‏های کشور (8 بهمن سال1357) در اعتراض به جلوگیری دولت بختیار از ورود امام خمینی(ره) به کشور، حدود چهل نفر از روحانیون مبارز و انقلابی، در مسجد دانشگاه تهران تحصن کردند و شرط پایان این تحصن را بازگشت حضرت امام عنوان نمودند. این تحصّن مورد حمایت و استقبال شدید مردم و مراجع تقلید واقع شد و در نهایت شرایطی را به وجود آورد که بالاخره دولت بختیار را بقیه در ادامه ی مطلب

امام خمینی در مدرسه رفاه. تهران. 1357


ادامۀ مطلب
سه‌شنبه ۱۳ بهمن ۱۳٩٤ ، ٧:٥٥ ‎ق.ظ

پست 1672 : به قلم دامنه : به نام خدا. داریم به 22 بهمن 1394 نزدیک می شویم. روزی که مردم بر شاه و شاهی، فساد و تباهی، استبداد و استعمار و استثمار داخلی خارجی و نیز بر هر گونه زورگویی و ستمگری پیروز شدند و طبق وعده ی سدید قرآن کریم، خود حاکم بر سرنوشت خویش شده اند. و بنیانِ نظام جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد را با آرای قاطع قریب به 1000 درصدی شان به رهبری دائیانه ی امام خمینی بنا نهاده اند.

ده روز پیش از این پیروزی نیز، رهبر نهضت اسلامی ایران با جان فشانی مبارزان و خون های سرخ گون شهیدان، پس از 14 سال تبعید به نجف اشرف و نزدیک پنج ماه هجرت تاریخی به نوفل لوشاتوی پاریس و با ارائه ی 313 مصاحبه ی بسیار مهم سیاسی و انقلابی در فرانسه، به ایران بازگشتند و مرزهای تبعیض و فسادگری و غریبه انگاری ملت از قدرت و حکومت را منحل کردند و فریاد برآورند که از این پس این مردم هستند که ولی نعمت هستند و همه ی امور نظام و کشور و امنیت و مدیریت و مجلس با حضور واقعی نه صوری مردم و آرای آزادانه ی آنان پیش می رود، حتی تعیین رهبر که بالاترین مقام در نظام جمهوری اسلامی ست با آرای واسطه ای مردم شکل قانونی به خود می گیرد و حکم و قدرتش نافذ می شود. مبارک است چنین نظامی بر همگی.

یک راه پیشنهادی دامنه در آستانه ی بیست و هفتمین سال انقلاب بنیان اَفکن ظلم و ستم و پایبند به آرای مردم و میانی اسلام، این است که برای تقویت بُعد جمهوریت نظام اسلامی، اعضای فُقهای نهاد شورای نگهبان قانون اساسی و رئیس سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی نیز انتخاباتی شوند و با رای مستقیم مردم برای 44 سال برگزیده شوند. دامنه با توکّل بر  خدا و ایمان به نظریه ی امامت، بر این گمان است این بینش و ترجیح اش، نوعی بصیرت است و آگاهی؛ نه  استیضاح و انفصال و جدایی.

خیلی سرده. واقعا" قم سرده. صبح روز یک شنبه. 11 بهمن 1394. دامنه

سه‌شنبه ۱۳ بهمن ۱۳٩٤ ، ٧:۱٥ ‎ق.ظ

پست 1671 : به قلم حجت الاسلام سیدحسین شفیعی دارابی 64 دامنه: به نام خدا. متن زیر یکشنبه شب از سوی جناب حجت الاسلام والمسلمین سیدحسین شفیعی دارابی به تلگرام دامنه ارسال شد. ضمن سلام و با پوزش از تاخیر در انتشار، به دامنه خوانان محترم ارائه می شود:

"در پرتو سی و هفتمین دهة مبارکة فجر انقلاب اسلامی ایران (1). بازخوانی سه خاطرة شیرین  از بازگشت فرشتة انقلاب اسلامی ایران. بنام پروردگار بصیر و دوستدار اهل بصیرت. خوانندگان عزیز و همة رهروان صدیق امام و رهبری، سلام علیکم؛ فرا رسیدن 12 بهمن سال جاری و سال روز بازگشت عزّت مدارانة امام امّت و طلوع سی و هفتمین دهة مبارکة فجر انقلاب اسلامی ایران بر همة شما خوبان و برهمة مؤمنان به نظام مقدّس جمهوری اسلامی ایران مبارک باد؛ امّیدوارم در تداوم این فجر شکوهمند اسلامی، شاهد طلوع فجر جهانی برتری در پرتو تحقّق ظهور امام مهدی (علیه السّلام) باشیم. ان شاء الله.

 دوستان عزیز، آغاز دهة مبارکة فجر انقلاب اسلامی ایران فرصت خوبی است که دوستداران این مائدة آسمانی بیش از زمان های دیگر به تبیین عظمت آن به پردازند؛ ارمغان های متنوّع سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، و دیگر ارمغان های بلند آن را بازگویند؛ عوامل مؤثّر در به ثمر نشستن آن را مرور نمایند، آسیب های تهدید کنندة تداوم آن را مورد شناسائی قرار دهند و در جهت مقابلة با آن ها همّت ورزند؛ از حضور چشمگیر مردم صبور، قانع، فهیم، اهل ایثار، کم توقّع، و بی نظیر ایران زمین در عرصه های مختلف انقلاب اسلامی سخن گویند؛ شگردهای متنوّع استکبار جهانی و مهره های خارجی و داخلیشان در مقابلة با نظام والای جمهوری اسلامی و امدادهای پیاپی الهی در این عرصه را بازگویند؛ نسل جدید را با درایت، شهامت، توکّل، ساده زیستی، حسن خلق، شجاعت، صلابت، عبودیّت و ده ها صفات والای دیگر امام راحل (ره) آشنا سازند؛ شکر گذار صداقت، سلامت نفس، تیزبینی و ده ها خصلت ارزشمند مقام معظّم رهبری (این خلف صالح معمار کبیر انقلاب اسلامی ایران) بوده باشند؛ بدین جهت اینجانب تصمیم گرفتم با طلوع فجر جدید انقلاب اسلامی ایران، بقیه در ادامه ی مطلب

ادامۀ مطلب
سه‌شنبه ۱۳ بهمن ۱۳٩٤ ، ٧:٠٧ ‎ق.ظ

پست 1670

به قلم حجت الاسلام شیخ مالک رجبی دارابی 11 : ( دامنه: به نام خدا. متن زیر سه روز پیش از سوی جناب حجت الاسلام شیخ مالک رجبی دارابی به  ایمیل دامنه ارسال شد. ضمن سلام و با پوزش از تاخیر در انتشار، به دامنه خوانان محترم ارائه می شود: )

"چرابه رهبر کبیر و بنیانگذارجمهوری اسلامی ایران ومقام معظم رهبری اما م ونا ئب برحق وولی امر مسلمین میگویند؟ الف– همه افراد، اشخاص، حالت‌ها، جایگاه‌ها و ...، با «اسم» شناخته می‌شوند. در واقع «اسم» مُعرّفِ «معروف» است و هر اسمی شناختی از مقصود می‌دهد. خداوند متعال نیز برای خودش اسامی متفاوتی خلق کرد تا شناخت او به وسیله این اسما ممکن شود. مثل آن که چه بگوییم: الله، یا رحمن، یا علیم، یا جمیل، یا جواد و ...، به خود او اشاره کرده‌ایم، اما هر اسمی معرفت و شناختی از او می‌دهد.«قُلِ ادْعُواْ اللّهَ أَوِ ادْعُواْ الرَّحْمَنَ أَیًّا مَّا تَدْعُواْ فَلَهُ الأَسْمَاء الْحُسْنَى وَلاَ تَجْهَرْ بِصَلاَتِکَ وَلاَ تُخَافِتْ بِهَا وَابْتَغِ بَیْنَ ذَلِکَ سَبِیلًا» (الإسراء، 110) ترجمه: بگو خدا را بخوانید یا رحمان را بخوانید هر کدام را بخوانید، نیکوترین نام ها برای اوست، و نمازت را به آواز بلند مخوان و بسیار آهسته‏ اش مکن و میان این [و آن] راهى [میانه] جوى. یعنی چه او را الله بخوانید یا رحمان، یا جواد، یا کریم، او را خوانده‌اید، نه دو یا چند شخص متفاوت را. همین قاعده در مورد انسان‌ها نیز صدق می‌کند. بقیه در ادامه ی مطلب

حجت الاسلام شیخ مالک رجبی دارابی. عکس ارسالی توسط ایشان به ایمیل دامنه


ادامۀ مطلب
سه‌شنبه ۱۳ بهمن ۱۳٩٤ ، ٧:٠٥ ‎ق.ظ

پست 1669

اطلاعیه ی دامنه : به نام خدا. سلام دارم به کامنت گذار محترمی که با نام مستعاری " نخل ها ایستاده میمیرند " با سه پاراگراف مفصّل شان، به دامنه مطلبی ویژه فرستاده اند. ضمن تشکر  از اعتمادی که به دامنه کردید، متن شما را به دقت بررسی می کنم و در آینده ی نزدیک با رایزنی هایی که خواهم داشت، منتشر می نمایم. ممنونم. اگر این متن اطلاعیه ی دامنه را دیدید با ارسال کامنتی دامنه را باخبر نمایید. موفق باشید و همیشه در سایه ی خدای باری تعالی.

پنجشنبه ۸ بهمن ۱۳٩٤ ، ۱٠:٤٥ ‎ب.ظ

پست 1668 : به قلم نگاه 29 : "جناب تنسر سلام مخصوص دادی بر ( نگاه ) من هم درود می فرستم بر تو  و  ضمیر آگاهت بر قلب و طینت مهربانت بر افکار و روش روشنت  و توان و قدرت قلمی که با آن صفا و مهربانی و یکرنگی را بر دل و جانمان نثار می داری و با تیز هوشی و تیز بینی که در قلمت پیداست می شکافی  آنچه را که  برخی از سیاست مداران  دنیا طلب و آنهایی که اعتقادات و عواطف جامعه را جز برای حفظ منافع و مطامع خود  آن هم به عقیده و تفکر خویش که بر مزاجشان خوش نیاید را در هم تنیده و با قلمت تمام رشته های آنان را به نوعی پنبه می نمایی و موشکافی نیز.

چه آگاهانه و هوشیارانه و با مستندات  روشن ساختی ( بیداری ) را . از شما جناب تنسر ممنونم که به یاریم آمدی در برابر سوالات سخت و  سهمگین پرسش گری جناب دامنه !!! هر چند (نگاه) شما جناب تنسر را  به ظاهرتان نمی شناسد و به هیچ وجه به این نمی اندیشم تا کنکاو ی در این مورد داشته باشم . از نظر من( نگاه ) ( افکار و دیدگاه و اعتقادات و سلایق ) شخص مهم بوده و هست تا به آن نزدیک شوم و قلبم را به آن هدیه نمایم  و به گمانم در این چند ماهی که در وبلاگ دامنه  مطالبت را می خوانم می بینم که چقدر نزدیک است قلب هایمان به هم . درود و بدرود."

ناخُنک! دامنه : به نام خدا. هم تلنگُر جناب نگاه قشنگه در ونگ و وای خروس. هم ناترینگ جناب  تنسر قشنگه در تاریخ بیدارگری خروس و خروش. آری به نان تلنگُر می زنند تا خاکسترش بروُبد. به لباس تلنگر می زنند که آلودگی آن از گچ و خاک و کاه و خاشاک بریزد. به دروازه  تلنگر می زنند تا صاحب خانه بشنود و زن در خانه حجاب کند و چادر بر گیرد. به جامعه و حکومت تلنگر می زنند که دامنه اینجا را هیچ نمی داند. چون شعار استراتژیکش همآره این بوده و هست که سیاسی میاسی بلد نیست که نیست.

تلنگُر با انگشت اشاره ی دست  است به قدرت شصت!

پنجشنبه ۸ بهمن ۱۳٩٤ ، ۱٠:٢۸ ‎ب.ظ

پست 1667 : به قلم تنسر 85 : "به نام حضرت حق،خدای یکتا. سلام و درود جناب دامنه و دامنه خوانان گرامی. سلام مخصوص خدمت جناب نگاه،با بیان جملات بسیار زیبا در یک سطر کوتاه ولی با مفاهیم بسیار بلند و خردمندانه.بسیار سپاسگزاریم از همچین هم محلی با استعداد. درسته اگر کسی مسبىب بیداری شود سرش بریده خواهد شد.سربداران در بیداری مردم خراسان سبزوار، امام حسین (ع) در بیدار مردم مسلمان. امام علی (ع) هم در بیداری مردم ،فرقش شکافته شد. شیخ فضل الله نوری در بیداری مردم نسبت به مشروطه مشروعه،سرش بر بالای در رفت.

میرزا کوچک خان جنگلی، بیداری مردم شمال ایران ، سرش را بریدند و عنوان تحفه پیش دربار بردند. از این نوع بیداری ها زیاد داریم ولی همه آنها، سرشان، همانند خروس تمثالی نگاه ،با کارد خمود و جمود فکری بریده شد. اما در پاسخ جناب دامنه، درسته درد مردم در گرسنگی و تشنگی است، بقیه و یک عکس خاص در ادامه ی مطلب

نه نه، مردسالاری نیست. یا ریسمان بازی ست و یا بیدارگری و پیشمرگی!

نگانگانگاه! این مرغ و خروس اَعقنه یارانه بگیر هستند!!


ادامۀ مطلب
پنجشنبه ۸ بهمن ۱۳٩٤ ، ۸:۱٢ ‎ب.ظ

پست 1665 : به قلم نگاه 28 : "سلام بر دامنه و خوانانش تمامی مباحث چند روز اخیر دامنه را با دقت خواندم و دنبال می کردم و بهره لازم را بردم. یک داستان یا حکایت: چندی قبل که مهمان یکی از آشنایان بودم به او گفتم : خروسی داشتید که صبح ها همه را از خواب بیدار میکرد چکارش کردید؟؟ گفت سرش را بریدیم!! همسایه ها همه شاکی بودند و میگفتند: خروس شما ما را صبح ها از خواب بیدار میکند. آنجا بود که فهمیدم هرکس مردم را بیدار کند باید سرش بریده شود! در روزگاری که همه از "مرغ" حرف می زنند.. کسی از "خروس" نمیگوید. زیرا همه به فکر سیر شدن هستند نه بیدار شدن. درود و بدرود."

پرسش دامنه : به نام خدا. سلام جناب نگاه. خروس حتما بی وقتی ونگ و وا می کرد! ها جناب  نگاه؟ سیری بهتره یا بیداری؟ ها جناب نگاه؟ بیداری و سیری اساسا" یعنی چی؟ ها جناب نگاه؟ گرسنگی و تشنگی ست درد امروز بشری. آری جناب نگاه!

پاسخ جناب نگاه: "سلام  بر  جناب دامنه  و  خوانانش هر چند زیاد مایل نیستم در مباحث سیاسی ورود کنم اما چون پرسش از جناب دامنه است پس بدان چنین می پردازم : فرمودید خروس بی گناه حتما بی وقتی ونگ و وا می کرد که سرش را بریدند ها ؟ اول باید ببینیم بی وقتی یعنی چند؟ قبل از اذان صبح ؟ بعد از اذان صبح ؟ یا بعد از طوع آفتاب ؟  نه اشتباه نکنید  جواب هیچکدام است!!! جواب این است هر زمان آنان تشخیص دادند یعنی این بینش بدان معناست  در بقیه در ادامه ی مطلب


ادامۀ مطلب
پنجشنبه ۸ بهمن ۱۳٩٤ ، ٧:۳٥ ‎ق.ظ

پست 1664

به قلم حجت الاسلام شیخ مالک رجبی دارابی 10 : "چرا نماز می خوانیم ؟ چرا عربی ؟چرا اینقدر تکراری ؟چرا 17 رکعت ؟ چرا اول وقتچرا نماز می خوانیم ؟ همانطور که در قرآن هم آمده نماز نوعی تشکر از خداست. خدا نعمتهای زیادی به ما داده، که دادن نعمتها از طرف اوست و نگه داشتن این نعمتها از طرف ماست. همانطور که خدا به پیامبر نعمت وجود حضرت زهرا (س) را داد و به شکرانه ی آن نعمت به پیامبر فرمود؛ فَصَلِّ لِربّکَ والنحَر نماز بخوان و قربانی کن. شکر نعمت، نعمتت افزون کند  کفر نعمت، از کفَت بیرون کند بقیه در ادامه ی مطلب


ادامۀ مطلب
پنجشنبه ۸ بهمن ۱۳٩٤ ، ٧:۳۳ ‎ق.ظ

پست 1663 : به قلم حجت الاسلام سیدحسین شفیعی دارابی 64 : "پاسخ به ناپاسخی جناب مهندس محمد عبدی. حوزة علمیّة قم: سیّد حسین شفیعی دارابی. بنام پروردگار بصیر و دوستدار اهل بصیرت. جناب مهندس عبدی، ضمن عرض سلام و آرزوی توفیق برای جنابعالی و همة خوبان و خیرخواهان، خوشحالم که پس از بارگذاری و نشر نوشتة اخیر اینجانب در پرتو پست 1646 در وبلاگ ارجمند دامنه، دوستان محترمی همچون جنابعالی، آقا سیّد، آقا ابراهیم، و... به نقد و پاسخگوئی از آن پرداخته اید؛ از درگاه خدای متعال برای تک تک شما عزیزان که در جهت تداوم طوفان و بارش فکری، و به نیّت تنویر افکار جامعه قدم برداشته اید آرزوی فرجامی خوش دارم؛ امّید وارم این تلاش منسجمانه و متّحدانه تان، نمودی ازسخن بلند امیر مؤمنان (علیه السّلام) آنجا که در فرازی از خطبة 127 نهج البلاغه فرمود: «فان ید الله مع الجماعة» بوده باشد. بی هیچ تردیدی، اگر ما ها بکوشیم که اینگونه گفتمان هایمان، آراستة به زیور«نیّت پاک» و «الهی» نمائیم، ارمغانی چون پاداش آسمانی برایمان در پی خواهد بود. جناب مهندس عبدی، برای دست یابی به مرتبة برتری از این ارمغان، از این فرصتی که شما خوبان برایم فراهم آورده اید، بهره می جویم، و به وُسع و سِعة وجودیم، سخنانی را در راستای نوشته های هریک از شما ارباب قلم می نگارم؛ و هیچگاه به جهت پندار برخی که گاه خرسندانه بر این طبل می کوبند که «فلانی دست تنهاست، و عِدّه و عُدّه ای را به همراه ندارد» عرصه را ترک نمی کنم؛ یعنی به قول معروف، پاسخگوئی هایم «دیر و زود دارد ولی سوخت و سوز ندارد»؛ و هیچگاه خود را تنها نمی پندارم؛ البتّه این باورم، برآمده از ده ها آیه و حدیث است؛ از جمله آیات: بقیه در ادامه ی مطلب


ادامۀ مطلب
پنجشنبه ۸ بهمن ۱۳٩٤ ، ٧:۱٧ ‎ق.ظ

پست 1662 : به سُرایش حجت الاسلام شفیعی مازندرانی 32 : ( دامنه: به نام خدا. ضمن سلام و احترام سروده ی زیر دیشب از سوی استاد شفیعی مازندرانی به دامنه تلگرام شد.)

چو «کونوا مع الصادقین»* را بخوانی

حساب رفیق و جَلیست بدانی 

ز مردم هر آن را چو دلدار گیری   

تو اوئی و او تو، در این دارِ فانی  

بقیه در ادامه ی مطلب


ادامۀ مطلب
پنجشنبه ۸ بهمن ۱۳٩٤ ، ٧:۱٥ ‎ق.ظ

پست 1660 : به قلم دامنه: به نام خدا. تحلیلی ساده و روان بر رد صلاحیت آیة الله سید حسن خمینی خُبره ی پویای اسلام و ایران. ابتدا باید دانست که رد صلاحیت یادگار امام حاج سید حسن خمینی، ورای حربه ی آزمون است زیرا علیرضا اعرافی، نصرالله شاه‌آبادی، سید محمد سعیدی، سید محمدمهدی میرباقری از حضور در آزمون اجتهاد فقهای شورای نگهبان اِعراض کردند اما رد صلاحیت نشدند.

دوم بر کسی پوشیده نیست که فقهای شورای نگهبان نسبت به گرایش و مواضع و طرز تفکرات دینی، سیاسی و حتی شخصی افراد بسیار حساس هستند و محک ها و معیارهای خاصی برای رد یا تایید اشخاص دارند. تا آنجا که بر همگان روشن است آیت الله سیدحسن خمینی دیدگاه های متفاوتی با فقهای شورای نگهبان در عرصه های نظام و سیاست و طیف های فعال سیاسی دارد.

سوم آشکار می باشد که در روند بررسی صلاحیت های نامزدهای خبرگان، هم کانون وجود دارد که فقهای شورای نگهیان اند و هم پیرامون با اعضای مشخص که در بررسی ها و اِشراف بر افراد  و جریان ها نقش مهمی دارند. دامنه معتقد است پیرامون را خیلی باید دقیق نگریست تا کانون را بتوان خوب دید.

چهارم صلاحیت آیت الله سیدحسن خمینی چه تایید می شد و چه که حالا رد شد، نزد بخش  وسیعی از ملت ایران کاملا مُحرز است و گواهی اجتهاد کسانی را در ضمیمه ی علمی و حوزوی خود دارد که شش فقیه شورای نگهبان شاگردی از شاگردان آن مراجع و علما محسوب می شوند. سیدحسن خوب می داند که آزاداندیشی و حُریّت تاوان هم دارد که یکی از تاوان های شیرین و انقلابی اش رد صلاحیت شدن است و مثلا" احراز نشدن!

پنجم مواظبت لازم است که  حدّ و مرز مُرّ قانون و انتساب به عادل بودن، هیچ کس و هیچ نهادی را در جایگاه عصمت و مصونیت از خطا و خصلت خطیر نقدناپذیری قرار ندهد، تا هر کاری خواست بکند و هیچ کس هم در برابرشان حق حرف زدن و حرف حق زدن را  نداشته باشد. اسلام محمد و علی و شیعه ی اثنی عشری، اسلام آزادی و آزادگی و اسلام عدالت و مروّت و اسلام پروایی و پارسایی ست. رسم ما این بوده و هست: آخرت رسمی خودمان را با دنیای اسمی این و آن هرگز عوض نمی کنیم. همین. 

آیة الله حاج سید حسن خمینی یادگار امام خمینی، سرآمد و امید ایران، اسلام و نظام

چهارشنبه ٧ بهمن ۱۳٩٤ ، ٧:٠۱ ‎ب.ظ

پست 1659

به قلم آسید علی اصغر شفیعی 28 : "سلام. تحلیل جامع ومنصفانه جناب تنسر را خواندم وبهره بردم. من هم معتقدم مجری قانون برای اجرای قانون باید پاسخگو باشد. شورای نگهبان باید درقبال کاری که انجام می دهد براساس قانون جواب افرادی که هیچگونه خدشه ای در پاکی آنان برای حضوردر عرصه انتخابات خبرگان ومجلس شورای اسلامی وجود ندارد را بدهد. تاکتیک توهّم توطِئه برای انتقاد به شورای نگبان را نمی پذیرم . که بگویند اگربه عملکرد شورای نگهبان اعتراضی شود دشمن درپی تضعیف و....می باشد. تکرارمی کنم سید حسن خمینی معنویت امام خمینی (ره) دراین نظام است. مجتهد مسلم وقدرتمند و با اقتدار این زمان است. اندیشه گرایش به اخلاق مداری جناب تنسر هم غنیمتی است برای ما که منصفانه تحلیل کنیم واگرجانبدارانه هم حضورداریم به خردمندی بیاراییم حویش را.

هیچ حرکتی ارادت قلبی مرا از خاندان امام خمینی (ره) بویژه امیر دلم آقا سید حسن خمینی نه تنما کم نمی کند بلکه قدرت می بخشد. همه کسانی که در راس امورهستند و در فرش معاشات مادی ومعنوی بطور مستقیم به امام وخاندانش بدهکارند و دنیای فعلی شان نتیجه فدا شدن امام خمینی و آقا سید احمد و...می باشد. حرمت داری آقا سید حسن خمینی برایم واجب است وبرای همه تکلیف ووظیفه"

چهارشنبه ٧ بهمن ۱۳٩٤ ، ۸:٤٧ ‎ق.ظ

پست 1658 : به قلم تنسر 84 : " به نام حضرت حق،خداوند یکتا.درود وسلام جناب دامنه ودامنه خوانان گرامی.بار دیگر شاهد چهره  دموکراسی اسلامی در ایران عزیز خواهیم بود،حضورمردم و تجلّی حماسه وحدت وانسجام،افتخاریست برای اقتدارو عزّت ایران اسلامی مان.ولی در مسیر راه همین دموکراسی اسلامی و خلق حماسه وحدت وانسجام، با موانع ریز و درشت،که نشات گرفته از اختلاف سلیقه وطرز تفکر،در جامعه است و این خود شیرنیی و جذابیت دموکراسی است،باعث ایجاد کنش و واکنش های در خواص جامعه گشته و این خود انگیزه ای شده تا قلم بدست گرفته تا برگه های سفید ی سیاهه نمایم.

کنش های از جمله حضور جناب سید حسن خمینی در نامزدی خبرگان با انگیزی برپایی نهضت اخلاق و در آن طرف با واکنش طیف خاصی از یک جناحی که در جامعه از رویکرد ضعیف برخودار بوده با حملات شدید مواجعه شده واین حملات حتی با دوستانش هم خالی از لطف نبوده.و از طرفی کنش حضور گسترده از داوطلبین بخصوص از جناحی که در این جند سال از دور خارج کرده بودند با واکنش رد صلاحیت فله ای از شورای محترم فقهای نگهبان گردید. در اینجا به موضوع گرچه دست پا شکسته می پردازیم تا بتوانیم با تضاد آرا به یک سر جمعبندی درستی دست یابیم برای بقا و اقتدار بقیه در ادامه ی مطلب

سه برادر: از راست سید علی، سید یاسر و سید حسن خمینی سه فرزند مرحوم حاج سیداحمد خمینی


ادامۀ مطلب
چهارشنبه ٧ بهمن ۱۳٩٤ ، ٧:۱٢ ‎ق.ظ

پست 1657

به شرح دامنه : به نام خدا. کتاب زیر المراقبات است. اثر عارف بزرگ، عالم متقی مرحوم آیت الله  میرزا جواد ملکی تبریزی. گرچه این کتاب را بارها دیده اید و در آن غَور کرده اید و یا شاید هم از کنارش رد شده اید و تورّق هم نکرده اید. باید اعتراف کنم گرچه عمل به آن فوق طاقت می طلبد و عارفی واصلِ حائر می خواهد، ولی دانستن این که در لای آن چه خبره، خود حظّی ست برای روح من و تو و ما. زیرا کتابی ست برای اعمال همه ی ماه ها:

در صفحه ی 23 آمده است: صحیفه ی عمل امیرالمومنین علی(ع) نقشه ی کلی است. و خود او امامِ امامان و عمل او میزان الاعمال است. نقشه ی اصلی و ناخدا و قطب نمای این دریاست.

در صفحه ی 404 درج شده است: بدان که دروغ گفتن به کسی که عالِم به دروغ اوست و می داند که او دروغ می گوید، استهزاء او است و پناه بر خدا از این خطرها.

در صفحه ی 435 نقل شده است: باب حسین (ع) باب رحمت واسعه است و بسیار زود به قبول و رضا مقرون است و آن حضرت در حیات خود می فرمود: "مثَل احسان، مثَل باران است که به نیکوکار و بدکار هر دو می بارد."

در صفحه ی 273 آمده است: و از عجیب ترین عجایب در این امور، تاثیرات حرکات الفاظ در عالَم است... و تو ای مسکین چگونه از این نوری که خدا در تو قرار داده آگاهی، ولی از آن تعجب نمی کنی!؟

کتابی ست بالینی و تقویتی از نوع غذاهای روحی و دلی

چهارشنبه ٧ بهمن ۱۳٩٤ ، ٧:٠٥ ‎ق.ظ

پست 1656

به قلم حجت الاسلام شیخ مالک رجبی دارابی 9 : "با سلام ودرود فراوان به خوانند گان این مطا لب که ازطریق سایت دامنه منتشرمیشود وباسلام و درودبه برادر بزرگوار ما جناب آقا آبراهیم طالبی دارابی که باتشویقها ی مکررشان حقیررا به شوق و ذوق در اوردند که گه گاهی مطالبی را به سمع ونظر خوانندگان برسانم تاشاید مسئولیت بزرگی که به گردن ما هست ذره ایی ادای تکلیف بشود. بگذرم دورنروم. ( دامنه : به نام خدا. سلام و ممنونم و همچنان مترصّدم تا آنچه خود تشخیص دادید در دامنه منتشر کنی، به دامنه ایمیل یا تلگرام کنی. الحمدلله بحث مسجد و صفات آن نیز با تکاپوی خوب شما، به تکافو رسید و بحث های مرجّح دیگرتان را مرسول نمایید.)

صحبت ما درارتباط باعوامل جذب جوان ونوجوان به مسجد بود گفتیم اولین عامل ازعوامل جذب ویژگی امام جماعت مسجد میباشد. 21 آیتم ان رادرمحضر شماخوبان مطرح کردم به شماره 22رسیدیم. مخفی نماند جوانان ارجمند ماونوجوان عزیزفهیم هستند منتظرنیستند یک روحانی باید تمام صفا ت دراوجمع بشود تابیایند مسجد . خودشان جهت ادای تکلیف درمساجد حضورپیدا میکنند. نمازمیخوانند. شعائراسلامی رازنده میکنند .اگرچه روحانی نباشد یا  .روحانی مسجد ضعیف باشد.اینها جهت ادای تکلیف حضورپیدا میکنند. ودرادامه نکته قابل توجه برای امامان مساجد اینستکه همان 21آیتم اول راداشته باشند برای جذب جوانا ن ونوجوانان کافی است ما بقی آیتم ها بقیه در ادامه ی مطلب


ادامۀ مطلب
سه‌شنبه ٦ بهمن ۱۳٩٤ ، ٤:٥٥ ‎ب.ظ

پست 1655

به نام خدا. دامنه نیز بزودی در این باره به صراحت خواهد نوشتادامه ی مطلب


ادامۀ مطلب
سه‌شنبه ٦ بهمن ۱۳٩٤ ، ۱٢:۱۱ ‎ب.ظ

پست 1654

به انتخاب دامنه : قسمت 121. به نام خدا. این لیف روح را از کتاب عشق و پرستش مرحوم مهندس مهدی بازرگان می آورم؛ از صفحه ی 1977 آن: " در مرد، عشق به زن است. اما در زن، عشقِ مادری و حُبّ به فرزند. دلیل برتری مرد بر زن، عاشق شدن مرد و به تکاپو افتادن او برای راحتی زن است."

سه‌شنبه ٦ بهمن ۱۳٩٤ ، ٧:٢٩ ‎ق.ظ

پست 1653 : به قلم دامنه : 16. به نام خدا. ریه یا همان شُش و در زبان عامیانه جگرسفید، دستگاه تنفّس ماست. گلبول‌های قرمز خون در ریه، اکسیژن را دریافت و پالایش می کند و آن را به سایر سلول های بدن می رساند. تامین اکسیژن خون وظیفه ی اصلی ریه است و همین موجب می شود تا لذت ببریم،کار و فعالیت کنیم، جَست و خیز نماییم، شاد شویم و پرنشاط گردیم.

ریه ی سالم صورتی رنگ است مثل ریه ی کودکان. اما ریه بزرگ سالان به علت ذرات خارجی مثل دود و غبار وارد شده از راهِ تنفس به شُش، به مرور خاکستری زنگ می گردد و چروک. از دیگر کارهای مهم ریه، تعویض اکسیژن هوا با دی اکسید کربن خون در داخل حفره‌ های شُش است که بخش مهم زندگی و حیات سالم ماست.

حرف اصلی دامنه اینجاست 1- دستگاه تنفس بدن خود و دیگران را آسیب نرسانیم. تمنای دامنه از سیگاری های محترم این است با حفظ شخصیت خود و احترام به حقوق و سلامت اعضای خانواده ی تان، عضوهای حیاتی جسم آنان را با کشیدن سیگار در محیط بسته ی منزل تان مورد هجوم بی رحمانه قرار ندهید. این ظلم بزرگی ست که کسی سیگار را در جای جای خانه اش دود کند و همه را در معرض خطر و آسیب پذیری ریوی و بیماری لاعلاج سرطان و آلرژی های طاقت فرسا و سخت قرار دهد.

2- هوای محل زندگی مان را آلوده نکنیم. محیط پر نشاط اطراف خود را سرسبز و معطر و آکنده از هوا و اکسیژن نگه داریم.

3- دستان خود را در پایان هر مرحله از کار و فعالیت و تلاش روزانه، بخوبی بشوییم و پاکیزه زندگی کنیم.

4- هرگز شُش های خود را که عامل اصلی حیات بانشاط و خون سازی سالم در بدن ماست، در معرض دود بسیار خطرآفرین سیگاری ها و ذرّات ریز و گرد و غبارها و آلودگی های اطراف مان قرار ندهیم.

5- خدا طیّب است و طیّبات و طیّبون را دوست می دارد. پس ما هم طیّب بمانیم و پاکیزه بزییم و حیات پاکیزه و محیط بی آلوده را پاس بداریم.

تصویر یک شش بسیار سالم که صورتی رنگ است و پر رگ و حُفره

فندک و سیگاره؟ یا نه چاشنی انفجاره ؟ و یا دوده ی شُش و ریه ی ناماندگاره؟

سه‌شنبه ٦ بهمن ۱۳٩٤ ، ٧:۱٢ ‎ق.ظ

پست 1652 : به قلم تنسر 83 : «به نام خدا، درود و سلام جناب دامنه و دامنه خوانان گرامی. گزیده ای از سخنان لائو زه.  شخصی بنام لی ئر معروف به لائو زه در سال 571 قبل از میلاد در جوی غربی در ایالت چوّ به دنیا آمد. بنیانگزار دائوئیسم، یکی از فلسفه های تاثیر گزار در تمدن چین در کنار کنفوسیوس بوده. برخی از جملاتش خیلی قابل توجه است:

1– آدم با فضیلت کسی است که از عمل فضیلت آگاه نیست. 2- کسی که سعی می کند فضیلتش را به رخ بکشد،صاحب فضیلت نیست. 3–- وقتی جامعه برای ادامه نیاز به عقل و قواعد سلوک دارد،ریا کارها و فریب پیدا خواهد شد.این وضع این جا به مرحله ی رقت انگیزی رسیده است. بقیه در ادامه ی مطلب

چین. مقبره ی لائوتسه. حکیم قرون گذشته ی چین


ادامۀ مطلب
سه‌شنبه ٦ بهمن ۱۳٩٤ ، ٧:٠٦ ‎ق.ظ

پست 1651

به قلم مهندس محمد عبدی 19 : "سلام علیکم بما صبرتم. خداوند منان را شاکرم که بزرگانی  داریم که در پرتو انوار خاصه الهی در ظل توجهات حضرت ولی عصر (عج) مراجع مسلم تقلیدی را جانشین عام آن حضرت در دسترس عموم مومنین و پویندگان راه حق و حقیقت که در بزنگاههای خاصی با یک جمله ای بسیار کوتاه و گاهی تاریخی بساط نیرنگ و تزویر و دروغ و فریبکاری و دنیاپرستی را در هم پیچیده و با انفاس الهی خویش راه درست را به عموم نشان می دهند و ... در این گفتار به دلیل بی توجهی به برخی سوالات بنده و مکتوباتم در در ایام حج خطابی به دکتر آق سید حسین ندارم  ولی با جوابیه شما ( دامنه عزیز ) و آق سید علی اصغر کاملا موافقم و تایید می کنم. ولی تعجبم را نمی توانم بیان نکنم از آنانی که دم از فتنه و بصیرت می زنند و در حالی که در بصیرت داشتن اینان همین قدر بس که احمدی نژاد و مشایی و دارو دسته اش همه چیز این ملک و مملکت را به سخره گرفتند و حال بجای عذر خواهی از ملت باز هم دم از بصیرت داشتن می زنند شما رو خدا بس کنید این دکان بازار بصیرت گویی تان را که دلواپس مختلس آنرا مضحکه خاص و عام در آورد و این است «کَلِمَهُ حَقٍّ یُرادُ بِهَا الْباطِلُ» نه سخن مرجع تقلید.

موفق بودن یک تفکر به ابزار یکطرفه و نادیده گرفتن بدیهیات مبرهن نیست و از طرف دیگر تغییر در قانون به نفع و جناح و گروهی منتسب به خود از طرف رکنی که باید قاضی عادل بی طرف باشد اصلا قابل پذیرش نیست و روند فعلی امتحان گیری هر چند نشان از رویه ای روشمند دارد اما بدعتی خطرناک و حکومتی کردن کسب اجتهاد و دستبرد و به یغمای تمسخر مکلاهای بی خبر از روند درجات حوزه های علمیه می دانم که در دراز مدت می تواند به مرجع تراشی امتحانی منتهی شود فلذا باید گفت برای این موارد حتما چاره اندیشی و بصیرت داشت نه تفتیش عقاید گونه و اوهام و دغدغه فتنه را خیالبافی اذهان نمودن. توصیه موکد این حقیر آن است که قانون برای همه یکسان را ملعبه و دستاویزی قرار ندهیم تا اصل اجتهاد و مرجعیت بیش از هزار ساله را به انحراف مسیر ببریم که عده ای در آن تشکیک و اما و اگر جناحی نمایند. در آینده برخی دشمنان و یا دوستان نادان به سُخره در محافل و مجامع منتشر کنند و طبل رسوایی زنند که هشدار ! خدایا دین و ایمان مارا از گزند قدرت طلبی ها محفوظ دار.موفق باشید."

مهندس محمد عبدی که خود چند سال پیش کاندایدا شده بود

دوشنبه ٥ بهمن ۱۳٩٤ ، ٢:٥٢ ‎ب.ظ

پست 1650 : به قلم حجت الاسلام شفیعی مازندرانی 31 : ( دامنه: به نام خدا. متن و سروده ی زیر امروز از سوی استاد شفیعی مازندرانی به دامنه تلگرام شد. با سلام و سپاس با هم می خوانیم:)

"بسمه تعالی. اسیر شدن تفنگداران آمریکایی در خلیج فارس و بازجویی آنان در جزیره فارسی به دست سلحشور مردان نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در 23 دی ماه 1394، نشان اقتدار جمهوری اسلامی ایران و شکست آمریکای مستکبر جهانی است که به نوبه خود مورد تقدیر بزرگ مرد جهان اسلام، امام خامنه ای، قرار گرفت و متاسفانه توسط جرائد داخلی به گونه ای شایسته مورد تجلیل قرار نگرفت. در این راستا به شکرانه پیروزی فوق، چکامه ناقابل زیر تقدیم می گردد:

اسیر هرزه دیو شرار را دیدم

به دست شرزه ایرانِ یار را دیدم

به سطح آب، نبردی میان ظلمت و نور

به لطف حضرت حق، انتصار را دیدم

هنوز ساعتی از عمر جنگ نآمده بود

شکست صولتِ آن بدعیار را دیدم

عکس ها و بقیه ی ابیات در ادامه ی مطلب


ادامۀ مطلب
دوشنبه ٥ بهمن ۱۳٩٤ ، ٧:۳٥ ‎ق.ظ

پست 1648 : به قلم دامنه : به نام خدا. سلام و احترام و ارادت دامنه به شما جناب حجة الاسلام والمسلمین سید حسین شفیعی دارابی. متن شما مندرج در پست 1446 را نه یک بار بلکه مجدّد خواندم. چند مطلب را مفید می دانم به روی شما و دامنه خوانان بگشایم و می گشایم:

یکم: برای دامنه جای بسی خرسندی دارد و تشکر، که جناب عالی با آن همه مشغله و دغدغه های خوب و موثر شغلی، تبلیغی، تدریسی، تدرّسی و تحقیقی؛ به نوشتن های دینی و سیاسی و حتی اجتماعی این همه ممارست و اهتمام دارید. الحق که این جمله ی فعلی دعایی را در حق تان تکرار می کنم: اَیّدکَ الله تعالی.

دوّم: بر دامنه مبرهن است که شما به عنوان یک روحانی فاضل و حامی نظام و پیرو ولایت فقیه و نیز مبلّغ پرجرات و پرکارِ راه و رسم یک تفکّر جناحی خاص قلم بر لای انگشتان می گذاری و یا قدم بر پای تریبون قُرص می نمایی و یا بر قوق منبر جلوس می کنی و سخن های خویش را از نهادتان به نهادمان می نهی. و این متن شما نیز تازه ترین حرکت سیاسی تان در راستای همان آرمان تان است. بقیه در ادامه

دامنه. قم. منزل. 4 بهمن 1394


ادامۀ مطلب
دوشنبه ٥ بهمن ۱۳٩٤ ، ٧:٠٥ ‎ق.ظ

پست 1647

به قلم آسید علی اصغر شفیعی 27 : ( دامنه: به نام خدا. این متن نوشته ای ست از آسید علی اصغر شفیعی دارابی در نقد پست 1646 نوشته ی جناب حجت الاسلام والمسلمین  سیدحسین شفیعی دارابی در مورد دفاع آیت الله حسین وحید خراسانی از حجت الاسلام والمسلمین سیدحسن خمینی: )

" سلام. چرا نمی فرمایید که عدم دعوت به امتحان نشانگر قبول مجتهد بودن آقا سید حسن خمینی است؟ بنظرم هیچکس درایران وجود ندارد که پایبند تر از سید حسن خمینی باشه که میراث دار انقلاب اسلامی ورهبری باشد. تعهد عملی به انقلاب وآرمانش ونظام مقدس جمهوری اسلامی ومقام ولی وولایت فقیه از رویکردهای سید حسن خمینی است. نقد مطالب وانتظارات از یک مرجع عالیقدر شایسته است ،نقطه عطفی است که دیگران هم از عملکرد حتی مراجع انتظاراتشان را بگویند وانتقاد کنند. ما هم انتظارداریم درمورد پدیده های گوارا وناگوار عرصه انقلات وایران هم تحلیل منصفانه وهم آزادانه داشته باشند. واکنش جانب دارانه آقای حجت الاسلام دکتر سیدحسین شفیعی دارابی برای حمایت از شورای نگهبان یکطرفه است که حتی حاضر می شود به یک مرجع تقلید قلم به انتقاد بردارد! و بند اول نقدنامه اش از صغری وکبری نمودن جملات نتیجه خوبی در نیاید. حق حضور وبیان سخنان یک فرد تکلیفی نیست براساس اراده واختیاراست. بنابرین من واکنش مرجع تقلید آیت ا... وحید خراسانی را آزادانه ومتعهدانه می دانم. ودفاع از سید حسن خمینی را دفاع از آرمان های انقلاب وامام راحل می دانم که اگر شورای محترم نگهبان از کنارش به سادگی رد شود مورد قبول من نیست."

آسید. 1394

یکشنبه ٤ بهمن ۱۳٩٤ ، ۳:٠٢ ‎ب.ظ

پست 1646 : به قلم حجت الاسلام سیدحسین شفیعی دارابی 63 : "مراقب تحقّق جملة «کَلِمَهُ حَقٍّ یُرادُ بِهَا الْباطِلُ». بنام پروردگار بصیر و دوستدار اهل بصیرت. خوانندگان عزیز و ارجمند، سلام علیکم. در روز شنبه 3 بهمن 1394 - 12 ربیع الثانی 1437شاهد بودیم که تیتر اوّل برخی از روزنامه های کثیر الإنتشار و مدافع بی حدّ و حصر دولت اعتدال (؛از قبیل روزنامة «همدلی»، «اطّلاعات» و...)، به نشر سخنان کوتاه یکی از مراجع بزرگوار مقیم قم، اختصاص یافت؛ در نقل سخنان این بزرگوار چنین می خوانیم: «نظرم در رابطه ى با حسن آقا همان است که قبلا گفتم؛ «المرء یحفظ فى ولده.»؛ اگر علاقه اى به آقای خمینى دارند در اولادش حفظ کنند. این مرجع عالیقدر تقلید تاکید کردند: اگر بفهمند، (در مى یابند که) حفظ آقای خمینى (در) حفظ (اولاد) ایشان است و هرچه اینها دارند از او است. عبارت «المرء یحفظ فی ولده» (حفظ حرمت هر مردی در حفظ احترام به اولادش مى باشد) روایتی از پیامبر گرامی اسلام است که حضرت فاطمه زهرا(س) پس از رحلت آن حضرت و در جلسه محاجه، از ایشان نقل کردند»؛ بقیه در ادامه ی مطلب

آیت الله العظمی حسین وحید خراسانی در دفاع از سید حسن خمینی. شنبه 3 بهمن 1394

حجة الاسلام والمسلمین سیدحسین شفیعی دارابی


ادامۀ مطلب
یکشنبه ٤ بهمن ۱۳٩٤ ، ٧:٢٢ ‎ق.ظ

پست 1645

به قلم حجت الاسلام سیدحسین شفیعی دارابی 62 : " : "نصیحت نه اتّهام. شب یکشنبه: 4/ 11/ 1394ش = 13 ربیع الثّانی 1437ق (ساعت 23). بنام پروردگار بصیر و دوستدار اهل بصیرت. جناب «تنسر»؛ ضمن عرض سلام و آرزوی توفیق بیشتر برای جنابعالی و همة دوستان خوب فعّال در عرصة مجازی، صریحا اعلام میدارم: از مطالعة نوشتة زیبا و متین جنابعالی در قالب پست 1852 وبلاگ ارجمند «دامنه» ( دامنه: 1582 یعنی این پست: اینجا ) بهره بردم؛ در آغازین لحظة مواجهة با این نوشتة سودمند، تصمیم گرفتم جملاتی را که اکنون نظاره گر نشر آن هستید را بنگارم؛ امّا متأسّفانه به جهت فزونی مشغله های ضروری تر (؛ از جمله: مدیریّت حسّاس و دشوار امتحان پایان ترم حدود 5 هزار دانشجو و طلّاب داخلی و خارجی در دو مرکز آموزشی دانشگاه مجازی المصطفی العالمیّه صلوات الله علیه و آله و جامعه الزّهرا سلام الله علیها؛ مدیریّت و برنامه ریزی برگزاری آزمون مقطع دکترا با دو گرایش «تفسیر تطبیقی» و «علوم و معارف قرآن» در جامعه الزّهرا سلام الله علیها؛ مدیریّت بر گذاری دو «وبینار» در هفتة مبارکة وحدت؛ و....) توفیق انجام تصمیم مذکور زودتر از این زمان، رفیق راهم نشد؛ و همین موجب گردید تا به صورت ناخواسته، تأخیری در این گفتمان مجازی رخ دهد؛ بدین جهت، قبل از هرسخنی، از بروز این تأخیر غیر منتظره، هم از جنابعالی و هم از همة دوستانی که پی گیر این بارش فکری هستند عذر خواهی می کنم. 

جناب «تنسر»، شایسته میدانم، بخشی از آنچه که می بایست در جهت واکاوی برخی از فرازهای نوشتة یاد شده ات بیان شود را در قالب نکات ذیل بازگو نمایم:

1- پررنگی صبغة متانت این نوشته، و فزونی وزنة برهانی مفاد آن؛ حکایت از فرهیختگی و پختگی بالای جنابعالی دارد؛ امیدوارم در این عرصه به کمال بیشتری دست یابید؛ بقیه در ادامه ی مطلب


ادامۀ مطلب
یکشنبه ٤ بهمن ۱۳٩٤ ، ٧:٢۱ ‎ق.ظ

پست 1644 : به قلم دامنه : 15. به نام خدا. اسب بی درنگ می تواند سرعتش را در برابر درندگان بالا ببرد. در دویدن تعادل دارد. آمادگی توانمندی در نبرد با دشمن دارد. هم ایستاده می خوابد و هم نشسته. پنج سالگی بالغ می‌شود. تا 30 سال عمر می کند بر خلاف کلاغ که تا 90 سال. اسب ها در هر نژادی که باشند سه دسته اند: سرزنده ی پُرحرارت. خون سرد کم سرعت. و خون گرمِ ترکیبی هر دو اسب. در جهان بیش از 300 گونه اسب وجود دارد.

اسب با انسان همزیستی مناسبی دارد مگر اسب های تنبل و فراری و چموش. اسب ها بر خلاف الاغ ها در مسابقات بسیار جهش دارند و حتی ضرب المثل سیاستمداران هم شده اند. مثل این جمله ی وینیستون چرچیل نخست وزیر دهه ی پنجاه انگلستان که واصل شده به دامنه توسط یک کامنت گذاری به اسم یگانه: "بسمه تعالی. سلام. وقتی اسب های توانا اجازه ی ورود به میدان مسابقه را نداشته باشند هر الاغی می تواند به خط پایان برسد. چرچیل."

اسب که در طول تاریخ مددکار انسان بوده و هست

یکشنبه ٤ بهمن ۱۳٩٤ ، ٧:٠٩ ‎ق.ظ

پست 1643 : به نشر دامنه : به نام خدا. نمی دانم آیا دامنه رفته به قله؟ یا قله آمده به دامنه؟ ولی هر چه هست این است که قله ی بصیرت در آن راس است و ستیغ است و در امان. و ضب هم ضربان دارد و بَس نیز سَیَلان، اینجا را یعنی تفسیر و تحلیل پست 1642 "کاندیدای من کو"ی دامنه را در قله بخوان.

شنبه ۳ بهمن ۱۳٩٤ ، ۱۱:٠۱ ‎ق.ظ

پست 1642 : به قلم دامنه : به نام خدا . این عکس هی می چرخه میان این و اون. دامنه مگه سیاسی میاسی ست؟ که بدونه کاندیدای تو کو؟ دامنه چه می دونه. فقط اینو خوب می دونه که هر نظامی نگهبان دارد و ایست و بازرسی.

برخی در این تفتیش و فیلتر نگهبانی رد می شن و برخی هم ردع . همینه همینه این. بگرد ببین کی عبور کرد و کی پشت نگهبانی موند. اینان عادل اند و حافظ مُرّ قانون.

دامنه چه می دونه

شنبه ۳ بهمن ۱۳٩٤ ، ٧:۱٦ ‎ق.ظ

پست 1641 : به قلم تنسر 82 : " به نام حضرت حق،خداوند یکتا.با درود وسلام جناب دامنه و دامنه خوانان گرامی. جشن سده. یکی از جشن های ایرانی که در آغاز شامگاه دهم بهمن برگزار می شود جشن سده می باشد. جشن سده در کنار جشن مهرگان و جشن نوروز،سه جشن بزرگ ایرانی می باشد،که در میان ایرانیان حتی پس از اسلام در بعضی از شهرهای ایران برپا می شود.جشن سده در کنار جشن آذرگان و شهریورگان، در شمار جشن های بزرگ می باشد. فلسفه پیدایش این جشن را از زبان فردوسی به زمان هوشنگ شاه پیشدادی برمی گردد،که زمانی آن مار سیاه زنگی در برابر هوشنگ شاه پدیدار شد و شاه برای نابودی این مار اژادها پیکر،تکه سنگی چخماقی را بسویش پرتاب کرد، سنگ چخماق به جای مار به سنگ هم جنس خود برخورد کرد و در بقیه در ادامه ی مطلب


ادامۀ مطلب
شنبه ۳ بهمن ۱۳٩٤ ، ٧:۱٥ ‎ق.ظ

پست 1640 : به نشر دامنه : به نام خدا. باید نالید که جهان و انسان هر دو از درد بی دردی باز هم تشنه اند و گرسنه!

 عکس مشهور به دزد غذا در کمپ گرسنگان آفریقا

جمعه ٢ بهمن ۱۳٩٤ ، ۱۱:٠٥ ‎ق.ظ

پست 1638

به قلم حجت الاسلام شیخ مالک رجبی دارابی 8 : "بسم الله الرحمن الرحیم بمناسبت شهادت  حضرت معصومه  علیها السلا م مطالبی راتقد یم میکنم اولا بمحضر امام زمان علیه السلا م ومقا م معظم رهبری ومراجع عظا م  وعمو م شیعیا ن تسلیت عرض مینمایم .پدر بزرگوار آن حضرت اما م موسی کا ظم علیه السلا م وماد ر آن حضرت نجمه ا ست از روایا ت استفاده میشود مادر اما م رضا علیه السلا م  وما در حضرت معصومه یکی است  اما م موسی کاظم ع 37 فرزند داشته  19 پسر و18 دختر   از پسرا ن اولین پسر اما م رضا ع ازدختران اولین دختر فاطمه کبری ع«حضرت معصومه ع »ولاد ت ان حضرت اول ذی القعده سا ل 173ویا 183هجری قمری  متولد شدند ودر دهم ربیع الثا نی بقیه در ادامه مطلب


ادامۀ مطلب
جمعه ٢ بهمن ۱۳٩٤ ، ٧:٢٠ ‎ق.ظ

پست 1637 : به توضیح دامنه : به نام خدا. مطلع شدم آقای محمدرضا چلوئی (مشهور به باقرممرضا ) دار فانی را وداع نمود و به دیار باقی شتافت. برای این مرحوم غفران الهی و رحمت خدای رحمان و رحیم را می طلبم. به همه ی بازماندگان ایشان خصوصا" به فرزندانش از جمله به جناب اکبر چلوئی فرزند گرامی شان تسلیت می گویم.

دنیا برای آمدن و شدن و رفتن است. از جناب یک دوست ممنونم هم در تشییع شرکت جست و هم تصویرش را فرستاد.

ارسالی جناب یک دوست به دامنه. 1 یهمن 1394

پنجشنبه ۱ بهمن ۱۳٩٤ ، ٩:٥٥ ‎ب.ظ

پست 1636 : به قلم دامنه : به نام خدا. پنج شنبه دهم ربیع الثانی، اول بهمن 1394 سالروز وفات حضرت فاطمه ی معصومه سلام الله علیهاست. بانوی باکرامت و دارای مقام شفاعت که حرمش محل تلاقی دل مومنین به علی و آل علی ست. آن حضرت اگر نبود، قم هرگز به این رتبه ی برتر معنوی نائل نمی شد و مرکز فقه و اجتهاد نمی گردید. دامنه این روز غمبار را به دامنه خوانان و همه ی دلدادگان قرآن و عترت تسلیت می گوید. امید است راه این اُسوگان اُمت، راه بشریت شود و ناجی آدمیت.

حرم حضرت معصومه در قم

پنجشنبه ۱ بهمن ۱۳٩٤ ، ٩:٠٥ ‎ب.ظ

پست 1635 : به ذوق دامنه : به نام خدا. برای ایجاد روابط و تعامل فکری با دیگران باید ذوق و هنر و اشتیاق داشت. چون برخی ها با یک دست تکان دادن سرازیر می شوند مثل توت. برخی را باید دانه دانه سراغشان رفت. مثل انار.

برخی ها همچون نارگیل در فراز ارتفاع درخت اند و دست یابی و شناسایی شان مشکل است و برخی هم مثل گردو ریزنقش اند و در لای برگ های درختان پنهان اند و باید کشف شان ساخت.

سنجاب بهتر از هر کس قدر گردو را می داند!

پنجشنبه ۱ بهمن ۱۳٩٤ ، ٧:۱٩ ‎ق.ظ

پست 1634 : به شرح دامنه : 14. به نام خدا. بز حیوانی نشخوار کننده است. با معده ای چهار بخشی و بسیار قوی. چالاک است و بشدت پُر جَست و خیز و نیز بازیگوش و شجاع و چموش. به جای پشم نرم مانند گوسفند، موهای زِبری دارد. ماده‌ ها بدون ریش اند و شاخ در آنها کوتاه است.

جمجمه ای حجیم دارد و استخوانهایی ضخیم. بزهای وحشی معمولاً به صورت دسته جمعی زندگی می‌کنند. گاهی تا 70 راس. و معمولاً به وسیله ی یک بز نر مسن و قوی رهبری می‌شوند. گاهی نرهای جوان گله‌های جداگانه تشکیل می‌دهند. بزها زندگی کردن در ارتفاعات را ترجیح می‌دهند. در صبح زود می چرند.

داخل معده ی شان جسم سختی وجود دارد به نام پادزهر که در قدیم برای درمان مارگزیدگی و بعضی بیماری ها بکار برده می‌ شده‌ است. به بچه‌ ی بز، بُزغاله می گویند. به بزغاله ی شیرمست یا بزغاله ی شش‌ ماهه کهره می‌گویند. بز نر بالغ را نیز پازن می نامند.

بُز. باغ وحش وکیل آباد مشهد. عکاس: دامنه

شیطان پرست ها در انگلستان خونش را خام خام می خورند. عکاس: دامنه

پنجشنبه ۱ بهمن ۱۳٩٤ ، ٧:۱۱ ‎ق.ظ

پست 1633

به قلم تنسر 81 : " سلام جناب دامنه و جناب یک دوست خوب. تشکر از جناب یک دوست ،با استعداد نهفته ذوق هنریش را برای شناساند دارابکلا و منظز طبیعی به نمایش می گذارند.آفرین و صد آفرین. اما چند پیشنهاد دوستانه:

1- تصویر برداری از پوشش گیاهی دارابکلا با آن ذوق هنری اش و شناساندن آن به خواندگان،از جنبه مورد مصرفی آن و همه خصوصیات این پوشش کیاهی و جنگلی و درختی آن. 2- شناساندن و تصویر بردار از جانواران اهلی و غیر اهلی. 3- بریدن درخت جنگل و گرفتن بیل دسته!!! با وجود اینکه در حال منقرض شدن جنگل هستیم به تصویر کشیدن آن جنبه فرهنگی خوبی ندارد . انشاالله در آینده نزدیک متنی چهار قسمتی با اندیشه خودم به عنوان نهضت درخت و درختکاری به دامنه می فرستم تا همه ما بدانیم جنگل چه تاثیر نزدیک با زندگی ما دارد.البت جناب دامنه تنسر را همه فن حریف و آچار فرانسه نخوانند(جهت مزاح و خنده گفتم). 4- بلا ی جنگل آتیش است می توانستید خاموش کردن آتش را به تصویر کشیده،کار فرهنگی و انعکاس خوبی داشت. 5- آن کلبه ای که به تصویر کشیدند ،کلبه صحرای است که یک فیلم در مورد جانبازان و دفاع مقدس از اینجا چند سکانس گرفته شد (شورا اوسا در جریان است).تشکر و سپاس از جناب یک دوست. درود." ( دامنه: به نام خدا. اشارات جناب تنسر به این پست دامنه است عکس های جناب یک دوست از اوسا و دارابکلا : اینجا)

پنجشنبه ۱ بهمن ۱۳٩٤ ، ٧:٠۸ ‎ق.ظ

 پست 1632

به قلم تنسر 80 : " به نام حضرت حق،خداوند یکتا. با درود و سلام جناب دامنه و دامنه خوانان گرامی. در متن قبلی ،اشاراتی مختصر در ورشکستگی صنعت و صنایع و بیکاری در جامعه و در نامستحکم بودن اشتغال،بصورت دست وپا شکسته ،من باب یادآوری چیزهای گفته شد.در این متن با اجازه دامنه ودامنه خوانان ،در باب بستر اشتغال(بخصوص مازندران)مطلبی بنویسم.در ضمن با کمال عذرخواهی از دوستان،چنانچه شاید مطلب ارائه شده علمی نباشد،فقط جهت یادآوری و تذکره به مسئولین امر است.چون بنده دانش آموخته اقتصاد نمی باشم .

1- یکی ا ز موارد بستر اشتغال در مازندران ،کشاوزی است ،آن هم به دلیل طبیعت خدادادی که در اختیار مردم قرار گرفته است. کشاورزی و باغداری بایستی در کنار صنعت و فرآوری آن قرار بگیرد تا کشاورز،دراطمینان خاطر از پس فروش تولیداتش دچار تشویش نگردد. نمونه های در این چندسال داشتیم که هنگام برداشت محصول ،مافیای قدرت با واردات ،زحمت کشاورز را با خرید توسط دلالان،که بطور غیرمستقیم زیر فرمان همان مافیای قدرت هستند به مفت خریداری نمایند.وبعد همان تولید را بقیه در ادامه ی مطلب

گردنه حیران اردبیل- آستارا که آدم را  واقعا حیران می کنه این راه!


ادامۀ مطلب
پنجشنبه ۱ بهمن ۱۳٩٤ ، ٧:٠٥ ‎ق.ظ

پست 1631


به قلم حجت الاسلام شیخ مالک رجبی دارابی 7 : قسمت هفتم. " ادامه صفات امام جماعت مسجد. 21- نترس باشد  ،حقگوباشد ،قوی دل باشد ازمسخره ، مسخره کنندگان باکی نداشه باشد، ازسرزنش  سرزنش کنندگان نلرزد ،هیچ پیغمبری نیامدند مگر انکه مورد تمسخرقرار گرفتند سوره یس ایه 30.دراحوالات میرزای قمی امد که یکی از اهل دل ایشا ن را درعالم رؤیا دید گفت میرزای قمی بمن فرمود به مردم بگو برای حاجت دنیا نروند بحضرت معصومه ع نگویند از ان شخصیت حاجت اخرتی رابخواهند برای حاجت دنیا بیایند نزد من  قبرشا ن درقبرستان شیخا ن میباشد بهمراه ضریح ومقبره ومردم میروند انجا حاجت های مهم خودشان را دریافت میکنند.


ادامۀ مطلب
پنجشنبه ۱ بهمن ۱۳٩٤ ، ٧:٠۳ ‎ق.ظ


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد