دامنه دارابکلا

اعتقاد، جهان را آباد می کند، انسان را آزاد ( توسط: ابراهیم طالبی دارابی دامنه )

دامنه دارابکلا

اعتقاد، جهان را آباد می کند، انسان را آزاد ( توسط: ابراهیم طالبی دارابی دامنه )

مطالب مهر 1393 دامنه

پست 416 : به قلم دامنه. به نام خدا. دامنه به این آیة الله مبارز و انقلابی علیه ی شاه و نیز رهبر جناح راست در سه دهه پس از انقلاب احترام می گذارد. و برای ایشان مرحمت و مغفرت می طلبد. او روحانی روشن و در بیشتر مقاطع معتدل و منصف بود.


آری مرحوم آیة آلله محمدرضا مهدوی کنی که در اصل باقری کنی بود و به دلیل توجهاتی خاص،  مهدوی ملقّب شد در دهه ی نخست انقلاب مشی متعادل و سازگار داشت.


وی در اوج حملات بعضا خارج از انصاف علیه ی مرحوم مهدی بازرگان، از او حمایت می کرد و می گفت بازرگان فردی متشرع و مومن است. او تا آن حد روحیه ی مهربانی و تسامح و سیاست وحدت ملی داشت، که حتی می گفت بچه های سازمان مجاهدین خلق را در قدرت و حکومت سهیم کنیم تا انرژی و پتانسیل آنان به نفع نظام تخلیه شود. او آنقدر وجاهت داشت که آن زمان مرحوم آیة الله حسینعلی منتظری قائم مقام رهبری با آن که خود بنیانگذار دانشگاه امام صادق (ع) بودند؛ اما آن را به آیة الله مهدوی کنی سپردند.

برای روح این دو روحانی سیاستمدار و مبارز و زندان کشیده و شلاق خورده صلوات.


رهبر معظم انقلاب و مرحوم آیت آلله محمدرضا مهدوی کنی

چهارشنبه ۳٠ مهر ۱۳٩۳ ، ۸:٤٧ ‎ق.ظ

پست 423 : به قلم دامنه. به نام خدا. سلسله مباحث عرفان و معنویت . لیف روح شصتم. یکی  از بدترین حالات برای انسان یأس است. که از نظر اسلام در حد کفر است. چه یأس اخلاقی و چه یأس سیاسی و چه یأس در سراسر فراز و نشیب زندگی، هر سه، به حال آدمی مضرّ است و تخریب گر.


رهبر جنبش سربداران در خراسان شیخ حسن جوری که شاگرد شیخ خلیفه بود در دوره ی حمله ی غارتگرانه و ویرانگر مغول به ایران، جمله ای سرنوشت ساز به یارانش گفت که همین جمله، لیف روح شصتم دامنه و دامنه خوانان می گردد:

«یأس، مَدخل تسلیم است

بقیه ادامه

  

پس مایوس نباشیم. خوف و رجاء در مفهوم دینی برای نفی همین یأس از رحمت خداست. حتی علمای شیعه تأکید کرده اند:

اولین گناه کبیره، یأس از رحمت خداست و مأیوس شدن از پروردگار مهربان

قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ. بگو اى بندگانم که زیاده بر خویشتن ستم روا داشته ‏اید، از رحمت الهى نومید مباشید، چرا که خداوند همه گناهان را مى‏بخشد، که او آمرزگار مهربان است‏. (سوره ۳۹: الزمر - جزء ۲۴ -آیۀ 53 ترجمۀ خرمشاهی)
سه‌شنبه ٢٩ مهر ۱۳٩۳ ، ٧:۱۱ ‎ق.ظ

پست 413 : به نام خدا. لیف روح پنجاه و نهم . در آیه ی چهلم سوره ی دخّان یوم الفصل آمده است. روز جدایی ها. بلافاصله در آیه ی بعدی تعریف یوم الفصل را آورده که روشن ساخته در روز جدایی ها، هیچ دوستی برای دوست خود سودی ندارد و بلادرنگ در آیه ی بعد تسکین فرموده مگر دوستی که خدا به او رحمت آرد. و آنگاه در آیه ی پنجاه و یکم نوید داده است که انَّ المُتّقین فی مَقام اَمین هستند.

یعنی پرهیزگاران در جایگاهی امن و بی بیم باشند. پس ای روح های پذیرنده ی حقایق و لطایف، یوم الفصل را جدی بگیریم. دوستان و رفیقانی برای خود برگزینیم که رحمت باشند و در این راه که خدا نشان داده است پرهیزگاری کنیم که ترمز مستحکم جان و جهان آدمی ست.

دوشنبه ٢۸ مهر ۱۳٩۳ ، ٥:٢۱ ‎ق.ظ

پست 409

به نام خدا. ترجیح دادم دیدگاه دامنه خوانان گرامی را پست اصلی دامنه کنم. به ترتیب زمانی از  جناب عزت رمضانی. جناب آسیدعلی اصفر شفیعی. جناب درویش گمنامی! جناب محمد عبدی. جناب سیدادریس صباغ. خانم بُشری قلی زاده.

نظر عزت رمضانی : سلام اقای طالبی طبع شعرم گل کرد برای شما و وب دامنه نوشتم امیدوارم خوشتون بیاد اگه هم اشکالی داشت بزارین به حساب کم سوادی ام... : دام نه، در دامنه، دامنکشان بیرون بیا / تا که دردامت نهد آن ناخدای باخدا / آنچه میجوید ضمیرت از زمین از هوا  / آنچه میخواهد روانت از نماز و از دعا / دام ما بی دانه اما، ای صفای جان بیا  / پر کن این غم خانه جان را با نوای ربنا / تا که ابراهیم نامی هست در طالب بیا / دامنه دارد صفای جان، به نامت ای خدا / تقدیم به شما و دامنه شما

نظر آسید علی اصغر شفیعی : سلام 1- سالگشت سامانه الکترونیک دامنه مبارک باد 2 -تیپ عکس دوران جوانیت به تیپ عادل می خورد 33 -در مورد طلب بخشش؛ از جوانمردی و شجاعت شماست که بر محبوبت می افزاید 4 - ارامش خاصی را در نوشته هایت می بینم که ناشی از رفتن به زیارت آقای آرزوها امام رضا علیه السلام است  5 -برای موفقیت شما در ادامه و زنده نگهداشتن سامانه دامنه آرزوی مضاعف دارم.

نظر درویش گمنامی! : ای ای ... اگه نبودی تو این یه سال گذشته چه می آمد بر سر این من  وما..... من بی ته هیچمه // من بی ته پوچمه // من بی ته پیته دارمه // من بی ته لوچمه //... تولد عید شما شمعها رو فوت کن...

نظر محمد عبدی: سلام اولا از صمیم قلب تبریک عرض می کنم و برای شما تداوم این روند را بهتر و بیشتر از قبل توفیقش را از خداوند خواستارم ... در ثانی : یکسال کار شما به اندازه بیشتر از ده سال ما خیر و برکت و مطلب داشته و دارد و این نشان از تسلط و اطلاعات بسیار خوب شما استاد و دوست ارجمند است ... ثالثا: برخی حاشیه کاری شاید جالب و خوب باشه اما احساس می کنم توان و انرژی و وقت بسیاری از شما را مشغول و مصرف داشته است گاهی تمرکز و بسط برخی موضوعات در تفهیم منظور نهایی و مسیر درستی که چراغ هدایت را در دست شما قرار می دهد کم سو می کند انشاالله با دقت و مراقبت بیشتر رسالت خویش را بیشتر از قبل ایفا فرمایید ... رابعا : برخی مطالب شما در آینده منبع بسیاری از مقالات و کتب و سخنرانیها خواهد شد که در آن شک نکنید بنابراین دقت و مراقبت بیشتر را در ادامه مسیر واجبتر می دانم ... خامسا: یک سالی بسیار پربار و عالی را پشت سر گذاشتین بخصوص خاطرات آقا شیخ ( وحدت )که کولاک کرد و لیف روح که عالی بود و تفسیر قرآن و نکات آن هم عالی است و ... موفق باشی ای دوست.

نظر سید ادریس صباغ : سلام .چه عکس زیبایی خوشتیپ. یک سالگی دامنه مبارک. مطالبتان در این یک سال اخیر بیشترخوب و سازنده و انگیزشی برای دیگران بوده و هست .محل نیازمند تفکر نقادانه در جهت بهبود وضعیت فرهنگی اجتماعی... است.که این امر با در اختیار گذاشتن علم و تجربه اساتید و بزرگان با سواد محل همچو شماست. چند وبلاگ خوب را مانند نهج و .... بر هم زدید که در جای خودش دانشی و اطلاعاتی بود. البته همه تجربه است برای کیفیت. در پایان اگه محلید خدمت برسم و شیرینی یک سالگی و دامادی پسران... و سوغاتی تناول کنیم؟

نظر خانم بُشری قلی زاده : سلام و عرض ادب آقای طالبی زیارت شما و همه دوستانتان انشالله  مقبول درگاه حق. تبریک ویژه هم برای یک سالگی دامنه زیبا و پرمحتوای شما خسته نباشید بابت زحمات فراوانتان و با آرزوی توفیق بیشتر. البته این بنده ی حقیر به دلیل مشغله کاری و تحصیل ، سعادت نداشتم ازین وبلاگ آموزنده و شیرین بهره ی زیادی ببرم.

یکشنبه ٢٧ مهر ۱۳٩۳ ، ٩:٥٤ ‎ق.ظ

پست 408 : به نام خدا. امروز یکسالگی دامنه است. سال قبل در چنین روزی که عید غدیر بود، دامنه دارابکلا راه اندازی شد. در طول یک سال 406 پست نوشتم. اگر کسی را رنجور کردم مرا ببخشد. اگر مفید بودم باز مرا دعا کند و اگر ضعفی داشتم که حتما داشتم، مرا مدد رساند تا مرتفع کنم. بنا دارم باز هم دامنه را محکم تا زنده ام ادامه دهم. ارادتمند همه ی شما دامنه خوانان گرامی از منتقد تا معتقد.

دامنه. سال 1358

شنبه ٢٦ مهر ۱۳٩۳ ، ٢:٢٢ ‎ب.ظ

پست 407 : به قلم دامنه : به نام خدا. زنگی از دوست، زندگی چند روزه ی مان را زیر و زبَر ساخت. گوشی را برداشتم و او به صوتی خوش گفت: طبق عهدمان در پارسال، مسافرت رضوی را فردای روز غدیر با همسران مان به حرم رضوی مشهدالرضا، ره می سپاریم. دستم به پایان تماس، مماس شد و گوشی را بر میز نهادم و تمیز شدم و جان و جهان هر دو را بر روی خود گشایشی خاص یافتم.

آنجا در دارابکلا جویبارهای آرام و کم رمق هر یک از ما رفقا در غروب غدیرخم، به اقیانوسی به اسم حرکت به سوی حرم حضرت رضا (ع) اتصال یافت. خوش خوشان و خندان، با بسطِ روح و قبضِ تن، رفتیم و رفتیم از تونل تنگ جنگل گلستان گذر کردیم.عکس ها و  بقیه ی متن در ادامه ی مطلب

حرم امام رضا (ع). جعفر. سید رسول. سید علی اصغر. دامنه.. حسن صادقی. عکاس: حاج احمد. مهر ماه 1393


ادامۀ مطلب
شنبه ٢٦ مهر ۱۳٩۳ ، ٢:٠٩ ‎ب.ظ

پست 406 : به تدوین دامنه : 7. به نام خدا. با توجه به این که جامعه ی ایران در این زمان از سوی بسیاری از طمّاعان و مال اندوزان و کم فروشان مورد ستم و اجحاف و دزدی فاحش و ناپیدا و پنهان قرار گرفته است،در هفتمین قسمت قرآن در صحنه، ارائه ی کامل سوره ی مهم مطفّفین بسی ضروری ست. ابتداء قرائت سوره که 21 آیه است و بعد ترجمه ی آن که خیلی روان است و سپس تفسیر 10 آیه ی نخستین آن از مرحوم علامه طباطبایی در کتاب شریف تفسیر المیزان. بقیه در ادامه ی مطلب


ادامۀ مطلب
شنبه ٢٦ مهر ۱۳٩۳ ، ۱:٥٩ ‎ب.ظ

پست 405

به نام خدا. قسمت پنجاه و هشتم. برای هر ایرانی عاشق اهلبیت عصمت و طهارت علیهم السلام رفتن به مشهد ( یعنی شهادت گاه حضرت رضا ) و شتافتن شائقانه به زیارت امام رئوف رضا علیه السلام، نوعی رفتن به حجّ و مکّه و مدینه و منا و مروه و صفاست و نیز عزیمت به  نجف و کربلا و کاظمین و سامرّا. ایام پیوسته ی خجسته ی الهیّه در پیش است تا دل و قلب و عقل آن که شیفته و شیعه است، گره ای محکم خورَد به محرّم الحرام آقا اباعبدالله سیّدالشّهداء. پس هان ای شیفتگان و سرگشتگان پیش به سوی حرم امام رضا. التماس دعا. این هم لیف روحی ویژه و خاص الخاص در پنجاه و هشتمین شماره ی آن.

سه‌شنبه ٢٢ مهر ۱۳٩۳ ، ٦:٠٠ ‎ق.ظ

پست 402 : به نام خدا. بار دیگر پس از 1426 سال باز نیز سالروز خجسته ی عید غدیر آمده است. روز مژده و نوید امامت علی. روز برکت بی انتهای خدا به شیعیان علی. روز اِکمال دین. روز اِتمام نعمت. روز مولا شدن علی مرتضی (ع) عین محمد مصطفی (ص) بوسیله ی نصب نبی مکرّم  امّت به امر ربّ معظّم خلقت.

دامنه  ضمن عرض مبارکباد به همه ی خوانندگان و شیفتگان علی (ع) بهتر آن دیده است که امیرمومنان و مولای متّقیان علی علیه السلام را از زبان معلم انقلاب دکتر علی شریعتی کمی معرفی کند.

دکتری شیفته ی اهل بیت علیهم السلام که در بخش های مختلف آثار متعدّدش، فراوان فراوان از علی علیه السلام مقتدای عدالت جویان گفته بود. گفته هایی بی نظیر بقیه در ادامه ی مطلب

منطقۀ فعلی غذیر خم

نقشۀ منطقۀ غذیر خم


ادامۀ مطلب
یکشنبه ٢٠ مهر ۱۳٩۳ ، ٥:۳٢ ‎ب.ظ

پست 400 : یه قلم دامنه. به نام خدا. او جناب آقای اکبر طالبی ست. ذاکر پرحسّ و حال آقا اباعبدالله الحسین (ع) و اهلبیت عصمت و طهارت علیهم السلام. تکیه ی دارابکلا سالهاست شاهد صوت دلنشین اوست. حافظه ی قویی داشت و با آن که خواندن و نوشتن نمی داند، همه ی اشعار و مرثیه هایش را از بر می خواند. شاید مجموعه ی محفوظاتش اگر بر صفحات کاغذ نگاشته شود، سه چهار کتابی بشود.

دو سالی ست از محافل دور شده، به دلیل عارضه ی نقاهتی که بر وی مستولی شده است. دسته های سینه زن و زنجیرزن هیات های محل و عزاداران درون تکیه از وی بسیار مرثیه و عبارات به خاطر سپرده اند. صدای رسا و با صفای وی هنوز در گوش های مان طنین دارد. مرد کار و تلاش و مزرعه و زراعت و باغ و صحرا و دمَن بوده است. حالا قرین سریر و تخت نقاهت شده است. برای شفا و صحت و سلامتی اش دعا کنیم. تا امسال ان شاء الله تعالی باز نیز به آرزویش برسد و راهی تکیه شود و پشت میکروفون رود و از حفظ برای آقا امام حسین و یاران با وفایش بخواند و سوگ مرثیه سر دهد و دستان عزاداران را بر سینه زدن سوق دهد. دامنه و خیلی ها از مرد و زن دارابکلا از وی خاطراتی از دوره ی نوجوانی تا همین دو سال پیش دارند که می خواند:

سالار زینب کو علمدارت ؟ سالار زینب کو علمدارت؟ و جوشی هایش در میان سینه زنان تکیه در شب تاسوعا و عاشورا و نیز آن نغمه ی مهربانانه اش که از ته دل با صوت خوش می سرود‌

: ای عزادار حسین ما به سلام آمده ایم. و نیز ندای خفی و محزون شام غریبانش که در مسیر مزار زمزمه می کرد

: امشب به دشت کربلا امشب به دشت کربلا شاه شهیدان است شام غریبان است. بغضم ترکید... بگذرم.

خدا حفظش نماید. صلوات بر محمد و آل محمد. هر دو عکس از جناب آقا حمزه طالبی دارابی مدیر ارجمند وبلاگ لاله داراب است که درخواست بنده را رد نکرد و این ذاکر زنده دل و بی ریای خاندان عصمت و طهارت را به تصویر کشید.

یکشنبه ٢٠ مهر ۱۳٩۳ ، ٦:٠۱ ‎ق.ظ

پست 395

به نام خدا. امشب میلاد خجسته ی امام هادی  علیه السلام است. دامنه ضمن آرزوی برکت و سلامتی برای همه ی دوستداران و شیعیانش، یک سخن از آن امام عزیز که خالق زیارت پر مغز جامعه ی کبیره است، هدیه می کند. آن حضرت فرمودند: لو سلک الناس وادیا شعبا لسلکت وادی رجل عبد الله وحده خالصا. یعنی اگر همه ی مردم مسیری را انتخاب کنند و در آن گام نهند، من به راه کسی که تنها خدا را خالصانه می پرستد خواهم رفت. (بحار الانوار ، ج 78 ، ص  245 ).

پنجشنبه ۱٧ مهر ۱۳٩۳ ، ۱۱:٠۱ ‎ق.ظ

پست 392 : به نام خدا. عکس اول حرم حضرت معصومه سلام الله علیها و عکس دوم مسجد تاریخی جمکران قم است. کسانی که دل در گرو اماکن مقدّسه دارند با دیدن این گونه تصاویر لااقل تا حدّی دوری و فراق را در درون خویش جبران می کنند.

و

عکس حرم حضرت معصومه (س) قم

پنجشنبه ۱٧ مهر ۱۳٩۳ ، ۸:٠٠ ‎ق.ظ

پست 389 : به نام خدا. عکس زیر یکی از پشت بام های شهر مذهبی و حوزوی و امّ القرای  قم  است! دامنه نمی داند چه شرحی بنگارد.

آنتن ماهواره ها در پشت بام شهر قم

سه‌شنبه ۱٥ مهر ۱۳٩۳ ، ٧:۱٤ ‎ق.ظ

پست 388 : به نام خدا. روح با همین دو بیت مولوی هم به اهتزاز می رسد و هم به لیف کافی و شافی. دامنه فقط در تفسیر عکس می گوید: کرگدن نپالی زیر از خود نکاست و راه را بر آدم ها نبست، این بشر است که به حریمش بیراهه زد و از خویش کاست.

هم ترازو را ترازو راست کرد

هم ترازو را ترازو کاست کرد

هر که با ناراستان هم سنگ شد

در کمی افتاد و عقلش دنگ شد

کرگدن نپالی

سه‌شنبه ۱٥ مهر ۱۳٩۳ ، ٧:٠٥ ‎ق.ظ

پست 387 : به قلم دامنه : 8. به نام خدا. اصل نهم: "در جمهوری اسلامی ایران آزادی و استقلال و وحدت و تمامیت ارضی کشور از یکدیگر تفکیک ناپذیرند و حفظ آنها وظیفه دولت و آحاد ملت است. هیچ فرد یا گروه یا مقامی حق ندارد به نام استفاده از آزادی به استقلال سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، نظامی و تمامیت ارضی ایران کمترین خدشه ای وارد کند و هیچ مقامی حق ندارد به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور آزادی های مشروع را، هر چند با وضع قوانین و مقررات، سلب کند."

نکته ی دامنه : خیلی روشن است. اپن اصلاز اصول غیر قابل تغییر نظام جمهوری اسلامی ست.  به عبارتی از مُحکمات قانون اساسی ست. هم خدشه ممنوع است با سوء استفاده از برکت آزادی. و هم سلب آزادی ممنوع است به بهانه ی تمامیت ارضی با نیـت تمامیت طلبی! درود بر قانون نویسان جمهوری اسلامی که حق آزادی ملت را به نسیانی نسپرده بودند، چون که خود طعم فقدان آزادی را در دوره ی استبداد شاهی چشیده بودند. به قول مرحوم دکتر علی شریعتی استبداد و فقدان آزادی را اغلب، متفکرین جامعه حسّ می کنند نه همه ی شهروندان. عکس مرحوم نلسون ماندلا 30 سال حبس برای آزادی و برابری و رفع تبعیض نژادی و از میان بردن آپارتاید، ارمغانِ شومِ غرب استعمارگر.

سه‌شنبه ۱٥ مهر ۱۳٩۳ ، ٦:٠٩ ‎ق.ظ

پست 385 : به نام خدا. تابلوی زیر از نقاشی های عروس گرامی ام همسر عارف است. برای وی آرزویی برین دارم تا بیشتر به کشف ناشناخته های عالم خداوندی نائل شود و آن را در عالم خیال به تصویر بکشد.

بسیاری از حقائق در خیال آدمیان پنهان شده است و نیازمند کشف است. با طلب توفیق برای او. عید اَضحی قربان بر همه مبارک و خجسته و پربار باد.

نقاشی عروسم مهسا؛ همسر عارف طالبی دارابی

یکشنبه ۱۳ مهر ۱۳٩۳ ، ٩:٠٠ ‎ق.ظ

پست 382 : به قلم عارف آهنگر دارابی. متن زیر را جناب آقا عارف آهنگر با عنوان فرشته در وبلاگش روزنه نوشته است. دامنه به دلیل پرداخت مهم نهفته در این متن آن را بازنشر می دهد.

نظر دامنه نسبت به این متن عارف در کامنتی که برای وی فرستاده، کامل آمده است. با آرزوی توفیق الهی برای وی. عین متن عارف: بقیه در ادامه ی مطلب


ادامۀ مطلب
پنجشنبه ۱٠ مهر ۱۳٩۳ ، ۱٠:۳٠ ‎ق.ظ

پست 381

به نام خدا. نمی دانم چرا بعضی ها حرفه ای جز کلاه گذاری و تقلّب بلد نیستند! عکس اول نه قاب خونه ی دامنه است و نه تذهیب حاشیه ی یک کتاب نفیس یا یک جای شریف. این ظرف زعفران است که عارف اخیرا از مشهد برای مان هدیه آورد. اندازه ی آن در حد جای واکس بزرگ است ولی متقلّبانه چهار تا پر زعفران آن هم چین چندم بیشتر در داخلش نبود. کاری کاملا حرفه ای و صادراتی و شکیل و جاسازی شده بر رویش انجام دادند که خلق الله را بفریبند. آن هم در حُرمِ حرم و در جوار و جوف بارگاه شریف رضوی. اگر تقلّب برای خلق آشکار نشود برای خدا هم آیا مستتر و پنهان است!؟ زعفران فروش مشهدی یا مقیم مشهدی، خیال کرده با تقلّب و دست کاری در دسته بندی جعبه های امانت مردم که روزی به فروش می رود، او به نوا و ثروت و های و هویی می رسد. زهی خیال باطل. عکس دوم را فقط گذاشتم برای عبرت و حسرت و علم به هجرت. هجرتی افقی. بر چند پاره چوب تابوت. برای رفتن در زیر سنگ لحَد و خرواری خاک. آری مزاری که دیر یا زود قرارگاه موقتی همه ی ماهاست تا قیام قیامت و برپایی محکمه ی عدالت.

پنجشنبه ۱٠ مهر ۱۳٩۳ ، ٦:۱٩ ‎ق.ظ

پست 380 : به قلم دامنه. به نام خدا. او آقا جلیل محسنی ست. تک نام محل. واقعا جلیل است. خودش می گه شاهزّه است. یعنی از تبار شاهان. در مغازه اش از خربزه بگیر تا کتری، همه ی خنضر پنضر پیدا می شه. فامیل درجه ی یک ماست. تخت جلوی دکانش، یک دنیایی دارد و پاتوق ویژه است.

او با این که در نوزادی بر اثر اشتباه یک پزشک از ناحیه ی پا دچار آسیب جدی شد، اما همیشه در تلاش معاش بود و دسترنج خود را می خورد. دکّان داری آسان ترین راه برای او بود. شاید این دکّان آقا جلیل، ششمین مکان دکانش باشد. وی از دوره ی جوانی تا کنون چندین جا تغییر مکان داد.

جلیل جاذبه دارد و خوش مَشرب است و شاد و خندان. صدای خوشی هم دارد. گاه مدح و ترانه های محلی هم می خواند. در عروسی من در نیمه ی دهه ی شصت با صوتی خوش، مدح علی ( ع ) را به زیبایی خواند. خدا آن همسر مهربان در گذشته اش را رحمت کند.

از خدای بزرگ برای آقا جلیل و خانواده و بچه اش دعا می کنیم تا همواره سلامت باشند. او با این وضع به همه ی ما به خوبی نشان داد، که می شود در بدترین حالت و دشوارترین شرائط روی پای خود ایستاد.

چهارشنبه ٩ مهر ۱۳٩۳ ، ۸:٠٥ ‎ق.ظ

پست 379

به نام خدا. قسمت 12 . اخیرا" در تهران در دو نشستی مجزّا و در فاصله ی سیزده روز از هم دعوت بودم. یکی از گرجستان می گفت. و دیگری از سوریه. نکات متعدّدی یادداشت کردم که دو مورد را می گویم. اون که از سوریه می گفت چون این کشور سالهاست در دست یک خانواده بوده و مناسبات سختی میان حکومت و مردم وجود داشته، بنابراین در این کشور هیچ کسی نیست که یک سخنور ماهری باشد. جزء یکی که در سازمان ملل است. آن دیگری که از گرجستان می گفت این را گفت که مردم کشور بر این نظر تاریخی و افسانه ای اند که زمینی برای گرجی ها وجود نداشت، مردم گرجستان در دعایی از خدا طلب زمین کردند و خدا تکّه ای ازبهشت را به گرجی ها هدیه داد. ذکر اولی در سوریه از این نظر مهم است که در رژیم های  دیکتاتوری، مردم خفقان می گیرند. یعنی خفگی در حرف زدن! و نقل دیگرم از گرجستان از این نظر بامزّه است که تمام این سرزمین زیبای منطقه ی قفقاز، کوه است و مرتع و سبزه و چشمه های آب معدنی. نیز می گفت زنان بسی زیبایی هم دارد این دیار. و صادرات مهم آن به اروپا سه چیزه : شراب و آب معدنی و انواع خوب میوه است. آغا!!محمدخان قاجار هم عجیب خیالاتی داشت که تا تیفلیس مرگز گرجستان قشون برد و خاک ایران را... بگذرم.

چهارشنبه ٩ مهر ۱۳٩۳ ، ٦:٠٢ ‎ق.ظ

پست 378 : به نام خدا. فردا پنج شنبه 10 مهر 93 سالروز  شهادت امام محمد باقر(ع) است. دامنه سخنی مهم از آن امام را که باقرالعلوم یعنی شکافنده ی علوم الهی بودند، هدیه می کند. ایشان فرمودند:

ایاک و الکسل و الضجر فانهما مفتاح کل شرّ من کسل لم یود حقا حفا و من ضجر لم یصبر علی حق. بپرهیز از کسالت و ملالت در امور ، زیرا این دو کلید هر بدی ست، کسی که به کسالت و واماندگی رود هیچ حقی ادا نکند. و کسی که ملالت و بی قراری گیرد بر هیچ حقی صابر و شکیبا نتواند بود. (منتهی الامال ج 2 ص 145). با تسلیت و پیروی از سیره ی آن حضرت.

بقیع در مدینه

سه‌شنبه ۸ مهر ۱۳٩۳ ، ٥:٤٠ ‎ب.ظ

پست 376

بسم الله الرحمن الرحیم. ( این متن و عکس نوشته و تنظیمی ست از حیای یحیی مدیر وبلاگ فانوس دارابکلا که دامنه آن را بازنشر می دهد ).  کسانی که این کتاب را نخواندند باید بخوانند که آدولف هیتلر  چه بر سر مردم خود آورد. کتاب تاریخ داخائو نوشته پل برین ترجمه جمشید ترابی. حیای یحیی این کتاب مهم سیاسی را در سال 89 بطور کامل خواند و بر دفترش صدها نکته نگاشت. دخائو نام منطقه و نیز بازداشتگاهی در آلمان بود. شکنجه گاه وحشتناک که حتی دیدن موزه کنونی آن رعب آفرین است. در صفحه 49 کتاب این نکته  نوشته شد : " طبق دستور هیتلر، شهروندان را با عنوان بازداشت حفاظتی دستگیر می کردند. به هر کس  مشکوک  بودند باید دستگیر می کردند تا امنیت جامعه! حفظ شود. " در صفحه 73 آمده است : " در جرگه اس اس ها ( مخفّف یگان شبه نظامی هیتلر که سرکوبگر و هراس افکنی را بر عهده داشتند ) دسیسه چینی رواج داشت. رفاقت یاوه بود. با ساخت و پاخت های ریاکارانه، به جاسوسی رو می آوردند. "نتیجه کلیدی : جمع بندی این متن را حیای یحیی وا می گذارد به فریدریش نیچه آلمانی که در همین کتاب از او نقلی زیبا آورده شد. در صفحه 9 : " برای این که بت پرست نباشی، کافی نیست که بت ها را شکسته باشی، باید خوی بت پرستی را ترک گفته باشی. " همین جمله نیچه برای نتیجه کلیدی فانوس چهل و هشتم بسنده می کند. در عکس هیتلر همه چیز برعکس است و دلفریب!!! ولی در عکس طبیعت خدایی جمهوری چک در اروپا، همه چیز بر وفق مراد است و دلربا.

سه‌شنبه ۸ مهر ۱۳٩۳ ، ٥:٥٩ ‎ق.ظ

پست 374 : به تدوین دامنه : 6. به نام خدا. در ششمین قسمت قرآن در صحنه، آیه ی 21 سوره روم را با هم از نگاه تفسیری صاحب المیزان می خوانیم که در باره ی زن و همسر و آرامش بخشی ست: "وَ مِن آیاتِه اَن خلَقَ لکُم مِن اَنفُسِکُم اَزوجا لِتَسکُنوا اِلَیها و جعَل بینَکم مَودّة و رحمة اِنّ فى ذلِکَ لِایات لِقوم یَتفَکّرونو یکى از آیات او این است که براى شما از خود شما همسرانى خلق کرد تا به سوى آنان میل کنید و آرامش گیرید و بین شما مودت و شفقتی قرار داد. قطعا در این ( تدبیر عجیب ) برای مردمی که می اندیشند نشانه هاست.

علامه طباطبایی در تفسیر این آیه بر این نظر است: "راغب گفته: کلمه زوج به هر یک از نر و ماده حیوانات در صورتى که جفت هم شده باشند، اطلاق مى شود، همچنان که به هر یک از دو قرین چه حیوان و چه غیر حیوان نیز زوج گفته مى شود. پس این که فرمود: ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها، معنایش این است که براى شما و یا براى این که به شما نفع برساند از جنس خودتان زوج آفرید. آرى هر یک از مرد و زن دستگاه تناسلى دارند که با دستگاه تناسلى دیگرى کامل مى گردد و از مجموع آن دو، توالد و تناسل صورت مى گیرد، پس هر یک از آن دو فى نفسه ناقص، و محتاج به طرف دیگر است، و از مجموع آن دو، واحدى تامّ و تمام درست مى شود، و به خاطر همین نقص و احتیاج است که هر یک به سوى دیگرى حرکت مى کند، و چون بدان رسید آرام مى شود، چون هر ناقصى مشتاق به کمال است، و هر محتاجى مایل به زوال حاجت و فقر خویش است، و این حالت همان شهوتى است که در هر یک از این دو طرف به ودیعت نهاده شدهبقیه در ادامه ی مطلب


ادامۀ مطلب
دوشنبه ٧ مهر ۱۳٩۳ ، ٦:۱٦ ‎ق.ظ

پست 372

به نام خدا. حضرت محمد مصطفی صلوات الله گفته اند هر کس زهد پیشه کند خداوند حکمت در دل او جای دهد. حلّاج حکمت را تیر می داند و مومن را هدف این تیر و خدا را هم تیر انداز. و تاکید می کند این تیر خدا هرگز خطا نمی کند. عارفی نیز افزوده که حکمت، علم لدنّی ست و نوری  ست میان الهام و وساوِس. ( جمع واژه ی وسوسه ) همین و بس. آری مخاطب لیف روح پیش و بیش از همه خود دامنه است که غفلت ها و اشتباهات و گناه ها او را احاطه کرده است. سپس شماها که انسان هایی نیکید و در پی خوراک روح

یکشنبه ٦ مهر ۱۳٩۳ ، ٧:٢۱ ‎ق.ظ

پست 368 : به نام خدا. او  باقر مدّاح طالىى دارابی ست. از عموزادگان دامنه. فرزند مرد خوش خُلق و مومن مرحوم حاج رضا طالبی دارابی. هر کس خصوصا در سن و سال ما، ایشان را می بیند سه خاطره ی خیلی خوب فوری بر او تجلّی می کند.

یکی جوشی زیبا و پر شوری که در حیاط تکیه در شب های محرم و روز عاشورا می گرفت. از حماسه ی بی نظیر حضرت ابوالفضل سلام الله علیه.

دیگری صدای دلربای مدح عروسی او در سه شبانه روز عروسی های پر جاذبه ی جوانان قدیمی دارابکلا.

و سومی پخش صدای ملکوتی ربّنای محمدرضا شجریان در ماه مبارک رمضان در واپسین لحظه های اذان مغرب از داخل خونه شان در یورمحلّه.

حالا او کمی دچار نقاهت شده است. ولی از جست و خیز و کار و تلاش و دریافت معاش هنوز دست نشسته است. دامنه به واسطه ی حداقل این سه چیز او را از ته دل دوست می دارد. از خدای رحمان در این شب بسی مبارک یعنی ازدواج علی و فاطمه سلام الله علیهما می طلبیم او را شفای عاجل دهد در این روزهایی که آرام آرام همه ی شیفتگان اباعبدالله الحسین (ع) به ماه عزیز و پرشور و حال محرم الحرام نزدیک می شویم. آمین.

جناب حجة الاسلام آشیخ خلیل طالبی دارابی و دامادشان جناب باقر مدّاح. 13 خرداد 1395. عکاس: حمیدرضا طالبی دارابی بقیه عکس ها در ادامۀ مطلب


ادامۀ مطلب
پنجشنبه ۳ مهر ۱۳٩۳ ، ۸:٠٦ ‎ب.ظ

پست 366

به نام خدا. امشب شهادت امام جواد علیه السلام است. یک سخن ناب و دلنشین از آن انسان برگزیده ی خداوند رحمان : القَصدُ إلَى اللّه تعالی بِالقُلُوبِ، أبلَغُ مِن إِتعابِ الجَوارِحِ . یعنی به دل  آهنگ خدا داشتن، برتر است تا خسته کردن جوارح به عبادت. با تسلیت این فراق و تبعیت از راه هدایت ائمه ی اطهار.

چهارشنبه ٢ مهر ۱۳٩۳ ، ٦:٠۱ ‎ب.ظ

پست 365

به نام خدا. قسمت 16 .گردان رزمی . جنگل ما در اواسط دهه ی شصت از هولار امره گرفته تا آمل و شیرگاه و از آنجا تا بالادست خارکش و پایین کولا، عرصه ی تاخت و تاز سازمان تروریستی منافقین شده بود. از دارابکلا نیز حدود 20 تن لباس رزم بر تن کردند و راهی جنگل شدند تا این جرثومه های ناسازگار با همه ی رقیبان سیاسی و ایدئولوژیکی را تار و مار کنند. رویارویایی ها آنچنان خونین گردیده بود که کسی در آن دوره ی تیره، جرات نمی کرد به تنهایی پای در جنگل گذارد. اما با رزم بی امان گردان های رزمی بسیج و سپاه، این داستان شوم سازمان منافقین ورق خورد و فضای شهر و روستا و جنگل بعد از یک سال اندی به امنیت رسید و باز گاوها به جنگل، گوساله ها به مادر، گوسفندها به مَنگل و بُزها به مرتع و گالش ها به رفاه سابق خویش برگشتند. اما از دیار دارابکلا از آن 20 و چند نفر رزمی پوش و زبده، برخی بعدها در فاو عراق به کمال شهادت رسیدند مثل شهید عیسی ملایی و بعضی در سپاه ماندند و جزء ماندنی ها شدند و برخی هم بشدت زخمی شده بودند مثل مرحوم مصطفی مومنی. بگذرم.

که ای کاش فقط برای قیام و دفن غائله ها و از میان بردن نزاع ها به سراغ جوان های دارابکلا نیایند!!!! گاهی هم برای مدیریت شهر و بخش و روستا و نیز برای آن بالامالاها هم، در کوچه پس کوچه های دارابکلا خوب بگردند و خوبان و بالیاقتان را جذب شغل های مفاخره ای! کنند. چرا که هم رزم لازمه برای روزهای دفاع و هم عزم ضروریه برای روزهای بقاء.

چهارشنبه ٢ مهر ۱۳٩۳ ، ٧:۱۳ ‎ق.ظ

پست 364 : به قلم دامنه : 3. به نام خدا.. نبرد بر سر هیچ! دامنه همیشه فکر می کرده است دو جای جهان به گاوها خیلی می پردازند، یکی هندوستان با حبّ و پرستش و دیگری بارسلون اسپانیا با گاو بازی های متوحّش.

دیگه نمی دانست که در بیخ گوش ساری یعنی چهارصد پانصد کیلومتر آنسوتر  به جای بارسلون، در تنکابن نبردی تازه به راه افتاده است. نبرد خونین گاوهای نر بر سر هیچ.

یادم است این گونه گاوهای قوی بُُنیه در دارابکلا و بلاد بالا همواره برای تناسل و ازدیاد گاوهای رزمی یا رسمی و بومی بوده است. حتی یادم مانده زمین های شیب دار دارابکلا را با همین گاوهای جسور و ورزا نام ورز می کردند. در محل تنها یک یا دو تراکتور بیشتر نبود، بقیه ی مردم همگی زراعت های خود را با ازّال و خیش شخم می کردند.

یعنی با گاوهایی که به آن ورزا و تشک می گویند. با مدد و زور عجیب دو گاو نر کِشنده ی خیش. دیگر این که بدترین کار برخی این بوده تعدادی از این گاوهای نر، گونه ی تزاید نسلی را، با شنیع ترین شیوه و با سنگ و توکّّهنا اَخته می کردند تا از نبردهای وحشتناک آنها با هم، بر سر تصاحب همسری ماده گاو و در واقع همه چیز خویش، نه نبرد به گونه ی تنکابن بر سر پوچ و هیچ، ممانعت به عمل آورده باشند و یا صحیح تر آن که خلاصی پیشه کرده باشند.

حالا در تنکابن، مشی  مدرن تری !!! از بارسلون باب گردیده که در پی این شیوه، دو گاو نر تشنه به جنس مخالف را به جای موانست با یک ماده گاو مهیای زاد و به فِحل آمده به عبارتی منگو  های بچه زا  به گویش دارابکلایی ها، به جان یک نر دیگر می اندازند. نمی دانم فقط لذت است این؟ که یک نبردی بی ثمر است و لا زاد! یا قمار هم نیز!!!؟؟؟

دامنه نمی داند. متاسفانه این روزها زاد و ولد گاوهای منطقه و بلکه جهان به جای این گاوهای نر که زاد و ولدی طبیعی و خدایی ست، با دستان دستکش کرده ی یک دام پزشک حاذق یا نیمه حاذق و حتی توسط صاحبان و مالکان آن گاوان، به روش لقاح دستی صورت می پذیرد

این که شیر ها از کیفیت افتاده و بشدت آلرژی زا شده است، شاید یکی از علل اصلی اش، همین برهم زدن نظام طبیعت هستی باشد. این هم از پست این روز که دو روز از پاییز را داریم بسر می کنیم.

نبرد برای تفریح!

چهارشنبه ٢ مهر ۱۳٩۳ ، ٦:٥٩ ‎ق.ظ

پست 361

به نام خدا. قسمت 17 .  منجه ور . برخی از بچه های امروزه روز دارابکلا و چندین بلاد بالا، آی  منچستر و گانگستر و پنسلوانیا و بارسلونا و صدها موج عِجرقرب ماهواره ها را، خوب از حفظ و بَرند. اما وقتی به لغات  ریشه دار و عضلانی و پایدار روستا که می رسند فکر می کنند این لغت نام یک نوع حیوان از عصر دقیانوسه. یا از روسیه و چین وارد کشور شده است. نه آقا منجه ور را کسانی که حداقل یک بار به جنگل و صحرا و باغ و مزرعه و سوی کار و رنج و تلاش و بیل و کلنگ و دره و واش ورین رفته باشند، می فهمند یعنی چه؟


ادامۀ مطلب
سه‌شنبه ۱ مهر ۱۳٩۳ ، ٧:٠٧ ‎ق.ظ


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد