دامنه دارابکلا

اعتقاد، جهان را آباد می کند، انسان را آزاد ( توسط: ابراهیم طالبی دارابی دامنه )

دامنه دارابکلا

اعتقاد، جهان را آباد می کند، انسان را آزاد ( توسط: ابراهیم طالبی دارابی دامنه )

مطالب آذر 1394 دامنه

پست 1571 :به نام خدا. با تبریک آغاز امامت امام زمان (عج) و طلب فرج و ظهور آن حضرت به مشیت خدا و استدعای گشایش امور برای همه ی دامنه خوانان محترم، شماره ی جدید آلبوم عکس دامنه با عکس هایی جدید و قدیمی منتشر شد



رضا آهنگر. کلبه ی تیرنگ گردی. شب یلدا 1387



دامنه. آذر 1394. بقیه ی عکس ها در وبلاگم دیگرم آلبوم عکس دامنه: اینجا

دوشنبه ۳٠ آذر ۱۳٩٤ ، ٧:٠٦ ‎ق.ظ

پست 1570: به بازنشر دامنه : به نام خدا. سبک لباس و حجاب و پوشش در دارابکلا را در آرمان دارابکلا بخوانید: اینجا


حجاب زنان دارابکلا. جمکران قم. اربعین حسینی. 2 آذر 1393

دوشنبه ۳٠ آذر ۱۳٩٤ ، ٧:٠٢ ‎ق.ظ

پست 1569


به قلم همکارم دکتر بهرام فرجی : "شیخ زکزاکی کیست ؟ نیجریه کشوری با ۱۷۰ میلیون جمعیت است که بیش از ۶۰ درصد از مردم آن را مسلمانان و حدود ۷ میلیون نفر آنها را شیعیان ۱۲ امامی تشکیل می دهند و در سال های اخیر به دلیل افزایش روز افزون شیعیان این کشور، صهیونیست ها و وهابیت، چنگال خبیثانه خود را به سمت مردم این کشور و به خصوص مسلمانان نیجریه نشانه گرفته اند و در طول سال های اخیر در پی ایجاد اختلاف میان مسلمانان این کشور برآمده اند.

بقیه ادامه

  

تقریبا اکثر شیعیان نیجریه یا تازه مسلمان هستند و یا نو شیعه که توسط شیخ ابراهیم زاکی زاکی که رهبریت این جامعه را برعهده دارد مسلمان شده اند. شیخ زاک زاکی از مریدان امام خمینی است که

بقیه در ادامه ی مطلب

نمودار فقر در نیجریه

قومیت ها در نیجریه


ادامۀ مطلب
یکشنبه ٢٩ آذر ۱۳٩٤ ، ٧:۱٤ ‎ق.ظ

پست 1568 : به بازنشر دامنه : به نام خدا. با سلام سروده زیبای علیرضا قزوه برای شیعیان نیجریه و آیت الله زکزاکی تقدیم آن دامنه خوانان محترم و مشتاقی می شود که درد و آلام مسلمانان را با عمق وجودشان درک می کنند و در پیشگاه ادراکِ خود، آه می کشند و ناله می دارند:

زیباترین باران ها در افریقا می بارد

در «گیسلو»

«کادونا»

خونین ترین روز عاشوراست

بزرگترین فریاد

اربعین است

و سرخ ترین خبر

در «زاریا» ست

و تا هنوز شیعیان دو گروه اند

یکی تیر می خورد و یکی مدال می گیرد

بقیه در ادامه ی مطلب

کشتار بی رحمانه ی شیعیان علی و آل علی (ع) در اربعین حسینی توسط ارتش وحشی نیجریه

ننگ ابدی بر غرب سیاسی که دم از حقوق بشر می زند 


ادامۀ مطلب
یکشنبه ٢٩ آذر ۱۳٩٤ ، ٧:۱۱ ‎ق.ظ

پست 1567 : به قلم دامنه: به نام خدا. امروز 29 آذر ششمین سال درگذشت "فقیه عالیقدر" مرحوم آیت الله العظمی حسینعلی منتظری  ست.

بخشی از آنچه که دامنه از این "فقیه متضلّع" در حافظه دارد این است که، سال 1301 در نجف آباد اصفهان زاده شد و در 29 آذر 1388 درگذشت. مبارزه با بهائیت را در نجف آباد آغاز کرد و مخالفت با شاه و شاهنشاهی گری را نیز از همانجا. از همان دوران سیاه و ارتجاع و استعمار و استیداد، خون مبارزه ی سیاسی و دیانت و پرهیزکاری و ساده زیستی و شجاعت و صراحت در رگ هایش جاری شد و کادرسازی کرد و نیرو افزود و محور و مدار مبارزان مرکز ایران یعنی اصفهان شد. در حوزه ی قم به بالاترین سطح یعنی فقاهت و مرجعیت رسید. در نهضت امام خمینی علیه ی رژیم پهلوی بعد از امام خمینی نفر دوم شد و در قلب پیروان و مبارزان جای گرفت. بارها دستگیر و زندانی شد. بعد از انقلاب رییس مجلس خبرگان قانون اساسی شد. با رحلت آیت الله طالقانی، امام جمعه ی تهران را با حکم امام بر عهده گرفت و مدتی بعد به پست بسیار حساس قائم مقامی رهبری نائل آمد. بسیاری از امور مهم کشور و حوزه از سوی امام خمینی به ایشان واگذار و تفویض شد و محور سیاستگذاری ها و مواضع گردید. تا حدی که این شعار در ایران تثبیت گردید: "قائم مقام رهبری، آیت حق منتظری".

اندک اندک جریانی از درون و بیرون جناح راست با او به مخالفت پرداخت و فضای دو قطبی قم و اصفهان و اغلب شهرهای بزرگ را فرا گرفت. در پاره ای از امور سیاست داخلی و روابط بین الملل و مسائل پیچیده ی نهضت اسلامی با مسئولان کشوری به تضاد رسید و در گونه ای از امور حادّ در برابر امام چه به صورت خفا و نشست های متداول خصوصی و چه سپس به سبک و سیاق علَن و شفاف به آرایی خاص و دگر رسید. پرغامض ترین جریان سیاسی کشور در سال 1365 فضای کشور را غبار آلود کرد و وی را وادار به موضع گیر ی سرسختانه در برابر حکومت و حاکمیت و حتی امام خمینی ساخت. یعنی جریان غامض حجت الاسلام سید مهدی هاشمی مسئول واحد نهضت های آزادیبخش سپاه. دستگیری و محاکمات و کشفیات و سپس اعدام ها در این باره روابط وی با ساختار حکومت و ولایت فقیه را بشدت تیره ساخت. در نهایت، امام خمینی وی را از مقام مهم و تاثیرگذار "قائم مقامی رهبری" عزل کردند و ایشان را صراحتا" از دخالت در امور کشور و سیاست بازداشتند. امام در نامه ای از وی خواستند در سیاست دخالت نکنند چون " ساده لوح" هستند و جانبدار گروه های معارض نظام و لیبرال ها و سازمان منافقین. ولی با این وجود فرمودند در حوزه بمان و درس بده و گرمی ببخش. مدتی از این حالت گذشت تا این که با رحلت امام خمینی در سال 1368 وی نیز در برخی مسائل کشوری اظهار نظر تندی کرد و در خانه محبوس شد و کمی در منزل فضای درس و بحث پدید آورد و سال 1388 بحران را دید و دخالت کرد و چندین بار سخن هایی خاص بر زبان برآورد و نهایتا" آخرین بیانیه اش را داد و نظام جمهوری اسلامی ایران را در هر دو بعد اسلامی بودن و جمهوری بودن مورد نقد شاذّ قرار داد و مدتی بعد از آن در 29 آذر درگذشت و در درون حرم حضرت معصومه (س) کنار فرزند شهیدش حجت الاسلام محمد منتظری به خاک سپرده شد. تشییع جنازه اش به تظاهرت سیاسی تبدیل شد و مراسم ختم او هم محدود و تعطیل شد و بقیه ی ماجرا. روح این روحانی و فقیه تاثیرگذار و مبارز و تبعید رفته و زندان و شکنجه چشیده و سختی کشیده ی روزگاران طاغوت پهلوی شاد و مملو از رحمت باد.

مرحوم آیت الله العظمی حسینعلی منتظری در حال تقریرات حوزوی

یکشنبه ٢٩ آذر ۱۳٩٤ ، ٧:٠٢ ‎ق.ظ

پست 1566

به قلم دامنه: قسمت 23. به نام خدا. یکشنبه 29 آذر 1394 (هشتم ماه ربیع الاول) سالروز شهادت امام حسن عسکری (ع) است که توسط دژخیمان رژیم ستمگر عربی نژادی عباسیان، هم در پادگان نظامیان محبوس شدند و هم از مردم و شیعیان به دور نگه داشته شدند تا روشنگر اذهان اجتماعی و بیانگر دانش های الهی و دعوت کننده ی مباحث ایمانی و سیاسی نباشند تا بنیاد رژیم جبّارانه ی شان نلرزد و ویران نگردد. و هم سرانجام آن امام عزیز را مظلومانه به شهادت رساندند. تسلیت می گویم این شهادت را هم به فرزند حیّ، ولی غایب شان حضرت ولی عصر، حجت الله امام زمان عجّل الله که روز آغاز امامت آن امام غائب از دیده هاست و هم به همه ی مومنان الی الله. دو سخن از آن امام که بسی برجسته و کلیدی ست را هدیه ی دامنه و دامنه خوانان می کنم:

یکی آن که فرمودند: خَصلَتانِ لَیسَ فَوقَهُما شَىءٌ الإیمانُ بِاللّه ِ و نَفعُ الإخوان: دو خصلت است که بالاتر از آنها چیزى نیست، ایمان به خدا و سود رساندن به برادران.

و دیگر این که تاکید نمودند: جُعِلَتِ الخَبائِثُ فی بَیتٍ و جُعِلَ مِفتاحُهُ الکِذبَ: همه پلیدى ها را در خانه اى نهادند و کلید آن دروغ است.

سامرّا. عراق. حرم امام حسن عسکری (ع)

شنبه ٢۸ آذر ۱۳٩٤ ، ٥:٤٧ ‎ب.ظ

پست 1565

به قلم همکارم دکتر بهرام فرجی: ( دامنه: به نام خدا. دامنه فقط می گوید ای دامنه خوانان عاشورایی، ای عاشقان امام حسین، ای دل به درد آمدگان از شیعه کُشی های این روزگاران مدرن و به دور از مدَنیت. ای غمخواران به حال مسلمانان و ای آگاهی جویان و ایمان داران خط ایمان، برای این متن در دامنه که توسط یکی از برترین دوستانم، یکی از شایسته ترین همکارم که استاد دانشگاه است و پژوهشگر توانا یعنی جناب دکتر بهرام فرجی، نگاشته شده است، وقت بگذارید و با دقت عقلی و شرافت قلبی بخوانید. ارادتمند عزادارتان دامنه :)

"شیخ زکزاکی رهبر شیعیان نیجریه: "سلام مرا به برادران شیعه سفید پوست، خوش بو و خوشرو در ایران برسان و به آنان بگو از ما سیاهان در سپاه أبی عبدالله بیش از یک نفر نبود و او کسی نبود جز جناب "جُون إبن حوی" غلام سیاه آزاده شده ی حضرت سیدالشهداء علیه السلام که ذکر رجَز "أمیری حسین و نِعمَ الأمیر" از او به یادگار ماند. اما امروز به برادران شیعه سفید روی ما در ایران بگو میلیون ها "جُون" زن و مرد اینجا در نیجریه در لشکر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف آماده لبیک گفتن به آن قیام عظیم هستند و تا آخرین قطره خون خود ثابت قدم می مانند."

یورش وحشیانه‌ی ارتشی‌ها آغاز شد. ریختند و کُشتند و سوختند، هر چه را دیدند. دولت بی‌کفایت مرکزی که از پسِ آدم‌خوارهای بوکوحرام برنیامد، توپ و تفنگش را به رُخ مردم بی‌گناه کادونا کشید. «سیدعلی» و «زینب ابراهیم» پسر و همسر شیخ هم در میان شهدا بودند، از سرنوشت شیخ اما هم‌چنان خبری در دست نیست. میلیونها نفر از سراسر افریقا آمدند، پای پیاده آن هم، برای اربعین حسین (ع). شهر زاریای نیجریه کربلای فقرا شده بود، صدها هزار  عاشق سیه‌چرده و دلباخته‌ی «جُون»؛ برده ی سیاه آزاد شده ی عاشق امام حسین ع ، کمال لذت آن عزاداری اما نشستن پای منبر شیخ ابراهیم بود، شیخ روضه خواند: السلام علیک یا مظلوم...

راهپیمایی اربعین حالا سال‌ها است به نمادی از اقتدار شیعه تبدیل شده، وعده‌ی بچه شیعه‌ها هرجای دنیا که باشند، پیاده‌روی اربعین است. برای آن‌ها همیشه بقیه در ادامه ی مطلب


ادامۀ مطلب
شنبه ٢۸ آذر ۱۳٩٤ ، ٧:۱۳ ‎ق.ظ

پست 1564 : به بازنشر دامنه : به نام خدا. در وبلاگ فراز دارابکلا، متنی مهم منتشر شده است در باره ی شاخصه های حکومت اسلامی از منظر علامه محمدرضا حکیمی. خواندن آن به نظر دامنه اهمیت و برکات دارد: اینجا

پنجشنبه ٢٦ آذر ۱۳٩٤ ، ٧:٠۱ ‎ق.ظ

پست 1563 : به تدوین دامنه : 20 . به نام خدا. در این قسمت قرآن در صحنه، مساله ی بسیار مهماولی الامر را مورد مطالعه قرار می دهیم که نصّ قرآن است و وحی مستقم بر قلب پیامبر عظیم  الشّان:

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَطِیعُواْ اللّهَ وَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِی الأَمْرِ مِنکُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللّهِ وَالرَّسُولِ إِن کُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ ذَلِکَ خَیْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِیلًا. یعنی: هان اى کسانى که ایمان آورده اید خدا را اطاعت کنید، و رسول و کارداران و متولّیان خود را - که خدا و رسول علامت و معیار ولایت آنان را معین کرده - فرمان ببرید، و هرگاه در امرى اختلافتان شد براى حل آن به خدا و رسول مراجعه کنید، اگر به خدا و روز جزا ایمان دارید این برایتان بهتر، و سرانجامش نیکوتر است. سوره ی نساء آیه ی 59.

تفسیر مرحوم علامه طباطبایی: "جاى هیچ تردیدى نیست که آیه اطیعوا اللّه و اطیعوا الرسول... جمله اى است که به عنوان زمینه چینى براى مطلب بعدى آورده شد، و آن مطلب عبارت است از این که دستور دهد مردم در هنگام بروز نزاع به خدا و رسول او مراجعه کنند، هر چند که آیه مورد بحث در عین حال که جنبه آن زمینه چینى را دارد، مضمونش اساس و زیربناى همه شرایع و احکام الهى است.

و نیز جاى هیچ تردیدى نیست که خداى تعالى از این دستور که مردم او را اطاعت کنند منظورى جز این ندارد که ما او را در آنچه از طریق پیامبر عزیزش به سوى ما وحى کرده، اطاعت کنیم و معارف و شرایع اش را به کار بندیم. و اما رسول گرامی اش دو جنبه دارد، یکى جنبه تشریع،  بدانچه پروردگارش از غیر طریق قرآن به او وحى فرموده، یعنى همان جزئیات و تفاصیل احکام که آن جناب براى کلیات و مُجملات کتاب و متعلّقات آنها تشریع کردند، و خداى تعالى در این باره فرموده و انزلنا الیک الذکر لتبین للناس ما نزل الیهم، (ما کلیات احکام را بر تو نازل کردیم تا تو براى مردم جزئیات آنها را بیان کنى). دوم یک دسته دیگر از احکام و آرایى است که آن جناب به  مقتضاى ولایتى که بر مردم داشتند و زمام حکومت و قضا را در دست داشتند، صادر مى کردند، و خداى تعالى در این باره فرموده لتحکم بین النّاس بما اراک اللّه (تا در بین مردم به آنچه خداى تعالى به فکرت مى اندازد حکم کنى). و این همان رایى است که رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله ) با آن بر ظواهر قوانین قضا در بین مردم حکم مى کرد، و همچنین آن راءیى است که در امور مهم به کار مى بست، و خداى تعالى دستورش داده بود که وقتى مى خواهد آن راءى را به کار بزند قبلا مشورت بکند، و فرموده و شاورهم فى الامر، فاذا عزمت فتوکل على اللّه، (با مردم در هر امرى که مى خواهى درباره آن تصمیم بگیرى نخست مشورت بکن و همینکه تصمیم گرفتى بر خدا توکل کن)، ملاحظه مى فرمایید که مردم را در مشورت شرکت داده، ولى در تصمیم گرفتن شرکت نداده، و تصمیم خود آن جناب (به تنهایى ) را معتبر شمرده است... پس بر مردم واجب  است که رسول را در دو ناحیه اطاعت کنند، یکى ناحیه احکامى که به وسیله وحى بیان مى کند، و دیگر احکامى که خودش به عنوان نظریه و راى صادر مى نماید.

اما اولى الامر هر طایفه اى که باشند، بهره اى از وحى ندارند، و کار آنان تنها صادر نمودن آرایى است که به نظرشان صحیح مى رسد، و اطاعت آنان در آن آراء و در اقوالشان بر مردم واجب است، همان طور که اطاعت رسول در آرایش و اقوالش بر مردم واجب بود، و به همین جهت بود که وقتى سخن به وجوب رد بر خدا و تسلیم در برابر او کشیده شد... از این جا روشن مى شود که این اولى الامر - حال هر کسانى که باید باشند - حق ندارند حکمى جدید غیر حکم خدا و رسول را وضع کنند، و نیز نمى توانند حکمى از احکام ثابت در کتاب و سنت را نسخ نمایند، و گرنه باید مى فرمود در هر عصرى موارد نزاع را به ولى امر آن عصر ارجاع دهید، و دیگر معنا نداشت بفرماید موارد نزاع را به کتاب و سنت ارجاع دهید.

و اما حکم اولى الامر در اطاعت حکم رسول است، همان طور که آیه نیز بر این دلالت مى کرد، و حکم تنازع در عصرى که رسول (صلى اللّه علیه و آله ) نیست و اولى الامر هست، همان حکم تنازع در زمان رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله ) است، همچنان که آیه مورد بحث و آیات بعدى نیز بر این معنا دلالت دارد، به این معنا که آیه مورد بحث حکم تنازع در زمان غیبت رسول اللّه (صلى اللّه علیه و آله ) را بیان مى کند، و آیات بعدى حکم آن را در زمان حضور آن جناب... و سخن کوتاه این که از آنجا که اولى الامر اختیارى در تشریع شرایع و یا نسخ آن ندارند و تنها امتیازى که با سایرین دارند این است که حکم خدا و رسول یعنى کتاب و سنت به آنان سپرده شده، لذا خداى تعالى در آیه مورد بحث سخن در رد حکم دارد، نام آنان را نبرد، تنها فرموده فَردوه الى اللّه و الرسول...، از اینجا مى فهمیم که خداى تعالى یک اطاعت دارد و رسول و اولى الامر هم یک اطاعت دارند، و به همین جهت بود که فرمود اطیعوا اللّه و اطیعوا الرسول و اولى الامر منکم.

پس از همه مطالب گذشته این معنا به خوبى روشن شد که مراد از اولى الامر رجالى معین از امّت است که حکم هر یک از آنان در وجوب اطاعت حکم رسول اللّه (صلى اللّه علیه و آله )  است، و این معنا در عین حال منافات با عمومیتى که به حسب لغت از لفظ اولى الامر فهمیده مى شود ندارد و هیچ اشکالى ندارد شارع از این لفظ عام آن معناى خاص را اراده کرده باشد." پایان. متن کامل آن را در ادامه ی مطلب


ادامۀ مطلب
پنجشنبه ٢٦ آذر ۱۳٩٤ ، ٦:٥٩ ‎ق.ظ

پست 1562

به قلم دامنه : به نام خدا. در چشمان و صورت نجیب و معصومانه ی این شیخ مبارز شیعه، پویه  ای علوی می بویم و خِصّه ی حسینی می جویم که خبرها حاکی از شهادت او دارد و نزدیک 1000 کشته و زخمی شیعه ی دیگر. در شمال کشور نفت خیز 150 میلیون نفری نیجریه ی مسیحی، شهری ست به نام زاریا و حسینیه ایی ست به اسم بقیت الله و مردمی ست شیعه ی پویا و در خط خمینی و زکزاکی ها. ارتش با پول هرزه گری های سعودی ها شیعه کُشی می کند و بس فجیع، قتل و فغان می آفریند. دست قتّال گروه افراطی "بوکوحرام" سعودی را باز می گذارد و نسل شیعه را منهدم می سازد و غرب سیاسی و حامیان مرعوب آن هم دم برنمی آورند. بیش از 15 میلیون شیعه دارد این کشور مسیحی و نفت خیزِ زیر نفوذ سعود و صهیون؛ که در شهرهای لاگوس، کانو و زاریا هستند و کانون شان حسینیه ی بقیة الله ی شهر زاریاست. آیا باز نیز مثل عصر اموی و عباسی به امر امامان مهربان مان باید در دوران مدرنیته و آزادی ها و حریت ها روی به تقیه و پوشش آورند تا در امان بماند و زنده باشند و زندگی؟ شیعه همیشه جنبش دارد و جنب و جوش. شیعه خمود نیست و رکود هم ندارد. جرم شیخ ابراهیم زکزاکی و میلیون ها شیعه ی نیجریه ای این است خمینی و خامنه ای را می شناسد و تابع اصول علی و آل علی است؟ و باید رافضی یعنی بیرون شده از دین، خطاب شوند و کشته گردند و به منطق مان به مقام شهادت نائل آیند؟ کجاست مروّت؟ کو خون خواهی غرب؟ کجان حقوق بشریون؟ درد روزگار آن شده که شیعه کّشی، بهشت ساز شده است. آری شیعه ای که نه ستم پذیره نه ستم کننده. راه و رسمش و خط و ربطش فهم است و صلح و عباده. چه می بینم از این روزگاران؟ و از آن سلطه پذیران و سلطه گرایان؟ امان امان از غبیت امام زمان.

آیت الله علامه شیخ ابراهیم زکزاکی، رهبر مبارز و برجسته ی شیعیان نیجریه ی آفریقا

لحظه ی ضرب و شتم علامه شیخ ابراهیم زکزاکی توسط ارتش. 23 آذر 1394

تخریب وحشیانه ی حسینیه ی بقیت الله شیعیان شهر زاریای کشور نیجریه ی آفریقا

سه‌شنبه ٢٤ آذر ۱۳٩٤ ، ۱۱:٠۳ ‎ب.ظ

پست 1561

به شرح دامنه : به نام خدا. اخیرا" کامنت گذاری محترم و طرفدار بحث و نظر به اسم مستعاری " دارابی1 " مصاحبه ی پرسشگرانه ایی را با دامنه انجام داده است در زیر پست شماره ی  1448 با عنوان اسلام هراسی به قلم جناب تنسر یعنی اینجا ، که دیشب داوری اش را از این  مصاحبت با دامنه اعلام نموده است. مطمئن شویم این شیوه ی محاورت و گفت و شنود، نه تفتیش عقاید است، نه تهدید و نه ارعاب، بلکه یک نوعی از گرایش است و دانش و نیز یک گونه از بینش است و پایش و سایش: متن مصاحبه در ادامه ی مطلب

به کامنت های این پست هم سری بزنید

 


ادامۀ مطلب
سه‌شنبه ٢٤ آذر ۱۳٩٤ ، ٧:٠٩ ‎ب.ظ

پست 1560

به قلم نگاه 24 : ( دامنه : به نام خدا. این متن جناب "نگاه" در پاسخ به پست 1554 به قلم دامنه است در معرفی حجت الاسلام والمسلمین سیدعلی موسوی دارابی: اینجا . با سلام و سپاس به نگاه:)

"سلام جناب دامنه. حجت الاسلام سید علی موسوی دارابی را می شناسم. از بزرگواران و همان گونه که فرمودی، از محققین و نویسندگان دینی  و از افتخارات استان هستند . از شاخصه های زیادی که در ایشان پیداست و  اغلب آنان را نیز شما فرمودید، من  نیز در تایید فرمایشات شما می نگارم : بسیار بسیار شخصیتی آرام و منطقی دارند . عاری از تجمل گرایی و ساده زیست اند . پای صحبت شان که بنشینی زمان به شتاب می گذرد زیرا در وجودشان آرامشی خاصی دارند و سیمای ساده و بی ریایش در دل نفوذ می پذیرد و به ناگاه شیفته ی کمالاتش میشوی . متین و انسانی به واقع صبور است . ایشان را می ستایم به این دلیل که کتاب می خواند و محقق است و  می نویسد و می فهمد . دوستش می دارم و  گاه الگویم می شود در  رفتار و کردار ش . انسان دورویی نیست و  از افرادی که خود را مثلا بزرگ می پندارند و مغرورند و بر مال و ملال شان می نازند بر حذر است. بیشتر با قشر ضعیف و  افراد صالح و درست، دمخور است و آنان را می فهمد. و در آخر آرزوی توفیق و تندرستی دارم از برای شان . بدرود"

سه‌شنبه ٢٤ آذر ۱۳٩٤ ، ٥:٠٧ ‎ب.ظ

پست 1559

به انتخاب دامنه : قسمت 115. به نام خدا. این لیف شرح آزاد دامنه است از یک منبع خوش نوشتی به نام: ادبیات قرآن، نوشته ی مسنتصر میر، ترجمه ی مظفر محمدی از دانشگاه ادیان و مذاهب. صفحه ی 190 . دامنه بر مبنای این منبع قرآنی می گوید: گرچه سخت است ولی در دو امر مهم مان تا می توانیم یعقوبی باشیم و یوسف صفت. یعقوب برای دیدار فرزند و یار و عشق درونش، یعنی یوسف در کنعانش، دورآگاهی داشت و شیدا ماند و به عبارت امروزین تِله پاتی می نمود و شوق  وصال می شمرد. و یوسف نیز در کمند زلیخایی که عاقبت زنش شد و چند فرزند نیز آورد، در آن مرحله ی سخت و ناگوار و جانکاه و در معرض ابتلای سخت نفسانیت و قوه ی سرکش شهوت و در یک آزمون و خطای بسیار پر مشقّت، در آماده باش اخلاقی بسر می بُرد و سر راست می  داشت. حال ما کجا و آنها کجا که به وحی و غیب متّصل بودند و نبی خدا شدند و راهنمای خلق خدا. تا بعد باز هم با لیف روح بیا.

دوشنبه ٢۳ آذر ۱۳٩٤ ، ٧:٥۱ ‎ق.ظ

پست 1558

به قلم تنسر 71 : " به نام حضرت حق،خداوند یکتا. سلام و درود جناب دامنه و دامنه خوانان گرامی. شب یلدا. بعد ازدو ماه از غم و اندوه، با دیگر ربیع رحمت پدیدار گشته، انشاالله در این دو ماه از عزاداری سالار شهیدان توشه ای که همان معرفت و رسیدن به بصیرت حق است رسیده باشیم. امسال شب یلدا بعد از چند سالی، دیگر بار در ایام غیر از ایام غم و اندوه قرار گرفته و مردم میتواند با فراغ بال به شور و شادی بپردازند. یلدا به زمان بین غروب آفتاب از 30 آذر (آخرین روز پائیز) تا طلوع آفتاب در اول ماه دی (نخستین روز زمستانی) گفته می شود. این جشن طی شدن بلندترین شب سال و به دنبال آن بلندتر شدن طول روزها در نیم کره شمالی که مصادف با انقلاب زمستانی است گرامی داشته می شود. واژه سریانی یلدا به معنی ولادت است. ولادت  خورشید (مهر و میترا) و رومیان آن را (ناتالیس اتو یکتوس) یعنی روز تولد مهر شکست ناپذیر مینامند. و به همین دلیل این شب را جشن می گیرند و گرد آتش جمع می شدند و شادمانه، پایکوبی می کردند. میترا، مهر ایزد نور و روشنایی و دشمن تیرگی و تباهی است بقیه در ادامه مطلب

شب یلدای همه شب خوش گفت و شنود باشه ان شاء الله


ادامۀ مطلب
دوشنبه ٢۳ آذر ۱۳٩٤ ، ٧:٠۳ ‎ق.ظ

پست 1557

به نوشته ی کلبه ی آرامش : قسمت 39. ( دامنه: به نام خدا. این پستی ست با نام " مادر "  که توسط مدیر محترم و بزرگوار وبلاگ خوب کلبه ی آرامش منتشر شده است. ضمن سلام به ایشان  و سپاس فراوان به دلیل این نوع نگاه بسیار حکیمانه و رحیمانه به مفهوم و واقعیت مادر، در سر آغاز ماه ربیع ماه شادی و ماه حضرت نبی (ص) با هم می خوانیم: )

"مادرم شاعر نیست

در عوض نصف غزل های جهان را گفته

بقیه در ادامه مطلب


ادامۀ مطلب
یکشنبه ٢٢ آذر ۱۳٩٤ ، ۱:٢٤ ‎ب.ظ

پست 1555

به قلم دامنه : به نام خدا. طاعات به تعبیر برخی از علمای اخلاق دو قسم است، طاعات لازم و  طاعات متعدّی. گاه در زندگی مان خیری می کنیم که این خیر فقط به خودمان می رسد، این طاعت را "لازم" می گویند. گاهی نیز آدمی کار خیری می کند که خیر آن علاوه بر خود به دیگران هم می رسد، این طاعت "متعدّی" ست. طاعات متعدّی همواره از طاعات لازم برترند و اَفضل.

مثلا" نامه ای که امیرالمومنین علی علیه السّلام به فرزندش امام حسن مجتبی (ع) می نویسد که مشتمل است بر لُباب حکمت عملی، اصول تدبیر منزل، تهذیب نفس و تنظیم معیشت دینی، یک طاعت متعدّی ست. چون که خیر و برکات آن نامه ی مهم علاوه بر خود و فرزندش، همه ی آحاد بشری را  دربرمی گیرد. نامه ای که مَشحون و سرشار از درس هایی ست که هم آموزنده و اِخبارگر است و نویدبخش و هم اخطاردهنده و بازدارنده و امیدبخش. چون در آن می آموزاند عبودیت و حرّیت و عزّت و عفّت و دنیاشناسی  مرگ اندیشی و خداپرستی و تاریخ پژوهی را. و نیز بازمی دارد از اینکه بسیارگو و آرزوپروَر و ضعیف کُش و زیادت طلب و آبروفروش و حرام خوار و بدگمان و ناشکیبا و شتابکار و جدال گر و خودبین نبودن را. پس ای دامنه و دامنه خوانان محترم و فرهیخته و دل صاف، علاوه بر طاعات لازم، طاعات متعدّی هم بکنیم خدا و خلق خدا را.

برای مطالعه و تفسیر نامه ی امام علی به امام حسن  مجتبی سلام الله علیهما، می توانید به این اثر اخلاقی و دینی مراجعه کنید: حکمت و معیشت اثر دکتر عبدالکریم سروش. نشر موسسه فرهنگی صراط.

یکشنبه ٢٢ آذر ۱۳٩٤ ، ٧:٠٩ ‎ق.ظ

پست 1554 : به قلم دامنه : به نام خدا. قسمت 1. جناب حجت الاسلام والمسلمین آقاسیدعلی موسوی دارابی یکی از بااخلاق ترین روحانیان دارابکلاست. فردی باتقوا و فاضل. انسانی شایسته و قابل.  او طلبه ای موفق و خوش رو و خوش سیمای دارابکلا بوده که مدارج علمی حوزوی را در حوزه ی علمیه ی مشهد تا به عالی ترین سطح طی نموده و خود را به یکی از باافتخارترین روحانیان ساده زیست و به دور از آلایش دنیا رسانده. ایشان از فضلای نویسنده و اهل تحقیق و خطابه اند. فردی انقلابی و فارغ از جناح بندی و افراطی گری. بسیار منزه است و اهل تهذیب.

وی این سجایای اَحسن اخلاقی را از نیاکان سادات بزرگ خویش به ارث و امانت بُرده است. خاندان ایشان در دارابکلا به تقوا و دینداری و خوبی و آگاهی مشهورند. خُلق ایشان سرشار از متانت است و آرامش. در مجامع عمومی بسیار بانزاکت جلوس می کند. همواره خوش برخورد و خوش لباس و مرتّب و پاکیزه است. دامنه از دوستدارانش است و از علاقمندان خاصش و نیز از هم صحبتان گاه گاهش. چندین بار دامنه را مورد تشویق و محبت قرار داده اند. مردی بزرگ است و خویشتندار. کم گوست و کم ادعا و بسی پُربهاء.

او را نه فقط دامنه، که بسیاری از مردم دارابکلا دوست می دارند و تحسینش می نمایند. حتی در میان خود روحانیان دارابکلا، وی فردی وجیه و مرضی ست و مورد اعتماد و مورد اقبال. سالهایی چند نیز در دارابکلا در ایام محرم و رمضان منبر می رفتند. سبک بیانش جذّاب است و نوع کلامش شیوا و فن خطابه اش متکی بر اشارات خاص دستانش. مستمع را در خود می کشاند. محو اشارات خویش می گرداند. سخن به درازا نمی راند. دامنه وی را روحانی بزرگ و مردی دیندار و آبروخواه می خواند و از دور بر او درود می دارد و دعای خیر می خواهد و سپاس بی کران و احترام بی زمان می گذارد.

حجة الاسلام والمسلمین آقاسیدعلی موسوی دارابی. مشهد. 21 آذر 1394. هیات دارابکلا. شهادت امام رضا بقیه ی عکس ها در ادامه مطلب


ادامۀ مطلب
یکشنبه ٢٢ آذر ۱۳٩٤ ، ٧:٠٧ ‎ق.ظ

پست 1552 : به سُرایش حجت الاسلام شفیعی مازندرانی 30 : "بسمه تعالی. شکایت زمانه. توسل به امام رضا علیه السلام. وَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص):‏ سَتُدْفَنُ‏ بَضْعَةٌ مِنِّی بِأَرْضِ خُرَاسَانَ لَا یَزُورُهَا مُؤْمِنٌ إِلَّا أَوْجَبَ اللَّهُ لَهُ- الْجَنَّةَ وَ حَرَّمَ جَسَدَهُ عَلَى النَّارِ. (من لایحضره الفقیه، ج 2، ص585).

سلامٌ علیکم ایا نور مطلق

سلامٌ علیکم ایا بضعة الحق

سلامٌ علیکم ایا نور ایمان

سلامٌ علیکم ایا روح ایران

به هر بوم و برزن، تو خود جان پناهی 

رئوفی، عدالت­ فری، دادخواهی

به اصحاب باطل، نگر ای بهاوَر

به جولان، چه ظلم و جفاهای ابتَر

بقیه در ادامه مطلب


ادامۀ مطلب
شنبه ٢۱ آذر ۱۳٩٤ ، ٧:۱٤ ‎ق.ظ

پست 1550 : به سُرایش حجت الاسلام شفیعی مازندرانی 29 : " بسمه تعالی. شهادت امام مجتبی علیه السلام. قال رسول الله ص: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ حَسَنٌ‏ مِنِّی‏ وَ أَنَا مِنْهُ أَحَبَّ اللَّهُ مَنْ أَحَبَّه‏» (بحار الانوار، ج43، ص306)

کسی بسان حسن نیست در جهان، مظلوم

چو او نسوخت دلی، سخت، خسته جان، مظلوم

مصیبتی که، جفایی که در حقش رخ داد

به حق هیچ کسی نامدی عیان، مظلوم

بقیه در ادامه مطلب


ادامۀ مطلب
جمعه ٢٠ آذر ۱۳٩٤ ، ۳:٥٦ ‎ب.ظ

پست 1549

به زیرنویس دامنه : به نام خدا. تصاویر ارسالی لحظات پیش آسید علی اصغر شفیعی دارابی از حرکت مذهبی و ارادتی همسایگان خوب و سادات نجیب و متحد سیدمله ی دارابکلا. ممنونم و از راه دور حسرت به دلم که چرا چنین پلوی نذری را نخوردم. خدایا قدم های اینان را در راه اهل بیت عصمت و طهارت همین گونه استوار و پایدار بدار.

پلوی نذری سیدمله دارابکلا. به مناسبت ایام عزای رحلت پیامبر اکرم و شهادت امامان حسن مجتبی و امام رضا. تقبل الله. بیستم آذر 1394 عکس های ارسالی آسید به تلگرام دامنه  بقیه در اینجا

جمعه ٢٠ آذر ۱۳٩٤ ، ۳:٥٥ ‎ب.ظ

پست 1548

به قلم تنسر 70 : " به نام خداوند رحمان. سلام جناب دامنه و دامنه خوانان گرامی. ایام سوگواری رحلت پیامبر رحمت، حضرت محمد (ص) و شهادت امام حسن مجتبی(ع) اسوه تدبیر و دوراندیشی، و شهادت شمس الشموس امام علی بن موس الرضا را به همه محبان اهلبیت(ع) تسلیت گفته و امید است با تدّبر و تفکر در راهشان کوشا باشیم. این سه بزرگوار به شیوه ای خاص از جور و جفای زمانه ای خویش به دیار حق ملحق شدند. پیامبر رحمت با زهر کینه و خفگی از یهود زیاده طلب و خودخواه، به لقا الله پیوست. و امام حسن هم با زهر خباثت و شقاوت اموی و همچنین خیانت و جاه طلبی نزدیک ترین  افراد ( یعنی همسرش )، به دیدار حق شتافت. و امام  رضا(ع) هم با زهر ترس و تزویر و ریای عباسی، شربت شهادت را نوشیدند. راهشان همیشه رهرو رهجویان باشد. بقیه در ادامه ی مطلب


ادامۀ مطلب
جمعه ٢٠ آذر ۱۳٩٤ ، ٧:۱۱ ‎ق.ظ

پست 1547

به قلم حجت الاسلام علیرضا ربانی 2 : ( دامنه: به نام خدا. این متنی ست که توسط دوست  فاضل و روحانی ام جناب آقای حجت الاسلام شیخ علی ربانی به دامنه ارسال شده است. ضمن سلام گرم و صمیمی به این دوست ارزشمندم که در دامنه حضور می یابند و افتخار می دهند، با هم آن را می خوانیم و زمزمه می کنیم.):
"با عرض تسلیت خدمت مولا آقا امام زمان و همه شیعیان جهان. به مناسبت شهادت ثامن الحجج آقا علی بن موسی الرضا، از راه دور از زبان همه زائران آن کوی عشق زمزمه دارم:

 آقا بدادم میرسی؟

زائری دل خسته ام آقا بدادم میرسی؟    دل شکسته، خسته ام آقا بدادم میرسی؟

ضامن چشمان آهوها، ای فریاد رَس    بی پناهم، بی کس و تنها بدادم میرسی؟

ای شفا بخش دل محزون، ای مولای من    هشتمین دُر دانه ی زهرا بدادم میرسی؟
 
با تشکر از برادر بزرگوارم آقای طالبی. التماس دعا.

تصویر دلنشینِ عشق و دلدادگی ایرانیان به اهل بیت عصمت و طهارت. زائران پیاده ی امام رضا در آستانه شهادت آن امام رئوف و صاحب اصلی ایران و ایرانیان.
جمعه ٢٠ آذر ۱۳٩٤ ، ٧:٠٩ ‎ق.ظ

پست 1545 : به قلم حجت الاسلام شفیعی مازندرانی 28 : بسمه تعالی. فرافکنی. پاسخ به یک شُبهه. یکی از دوستان فرهیخته ام پرسید : ما که در شمار مخلصین (لاغوینهم اجمعین الا عبادک منهم المخلصین (حجر/40)) نیستیم بنابراین همواره مورد نفوذ شیطان بوده و بناچار از او اطاعت می بریم براین اساس نباید چندان مورد عقاب الهی باشیم.

پاسخ: در برابر کلام شیطان که آیه فوق از آن حکایت دارد باید گفت شیطان اعتراف کرد که به انسان های «مخلَص» دسترسی ندارد ولی این نکته را هم گوشزد نکرد که بقیه بقیه در ادامه ی مطلب


ادامۀ مطلب
پنجشنبه ۱٩ آذر ۱۳٩٤ ، ۱٢:٥٧ ‎ب.ظ

پست 1544 : به توضیح دامنه : به نام خدا. تصاویر امروز 19 آذر 1394 از عزاداری هیات قمر بنی هاشم بالا محله ی دارابکلا به مناسبت سالروز جانگداز رحلت پیامبر اکرم (ص) و شهادت امام حسن مجتبی (ع):

هیات قمر بنی هاشم دارابکلا. ارسالی تقی آهنگر دارابی به تلگرام دامنه.  19 آذر 1394 بقیه در ادامه ی مطلب


ادامۀ مطلب
پنجشنبه ۱٩ آذر ۱۳٩٤ ، ۱٢:٥٠ ‎ب.ظ

پست 1543

به قلم دامنه : قسمت 22 : به نام خدا. با تسلیت رحلت نبی اکرم صلوات الله و شهادت امامان  شیعه حضرت حسن مجتبی و حضرت علی بن موسی الرّضا سلام الله علیهما، چند نکته کوتاه می آورم:

سه سخن بسیار مهم از پیامبر اکرم (ص) : "مؤمن آسان اُنس می گیرد و مأنوس دیگران می شود" . "مردم مانند دانه های شانه، با هم برابرند" . "از نشر دانش نمی توان جلوگیری کرد."

یک سخن نویدبخش از امام حسن مجتبی (ع) : تعجب‌ مى‌کنم‌ از کسانی که‌ در غذاى‌ جسم‌  خود فکر مى‌کنند ولى‌ در امور معنوى‌ و غذاى‌ جان‌ خویش‌ تفکر نمى‌کنند. شکم‌ را از طعام‌ مُضرّ حفظ مى‌کنند ولى‌ در روح‌ و روان‌ خویش‌ افکار پلید و پستى‌ را وارد مى‌کنند. (بحار الانوار، ج‌ 1 ، ص‌ 218)

یک نکته ی بسی هشدار دهنده از امام رضا (ع): " خیلی از مسائلی ( چیزهای غُلوّ  و ستایشگرانه ی افراطی) که برای ما نقل می کنند اینها در اصل برای جدا کردن مردم از ما گفته شده است. روایاتی ست که دیگران گفته اند برای این که دیگران فکر کنند ما مُشرک هستیم. ( به نقل از کتاب از صفا تا فدک. مسیح مهاجری ).

پنجشنبه ۱٩ آذر ۱۳٩٤ ، ٧:٢٥ ‎ق.ظ

پست 1542 : به قلم حجت الاسلام سیدحسین شفیعی دارابی 54 : (دامنه : این متنی ست از جناب حجت الاسلام والمسلمین سیدحسین شفیعی دارابی که صبح امروز ایشان این مطلب شان را به تلگرام دامنه نیز ارسال نمودند و دامنه به انتشار آن اقدام نمود):

"شدّت مصیبت رحلت جانسوز پیامبر اکرم (ص) و بازگوئی مهمترین پیامد آن در پرتو خطبة فدکیّه. سیّد حسین شفیعی دارابی (شب پنجشنبه، 28 صفر 1437ق = 19/ 9/ 1394ش)؛ سفر تبلیغی شهرستان کاشمر خراسان رضوی، ساعت 11 شب.

بنام پروردگار بصیر و دوستدار اهل بصیرت. خوانندگان ارجمند سلام علیکم. فرارسیدن سال روز رحلت بلکه شهادت پیامبر اسلام (صلوات الله علیه و آله) وسبط اکبرش امام مجتبی (علیه السلام) را به شما بزرگواران و به همة محبّان و دلدادگان به این بزرگواران تسلیت عرض می نمایم. در پرتو هریک از این دو حادثة غمبار، مباحث فراوانی قابل طرح و بازخوانی است؛ به جهت محدودیت صفحات عرصة مجازی، به ذکر سه نکته کوتاه در پرتو حادثة اوّل بسنده می نمایم:

نکتة اوّل: تاریخ رحلت جانسوز پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله). درباره اینکه رحلت پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) در کدام روز هفته بوده است بین عموم مسلمانان اتفاق نظر است؛ زیرا همگان آن روز را روز "دوشنبه" و سال آن را نیز بقیه در ادامه ی مطلب

حرم نبی اکرم (ص) و قبرستان بقیع محل قبر امام حسن مجتبی(ع) در مدینه ی نبوی


ادامۀ مطلب
پنجشنبه ۱٩ آذر ۱۳٩٤ ، ٧:٢٢ ‎ق.ظ

پست 1541

به ذوق دامنه : قسمت 38. به نام خدا. این قسمت کویریات دامنه را اختصاص می دهم به طنزیه ای از جلال رفیع (دریچه نویس طنز روزنامه ی اطلاعات که چند سالی ست قلم را به اعتراض زمین گذاشته است) در وصفِ و هجوِ صفتی از صفات نکوهیده ی ما ایرانی ها که امید است نیکو کنیم و همچنان نکوهش نگردیم:

ما ایرانی ها ! پس از مرگ فرد او را کشف! می کنیم با مجالس سَبعه (هفتگانه) 1- ترحیم. 2- بزرگداشت. 3- فاتحه. 4- ختم. 5- یادبود. 6- سوگواری. 7- گرامیداشت.

پرفسور محمود حسابی تفرشی دانشمند مذهبی شیعه ی ایران در کنار آلیرت انیشتین موحد و متدین بزرگ و مغز فیزیک جهان. ولی ما ایرانی ها از کی دقیقا شناختم این دکتر حسابی متفکر و مُبدع را؟ زمانی که رخت از جهان بر بست !

چهارشنبه ۱۸ آذر ۱۳٩٤ ، ٧:۱۸ ‎ق.ظ

پست 1540 : به سُرایش حجت الاسلام شفیعی مازندرانی 27 : به نام خدا. این تازه ترین شعر حجت السلام والمسلمین استاد شفیعی مازندرانی ست در وصف پیامبر خاتم (ص) و امام حسن مجتبی و امام رضا علیهما السلام که دیشب به تلگرام دامنه ارسال نمودند. عطر این شعر عطر اهل بیت علیهم السلام است که در کنار کتاب خدا قرآن کریم، موجب عطای کوثر است. با هم این 8 بیت شعر آئینی و دینی را زمزمه می کنیم در آستانه ی رحلت رسول الله و امامان شهیدمان حضرت حسن مجتبی و حضرت رضا: متن شعر در ادامه ی مطلب


ادامۀ مطلب
چهارشنبه ۱۸ آذر ۱۳٩٤ ، ٧:۱٦ ‎ق.ظ

پست 1539

به بازنشر دامنه : به نام خدا. بر خلاف شایعات گاه و بی گاه از این سو و آن سو با هدف های ایجاد بحران در جامعه، این عکس دیروز مهندس میرحسین موسوی ست در منزلش تهران در برف سنگین 16 آذر 1394. عکسی که در فراز دارابکلا گذاشته شد: یعنی این وبلاگ:  فراز داربکلا:  اینجا

سه‌شنبه ۱٧ آذر ۱۳٩٤ ، ۱٢:۱٩ ‎ب.ظ

پست 1538

به نشر دامنه : به نام خدا. این تصاویر نمایی از هوای آبی و صاف و سرد و سوزناک قم است در صبح 17 آذر 13944، یک روز پس از بارش چندین ساعته ی برف سنگین و زیبا و این نعمت خوشحالی بخش خدای متعال. دو تصویر هم از حضور عارف طالبی دارابی در بوستان علوی قم.

قم. میدان شیخ مفید. صبح 17 آذر 1394. عکاس: دامنه

بقیه ی تصاویر در ادامه ی مطلب


ادامۀ مطلب
سه‌شنبه ۱٧ آذر ۱۳٩٤ ، ۱٢:۱۸ ‎ب.ظ

پست 1537

به قلم دامنه : به نام خدا. مطلع شدم دوست گرامی و ولایی ام جناب حاج سیدتقی شفیعی  دارابی مدیرکل اتباع و مهاجرین خارجی استانداری مازندران، پس از سی سال خدمت به نظام جمهوری اسلامی و راهگشایی و کارگشایی های زیاد در امور محوّله و نیز رسیدگی به مطالبه های فراوان مردم دارابکلا و رفع و رفوی بسیاری از مشکلات مُحدثه، به دوران پر افتخار و ویژه ی بازنشستگی نائل آمدند و مقام و میز و محل خدمت را طبق قانون طبیعی جهان و انسان و سیاست و روزگار، که یک امانتی ست گذرا و غیر مانا، به شایستگی تحویل جایگزین مُنتصَب خویش سپرده اند. مراسم تودیع ایشان را سایت شمال نیوز خبررسانی کرده است. و نیز کامنت گذاری به نام مستعار "دارابکلا" این متن زیر را به دامنه ارسال کرده است: "سلام جناب طالبی. لحظاتی پیش جناب آقای سید تقی شفیعی دارابکلایی تودیع شد. ایشان بازنشسته شده و آرزوی سلامتی و موفقیت برای این عزیز. سایت شمال نیوز و مازند نومه این خبر را درج کرده.دارابکلا:دوستدار شفیعی."

دامنه برای این دوست دیرین و بسی بامحبت آرزوی توفیق روزافزون می کند و از ایشان می خواهد قدم و قلم خویش را از دامنه و دامنه خوانان دریغ ننمایند. دوره ی بازنشستگی دوره ی به خودپردازی و خداگرایی عرفانی ست. همان اَسفار اربعه ی حکیم ملاصدرای شیرازی که به تعبیر دامنه هر چهار مسافرت بندگان الله، به سوی خدا و خود و خلق و باز هم سمت خدا، یک نوع رمز و راز و اُسّ اساس حکمتِ حیات است و دوری از حُباب و جُلباب و جَهات.

نظر آسید علی اصغر شفیعی دارابی: "سلام. بازنشستگی سید بزرگوار را مقدمه زندگی زیبا و  عمر باعزت طولانی می دانم. امیدمندم و تلاش ایشان را برای آبادانی وتوسعه دارابکلا در قالب های گوناگون را فراموش نمی کنم. دستگیری اش را از مستمندان و اشتغال بکار عده ای از بیکاران در ادوار مختلف را فراموش نمی کنم. هسته فعالی که انشاالله برای مردم دیارم همواره شخصیت ارزشی وکارساز باقی می ماند. سید را برای اینکه جانباز و رزمنده و بسیجی و فعال و سرمایه اجتماعی و فرزند بالغ دیارم است و در خانواده مذهبی و دینی رشد نموده است، دوستش دارم."

پاسخ دامنه : سلام. متن دلنوازانه ای نوشتی. کاش همه به این افتخارات محل به دید سرمایه های ارزشمند بنگرند‌. ممنونم. حق را ادا کردی گواهی ب خیر دادی و نیکی.

جناب حاج سید تقی شفیعی دارابی

سه‌شنبه ۱٧ آذر ۱۳٩٤ ، ۱٢:۱٧ ‎ب.ظ

پست 1536

به انتخاب دامنه : قسمت 114. به نام خدا. این لیف روح که یک بیت عاشقانه از دیوان شمس29753 مولوی ست، به تفسیر آزاد دامنه  حکایت فراقت در عشق است و فوَران ذوق در وصال. مصرع اول نی شدن عاشق از درد جانکاه جدایی هاست. نی هم به معنای لاغر و نحیف شدن است و هم به معنای نی نالان و آهنگان گردیدن از فراق یار. اما در مصرع دوم چون وصال مهیا و تمهید می گردد، پوست و قلب و سراسر وجود عاشق زراندود می شود و طلا. کافی ست سه چند باری این بیت را زمزمه کنید:

اول از دست فِراقت، عاشقان را نی کنی

وانگه اندر پوستشان تا سر همه در زَر کنی

سه‌شنبه ۱٧ آذر ۱۳٩٤ ، ٧:۱۳ ‎ق.ظ

پست 1535

به قلم آسید علی اصغر شفیعی 26 : به نام خدا. این دیدگاه آسید علی اصغر شفیعی ست نسبت به پست 1534 به قلم دامنه با عنوان " نقد جنبش دانشجویی اینجا". ضمن سلام و سپاس متن آسید را می خوانیم:

"سلام. به لحاظ رعایت اندیشه تحلیل ،نوشته بسیار اصولی شما در نقد عکس های دانشگاه شریف، حرفه ای و خارج از احساس بوده است. موارد زیر تحلیل محتوی نوشته شماست که: _ انتظارات از جنبش دانشجویی است _ بینش روشنفکرانه است _ استقلال مولف است _درمورد داوری آخر سطرها، مفهوم علمی دارد نه ارزشی و هجومی _ شناخت عمیق ناریحی و علمی ،روح این نوشته است_ نگاه به جنبش دانشجویی مولف ارزش بالاتری نسبت به همه صنف هاست _تفکیک بررسی افرادی که در عکس ها اومده ،واقعیت تاریخی است نه آرمانگرایی ! _ توجه جدی به استقلال جنبش دانشجویی است نه نگاه به دانشگاه و دانشجو صرفا... _من هم محتوی این موضوع ونوشته را می پسندم وتذکری که برای کاستی این جنبش فرمودند را قبول دارم شهید مطهری ،دکتر شریعتی و شهید دکتر مفتح به لحاظ نظریه پردازی درشکل گیری جنبش های دانشجویی تاثیر بنیادی و موثر داشته اند حتی روشنفکران دینی بعد از انقلاب مانند سروش و ... هم. جنبش دانشجویی در برابر پدیده های یک کشور واکنش نشان می دهد در شرایط خاص کنونی کشور. بهترین روش حضور و حرفهای ناگفته با اعلان مواضع با عکس هاست موسوی و حصرش و خاتمی و ممنوع شدن تصویرش. مصدق و پاک کردن روز ملی شدن نفتش. چونکه مورد اعتراض جدی است، به نمایش گذاشتند نه اینکه نماد جنبش دانشجویی باشند."

 پاسخ دامنه : به نام خدا. سلام دامنه هم به تو آسید. مطالب بسیار مفید و درخور تامّلی را  مطرح ساختی و از استقبال و تاییدت بر متن دامنه نیز ممنونم. تحلیل محتوای مسلطی صورت دادید. متوقع بودم به این توان علمی ات. اما در جمله ی آخر با شما موافقتی ندارم، زیرا اگر این تصویر نمادسازی نیست و صرفا" به قول شما اعتراضی ست به آنچه آورده ای، پس چرا دو عکس مرحومان بازرگان و طالقانی هم در آن منعکس است؟ پس یه یقین آنها قصدشان نمادآفرینی بود که دامنه به حکم آزادی عقیده، نقدشان نمود. باز نیز ممنونم از حضور همیشگی ات در دامنه که خود می دانی مال خودت است و آزاداندیشان متدیّن و انقلابی و اخلاق مدار.

 

دوشنبه ۱٦ آذر ۱۳٩٤ ، ۱۱:٥٠ ‎ق.ظ

پست 1534

به قلم دامنه : به نام خدا. این نوشته ای ست به قلم و باورهای سیاسی و دینی دامنه، که بی  هیچ پوششی عیان می سازم آنچه را که در فهم سیاسی ام، نهفته دارم. ابتدا سلام دارم به دانشجویان که 16 آذر روز شماست. از مقدمات و تعارفات می گذرم که مُخلّ بحث اصلی ست و مخاطب نیز سخت از آن گریزناک. نقدم را متمرکز می کنم به تصویر زیر که پنج شخصیت در آن نماد شده اند. مرحوم مهندس مهدی بازرگان، حجت الاسلام والمسلمین سیدمحمد خاتمی، مرحوم آیه الله سید محمود طالقانی، مهندس میرحسین موسوی و مرحوم دکتر محمد مصدّق. دامنه به نماد بودن انحصاری این 5 تن و فقدان سه شخصیت تاریخ ساز و اندیشمند ایران و اسلام در این نماد دانشجویی نقد اساسی و بی پرده دارد.

مرحوم دکتر محمد مصدق؛ هم به دلیل رویکرد بروکراتیک و هم به دلیل ناهم سنخی با جوان و اندیشه های پویا و جنبش گرا و هم به دلیل نظریه پرداز نبودن، نمی تواند نماد جنبش دانشجویی باشد. او همواره در قالب قانون شاه و همکاری با ساختار سیاسی قدرت تفکرات عمل گرایانه اش را پیش می برد. مرحوم محمد مصدق حتی یک کتاب دینی و سیاسی ندارد که بر فهم دانشجو اثرگذار گردد. تز موازنه ی منفی اش نیز توسط خود مصدق با گرایش و میل به آمریکا زیرپا گذاشته شد و به گفتمان بدل نشد. پس عکس مصدق در این تصویر از دید دامنه یک احساس زودگذر و در بینش سیاسی یک انحراف است.

مهندس میرحسین موسوی؛ گرچه دارای خدمات بسیار بزرگ در دوره ی نخست وزیری عصر امامتِ امام خمینی ست، اما به چند دلیل نمی تواند نماد جنبش دانشجویی ایران باشد. او یک شخصیت اجرایی ست نه تئوری پرداز. او هیچ گونه آثار سیاسی و دینی از خود ننوشته است. در طول دوره ی نخست وزیری و نیز طی مدت طولانی 20 ساله ی انزوا و عزلت گزینی سیاسی در دوره های "دولت سازندگی" و "دولت اصلاحات" و "دولت نهم" هیچ گونه پیوندی با جنبش دانشجویی برقرار نکرد. و از همه مهمتر میرحسین موسوی با تز معروف خود مبنی "توطئه ی خارجی" علیه ی تز "توهم توطئه" با رویکرد جنبش دانشجویی به رویارویی پرداخته بود. بنابراین مهندس میرحسین نیز فاقد گفتمان بود. با آنکه دامنه از ورود به بحث مشهور 88 همچنان پرهیز دارد، و داوری خود را تا روشن شدن دادگاه محاکمه ی وی به تاخیر می اندازد، اما معتقد است عکس وی نیز نمی تواند نمادی برای جنبش دانشجویی باشد.

مرحوم آیت الله سید محمود طالقانی؛ این نماد را نه فقط می پذیرم بلکه تحسین هم می کنم. طالقانی با دانشجو آمیختگی شد. خط می داد. رهبری می کرد. تفسیر برپا می ساخت تفسیر پرتوی از قرآن. با اساتید دانشگاه دوست و همراه و هم اندیش بود. صاحب نظریه ها، ترجمه ها و نوشته های عالی مضامین و حرکت آفرین بود. او نماد مبارزه با استبداد داخلی و استعمار خارجی و استثمار و استحمار دینی بود. آری او نماد است و باید هم باشد زیرا دارای گفتمان است. اقتداء به طالقانی، اقتدا به صراط مستقم است و در مدار اسلام و مکتب امام حسین (ع) باقی ماندن. از این رو به نظر دامنه عکس او در این نمادسازی کاری شایسته و درست و آتیه دار است.

حجت الاسلام والمسلمین سیدمحمد خاتمی؛ او یک دولتمرد است تا جنبش گرا. فرهنگ در راس کار اوست نه مبارزات سیاسی. آثار او آنچنان محکم و مُتقن نوشته نشده است تا نماد دانشجویی شود. رویکرد خاتمی رویکردی بطئی و کُند و درنگی ست نه جنبشی. او اساسا" با مبارزه و جنبش و خیزش خویشاوندیی ندارد. چارچوب های فکری او به گونه ای ست که نمی تواند فعالیت های دانشجویی را پیشوایی کند. در طول مبارزات چندین ساله ی ایران، ترجیحات خاتمی با جنبش دانشجویی تفاوت داشت. گفتمان او اصلاح است اما در خود تعریف اصلاح و اهداف اصلاح و نقطه عزیمت اصلاح درمانده است. خاتمی گرچه شخصیتی جاذب دارد در میان طرفداران خود، اما توان و گرایشی برای جنبش دانشجویی در او یافت نمی شود. پس عکس او نیز در این نماد سرشار از احساس و اساسا" خطاست.

مرحوم مهندس مهدی بازرگان؛ او صاحب بیش از 100 جلد کتاب است. استاد دانشگاه بود و سیاست ورز و مبارز. مخاطبینش دانشجو بودند و خود نیز هم سِرشت بود با دانشگاه و دانشجو. گرچه بازرگان در پاره ای از نظریاتش دارای برداشت هایی مناقشه انگیز است مثل آخرین مقاله ی او که گفت" آخرت، هدف بعثت انبیاست و بس؛ اما در مجموع او یک نماد روشنی برای جنبش های دانشجویی ست. عکس او هم سزاست که باشد زیرا دارای گفتمان است و هنوز اندیشه هایش خواندنی ست و برخی نیز باورداشتنی.

اما آن سه عکسی که از نظر بینش و گرایش دینی و سیاسی دامنه، متاسفانه در این  نمادسازی خطا آمیز و شاید هم انحرافی! و حتی نفوذگرایانه!! خالی ست، شخصیت هایی بی نظیری اند که با آنها به اینجا رسیده ایم. با تفکرات آن سه این همه شتاب شد در روند انقلاب و پیروزی آن: امام خمینی رهبر نستوه و کبیر انقلاب اسلامی و بنیانگذار جمهموری اسلامی ایران.دکتر علی شریعتی معلم بزرگ انقلاب و استاد شهید آیت الله مرتضی مطهری اسلام شناس  بزرگ ایران. هر حرکت دانشجویی در ایران اگر خالی از حضور این سه تاریخ ساز بزرگ در عرصه ی سیاست و اندیشه و دین شناسی باشد، به یقین به بن بست و انحراف کشانده می شود. دامنه این سه تن و طالقانی و بازرگان را نماد می داند. گرچه تصریحا" بیاورم مساله ولایت فقیه و رهبری انقلاب امری مافوق این گونه مباحث است و این امر بر همه شئوون ما جاری و نافذ است.

جنبش دانشجویی آن جنبشی ست که در آن زر و زور و تزویر با هم محکوم گردد. و استبداد و استعمار ( آبادانی دروغ  و چپاولگرانه ) و استثمار ( دوشیدن و ثمره و بهره بردن ) و استحمار ( خر کردن  و سواری کشیدن) یکجا به مبارزه طلبیده شود. همین.

در ضمن دیدگاه آسید علی اضغر شفیعی دارابی نسبت به این نقد دامنه را در پست جداگانه ی 1535 با عنوان "دیدگاه آسید"منتشر نمودم.

نماد سازی توسط دانشجویان. سال 1394

دوشنبه ۱٦ آذر ۱۳٩٤ ، ٧:۱٢ ‎ق.ظ

پست 1533

به قلم تنسر 69 : "به نام خدا . درود وسلام جناب دامنه ودامنه خوانان گرامی. آشنایی و  شناخت در مورد جنبش دانشجویی و تاریخچه تشکیل آن بر اهل قلم و دانشجو پوشیده نیست. فقط در مورد این جنبش و حرکتهای که در راستای مسیر انقلاب به وقوع پیوسته و جهت آگاهی سازی دانشجویان در انجمن اسلامی دانشجویان که در سال 1322 تشکیل شده بود و در مناسبت های مختلف برای تبلیغ مذهبی ،آقایان آیت الله طالقانی، یدالله سحابی وحجت الاسلام محمد تقی فلسفی ،نقش آفرینی می کردند. بعد کودتا 28 مرداد سال 1332 فعالیت سیاسی دانشجویان نقش اساسی در گسترش جنبش دانشجویی که با سخنرانی دکتر علی شریعتی و استاد مطهری بقیه در ادامه ی مطلب


ادامۀ مطلب
دوشنبه ۱٦ آذر ۱۳٩٤ ، ٧:۱۱ ‎ق.ظ

پست 1532 : به قلم حجت الاسلام سیدحسین شفیعی دارابی 53 : (دامنه : به مناسبت 16 آذر دو متن دیشب توسط جناب ایشان به تلگرام دامنه ارسال شد که هر دو متن ارائه می شود در این پست. ضمن سلام و سپاس با هم می خوانیم):

"عرض تبریک بمناسبت روز دانشجو. بنام پروردگار بصیر و دوستدار اهل بصیرت. فرا رسیدن روز دانشجو را به همة دانشجویان عزیز؛ به ویژه به دانشجویان ارجمند دارابکلائی در سراسر ایران اسلامی و نیز اندک دانشجویان دارابکلائی ساکن در دیگر کشورها تبریک عرض می کنم. دانشجویان بقیه در ادامه ی مطلب


ادامۀ مطلب
دوشنبه ۱٦ آذر ۱۳٩٤ ، ٧:۱٠ ‎ق.ظ

پست 1531

به توضیح دامنه: به نام خدا. تصاویر زیر اولین برف سال 1394 قم را نشان می دهد که نیمه های شب 15 آذر آغاز و همچنان در روز 16 آذر 13944 در حال باریدن است با سرمای سوزناک و چسبناک.

میدان مفید. ابتدای بزرگراه شهید آوینی قم. عکاس: عارف طالبی دارابی. صبح 16 آذر 1394

بقیه ی تصاویر در ادامه ی مطلب


ادامۀ مطلب
دوشنبه ۱٦ آذر ۱۳٩٤ ، ٧:٠٩ ‎ق.ظ

پست 1530 : به قلم تنسر 68 : «به نام حضرت حق، خداود یکتا. درود و سلام جناب دامنه و دامنه خوانان گرامی. این بار در یادی از ایام، گرامیداشتی داشته باشیم از افرادی که مشقت هایی را تحمل نمودند تا یک حرکت مثبت و متعالی در دارابکلای آرمانی، الهی و حسینی و دلدادگی به ائمه (ع) بخصوص امام علی بن موسی الرضا (ع) را به شکوفایی و ثبت برسانند. هیات ابوالفضل پایین تکیه یکی از قدیمی ترین هیات های دارابکلا است که پیشینه تاریخی دارد. که اگر اولین ها و ریش سفید های آن را مشاهد کنیم از هر گوشه ای از دارابکلا در آن حضوری پررنگ داشته و دارند. در بطن این هیات قدیمی و پابرجا، برنامه ای مقدس وجود دارد برای گرامیداشت رحلت  پیامبر رحمت حضرت محمد (ص) و شهادت امام حسن (ع) و شهادت حضرت علی بن موسی الرضا (ع)، که راهی مشهدالرضا می شوند.

و در آنجا اخلاص خویش را به ساحت مقدس ابراز می دارند. برای این امر خیر که بانی این چنین حرکت الهی، شخصیت های از جمله مرحوم حاج ولی آهنگر و شهید حجت الاسلام سید جواد شفیعی، مرحوم حاج حسن رمضانی (نامدار) مرحوم مصطفی مومنی، مصطفی آهنگری، اصغر رنجبر، یوسف آهنگر، و دیگر عزیزان در سال 1358 شروع کار نموده و در چند سال اول با مینی بوسی از بیرون دارابکلا بقیه در ادامه ی مطلب

هیات ابوالفضل دارابکلا در مشهد سال 1393


ادامۀ مطلب
یکشنبه ۱٥ آذر ۱۳٩٤ ، ۱٢:٤۱ ‎ب.ظ

پست 1529

به شرح دامنه : قسمت 17. به نام خدا. دیروز شنبه 14 آذر 1394 توفیقی شد تا این کتاب کم حجم ولی پرنکته با عنوان "هنر بینش و انگیزه ی فردی" نوشته ی ریچارد بروک را تورّق کنم و نکاتی بیآموزم و همین موجب شد تا به دامنه خوانان مشتاق کتاب و کتاب خوان نیز معرفی اش کنم. طبق روال با برداشت آزاد و چهار انگشت اشاره ی دامنه :

در صفحه ی 33 آمده است: انگیزه ی فردی معجون معجزه آسایی است از ترکیب باورها، اعتماد به نفس، انتظارات مثبت و خلاقیت ( و خلاقیت یعنی فراوانی انرژی فیزیکی، ذهنی و احساسی ).

در صفحه ی 34 درج شده است : تنها چیزی که بین جایی که هستید و جایی که می خواهید باشید فاصله می اندازد، مشکلات است.

در صفحه ی 102 چنین می خوانیم: فردا (زمان آینده) همیشه فردا است و تنها روزی است که هرگز نخواهد آمد. پس از نظر دامنه امروزت را همیشه بروز کن و مُصلح خود باش.

در صفحه ی 114 نیز آمده است : اساتید هنر زندگی، هیچ فرقی بین کار و تفریح خود، زحمت و فراغت خود، ذهن و جان خود، اطلاعات و سرگرمی خود، عشق و دین خود قائل نیستند. آنها در هر کاری که می کنند به دنبال بینش متعالی هستند.

دامنه می گوید بینش بسی فراتر از دانش است؛ مانند اِدارک، که بر فراز مَدرک است

یکشنبه ۱٥ آذر ۱۳٩٤ ، ٧:٠۳ ‎ق.ظ

پست 1526

به قلم حاج سیدتقی 21 : " بغض وداد خواهی. سلام جناب طالبی مدیر ارجمند دامنه و دامنه خوانان گرامی. 166 آذر همچنان باید مورد توجه وتتبع ملت انقلابی ایران باشد ودرسهای برگرفته از آن هرگز فراموش نشود . 16 آذر آن است که سیرت وصورت استکبار تغییر ناپذیر است چرا که بقای امپریالیسم ونظام های استکباری دنیا در سوء استفاده و استثمار ملت هاست. امام خمینی: ما تا آخرین نفس در مقابل آمریکا ایستاده ایم امام خامنه ای: سیاست ما سیاست آشتی ناپذیربا آمریکاست مرگ بر آمریکا دارای پشتوانه قوی عقلانی ومنطقی وبر گرفته از قانون اساسی است که ظلم و ستم را بر نمی تابد. مرگ بر آمریکا جزو فرهنگ ما ایرانیان شده وبر اساس عقل ومنطق تدبیر وتجربیات تاریخی است چون مسائل ومشکلات جبران ناپذیر وانسانی ، روحی ، روانی وسیاسی واقتصادی وعقب ماندگیهای زیادی از سوی استکبار جهانی به سر کردگی آمریکا با سیاست استعماری برما وکشور عزیزمان تحمیل شده وامروز به برکت انقلاب اسلامی وهدایت ها ، رهبری و روشنگریهای امام (ره) و خلف صالحش واستقامت ملت

بقیه در ادامه ی مطلب


ادامۀ مطلب
شنبه ۱٤ آذر ۱۳٩٤ ، ۱:٥٦ ‎ب.ظ

پست 1525

به قلم دامنه : قسمت 11. روح و یاجوج و ماجوج. به نام خدا. یاجوج و ماجوج دو طائفه ی  وحشی و طغیانگر و ستمگر در نزدیکی های شمالی دیوار چین در منچوری بودند که ذوالقرنیَن یا همان کوروش آنها را در پشت سدّ مسی قرار داد تا در آن منطقه فساد نکنند و به مردم ضعیف  آن دیار آزار ننمایند. در اروپا یاجوج و ماجوج را گگ و ماگگ می نامند و در چین یانچونک و مانچونک. قرآن نیز این داستان کوروش را در آیه های 93 تا 97 سوره ی کهف ذکر کرده است.

اما روح؛ روح آدم نه پیر می شود و نه دستخوش عوارض بدنی می گردد. خدا روح را خلق نکرد بلکه در تن آدمی دمیده است. در هیچ جای قرآن سخن ار خلق روح نیامده است بلکه "نفَختُ مِن روحی" فرموده است. اساسا" اَسمای الهی خلق کردنی نیستند بلکه بر سَبیل افاضه و آن  هم تا مدتی معین در اختیار قرار می گیرد و بعد بازپس گرفته می شود. خدا روح را در نهاد انسان امانت گذاشته تا انسان رنگ خدایی بپذیرد؛ یعنی همان صَبغت الله شدن. و این رنگ خدایی به خود گرفتن یعنی: یکی گو و یکی جو و یکی رو شدن. با این بیت زیر، آموختنی های قسمت دهم در دامنه را خاتمه می دهم:

آنچه در ما فی الوَدیعه سرمَدی ست   پرتوی از روحِ پاک ایزدی ست

برای دانستن این گونه مباحث شیرین و موثر و مفید در وجود آدمی، رجوع به کتاب ارزشمند قرآن شناسی اثر مرحوم محمدمهدی فولادوند مترجم مشهور قرآن کریم، صفحات 392 تا 407 توصیه می شود.

شنبه ۱٤ آذر ۱۳٩٤ ، ٧:٠٥ ‎ق.ظ

پست 1524

به قلم دامنه و جناب یعقوبیان :  به نام خدا. ظهر امروز جمعه 13 آذر 1394 شخصی بزرگوار و دامنه خوانی اهل درد و درک به نام جناب " یعقوبیان " پیام زیر را به دامنه ارسال کردند که دامنه پاسخ ایشان را در ادامه ی متن شان آورده است. از ایشان بسیار ممنونم:

"سلام جناب آقای ابراهیم  طالبی دارابی. متون شما بسیار عالی و پر از معنویت است، و من همیشه از آنها بهره مند میشوم. موفق باشید. ای کاش میدانستم شغل شریفتان چیست. ولی حدس میزنم از ... دوران دفاع مقدس باشید. بدرود. یا علی."

پاسخ دامنه : به نام خدا. سلام صمیمانه ی دامنه هم به شما جناب یعقوبیان. ابتدا خرسندم  دامنه را می گشایی و خواننده و خواهنده ی دامنه ای. دوم سرشار لطف تان هستم از این که بهره مندی از متون و نوشته های این بنده ی ناچیز و پرکاهِ نزد پروردگار هُدا. سپس بسی ممنونم توفیق طلبیدی برای دامنه. و آنگاه می گویم شغلم هر چه بوده، پایان پذیرفته و هم اکنون بازنشسته ام و همنشین کتاب هستم و مطالعه و نیز قلم و قدم می زنم در دامنه. و طالب دعایت هستم برای همیشه.

پاسخ جناب یعقوبیان به دامنه : " سلام استاد طالبی. ممنون از جواب زیبایتون. خدایی از  مطالب و تصاویر بسیار زیبایتون و دوستان باصفایتون و فرزندان برومند و تربیت یافته دامن اهل بیت و عصمت تان این حس زیبا رو در من ایجاد میکند که: شما با آن روحیه ی عالی و دینداری و چهره سرشار از نور و معنویت در بهشتی زندگی می کنید که بهشت اعلای الهی نیز در پیشرویتان است. من به حال شما و همراهان عزیزتان غبطه می خورم و می گویم ای کاش من هم یکی از همراهانتان می شدم. همیشه ایام پیروز و شادکام باشید. یا علی."

پاسخ دامنه : به نام خدا. سلام دوباره دامنه هم به شما جناب یعقوبیان بزرگوار. والله قسم من  همان پرِ کاه که نوشتم در پاسخ اولم هستم. قم اگر از نظرت بهشته بسم الله. من با همه ی روحیاتم در خدمتم. شما لطف دارید و من حد و اندازه ام، والله بسی ناچیزه. حتی از تخم بوته ی خَردل هم کم وزن ترم. خیلی خیلی خجالتم دادین و محبتت را در قلبم به نجوای دعا پاسخگویم.

دامنه. 13 آذر 1394. قم. منزل. عکاس: مهندس عاصم

جمعه ۱۳ آذر ۱۳٩٤ ، ٤:٢٧ ‎ب.ظ

پست 1523 : به قلم حجت الاسلام سیدحسین شفیعی دارابی 52 : "بنام پروردگار بصیر و دوستدار اهل بصیرت. جناب تنسر سلام. پاسخ متین و همراه با اسناد مربوطه ات را مشاهده نموده ام؛ ضمن تشکّر مجدد از جنابعالی و آقا ابراهیم و دیگر دوستان سهیم در تدوین و نشر این گفتمان علمی؛ بیان دو نکته تکمیلی ذیل را نیز، سودمند میدانم:

1- بنده در نوشتة پیشینم، ضمن خبر دادن از وجود پاره ای از اخبار دالّ بر نابینا بودن جابر به وقت زیارت اربعین امام حسین علیه السّلام؛ و آمیختة بودن آن با وصف «نظر مشهور»؛ به این نکته اشاره داشتم که: برخی از محقّقان خوش آوازه و خوش قریحة معاصر این است که نابینائی جابر مربوط به دورة پایانی عمرش می باشد و نه ایّام زیارت اربعین؛ به هرحال، انکار وجود نظر و اخبار مخالف، مورد انکار بنده نمی باشد؛ 

2- اگرچه خبر اوّل مذکور در پاسخنامة جنابعالی (که در آغاز نقل آن آوردی: «در جائی خوانده بودم که امام سجاد علیه السّلام....»)، خبری درست و بقیه در ادامه ی مطلب


حجة الاسلام والمسلمین سیدحسین شفیعی و حاج علی کارگر. آبان 1394. عکاس: رنگین کمان

ادامۀ مطلب
جمعه ۱۳ آذر ۱۳٩٤ ، ۳:٤٤ ‎ب.ظ

پست 1520 : به قلم حجت الاسلام سیدحسین شفیعی دارابی 51 : "تکملة نوشتة جناب «تنسر» در جهت بزرگداشت اربعین امام حسین علیه السّلام. بنام پروردگار بصیر و دوستدار اهل بصیرت. جناب «تنسر» سلام علیک. یک روز پس از اربعین سالار شهیدان، توفیق داشتم نوشتة روان و گویای جنابعالی را در وبلاگ «دامنه» ملاحظه نمایم؛ از مطالعه این نثر زیبا، دلنشین، ساده و روان بهره بردم. بی تردید، تهیه، تدوین و نشر اینگونه نوشته ها، از مصادیق بارز اعمال نیک و از نمودهای شاخص «صدقة جاریه» محسوب می شود؛ و موجب بهره مندیتان از پاداش الهی خواهد شد. در جهت تکمله (و نه نقد و پاسخ و مچ به گیری)، نکات ششگانه ای را یادآور می شوم:

1-با توجّه به اینکه اربعین حسینی، مکمّل عاشورای آن بزرگوار می باشد؛ پس باید گفت: این روز بزرگ، همچنانکه «جلوه ای از دوستی به اهل بیت و دلداگی محض به حقانیت حسین (علیه السّلام) است؛ آمیختة با تبرّی از دشمنان آن بزرگوار (که خود نوعی مصاف حق علیه باطل است) نیز می باشد؛ وجود تعابیر متنوّع حاکی از «لعن» و «تبرّی» در متن زیارت اربعینی که خود به زیبائی به نشر آن همّت ورزیدی، می تواند شاهد صدقی بر این مدّعا باشد؛

2-همچنانکه نوشته اید، نقل مشهور این است که «جابر از دو چشم سر بی بهره بود و با چشم دل توانسته حسین ویارانش را در کربلا زیارت کند»؛ امّا باور برخی از محقّقان فرهیختة چیز دیگر است؛ از جمله بقیه ی متن آق سیدحسین در ادامه ی مطلب

پاسخ دامنه : به نام خدا. ضمن سلام به جناب حجت الاسلام والمسلمین سیدحسین  شفیعی، باید اظهار کنم هیچ زحمتی بر دامنه نیست و بسی هم افتخار است نوشته های دامنه نویسان از جمله شخص شما را، در دامنه که باشگاهی برای آزاداندیشی ست، منتشر میکنم. این زحمت نیست که هیچ، نعمت است و عمل به نیکی. اما غلط های تایپی که آوردید، گاهی از انبوه نوشته هایی که به دامنه واصل می شود من عاجز می مانم از ویرایش. جناب تنسر نیز به دلیل همکاری بسیار خوب در ارائه ی مطالب در دامنه و حجم قابل اعتنای متن های شان گاهی فرصت نمی کنند حتی نوشته های خود را ویرایش کنند. پوزش و تشکر از دقت های خوب و قابل تحسین تان.

پاسخ تنسر به آق سیدحسین: به قلم تنسر 67 : " سلام و درود. ضمن عرض سلام به جناب دکتر  شفیعی و جناب دامنه. از جناب دکتر بابت روشن ساختن به نوشته ام سپاسگزارم. از طرفی چنانچه در مسائل دینی دست به قلم بردم در حالیکه می بایست از اصحاب اندیشه در این حوزه استفاده شود، این هم عذرخواهی دوم بنده است.  متنی که به نگارش در آوردم از جمله فعالیت اینجانب در دفتر فرهنگی در دوره دانشگاهی بوده و بر گرفته  از محدث بزرگ شیخ عباس قمی در نفَس المَهموم ،که از کتاب بشاره المصطفی از اعمش (سلیمان بن مهران اسدی) از زبان عطیه عوفی روایت کرد. روایت ها در خصوص نابینای جناب جابر در بعضی کتب هست. و یا در بعض از کتب و نوشته ها عطیه را غلام جابر می دانند. در حالیکه عطیه عوفی از تابعین و اکابر علما تفسیر بوده و از شاگردان ابن عباس بقیه ی متن تنسر در ادامه ی مطلب


ادامۀ مطلب
پنجشنبه ۱٢ آذر ۱۳٩٤ ، ۳:٢۱ ‎ب.ظ

پست 1519

به قلم آسید علی اصغر شفیعی 25 :

"سلام.
مادرشهیدان بود،
صبور و شکیبا،
نقش خنجر بر حنجر باقر را دیده بود.
بینشش دربرابر حادثه ها این بود که:
اگر شهر پر از حرمله گردد من صبر را قوت می بخشم.
مهربان مادری که احساس پاکش ذیل پدیده ها نبود.
شایستگی اش را درافق روشن چگونه وبی ادعازندگی کردن ،دیدم .
مادری که در دنیا بودن و رفتن برایش فرقی نداشت.
نان خور دست پاکش بودم.
در جوانی همواره مهمان ایشان بودم.
چون مرادم شهید باقر مهاجر بینش عرفانی ضیافت داشت.
رحلت این مادرِ بزرگ و سالار را به اهالی شهدای داراب کلا و خانواده فهیم و اهل درد و درک بویژه همسر مهربانش حاج ابراهیم مهاجر تسلیت عرض می نمایم.
زنده باد یاد و نام مادرشهید مهاجر."

آسید. 1387

پنجشنبه ۱٢ آذر ۱۳٩٤ ، ٧:٥٩ ‎ق.ظ

پست 1518 : به سُرایش حجت الاسلام شفیعی مازندرانی 26 : به نام خدا. استاد شفیعی مازندرانی دیشب دو شعر غزل از سروده های خود در باره ی حفظ محیط زیست و اندیشیدن در صُنع خدای قادر و متعال را به تلگرام دامنه ارسال داشتند که عینا" منتشر می شود. ضمن سلام و سپاس فراوان با هم زمزمه می کنیم:

متن اول

"بسمه تعالی. یسبح لله ما فی السماوات و ما فی الارض

"خلق خدا جملگی نهال خدایند    هیچ نه بشکن از این نهال نه برکن"

خلق خدا سربه سر عیال خدایند    لطف و مروت سزا است هر بر و برزن

بحر و بر و کوه و دشت و جنگل و حیوان    صُنع خدایند، پس مباش تو دشمن

آنچه خدا آفرید مصلحت آوا است    از چه تو را جرأت شکستن و بستن

بقیه در ادامه ی مطلب


ادامۀ مطلب
پنجشنبه ۱٢ آذر ۱۳٩٤ ، ٧:۳۸ ‎ق.ظ

پست 1517 : به قلم حجت الاسلام شفیعی مازندرانی 25 :  " مادر شهید مهاجر به دیدار پسرش شتافت: شهید مهاجر اولین شهید محل است (سلام الله علیه) ، به یاد دارم آن شب تاریخی را که در منزل پدرش اشرف الحاج ابراهیم مهاجر جلسه بسیجیان جهت چگونگی انجام مراسم تشییع جنازه آن شهید برگزار بود مادر شهید مهاجر مکررا می رفت و می امد و به پذیرایی حاضران می پرداخت، انگار که آن مصیبت سنگین برای وی اتفاق نیفتاده است . به نظر من جمله "احلی من العسل " را نباید اختصاص به شهیدان داد زیرا مادر شهید مهاجر که اینک به دیدار پسرش شتافت آن شب هم چون پدر شهید مهاجر و برادران آن شهید علی الخصوص حاج عبدالله مهاجر بدون تعارف در آن شب تاریخی نشان دادند که از جام احلی من العسل به لب دارند. اینک در هفته ارتحال این مادر عزیز به همه اعضای خانواده بزرگ شهید مهاجر و به همه همرزمانش تسلیت عرض می کنم. حوزه علمیه قم ، شفیعی مازندرانی، 94/9/11 ."

چهارشنبه ۱۱ آذر ۱۳٩٤ ، ۸:۳٢ ‎ب.ظ

پست 1516 : به شرح دامنه : به نام خدا. پیش از ظهر امروز چهارشنبه 11 آذر 1394 مصادف با اربعین حسینی در سیدمله ی دارابکلا آش نذری اربعین، به عزاداران و رهگذران خورانده شد. از همه ی دست اندکاران این کار نیک و ستوده تشکر می کنم که هم اربعین را گرامی داشتند و هم لذت آش نذری را به کام عاشقان عزا و غذا و قضای حسینی جاری ساختند.

خدا به همه ی تان سلامتی و ثواب دنیویی و اُخروی دهد. سفره ی تان همیشه نون و برکت و نذری باد. عکس های ارسالی جناب " یک دوست" به تلگرام دامنه. که دامنه پس از دریافت اجازه از بانیان این حرکت مذهبی، تصاویر را منتشر نموده است:

آش اربعین حسینی. سیدمله دارابکلا در روز 11 آذر 1394 ارسالی جناب یک دوست  اینجا

چهارشنبه ۱۱ آذر ۱۳٩٤ ، ۱۱:٤۳ ‎ق.ظ

پست 1515 : به قلم دامنه : به نام خدا. سلام به تو دوست شهیدم محمدباقر مهاجر. حتما پیش تر از هر کس باخبر شدی شب اربعین مقتدای رزمندگان آقا امام حسین علیه السّلام، مادر دردکشیده و صبور و قهرمان پرورت به دیارت آمده، آری آمده تا سی و چند سال فُرقت و جدایی تو را جبران کند. آمده تا به تو بگوید راهت ادامه دارد اما نه آن سان راحت و آسان، که با اَسف بسیار بسیار، که خیلی ها خون شهدای دلیر ایران را دهلیز اختلاس های شان ساختند و از راه به بیراهه افتادند و پیام خون شهدای عزیز را نه فقط تفسیر نکردند که بد تعبیر نمودند. آمده تا بگوید:

ای محمدباقر عزیزم شبی نشد که بی ذکر تو سر به بالین گذارم ولی هرگز خم به ابرو نیاورم و راه زینب کربلا و شام را به صبوری و تانّی پیمودم. آمده به تو بگوید خون تو را ای پسرم پاس داشتم و نزد سیدالشّهداء اباعبدالله روسفید گشتم.

آری ای دوست شهیدم گواهی می دهم که  این مادر بسی دردمندت، روسفید و مومنانه به سویت آمده است، ضیافتش را حضرت ابراهیم گونه برپا ساز ای شهید عزیز دارابکلا. ای مرد عشق و عرفان و عدالت. ای تشنه ی شهادت.

دامنه این درگذشت غمبار مادر شهید محمدباقر مهاجر را به همه ی دارابکلایی های عزادار تسلیت می گوید و من ارادات خویش را به این عموزاده ی مرحوم پدرم پنهان نمی دارم و می گویم: او گویی مادرم بوده و افتخار محلم. به پیشگاه پدرشهید جناب حاج ابراهیم مهاجر یکی از مردان بزرگ دارابکلا و همه ی فرزندان گرامی این مادر و تمامی نوادگان و بستگان نسَبی و سببی اش، این هجرت عزتمندانه به قبر و قیامت را تسلیت می گویم. پاسداشت این زن بزرگ دارابکلا که مقام بلند مادرشهید را داراست، بر همه ی ماها فرض و بایسته است. روح پاک و ستوده اش با همه ی مقرّبان خدا محشور بادا.

ای دوست آگاهم، ای تشنه عرفان و شهادتم، ای شهید محمدباقر مهاجر، تسلیت تسلیت بقیۀ عکس ها در اینجا

چهارشنبه ۱۱ آذر ۱۳٩٤ ، ٦:٥٩ ‎ق.ظ

پست 1514

به قلم تنسر 66 : به نام حضرت حق،خداوندیکتا. سلام جناب دامنه ودامنه خوانان گرامی پیوند عشق و ایمان حماسه اربعین، پیوند عشق و ایمان، با تعبیر زیبا و دلنشین رهبر فرزانه ،بردل هردلداده ای شعله ای برپاست. آنانیکه با عشق ودلدادگی و با ایمان قلبی شان،مشقت های مسیر پر تلاطم را پشت سر گذاشتند تا بار دیگر اتحاد را با عشق و ایمان پیوند دهند.عشقی که همگام با شیر مادرشان در کلبدشان ،ریشه دوانده.ودر فراز زمان با ایمان ویقین،تنومند گردیده است.سالهای سال است این عشق همچنان برجا می باشد .بود زمانی که جهت عرض ارادت به ساحت مقدس دلکده عشق،آنچان خفقان بود که عاشقان وشیفتگان ،با اهدا اعضا خویش ،سر به تعظیم فرو می آورند ولی از عشقی که همراه ایمانشان بود  دست نمی کشیدند.و چه جانهای را در کف اخلاص گذاشته شد.و چه مشقت های بابت این آرمان،متحمل شد. اینها از سر صدق قیام حسین (ع) و آرمان حسین است. اتحادی که اسلام نبوی دراین ایام خلق نموده،خط بطلانی است بر اسلامی عربی که با شمشیر و تیر و تفنگ بقیه در ادامه ی مطلب

بین الحرمین کربلا در آستانه ی اربعین 1394. ارسالی آسید به تلگرام دامنه


ادامۀ مطلب
چهارشنبه ۱۱ آذر ۱۳٩٤ ، ٦:٤٤ ‎ق.ظ

پست 1513 : به قلم حجت الاسلام سیدحسین شفیعی دارابی 50 : (دامنه: به نام خدا. بامداد امروز 11 آذر 1394 جناب حجت الاسلام والمسلمین سیدحسین شفیعی دارابی از کاشمر دو متن به تلگرام دامنه ارسال کردند. یکی در باره ی غبطه ی رهبر معظم انقلاب به شوق و حال زائران اربعین حسینی در نجف-کربلا و دیگری تسلیت درگذشت مادر شهید محمدباقر مهاجر. ضمن سلام و سپاس و تسلیت اربعین حسینی به تمامی عاشقان امام حسین (ع)، و تسلّای غمبار درگذشت مادر شهید محمدباقر مهاجر به همه ی بازماندگان آن مرحومه، با هم می خوانیم):

 متن اول: تسلیت درگذشت مادر شهید محمدباقر مهاجر

سوگنامة مادر شهید مهاجر. بنام پرودگاربصیر و دوستدار اهل بصیرت. ِانّا لِلهِ وَ إِنّا اِلَیْهِ راجِعُونَ. در اوّلین لحظات بامداد شب اربعین سیّد و سالار شهیدان حضرت ابی عبد الله الحسین علیه السّلام، از طریق پیام ارسالی یکی از جوان های خوب محلّ (که صاحب مدال پر افتخار برادر شهید است)، مطّلع شدم که مادر بزرگوار شهید همیشه در یاد، آقای حاج محمّد باقر مهاجر به لقاء الهی پیوست. بروز این حادثة غمبار را به همسر مکرّمش جناب آقای حاج ابراهیم مهاجر؛ و فرزندان بزرگوارش (؛ اعمّ از آقایان و خانمها)؛ به ویژه به جناب آقای حاج عبد الله مهاجر (که خدمات فرهنگی و اجتماعی خوبی را در دارابکلا و غیره برجای نهاد) و نیز به احمد آقای مهاجر و سایر منسوبین آن مرحومه تسلیت عرض می کنم. امّیدوارم تحمّل رنج های سخت و فراوانی که آن مرحومه در سال های اخیر زندگیش مواجه با آن ها بوده است، موجب آسایش وی در عالم برزخ و قیامت گردد. البتّه فوت آن مرحومه در شب اربعین خود می تواند دلیل بر خوش عاقبتیش باشد. افزون برآن، مدال والا و ارزشمند مادر شهید بودن نیز، مایة سرفرازی آن مرحومه در پیشگاه خدا و رسول و اهل البیت علیهم السّلام خواهد بود. خداوند رحمتش کند. (سیّد حسین شفیعی دارابی؛ ساعت 1 بامداد شب اربعین 1437ق= 11/ 9/ 1394ش)."

 متن دوم: "تبیین خاستگاه غبطه رهبری از حال زائران اربعین حسینی"

"تبیین خاستگاه غبطه رهبری از حال زائران اربعین حسینی. بنام پروردگار بصیر و دوستدار اهل بصیرت. فرا رسیدن سالروز اربعین سیّد و سالار شهیدان، حضرت ابی عبدالله الحسین (علیه السّلام) را به همة دلدادگان حسینی؛ به ویژه به دارابکلائیهای عزیز تسلیت عرض میکنم. خدا را به جهت اعطاء درک مجدّد این اربعین بی بدیل، شاکر و سپاسگذارم؛ و عاجزانه به درگاهش عرضه میدارم: «درک آن را در سال های آینده نیز نصیبمان گردان». در خبرها شنیدیم که مقام معظّم رهبری، در درس خارجشان در روز دوشنبه 9 آذر 94 ؛ طیّ سخنان کوتاهی پیرامون انجام راه ‌پیمایی اربعین در سال جاری، نکات ششگانه ای را یاد آور شدند: بقیه در ادامه ی مطلب


ادامۀ مطلب
چهارشنبه ۱۱ آذر ۱۳٩٤ ، ٦:٢٥ ‎ق.ظ

پست 1512

به قلم دامنه : به نام خدا. درد دلی با حضرت زینب سلام الله علیها شاهد عاشورا به مناسبت اربعین سیدالشّهداء. آن سال سخت 61 هجرت، سختدلی سنگدلان بی عاطفه ی پیمان شکن بی رحم را به تمامه دیدی اما خود گفتی جز زیبایی چیزی ندیدی. پس تو ای زینب چنان عمیق بودی که ماورای عاشورا و آن سوی دردها و زخم ها و سیلی ها و ستم ها را دیدی و با اوج اندیشی ات از ماوَقع عاشورا با همه ی قساوت های کثیف شان گذر کردی و با دل و قلب خود با خدا معامله کردی. می خواهم بگویم در آن چهل روز چه کشیدی از اسارت که تو را از این شهر و آن دیار و از این بیابان و آن خیابان و از این برهوت و آن هامون و پیرامون می بردندتان ای زینب، ای همه ی عشق و متانت و عرفان و ای مثال اَتمّ مدیریت بحران.

چه کسی جز تو ای زینب قادر بود آن همه زشتی های بدکاران سکّه پرست ابن زیاد را ببیند و صبر را در قلیش ذخیره کند!؟ چه کسی می توانست جای تو در تلّ زینبیه بایستد و همه ی پلشتی های دنیازدگان پول پرست حکومت جور یزید را شاهد باشد ولی از عشقش به خدا حتی ذرّه ی هم نکاهد!؟ چه کسی جرات داشت قلبی به عظمت قلب بی مانند تو داشته باشد و آثار شوم و نفرت عصر عاشورا را تا به کوفه و آنگاه تا به شام و سپس از آنجا تا به مدینه مدیریت کند و بعد هم به مصر روَد و پیام خون ریخته شده ی عاشورائیان را به مصر و دیار دیگران ببَرد و اسلام را احیاء و ستم را رسوا کند!؟ چه کسی به غیر تو توان داشت بار سنگین اسارتِ قساوت گرای اهل بیت پیامبر مصطفی و علی مرتضی را به شایستگی به پیش برَد و بر خصم دشمن چیره گردد؟

آری تو ای زینب؛ تو ای زینت دین، تو ای زیبایی عرفان؛ تو بسی بی نظیری. بسی بی همتایی. بسی بی مانندی. و به همین دلیل رهبری. الگویی، اُسوه ای. پیشوایی. نایب الامامی و نمونه و مثال بزرگ خدایی و نیز شاهد شهدایی. شاهد شهدای کربلا و در راس شان شاهدحضرت سیدالشّهدا.

و می دانم ای زینب، که تو هم مخفی مخفی گریستی. آرام آرام اشک ریختی. شبانه شبانه با حسین مظلومت نجوا کردی و مویه های دلی سردادی. روز به روز گیسوی مقدست را سفید نمودی و یک سال هم بیش نماندی و به بهشت پرکشیدی؛ چرا که شیدای دیدار برادرت حسین سیّد شباب اهل جنّت بودی. همانی که سرور آزادگان و امام همه ی آدمیان دلدار شد. و تو ای زینب، ای رهبر صبرپیشگان و ستم ناپذیران، اضافه بر عشق و بندگی و حق مداری در جبهه ی توحیدی، شلاق و سیلی و خنجر و نیزه و خون و آوارگی و ستم و شکنجه و بی رحمی و سربریدن و چپاول و غارت و آتش زدن خیمه ها و از همه زشت تر بی وفایی مدعیان دروغین و دنیازده را هم به عین و لمس دیدی و به دادگاه آخرت بردی. و ما با تو می مانیم و با تو تا قیامت در راه حسین برقراریم و ستم و زر و زور و تزویر نمی پذیریم. گریه های مان نه برای غم، که به عشق شماست ای عترت پاک رسول الله صلوات الله.

نظر آسید علی اصغر شفیعی: "سلام. بانوی بزرگی که در زیستن من، منشور زیبایی خلیفه خدا بر زمین است. بالاتر از استمرار دین اسلام. اوج ضیافت عاشقانه. او فراتر از انسان بود. منظومه ای که هیچگاه در ادبیات و...نیامده است. نوشته شما ارادت خالصانه ای بود بر آستان شاهد کربلا. زنده باد شور و شوق بندگی در کربلا."

کربلا 3 دی 1393 . عکاس: دامنه. تصویری نمادین از حضرت زینب سلام الله علیها در تل زینبیه در 8 متری حرم امام حسین و 50 متری قتلگاه. که همه ی ابعاد عاشورا را شاهد بود و پیامدار کربلا گردید و اُسوه ی صبر و جمال و کمال عرفانی شد.

سه‌شنبه ۱٠ آذر ۱۳٩٤ ، ٧:۱۱ ‎ب.ظ

پست 1510

توضیح دامنه : به نام خدا. برای بزرگداشت روز معنوی اربعین امام حسین علیه السّلام دو متن از  سوی دو دامنه نویس فعال و گرامی برای انتشار به دامنه واصل شد. یکی از سوی جناب تنسر در 7 آذر 94 و دیگری از جانب جناب حاج سید تقی در 9 آذر 94 . بنابراین دامنه به ترتیب وصول این دو متن را برای پاسداشت مقام اربعین امام حسین (ع) منعکس می کند. دامنه فقط بگوید در کل هستی در میان دینداران فقط برای یک انسان و آن هم انسان کاملی چون حضرت ثارالله (ع) هر سال از عاشورای سال 61 هجری تا به امروز اربعین می گیرند و بس :

به قلم تنسر 65 : به نام خدا ، سلام دامنه و دامنه خوانان،گرچه سوز و عطش واقعه عاشورا ،که مصاف حق علیه باطل است ،ولی اربعین جلوه ای از دوستی به اهل بیت و دلداگی محض به حقانیت حسین(ع). در اینجا به زیارت اولین زائر ابی عبدالله،که با ایمان درونش ،نجوای خداگونه سر می دهد.و شعله های درونش را با بیان حقانیت حسین  ویارانش ،بر سر زبانش در صحرا کربلا گرما می بخشد. اربعین ،روزی است که جابر بن عبدالله انصاری از مصاحب رسول خدا (ص) از مدینه برای زیارت قبر ابی عبدالله به کربلا آمد و اولین کسی از مردم بود که آن حضرت را زیارت کرد و در این روز (اربعین) زیارت امام حسین مستحب است. اولین اربعین امام حسین (ع) بوده که جابر موفق به زیارت تربت پاک سید الشهدا شد. از عطیه عوفی از تابعین و اکابر علما علم وتفسیر قرآن و از شاگردان ابن عباس روایت شده است

بقیه ی متن تنسر در ادامه ی مطلب

به قلم حاج سیدتقی 20 : " اربعین ، جابر و عطیه. سلام جناب طالبی و همه دامنه خوانان اربعین باور. اربعین در اسلام از قدمت وقداست خاصی برخورداراست و ما در فرهنگ خودمان روز چهلم یا چهل شب یا چهل سال را با اهمیت وزمان پختگی هر انسان می دانیم لذا غالب انبیاء  در چهل سالگی به نبوت یا به مقام رسالت رسیدند مدت مناجات حضرت موسی در کوه طور چهل شبانه روز بود پیامبر اعظیم الشان ما در سن چهل سالگی پس از چهل شبانه روز عبادت وطاعت وبندگی و راز ونیاز در غار حراء  واقع در کوه نور  به رسالت مبعوث شدند لذا امام حسن عسکری (ع)در باره اربعین وتکریم واهمیت ارزش جایگاه آن فرمودند: یکی از نشانه های انسان مومن است. بقیه ی متن حاج سید تقی در ادامه ی مطب

تاول پای تو را می بوسم ای زائر ناخسته ی اربعین آقا امام حسین


ادامۀ مطلب
سه‌شنبه ۱٠ آذر ۱۳٩٤ ، ٦:۱٤ ‎ق.ظ

پست 1509 : به انتخاب دامنه : قسمت 113. به نام خدا. بیت اول این قسمت لیف روح را از ملک الشّعراء محمد تقی بهار برگزیدم که بر روح خیلی خوش می آید و لیفش می کند و بیت دوم را نیز از حافظ جُستم که بسی روح را به جَستن وامی دارد:

این است پند من که ز نیک و بد جهان

نه غَرّه شو نه رنجه که هر چیز بگذرد

مکُن ز غُصّه شکایت که در طریق طلب

به راحتی نرسید آن که زحمتی نکشید

تشی لت دارابکلا. ارسالی یک دوست به تلگرام دامنه.  7 آذز 1394

دوشنبه ٩ آذر ۱۳٩٤ ، ٥:٤٤ ‎ق.ظ

پست 1508 : به تدوین دامنه : 19 : به نام خدا. در این قسمت به بحث مهم انسان های مُذبذَب ( یعنی افرادی که میان دو امر، یا مردّد و دو دل و دو رو هستند و یا سخن چین می شوند و روی به حق نمی آورند. ) می پردازم که تفسیر علامه طباطبایی ست در المیزان  از آیه ی 11 سوره ی مبارکه ی حج. دامنه از مشتاقان مباحث شیرین و پندآموز قرآنی تمنّای اکید دارد این قسمت قرآن در صحنه را بسی با اشتیاق و دقت مطالعه نمایند:

" وَ مِنَ النَّاسِ مَن یَعْبُدُ اللَّهَ عَلَى حَرْفٍ فَإِنْ أَصَابَهُ خَیْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَ إِنْ أَصَابَتْهُ فِتْنَةٌ انقَلَبَ عَلَى وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْیَا وَالْآخِرَةَ ذَلِکَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِینُ. یعنی: "و بعضی از مردم کسانى اند که خدا را یکجانبه ( بر اساس سود مادّی خود )  عبادت می کنند. پس اگر خیرى به آنان برسد به آن آرامش مى یابند و اگر فقر و بلایی به آنان رسد، عقبگرد می کنند، دنیا و آخرت را از دست داده اند. این است آن خسارت و زیان آشکار." ( ترجمه ی قرآن مرکز فرهنگ و معارف قرآن قم ).

تفسیر مرحوم علامه طباطبایی: " کلمه حرف و نیز کلمه طرف و کلمه جانب به یک معنا است. و کلمه اطمینان به معناى آرامش و سکونت است و فتنه به طورى که گفته اند به معناى مِحنت یعنى امتحان است. و کلمه انقلاب به معناى برگشتن است. این آیه صنف دیگرى از اصناف مردم بى ایمان و غیرصالح را بر مى شمارد و آنها کسانى هستند که خداى سبحان را مى پرستند اما یک طرفى، نه از هر طرف، به تعبیرى: به یک فرض و تقدیر مى پرستند و اما بر سایر تقادیر نمى پرستند و آن فرضى که بر آن فرض خدا را مى پرستند. در صورتى است که پرستش او خیر دنیا برایشان داشته باشد. و معلوم است که لازمه این طور پرستش این است که دین را براى دنیا استخدام کنند، اگر سودى مادى داشت پرستش خدا را استمرار دهند و بدان دل ببندد و اطمینان یابند و اما اگر دچار فتنه و امتحان شون، روى گردانیده به عقب برگردند، به طورى که حتى به چپ و راست هم ننگرند و از دین خدا مُرتد شوند و آن را شوم بدانند و یا اگر شوم هم ندانند به امید نجات از آن آزمایش و مَهلکه از دین خدا روى بگردانند. و این روش عادت آنان در پرستش بُت ها نیز هست. یعنى بُت را مى پرستند تا به خیر مورد آرزوى خود برسند و یا به شفاعت آنها از شرّ دنیایى رهایى و نجات یابند. و اینکه گفتیم از شرّ دنیایى، بدان جهت است که بُت پرستان معتقد به آخرت نیستند. آنگاه مى فرماید: این آدم های سرگردان، که تکیه گاهى ندارند، و هر دَم رو به سویى دارند، به خاطر وقوعشان در مِحنت و مَهلکه، زیانکار در دنیا، و به خاطر روى گرداندنشان از خدا و دین، و ارتداد و کفر، زیانکار در آخرت هستند، زیانکارى آشکار.

بنابراین معنا جمله یَعْبُدُ اللَّهَ عَلَى حَرْفٍ از قبیل استعاره به کنایه، و جمله وفَإِنْ أَصَابَهُ خَیْرٌ تفسیر و تفصیل براى جمله یَعْبُدُ اللَّهَ عَلَى حَرْفٍ خواهد بود. و جمله خَسِرَ الدُّنْیَا اشاره به خُسران دنیایى آنان به خاطر دچار شدن به فتنه، و وَالْآخِرَةَ اشاره به خسران آخرتى آنان به خاطر روى گرداندن از دین است."

مرحوم آیت الله علامه طباطبایی مفسّر کبیر المیزان

یکشنبه ۸ آذر ۱۳٩٤ ، ٧:٥٩ ‎ق.ظ

پست 1507

به قلم تنسر 64 : ( دامنه: متنی ست به قلم طنز تلخ و کنایات جالب در باره ی کاندیداهای  مجلس شورای اسلامی دهم. دامنه بر حسب آزاداندیشی باشگاه دامنه، آن را در معرض مطالعه ی دامنه خوانان می نهد و داوری در آن را به تاخیر می اندازد. متن طنز خیلی خواندنی ست. ممنونم جناب تنسر برای ارسال متن طنز کاندیداها و حضور آنان در مجالس ختم مردگان! )

" به نام حضرت حق،سلام درود جناب دامنه و دامنه خوانان گرامی. سخنی که به تحریر آورده می شود از جنس صحبت های گل آقا (روانشاد) قدیم می باشد. در یکی از مراسم گرامیداشت سوم دوستان سببی شرکت داشتم، هنگام خواندن جزوه قرآن مجید بودم ،که یک دفعه چشمم به سیمای یکی از کاندیدای نماینده مجلس که منتظر کسی بهش نگاه و بعد ایشان سر تعظیم فرود آورد. برحسب ادب سلام جانانه باهش کردم و ایشان با حس اینکه سالها منو میشناسد تحویلم گرفت، چه حسی از جنس خاکی بودن. بعد چند دقیقه یکی دیگه آمد داخل مجلس، بدون توجه به اینکه به جایگاه بالا دست ها بنشیند آمده در اون وسط ها لای جمعیت، چه حس مردم دوستی. باز  داشت مداح، مداحی می کرد که یکی از روحانی ها، بدون توجه به مجلس ترحیم، به محض ورود داخل مسجد شده با تبسم به کل مردم حال واحوال می کنه و آنم دندانها را نمی دانم سفید کننده زده یا جنس داندانش مثل مروارید می درخشید. اینم از جنس  همدرد مردم بودن. در همین حین یکی دیگه آمد داخل مردم در بیرون جمعیت که داخل پر شده بود نشست، بدون هیچ ادعایی. این از جنس مردمی بودن.به هرحال از گروهای چپ، راست،اصلاح طلب،اصولگرا، محافظه کار،و به قول خودشان مستقل آمدند. مجلس ترحیم شده بازار گرمی کاندیداتورها. جالبه این را بدانیم که بدون بقیه در ادامه ی مطلب


ادامۀ مطلب
یکشنبه ۸ آذر ۱۳٩٤ ، ٧:٢٤ ‎ق.ظ

پست 1506

به قلم حاج سیدتقی 19 : " سلام طالبی بسیجی و بسیجیان دامنه خوان. 5 آذر سال روز فرمان تاریخی حضرت امام جهت تاسیس نهال مبارک ومیمون وشاخه طوبی انقلاب اسلامی بسیج مستضعفان که شاخه های آن در اقصی  نقاط ایران وجهان گسترده وریشه وتنه آن در حال تداوم وبهره دهی ایستادگی ومقاومت اسلام وایران وجهان است با پایبندی به فرهنگ ناب  بسیج می شود جهان تشنه معنویت را ازضلالت وگمراهی به دیار نور وروشنایی با تلاش وخدمت وصداقت رهنمود کرد و جهان را بسوی یکپارچگی وسازماندهی علیه ظلم و ستم وچپاول واستعمار واستضعاف، نا برابری نجات و به سر منزل مقصود رساند و با روی کرد فرهنگ بسیجی اقتصاد مقاومتی را در فرایند این کشور نهادینه واز اقتصاد درون زا ودر آمد ملی دفاع بهروری مناسب وخدمت همه جانبه  به  تاریخ ایران  نمود. عینیت و واقعی آن حضور یکپارچه وخالصانه بسیج در دفاع از ارزشهای اسلام وایران در 8 سال دفاع مقدس ودر طی 36 سال پیروزی انقلاب اسلامی با نثار جان تن با خریدن هزاران بلا و توطئه و نیرنگ از سوی  استکبار و پیروان اسلامی انگلیسی وآمریکایی آن و بسیج همچنان میداندار صحنه ها مدرسه عشق خدمت و سربازی است.

و اما یکی از بسیجیان نهضت امام حسین (ع) میثم تمّار فرزند یحیی ایرانی واز سرزمین فارس  وپدرش ابوسالم بود. میثم  تمار یعنی خرما فروش شغل میثم تمار در کوفه خرما فروشی بود به همین منظور چون شباهت های اسمی در هر جامعه وجود داشته ودارد مثل روستای خودمان ، لذا وجه تسمه ایشان همان شغل روز مره اش شد. میثم تمار یکی از شخصیتهایی است که از سوی مولا ی متقیان علی (ع) از غلامی زن ثروتمند از قبیله بنی اسد  خریداری وآزاد شد. بقیه در ادامه ی مطلب

 از مرقد میثم تمّار ( آن پشت ) باید تکبیر گویان بروی سمت مسجد کوفه.6 دی 1393. عکاس: دامنه


ادامۀ مطلب
شنبه ٧ آذر ۱۳٩٤ ، ۱:٢٠ ‎ب.ظ

پست 1505 : به شرح دامنه : به نام خدا. طی تبادل نظری که میان دامنه و جناب حاج سیدتقی شفیعی دارابی از طریق تلفنی برقرار شد، مشخص شد ایشان برای بتُن ریزی تکیه ی وقفی ببخیل اقدام فوری انجام دادند و کار را تسهیل ساختند. از همه ی دست اندکاران تکیه و جناب ایشان که بتن تکیه را با رایزنی های اداری تقبل کردند، ممنونم. اجر همگی با سیدالشهداء. ان شاءالله ثواب زیارت اربعین نصیب تان گردد. سه عکس زیر را دیروز جمعه 6 آذر 1394 جناب "دارکلایی ریکا" به تلگرام دامنه ارسال داشت. تشکر و سپاس.

بتن ریزی تکیه ی ببخیل. جمعه 6 آدر 1394. ارسالی تقی آهنگر دارابی به تلگرام دامنه: بقیه در اینجا

شنبه ٧ آذر ۱۳٩٤ ، ۱۱:۳۱ ‎ق.ظ

پست 1504 : به قلم تنسر 63 : "به نام حضرت حق،خداوند یکتا. سلام ودرود جناب دامنه ودامنه خوانان گرامی. در این متن مطلبی از جنس پتانسیل دارابکلا برای دوستان جهت یادآوری بیان می دارم. دارابکلا و توسعه کشاورزی مدرن. دارابکلا در موقعیتی قرار دارد که دامنه طلوع و غروب آفتاب آن در طول روز گسترده و طولانی است و از طرفی دارای خاک بسیار حاصلخیز و مرغوب می باشد. و از طرفی صنعت کشاورزی به سوی ترقی و مدرن شدن است  وبا توجه به اینکه هزینه نهاده تولید برای کشت بالا رفته کشاورزی سنتی جوابگو نمی باشد. و این را لحاظ داشته باشیم با توجه به رشد جمعیت و کم شدن بستر زمین برای کشاورزی، در آینده نزدیک یقینا کسانی موافق خواهندبود که از زمین در اختیارشان بهترین بهره روی را ببرند.

یکی از پتاسیل های که از امروز می شود در دارابکلا شروع نمود که هم اشتغالزایی داشته باشد وهم تولید و تامین مواد غذایی، ایجاد فضاهای کشاورزی گلخانه ای، برای صیفی جات از جمله خیار ،توت فرنگی،کدو،گوجه وغیره است و بستگی به سلیقه شخص و وضیعت بازار موجود می تواند به کار مشغول شوند. در چنین نوع کشاورزی مثلا 1000متر می شود بالغ به 10000(ده هزار) متر محصول برداشت نمود با هزینه کمتر، و تا جای امکان در چنین نوع کشاورزی مهندسی، سالی دو الی سه بار (بستگی به نوع کشت دارد) کشت نمود. امیدواریم مسئولین محلی به این قسمت توجه نمایند.وجوانان جویای کار را مورد حمایت مالی و فکری قرار دهند. وچنین بستری ،چنانچه فراگیر شود،اشتغال های غیرمستقیم را به همراه دارد و دارابکلا را درمنطقه در این نوع کشت و صنعت شاخص خواهد نمود. انشاالله درود بدورد."

پاسخ دامنه : به نام خدا. سلام به جناب تنسر. ابتدا خیلی ممنونم دست بر سر مساله ای مهم  و اثرگذار در مسیر رشد و ترویج آبادانی دارابکلا گذاشتی. در ثانی بگویم صحیح آن است به جای واژه ی توسعه از لفظ ترویج استفاده شود زیرا توسعه در علم سیاست مربوط است به حوزه ی تفکر و ایده ها نه در حوزه ی رشد و سخت افزارها. در آخر هم بهتر آن دیدم از دوست ارجمندم جناب حاج سیدتقی شفیعی بخواهم هم به این امور به جوانان مشاوره دهد و هم اگر ممکن است و صلاح دانستند به آقاجواد آهنگر که گلخانه اش در اثر تگرک نابود شد، معاضدت نمایند تا این جوان ها از سرمایه های از کف رفته ی شان به جای آن که زمین را به گل و گیاه معطر کنند و رزق و روزی در آورند، خود زمین گیر نشوند. با بیشترین سپاس.

جواد آهنگر دارابی و گلخانه اش در شاه تپه دارابکلا. ارسالی یک دوستو 26 مهر 1394

شنبه ٧ آذر ۱۳٩٤ ، ٦:۳٩ ‎ق.ظ

پست 1503

به ذوق دامنه : قسمت 37. به نام خدا. چهار تکّه نکته ی درون ساز از ابوحنیفه ی اسکافی به نقل از تاریخ ابوالفضل بیهقی در صفحه ی 2811 :

بسان کوه بپای

بسان لاله بخند

بسان چرخ بچرخ

بسان ابر ببار


جنگل پاییزی دارابکلا. عکاس: آسید 1390
شنبه ٧ آذر ۱۳٩٤ ، ٦:۳٦ ‎ق.ظ

پست 1502 : به شرح دامنه : به نام خدا. جوانان اول انقلاب دارابکلا که امروزه هر کدام به سن میانسالی رسیده اند و دارای زن و فرزند و کار و زندگی و برخی هم صاحب نوه اند. ان شاء الله نبیره و نتیجه و... را هم ببیند و در سلامت باشند و در سایه ی بندگی و عشق خدا.

ایستاده از راست: اسماعیل آفاقی دارابی. مجتبی آهنگر دارابی. نمی شناسم. حسن آهنگر دارابی. سیدعلی اصغر شفیعی دارابی. نشسته: سیدعسکری شفیعی دارابی و جعفر رجبی دارابی. بقیه در اینجا

جمعه ٦ آذر ۱۳٩٤ ، ۳:٢٢ ‎ب.ظ

پست 1501

به قلم تنسر 62 : "به نام حضرت حق،خداوند یکتا. سلام ودرود جناب دامنه و دامنه خوانان گرامی. ارتباط صمیمی و تنگاتنگ خدا با انسان. انسان اگر جایگاه واقعی خود را در جهان آفرینش درک کند و بداند که خدای رحمان او را به عنوان جانشین خود روی کره زمین دوست دارد و از گردن به او نزدیک تر است و هرگاه که انسان خدا را بخواند،خداوند هم پاسخ می دهد و یار و نگهدار اوست و او قادر مطلق است که همه اسمانها و زمین را به تسخیر انسان در آورده، تا آدمی بتواند بطور کامل از مواهب الهی استفاده کند و در تمام لحظه های زندگی ار معاشقه با او لذت ببرد. اگر انسان این جایگاه زیبا را در محضر خدای رحمان احساس کند و بداند که خدای رحمان منبع عشق مطلق است و بندگان خود را از سر رافت و مهربانی دوست دارد و اگر آدمی به او و دریای بیکران محبت ونعمتهای او نظر کند،به دنیایی از نشاط و آرامش و شادی و امید می رسد. قظعا چنین انسانی در نهایت آرامش الهی زندگی می کند.و دنیای زیبایی را در کنار چنین محبوبی برای خود پدید می آورد. بنابراین را باید بدانیم که برای بدست آوردن روحیه و آرامش واقعی،یاد خدای رحمان بهترین آرامش بخش و آغوش خدای رحمان،امن ترین مکان است. ،برای آن بندگان خوبی که به او توکل می کنند،و دلشان با یاد او آرام می گیرد. احساس حضور در محضر خدای رحمان و توکل و ایمان به یاری او بندگان خوبی که به او توکل می کنند،و دلشان با یاد او آرام می گیرد.  احساس حضور در محضر خدای رحمان و توکل و ایمان به یاری او در همه عرصه های کار و زندگی به انسان روحیه عالی می دهد. درود بدرود."

هیچ کنجی بی دد و بی دام نیست   جز به خلوتگاه حق آرام نیست

پنجشنبه ٥ آذر ۱۳٩٤ ، ۸:۳٠ ‎ق.ظ

پست 1500

به قلم دامنه : به نام خدا. پنجم آذر ماه سال 1358 با فرمان داهیانه ی امام خمینی بسیج مستضعفین تاسیس شد. اینک بعد از 366 سال از استمرار این نهاد مردمی و غیرجناحی و ایثارگر، به این پرسشم پاسخ می دهم که چرا بسیجی هستیم؟ ما همواره در در مَعرض دو ندای متضادیم. ندای خدا و ندای شیطان. ندای خدا از نای انبیای الهی بیرون آمده و توسط امامان معصوم علیهم السّلام تبیین و امامت شده است. هر گونه اِبا به ندای خدا مساوی ست با هم مداری با شیطان. معتقدم بسیج یک ندایی از نداهایی ست که پاسخ لبیک به آن برابر است با هم مداری با خدای عالَمیان. و ما از همان سال 1358 با شنیدن این ندا از نای امام خمینی رهبر کبیر انقلاب اسلامی، به صف شدیم و هنوز نیز بر صفّ ایم. صفی که صف عزت است. صف غیرت. صف اخلاص. صف ایثار. صف دِهش نه گیرش. صف رزم. صف عزم و نیز صف هَزم. صف هدم. و صف صفّ خدا و صف لبیک به ندای هل من ناصر حسین (ع). اما کدام بسیجی؟ می گویم می گویم. بسیجیی که:

1- در شکاف گرسنه و سیر، در خیل گرسنگان است.

2- در غوغای اختلاس گران، در ردیف پاک سیرتان است.

3- در بلبشوی امتیازات گیری پارتی بازان، در صف مبارزان است.

4- در میدان جناح بازی  فَشل ساز ویرانگر دغل کاران، در جبهه ی حق مداران است.

5- در رزم علیه ی هجوم دشمنان، از راست قامتان است.

6- در معرکه ی جمود و جهالت دینی و سیاسی، از آزاداندیشان است.

7- در راه و جاده امامت و رهبری و صراط انقلاب، از پیروان و مددرسانان است.

8- در جهاد بزرگ مبارزه با فاسدان سیاسی و اجتماعی، از خالصان است.

9- در مدرسه ی عشق بسیج، از پرواکنندگان و لشکر مخلصان است.

10- در مکتب اسلام که همه انبیا از آدم تا به خاتم (ص) آن را به اذن خدا بپاکردند، از ایمان آورندگان است.

11- در عرصه ی وسیع پوشیدن رَخت رزم و حماسه، از شهادت دوستان است.

12- و در اوج آن در حفظ انقلاب اسلامی ایران، نه از مدعیان و شعارسازان! که از آماده باشان  است.

بقیه را شما دامنه خوانان خود بیفزایید و بنالید و بخواهید و بمانید.

نظر آسید علی اصغر شفیعی دارابی: "سلام. نوشته ای آرمانی شما را بدقت خواندم وفرصتی بوجود آمده تا به خویش بنگرم وواقعیت را دوباره احساس کنم که بهترین جمله اصالت دار وچالشی را بنگارم که بسیج مظلوم تاریخ است! فقط می نویسند می نگارند وشوریدگی را به احساس پاک می زنند تا باز از قدرت مردمی شبه نظامی بهره ببرند.جایی در قانون ندیدم که چریک های جان برکف براساس واستناد قانون فلان باید ماهانه حقوق بگیرند! بیمه شوند تحت حمایت مستقیم قامون قرار گیرند. حق بسیج درنظام اسلامی ایران بیشتر از همه است که متاسفانه نداده اندو نمی خواهند بدهند. همه مقامات نظام پست دارند وبراساس قانون درقبال کاری که انجام می دهند! حقوق نجومی میگیرند وامنیت حقوقی وحقیقی دارند ... وقت دادن حق بسیج که فرامی رسد برای همه اصناف و...امتیاز وتسهیلات مادی ومعنوی فراهم است الان باید بگوییم که برای احترام به شعور اندیشه بسیجی چه کرده اند ؟ از طرفی هم باید بسیج را براساس ماموریت هایش تعریف کنیم. بسیج اندیشه فروخورده آزادمردانی است که بغض تاریخ شده است ودوباره می گویم همواره بسیج مظلوم زمان های خویش است. شاهد تجلی واستمرار نظام مهوری اسلامی شهیدان بسیجی اند."

نظر تنسر : سلام و درود جناب دامنه، اولا از همه، بسیج را نباید در یک صنوف تعریف کرد. صنف  بودن بسیج برای خویش یک قاعده درست کردن است ،دوم نباید به بسیج کلمه شبه نظامی قلمد اد کرد ،بلکه وظیفه بسیج فراتر از کار نظامی است. در موقعیت زمانی اسلحه بدست گرفته واز مرز وبومش دفاع کرده ولی در وجه غیر نظامی اشاراتی دارم از جمله طرح برکندن  فلج اطفال با  پیروی از دستور رهبری در سال 74 بسیج میداندار این حرکت بوده یا در انرژی هسته ای دانشمندان با همان روح و تفکر بسیجی سکان انرژی هسته ای راپیش بردند.در حالیکه  اگربه غیر از این می بود پیشنهادهای چندین میلیونی به دانشمندان جهت عدم همکاری از طرف سرویس های اطلاعاتی استعماری،  ولی فرزندان این مرز وبوم از هییچ تلاشی واهمه نداشتند . بسیج نه نظامی است ونه شبه نظامی،اگر چنین تفکر داشته باشیم بسیج را به بی راهه کشاندیم. درود بدرود. "

بسیجی های دارابکلا روز اعزام به جبهه.1363 : ردیف جلو از چپ: حاج سیدتقی شفیعی. دامنه. حسن صادقی ردیف دوم از چپ : مرحوم قاسم ملایی. حسن آهنگر(برادر حاج احمد). سیدرسول هاشمی. علی آهنگر(حسین). روانشاد یوسفعلی رزاقی. جعفر رجبی. حسن آهنگر. و سایرین. در این اعزام آسید علی اصغر شفیعی هم حضور داشت که متاسفانه همیشه این عزیز عکاس صحنه هاست

بقیه عکسها در آلبوم عکس دامنه: اینجا

چهارشنبه ٤ آذر ۱۳٩٤ ، ٦:٤۱ ‎ق.ظ

پست 1499

به قلم دامنه : به نام خدا. این دختر کوچولو، آدرینا فردوسی ست، فرزند جناب اسدالله فردوسی  و خانم معصومه رجبی دارابی مدیر وبلاگ "طبعت زندگی". اسدالله فردوسی به پاس اجر اربعین و برای زیارت امام حسین (ع) و یاران وفادارش به سوی کربلا شتافته. نمی دانم پیاده تا به کجا رسیده؟ ولی هرجا که باشه زائر حسینه و اجرش افزونه. این پست را دامنه به پاس پدر به کربلا شتافته اش، گذاشته تا آنجا به یادش و به یاد همه ی مان نائب الزیاره باشه. سلام بر امام حسین (ع) زنده کننده ی اسلام عزیزمان و عزت بخش آدمیان و آبرو دهنده ی مسلمانان و امام عظیم الشّان آزادگان جهان.

آدرینا فردوسی. آذر1394. ارسالی مادرش به تلگرام دامنه

چهارشنبه ٤ آذر ۱۳٩٤ ، ٦:۳٩ ‎ق.ظ

پست 1498 : به قلم تنسر 61 : دامنه: به نام خدا. جناب تنسر در این پست با خطاب مهربانانه و احترام آمیز به دهیار گرامی دارابکلا جناب محمد دباغیان، طرحی را مورد سوال و پرسش قرار داده است که در دو راهی اوسا و دارابکلا در حال اجراست، جناب دهیار محترم و خدوم جناب محمد دباغیان هم پاسخ را مرفوم کردند و به دامنه فرستادند که هر دو متن را با هم می خوانیم. دامنه نیز دیدگاه روشن و شفاف خود را در باره ی این مساله بسی مهم، بیان نموده است در زیر) :

«به نام حضرت حق،خداوند یکتا. سلام ودرود جتاب دامنه و دامنه خوانان گرامی. همبستگی و یکدلی دارابکلا و اوسا در طی زمان. در طی زمان که به پیش راندیم بین مردم دارابکلا و مردم اوسا و همچنین مُرسم و روستاهای بالا دست ،یک ارتباط صمیمی و دارای تعامل فرهنگی و اجتماعی نزدیک به هم، بوده و هر یک خود را تافته جدا بافته از همدیگر نمی دانند و در کنار تعاملات اجتماعی وفرهنگی ،نزدیکی و ارتباط خویشاوندی و فامیلی هم دراین رهگذر نبایستی از خاطرمان دور بماند. بقیه ی متن جناب تنسر در ادامه ی مطلب

پاسخ دامنه : به نام خدا. سلام جناب تنسر. متن شما را خواندم. از ضرورت حفظ و حسّ همبستگی و اتحاد میان سه روستا که دمیدی ممنونم. این پروژه که آوردی در متن خود، درست در لب مرز دارابکلا و اوساست و حق جناب دهیارمان آقای محمد دباغیان است که در مورد حریم جغرافیایی دارابکلا با چندین هکتار عرصه ی جنگل و جاده ی جنگلی مان، با برادران خوب و نجیب اوسا توافقاتی داشته باشند. زیرا حریم دارابکلا در این منطقه نه پل قارت خیل که درست در همین نقطه ی دو راهی اوسا و جنگل دارابکلاست.

پس این طرح باید با نظارت مشترک دارابکلا و اوسا اجرایی شود و اتفاقا" امری پسندیده است و جناب دهیار بسیار برای این مساله دوندگی قانونی و رایزنی داشته اند. سپاس از شما تنسر به خاطر طرح این بحث با بیان آرام و دلسوزانه ات که به یقین خود دهیار گرامی مان توضیحات شان را به این متن می افزایند. ان شاء الله.

پاسخ دهیار گرامی دارابکلا  جناب محمد دباغیان به تنسر : "سلام. باعرض سلام خدمت دامنه و جناب تنسر وهمه دوستان وهم محلی های عزیز. درمورد مطلبی که جناب تنسر با ادب واحترام کامل که قابل تقدیر و تشکر فراوان میباشد و درس بزرگی هم برای اینجانب و هم همه دوستانی که نسبت به مسئله ای نقد دارن بدون تخریب و در کمال احترام و ادب مطرح گردد، باید نکاتی را عرض کنم. همانطور که جناب تنسیر و دامنه فرمایش کردن، رابطه بین دو روستا بسیار صمیمی و برادرانه بوده وهست وباتوجه به تمام مطالب بحقی که فرمایش کردین، یک سری نکات بین دو روستا باید رعایت شود. یکی از این نکات محدوده جغرافیایی و خط مرزی بین دو روستا است که باید به ان احترام گذاشته شود. مسئولین روستای اوسا خواسته یا ناخواسته به این حریم تجاوز نمودند و قسمتی از ملک دارابکلا را بدون اطلاع و رعابت نکردن قوانین مربوطه و رابطه بازی، الحاق به بافت کرده و برای این قسمت از ملک دارابکلا طرح هادی گرفتند که مورد اعتراض اینجانب واهالی محترم دارابکلا قرار گرفت. لازم به ذکر است اساس خط مرزی پلاک ثبتی سند اصلاحات و اراضی مالکیت تامّه املاک که مربوط به کدام روستا می باشد هست که همه این موارد دلیل مالکیت دارابکلا  بوده و همچنین مهمترین مطلب ورودی و اتصال بافت دارابکلا به جنگل دارابکلا میباشد. با توجه به تذکرات فراوانی که به مسئولین روستای مجاور مبنی بر اینکه حقوق و مالکیت جغرافیایی همدیگر را رعایت نمائیم ولی علی رغم تذکرات، آنها اعتنایی ننموده و در سه مرحله اقدام تجاوز در محدوده جغرافیایی ما نمودند: 1) حفر چاه در ملک دارابکلا بدون هماهنگی 2) تجاوز به حریم رودخانه بدون هماهنگی 3) الحاق بخشی از ملک دارابکلا به طرح هادی خود، که در مورد سوم ناچار به برخورد قانونی شدیم. چون بشدت مالکیت و حاکمیت دارابکلا را نقض می نمود. ضمن اینکه قبلاً به آنها یادآوری گردید که اگر از نظر آنها آن قسمت از رودخانه و یا جاده که  محدوده جغرافیایی دارابکلا قرار دارد نواقصی وجود دارد جهت رفع آن باید به مسئولین دارابکلا مراجعه نموده تا در صورت موافقت با مدیریت مسئولین دارابکلا مشکل رفع شود در غیر این صورت  کار آنها نوعی دهن کجی بحساب می آید که  نمی شود به راحتی از کنار آن گذشت."

پاسخ تنسر به دهیار محترم دارابکلا (5 آذز 1394) : "سلام جناب دامنه و جناب دباغیان، از جواب که ارائه داشتید سپاسگزارم و همچنین حس مسئولیت پذیری شما ستودنی می باشد،امیدواریم در امور محوله وخدمت به مردم همیشه ثابت قدم وپیروز باشید .چنانچه اگر حضور دهیار مسئولیت پذیر همچون شخصی شما بود ،یقینا معضل مرغداریها  و امتیاز فروشی مرغداری را به این شدت در دارابکلا نداشتیم یا حفر چاه در منطقه دارابکلا بوسیله سورک یا یک مرغداری بنام ... در ملک دارابکلا. به هر حال جای سپاس دارد. .بین دارابکلا و اوسا بایستی مسئولین تعاملات بیشتری با هم داشته باشند برای پیشرفت وتوسعه. برای توسعه بایستی پیشواز رفت و جلوی پسروی به عقب را گرفت.دارابکلا نیاز مبرم به توسعه همه جانبه دارد. درود بدرود. "

5 شنبه 14 آبان 1394. نمای اوسا همسایه ی دارابکلا. ارسالی جناب یک دوست


ادامۀ مطلب
چهارشنبه ٤ آذر ۱۳٩٤ ، ٦:۳۸ ‎ق.ظ

پست 1497

به قلم دامنه : به نام خدا. تو را خیلی خیره شدم ای عزادار غریبه ولی از همه ی ماها به  عاشورای حسینی قریبه تر و آمیخته تر. در چهره ات در این حال و قیافه ی دیدنی ات فقط و فقط عشق صادر می شود و عشق. تو کی هستی ای آقا، که برای آقا علیه السلام این همه راه طی می کنی و در ظهر عاشورا به صف می ایستی و نماز می گزاری و با چشمان اشک آلودت به دو دوش راست و چپت زنجیر ماتم می نوازی و عزا بپا می کنی در دلت غوغا می آفرینی؟؟ ها آقا؟ هر که هستی باش. ولی خیلی خیلی در تو غرقم و غبطه می خورم و خودم را خَسی در عاشورا می پندارم. تو برنده ای و نزد امام حسین (ع) پذیرنده. تو آتش درون هر بینده ی شیفته را شعله ور می سازی با این رُخ محزون و منتظرت. درود و سلام به تو و بر آقا مجتبی آهنگر مدیر وبلاگ عکاسی داراب که تو را در قاب دوربین زیبانگرش، عکست کرد و به فضای دل عُشاق بُرد و حالا هم در دامنه ی دارابکلا عکس برتر روز عاشورای آقا (ع) شدی از دید و قلب دامنه. فقط بگویم آن نگاه چشمانت و آن پای لخت و بی کفش ات و دل بی ریا و بی ادّعایت، اشک هایم را بر دو گونه ام جاری ساخت و دلم را ربود و به حس و حالت فرو بُرد. حبّذا احسنت ای عزادار حسین (ع).

دوستی از دوستان جوان دامنه امشب به دامنه اطلاع داده که این آقای عزادار عاشورا، شخصی به نام آقای جهانی ست از شهرستان نکا. ممنونم از این اطلاع رسانی ات جناب.

پست این مرد شیفته ی امام حسین علیه السلام در وبلاگ آقا مجتبی: اینجا

یک عزادار عاشورا که چند سالی ست با گمنامی زنجیر می زند در دارابکلا

سه‌شنبه ۳ آذر ۱۳٩٤ ، ٧:٥٥ ‎ق.ظ

پست 1496

به قلم ساعت 4 : "سلام. درباره اهمیت عقل همین بس که اگر عقل و تدبیر باشد همه چیز به  دنبال آن خواهد آمد مال و ثروت را با عقل و تدبیر به دست مى آورند، مقام و شخصیت نیز زاییده عقل است و آسایش و آرامش و سعادت دو جهان با عقل حاصل مى شود. به گفته بعضى از شارحان نهج البلاغه در قرآن مجید واژه عقل و علم و مشتقات آنها 880 مرتبه آمده است و این نشانه اهمیت فوق العاده قرآن و اسلام به مسأله عقل است.(1) روایات اسلامى نیز درباره اهمیت عقل فوق حد احصا و شمارش است. مرحوم کلینى در جلد اول کافى در کتاب العقل والجهل احادیث بسیار فراوان و پرمایه اى درباره اهمیت عقل از پیغمبر اکرم و امامان معصوم(علیهم السلام) نقل کرده است. ابن ابى الحدید بخشى از آن را در شرح خود ذیل همین کلام حکمت آمیز از کتاب کامل مبرد نقل کرده از جمله این که رسول خدا فرمود: «ما قَسَمَ لِلْعِبادِ أفْضَلُ مِنَ الْعَقْلِ فَنَوْمُ الْعاقِلِ أفْضَلُ مِنْ سَهَرِ الْجاهِلِ وَفِطْرُ الْعاقِلِ أفْضَلُ مِنْ صَوْمِ الْجاهِلِ وَ إقامَةُ الْعاقِلِ أفْضَلُ مِنْ شُخُوصِ الْجاهِلِ وَما بَعَثَ اللّهُ رَسُولاً حَتّی یَسْتَکْمِلَ الْعَقْلَ وَحَتّی یَکُونَ عَقْلُهُ أفْضَلَ مِنْ عُقُولِ جَمیعِ"(دامنه: مطلب ناقص واصل شد)

پاسخ دامنه : به نام خدا. علیک السلام. ممنونم نسبت به لیف روح 111 در پست 1495 یعنیاینجا این متن را تدوین کردی و به دامنه فرستادی. اهتمامت را تحسین می کنم. اما بعد دو متن  دیگرت یکی سوال از جناب حجت الاسلام والمسلمین سید حسین شفیعی و دیگری در مورد دامنه و آنچه افاضات نمودی را هم دریافت کردم. آری دریافت. سوال را از شخص ایشان بپرسید و ایشان به جواب های جوان ها بسیار اهمیت می دهند حتی در شبکه اجتماعی تلگرام. در مورد دامنه هم تو همیشه لطف و نوازش داشتی و ادامه بده. دامنه فقط به رمز و راز می گوید به تو جناب ساعت که شقایق ها بر کلاغ ها در خبرهای خوش و شاد و راست شائق و فائق اند چون  در حاقِّ حق مدار دارند و دایره می زنند و پر می کشند."

سه‌شنبه ۳ آذر ۱۳٩٤ ، ٧:٤٩ ‎ق.ظ

پست 1495

به انتخاب دامنه : قسمت 112. به نام خدا. با سلامی به گرمی آفتاب عشق به عاقلان عاشق و  عاشقان عاقل، در این لیف روح از عقل می گویم و از هوشیاری و مشاورت و نیز ار نفس می گویم و از نفَس. از کی؟ از مولوی در مثنوی که دیوانش دیو درون را می رَماند و عشق برون را صاف و پاک نگاه می دارد:

مشورت ادراک و هوشیاری دهد   عقل ها مَر عقل را یاری دهد

زانکه با عقلی چو عقلی جفت شد   مانعِ بَدعقلی و بَدگفت شد

نفس با نفسِ دگر چون یار گشت   عقل، جزوی عاطل و بیکار گشت

هوشیاری اش در اوج است با این نقاشی بیرونی و درونی بی نظیر الهی

دوشنبه ٢ آذر ۱۳٩٤ ، ٧:۳٠ ‎ق.ظ

پست 1494

به قلم مدیر وبلاگ دنیا به کام : این متنی ست از یک جوان که به کشف و گواهی دامنه، توان نویسندگی اش در کامنت هایی که برجای می گذارد و در وبلاگش می نگارد، بسیار بالاست. چیره دست است در به جریان آوردن دل گفته هایش. ذوق هم دارد و استعداد درش موج می زند. او مدیر وبلاگ " دنیا به کام " لینک شماره ی 199 در دامنه است ولی با اسم مستعار "لی چون  سو" در برخی ار وبلاگ ها کامنت می گذارد. دامنه کامنت هایش را در تعقیب داشت و دید خیلی با استعداد است و خدا در نهادش همیشه حضور دارد و خدا خدا گویی در ادبیاتش موج می زنه. این یکی از کامنت هایش است در وبلاگ اوج هستی داراب خطاب به دامنه. زیرا دامنه به نیروانا مدیر وبلاگ اوج هستی داراب در کامنتی نوشته بود این "لی چون سو" خیلی عالی می نویسد. او سال قبل نیز با دامنه بر سر دو سه موضوع گپ و گفت صمیمی داشت در همان بخش بقیه در ادامه ی مطلب


ادامۀ مطلب
دوشنبه ٢ آذر ۱۳٩٤ ، ٧:٢٦ ‎ق.ظ

پست 1493

به قلم تنسر 60 : " به نام ایزد منان، خداوند یکتا. سلام و درود جناب دامنه و دامنه خوانان گرامی. در اینجا به یکی دیگر از جشن های ایرانی را با قلم به تفسیر می کشم. ایرانیان همواره به چهار عنصر پاک کننده ارج می نهند: آب، آتش، خاک و باد. دراین میان آتش نماد پاکی و راستی بوده و نیاکان ما به آن بسیار ارج می گذاشتند. آتش یا آذر، در اوستا اتر و در زبان پهلوی به گونه آتور و آتخش آمده است. که واژه توربان که همان (نگهبان آتش) گفته می شود. استرابون، جغرافیا دان،تاریخ نگار یونانی،درباره جایگاه آتش نزد ایرانیان می گوید: "ایرانیان هرگز بر آتش نمی دمندبلکه آن را با بادبزن،باد می زدند وآن را با لاشه مرده یا چیز هایی ناپاک نمی آلایند." منظور استرابون از این جمله بایدآتش مقدس بوده باشد نزد ایرانیان. ارزش گذاشتن به آتش تا جایی بوده که ایرانیان از درازی تاریخ به اجاق خانه شان سوگند یاد می کرده اند. ارج نهادن به این پدیده ارزشمند در نزد ایرانیان و به ویژه زرتشتیان تا اندازه ای بوده که گروهی را دچار گمراهی و باورهای نادرست کرده است. که این گروه زرتشتیان را پرستنده آتش  و یا آتش پرست خوانده اند. باور نادرستی که در این میان وجود دارد، کلمه پرستیدن را هم وزن ومعنایی واژه عربی (عبادت) گرفته و فکر می کنند که زرتشتیان آتش را جای خدا گذاشته و آن را عبادت می کنند. در حالی که پرستیدن از ریشه واژه پرستاری و به معنایی پرستاری ونگهداری کردن از چیزی است. ایرانیان پس از کشف و مهار آتش به دست هوشنگ، پادشاه پیشدادی،به ارزش و کاربرد بی مانند آن در زندگی پی بردند و آنرا بسیار ارج می نهادند. بقیه در ادامه ی مطلب


ادامۀ مطلب
دوشنبه ٢ آذر ۱۳٩٤ ، ٧:۱۳ ‎ق.ظ

پست 1491 : به قلم حجت الاسلام سیدحسین شفیعی دارابی 49 : "پاسخ به نوشتة جدید جناب نگاه. قم: حوزة علمیّه؛ سیّد حسین شفیعی دارابی. شب دوشنبه 2/9/ 1394ش = مطابق با 11 ماه صفر 1437ق؛ ساعت 15/ 12. بنام پروردگار بصیر و دوستدار اهل بصیرت. جناب نگاه سلام. نوشتة جدیدت را که با عنوان «توقّع مجدّد نگاه» و در قالب پست 1482در وبلاگ خوب «دامنه» بارگذاری شده است را خواندم. اینجانب ضمن تشکّر از جنابعالی به جهت تدوین این نوشته و از آقا ابراهیم به جهت بارگذاری ونشر آن در «دامنه»، ذکر نکات ذیل را سودمند میدانم:

الف- بنده همچون جنابعالی بر این باورم : افرادی با سرمایه گذاری در مکان های آموزشی و علمی، در پی دیکته کردن قدرت خویش بر دیگران هستند؛ ولی معتقدم با درایتی مناسب می توان به گونه ای عمل نمود که بقیه در ادامه ی مطلب


ادامۀ مطلب
دوشنبه ٢ آذر ۱۳٩٤ ، ٧:٠٤ ‎ق.ظ

پست 1490

به قلم رفیق 2 : "سلام و آرزوی سلامتی و عاقبت بخیری. رفیق برخود فرض می داند این نکته را  اذعان کند که مردم شریف و پرتلاش دارابکلا دارای سرشت پاک و سیرت روشن و صداقت و اخلاص توام با معرفت هستند. لذا جناب آقا سید تقی شفیعی و بیت شریف و اخوی گرامی ایشان دارای سلامت نفس بوده و گفتار و کردار و قلم آنها بدون ریا و صراحت و شفافیتی خاص دارد. در مدتی که ایشان را می شناسم معرفت و سلامت اخلاقی و پیگیری کار مردم بویژه دارابکلایهای عزیز مشهود و بارز بود. باید از دامنه تشکر ویژه داشت که برای وحدت و نزدیک کردن اندیشه ها در دارابکلا مجدانه میکوشد. و رفیق اینگونه میپندارد که دامنه برای توسعه دارابکلا در همه حوزه های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی و عمرانی بدنبال ظرفیت سازی و یکپارچگی عملی است. که قطعا در آینده این نگاه صادقانه و خالصانه دامنه به منصه ظهور خواهد رسید.

دامنه خوانان عزیز اگر به عمق مطالب دامنه توجه کنند هرگز از بعضی از مطالبی که شاید به زعمشان خوش نیاید عصبانی نشده و دامنه را دوستی معتقد و متدین که برای حقوق انسانها ارزش و احترام قائل است و دغدغه عدالت و پرهیز از سوء استفاده و نگاه ابزاری دارد، میپندارند. در هر حال رفیق برای دامنه و همه دامنه خوانان و مردم شریف و متدین و با صداقت دارابکلا آرزوی سلامتی و خوشبختی و نشاط و محبت و عشق را خواهان است. رفیق در صورت توفیق داشتن که دعای دامنه را میطلبد عازم کربلاست  که شاید هوای حرم و نفس گرم زائران رفیق را  شفیق کرده و ناخالصیهای او را بزداید. رفیق اگر توفیق نصیبش شد دامنه و دامنه خوانان و مردم دارابکلا را به یاد خواهد داشت هر چند رفیق کوچک تر از آن است که بخواهد کسی را دعا کند. رفیق خود منتظر دعای دامنه و همه دامنه خوانان است.  رفیق تقاضای حلالیت دارد."

پاسخ دامنه : به نام خدا. سلام دامنه هم به شما جناب "رفیق". آنچه در این متن برای یک برادر  مومن و متدین و خدمتگزار نظام یعنی جناب حاج سیدتقی شفیعی گواهی دادی، یک برگ شفّافی ست برای ارزش گذاری هایی که به آن معتقدی و این گونه گواهی ها نشان طینت مومنانه ی افراد نسبت به همنوع است. در روایت تاکید رفته است می توانید برای ادب کردن نفس خویش، بر خود سخت بگیرید ولی نسبت به افراد مومن و انسان های دیگر آسان گیر باشید چون خدا آسان گیر است. ممنونم از وردیه ی بحث شما جناب "رفیق" در باره ی جناب حاج سیدتقی که دوست ارجمند دامنه است و در دامنه قلم می زند و از تبادل اندیشه دریغ نمی دارد. اما در ادامه، طبع بلند خویش را بر طبل محبت به دامنه، نواختی. و من برای این قلب بی کینه ات، خودم را مشمول دعاهایت می کنم و ازت می طلبم با نظارت بر دامنه از کژی های دامنه جلوگیری کنی چرا که نوید و نظارت مومنان نسبت به هم یک نعمت عظیمی ست که راه را از چاه باز می نُماید. اما در آخر از خبر به کربلا رفتنت، وجودم سرشار ذوق و شعَف و دلتنگی شد. و جانانه از شما می خواهم که جانانه در آنجا حیّ باشی و غایبانی مانند دامنه و دامنه خوانان و همه ی شیفتگان آن امام عظیم الشّان آقا حسین علیه السلام را در آن حائر حسینی و ناحیه ی مقدسه و تل زینبیه و حرم عباس (س) و جای جای کربلای معلّی را حاضر سازی و زایر. گرچه خوشحالم تو عازمی، ولی غمگینم که چرا من نیستم با آن که جَستم و جوستم و خواستم.

یکشنبه ۱ آذر ۱۳٩٤ ، ۱:۳۱ ‎ب.ظ

پست 1489 : به قلم آسید 18 : به نام خدا این متن نقد جناب آسید علی اصغر شفیعی دارابی ست بر پست 1486 دامنه با عنوان کویریات دامنه قسمت 36 یعنی اینجا :

«سلام. کویریات را برابر با جنگ ومبارزه نخواهیم. همه می گویند آسمان کویر خیلی زیباست. معنی این جمله چیست ؟ سراسر عمر امام حسین ع انباشتی از زندگی صلح آمیز وفراراز جنگ بوده است. کربلا که محل حرب بود آقا امام حسین همواره همه را دعوت به زندگی شرافتمندانه می نمود.

بیاییم سراسر زندگی امام حسین را سرلوحه خویش قرار دهیم تا بندگی شکل زیباتری را بگیرد. ما از جنگ برگشتگان باید مهربانتر باشیم. از کربلا برگشتگان هم باید بندگی شان جلوتر از گذشته باشد. باور دارم اگر ایمان همراه با فرایند تفکر واندیشیدن نباشد، خشونت پیدا می شود. برکویریات کشاندی مرا تا رنگ سبز بر دیوارش بکشم.»

پاسخ دامنه : به نام خدا. سلام سید بزرگوار. آنچه در کویریات 36 به ذوق دامنه چینش شده  است، متنی ست از طاهره صفارزاده، نه قلم دامنه. و در آن متن هم صلح و محاربه به معنی دقیق آن است.

به زبان ساده و خیلی خودمونی مثلا از شما می پرسم اگر جریان خشونت گرا و ضد شیعه ی داعش (= دولت اسلامی عراق و شامات) فرضا" به شهر مقدس و ملکوتی و عرشی کربلای معلّی برسد و قبر آمال دل شیعیان حق گرای جهان یعنی امام حسین (ع) و ۷۲تن شهدای عزیز و وفادارش را علاوه بر تخریب و ویرانی، نعوذ بالله انهدام و جسارت نماید و تمام زائران آن جا را در دم با بی رحمانه ترین قساوت خاص شان، قتل عام کند و نیز زنان زایر امام حسین ع را به اسارت و آزار و بردگی جهالت و جمود دینی ببرد، آیا تو باز هم دم از واژه ی مقدس و وَحیانی و زیبای صلح مطلق و همیشگی با داعشِ خارج شده از چارچوب های بنیادی اسلام می زنی؟ یا نه به حکم خدا و قرآن و به سیره ی همان امام حسین (ع)، با شور و شعور به مقاومت و ذلّت ناپذیری قیام حق مدارانه و اخلاق محور می کنی؟ محاربه یعنی همین.

یعنی دفاع از حق. یعنی مقاومت برای حق. که به قول طاهره صفارزاده در آن متن : حسین نام دیگر حقّ است. البته دامنه درکت می کند چه اصلی را داری مورد تبیین قرار می دهی و براش خیلی دل می سُپاری. بله، امام (ع) مظهر صلح و محبت و دعوت به آرامش است، زیرا خدا خود نام دیگر صلح و محبت است. پس شرط جنگ و صلح و محاربه و نبرد و مقاومت در متن فوق همین است که تو در متن خود از اصطلاح خوب زندگی شرافتمندانه استفاده نمودی.

آری مقاومت در برابر خشونت، نه این که ما اساسا" مثل جریان خشونت گرای دشمن ساخته ی درون جهان اسلام، اهل جنگ و ستیزش و تیغ و درفش شویم. نیز بیفزا مقاومت قهرمانانه ی زنان غیور کرد کوبانی سوریه را در برابر هجوم بربریت داعش که اسم کار زنان کوبانی نه خشونت و محاربه که دفاع مشروع الهی و انسانی ست. ممنونم از واکنشت.

جواب آسید به پاسخ دامنه : "سلام. بهره بردم از متن فراگیر و همه جانبه ات. گفتم اگر ایمان  همراه با تفکر واندیشه نباشد، خشونت بار است یعنی داعش. بحث تئوریکی است، مصداقی نیست. زندگی شرافتمندانه از پدیده استوار وپایدار کربلا اصلی است برای عرضه به جهانیان. حرب برابر است با بی نظمی و صلح برابر است با بندگی خدا."

پاسخ دیگر دامنه : به نام خدا. سلام آسید. ممنونم از این تبادل و تضارب آزاد در طوفان فکری میان دامنه و دامنه خوانان. متشکرم از حق پذیری ات. شاهدم جهاد دفاعی تو را در اوج دفاع مقدس در قله ی خطرناک و جانسخت کاویژال کردستان ایران که خود فرمانده ی آن بودی.

و نیز حضور چند باره ات در مناطق سخت و داغ جنگی جبهه ی جنوب ایران که خودم در کنارت و  یوسف مزارمان حی و حاضر بودم در مقابله ی حق گرایانه با هجوم صدام و غرب و برخی اعراب به ایران و کیان اسلام در ۸ سال مقاومت بی مثال مان در جای جای ایران.

آسید و دامنه. عکاس: احمد بابویه. منزل آسید. 1383 در ایام درگذشت روانشاد یوسف رزاقی

یکشنبه ۱ آذر ۱۳٩٤ ، ۱٠:٤۳ ‎ق.ظ

پست 1488

به قلم حاج سیدتقی 18 : " سلام جناب طالبی مدیر محترم و پرتلاش دامنه ارزشی. از زحمات و  تلاش ومساعی شما در نشر معارف الهی ونشر اندیشه های بزرگان و خوبان محل به سهم خودم قدردانی وارج می نهم. ان شاءالله مرضی خداوند سبحان وطالبان وتشنگان معرفت دین مبین اسلام که همان اسلام ناب محمدی است، قرار گیرد. معرفی شخصیتها و کنشگران اندیشه در فضای مجازی فرصتی مناسب وعمل ماندگار وثوابی حتمی اخروی را در نزد پروردگار عالم به همراه خواهد داشت. موفق وماجور باشید.

بخشی از ناگفته ها از خصوصیات بارز اخلاقی دانشمند فرزانه اخوی گرامی ام استاد حوزه ودانشگاه را بدرستی اشاره فرمودی اما در معرفی کتابهای حاج آقا نگاه ونظر مبارک سروران گرامی وجویندگان علم ومعرفت الهی وآثارعلمی وفرهنگی معطوف ودعوت میکنم تا بازدیدی از سایت ارزشمند وسترک فاخر جهان اسلام حوزه علمیه قم ( دانشوران واندیشه ) داشته باشند تا اندیشمندان و محققان ونویسندگان خودمان را بیشتر بشناسیم تا الگو حرکتها و راه رسمان جهت دانایی باشند. همچنین از کامنت گذار محترم و معزز "رفیق" شفیقتان هرچند گاهی من وخانواده اهل علم وخدمت ما را مورد لطف ومرحمت مکرمت بزرگواری قرار می دهند بقیه در ادامه ی مطلب

جناب حاج سیدتقی شفیعی دارابی 


ادامۀ مطلب
یکشنبه ۱ آذر ۱۳٩٤ ، ۸:۱٩ ‎ق.ظ

پست 1487

به قلم دامنه : قسمت 31 . به نام خدا. شوجن. دارابکلایی ها چرا می گن شوجن؟ و به کیا می گن شوجن؟ الان می گم: شوجن از دو واژه ی شو یعنی شب و جنّ ساخته شده است در مقابل روزجن. یعنی جنِّ روز. جنّ مانند انسان هم مومن است و هم کافر. هم مونّث است و هم مذکّر. هم تولید نسل دارد و هم مجرد است. حالا دارابکلایی ها چرا می گن شوجن؟ چون جنّ از نظر عامّه ی مردم ترکیبی ناهمگون و هیبتی ناموزون و چهره ای مَهیب و خوفناک دارد و شوجن از همه ی آنها زشت تر و بدترکیبت تر و خطرناک تره. با چند مثال رایج متعدد در میان مردم، این لغت را برای نسل جدیدی ها که اصلا جنّ منّ نمی دانن چیچیهه تا چه رسد به شوجن!!، به پیش می برم:

هی گوتوکن شوجن یواش تر. چه خبره سر یزید در ونّی مگر؟

وچه جان غسّالخانه پلی جه نشوهی! شوجن دره اونجه تره خاننه!

هارش هارش اینجه ره اینجه ره، چنده وه نخاشه، شوجن ره موندنه.

اعهی ول اُسار بُسس، شوجن ته پلی مسخره هسّه.

خنّاس را بَوین، شوجن جه نخاش تره.

اَره خان امشو بورین اَره بیرین خاش ریکا وه؟ کاجه؟ اونجه؟هع ونه کیجا شوجن را مونده که!!

اَم کوچه سر شوجن پِر هسّنه. شوشو همطی نشوهین کوچه سر، شِما ره شوجن سرخاسنّه.

هی شوجن صف نون اینجه هسّه چیشیه شونی جلو خَف وونی غیر نوبت گنّی؟

هع اعه، وه زیگ ... و شوجن چه شانسی داشته!

شو دره دله نشوهین، شوجن شما ره خفه کانده.

مِر بکن ( بسم الله باهی ) شوجن دست خلاص بووشی.

قنات پشون جنّ و پری و شوجن دسّه دسّه صف بکشیهه هسّنه.

بلا ته هیکل ره بخاره شوجن. وه اعی مِه ره ایراد گنّه سَقط بَوی.

تِه هم که شوجن جه بدتری که. هی این لینگ اون لینگ کاندی. مخ بخاردی اینجه جه اونوطّه نشوونی!

سحر حموم دله سمبل نکنین، شوجن همونجه خانه دارنه!

لمپا دله نفت دکاردی؟ اگه برق بوره، شوجن سره ره دار گرنه!

بقیه را شما بگین، فقط به هم شوجن نگین که مَرمِله شما را خانّه!!!!

تا لغت بعدی، بای

همین طوره چاپلین که گفتی و گفتی

یکشنبه ۱ آذر ۱۳٩٤ ، ٦:۳٢ ‎ق.ظ


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد